- عضویت
- 2018/11/16
- ارسالی ها
- 4,075
- امتیاز واکنش
- 70,793
- امتیاز
- 1,076
- سن
- 21
*| به نام مهـر آفرین مهـر گستـر |*
نمیدانم چه زمان بود که پروانههای عشقت، حریر آبی رنگ وجودم را فرا گرفت.
شاید خیال انگیز باشد اما من خودم را در سرزمین خیالم، کنار تو خوشبختترین زن دنیا میدانستم؛ حتی هنگامی که از پنجره چوبی اتاقم، مخفیانه خستگی را در نی نی چشمانت میدیدم، هنگامی که روغن سوخته ماشین از سر و تنت بر زمین چکه میکرد.
زمانی رسید که رجهای دل بیقرارم برای یک آن دیدنت، یکی زیر میرفت و یکی رو.
اما این بار
عاشقانهای آرام در دل میبافم، برای تو...
بر اعماق کاغذ سپید،
به رنگ تو،
به رنگ ارغوان
* به تاپیک دلنوشتههای عاشقونه من خوش اومدید *
از دوست عزیزم [ @KIMIA،TA ] بابت کمکهاش ممنونم:aiwan_light_give_rose:
آخرین ویرایش: