اشعار ترانه های زیبایی برای کودکان

  • شروع کننده موضوع نارینه
  • بازدیدها 1,997
  • پاسخ ها 42
  • تاریخ شروع
  • پیشنهادات
  • نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    مورچه سیاه کوچولو
    مورچه سیاه کوچولو
    کار می کنه، بار می بره
    دونه هارو جمع می کنه
    داخل انبار می بره
    مورچه سیاه کوچولو
    زیرِ زمین لونه داره
    تو لونه ی زیرِزمین
    یه عالمه دونه داره

    مورچه سیاه کوچولو
    عاشق کار و کوششه
    تابستون و فصل بهار
    همیشه زحمت می کشه

    مورچه سیاه کوچولو
    خوشحاله و غم نداره
    فصل زمستون که بیاد
    آب و غذا کم نداره
    کلاغ قارقاری
    نی نی وولکی کلاغی رو

    دده رو پشت بومشون

    کلاغه قارقار می کنه

    رفته صداش به آسمون
    نی نی می گـه :آهای کلاغ

    این قدر سروصدا نکن

    بازیهای کلاغی رو
    رو پشت بوم ما نکن


    بابام تو خونه خوابیده
    قارقار کنی بیدار می شه
    مامانم هم ناراحت از
    صدای قار و قار میشه


    برو تو باغا بازی کن
    آواز بخون با قاروقار
    ***(*
    آی گربه ی نا قلا
    بیا پاور چین بیا
    به این سوراخ نگاه کن
    بگرد یه موش پیدا کن
    اون موشه را تو بردار
    سربه سر موش بذار
    ببین موشه چه نازه!
    دمش چقد درازه!
    چه دندونایی داره!
    عجب چشایی داره!
    اما چرا ترسیده؟
    معلومه، گربه دیده
    یه گربه ی چاقالو
    بابدن پشمالو
    با اون چشای ریزش
    با دندونای تیزش
    موشه را گیر آورده
    انگار اسیرآورده
    موش اسیر بیداره
    فقط فکرفراره
    گربه هه خسته میشه
    چشاش که بسته میشه
    موش کوچولو باترس و لرز
    یواشکی جیم میشه
    ******
    کلاغه روی دیوار
    صدا می کرد قار و قار
    می گفت خبرخبردار
    آمده فصل بهار
    هوا شده پاکِ پاک
    سبزه در آمد ازخاک
    برفها دیگه آب شدند
    چشمه ها پرآب شدند
    بهار و عید نوروز
    آمده اند امروز
    با سبدای پرگل
    با لاله و با سنبل
    در این بهار زیبا
    دنیا شده باصفا
    بهار
    بهار یواش یواش میاد

    صدای کفش پاش میاد

    سرما دیگه بار سفر را بسته

    منتظر فصل بهار نشسته

    بهار میاد رو شاخه ها

    برگ و شکوفه می ذاره

    میون دشت، تو باغچه ها

    گلهای خوشبو می کاره

    ابرا میان به آسمون

    نم نم بارون می باره

    ماهم باید پنجره را واکنی
    بهار زیبا را تماشا کنیم
    تو دلهامون بذر امید بکاریم
    بگردیم و شادی را پیدا کنیم
    لحاف بهار
    روی لحافم یک باغ زیباست
    یک آسمان گل در باغ پیداست
    شبها که هستم در رختخوابم
    سقفی پر از گل هست این لحافم
    بر روی گلها من میخورم تاب
    با بوی گلها من میروم خواب
    در بين اين باغ لالا چه زیباست
    چون بوی مادر در بین گلهاست
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    گربه ملوس
    یه گربه‌ی ملوسی داشتم
    که اونو خیلی دوست می‌داشتم
    گربه‌ی کوچکم قشنگ بود
    رنگش مثل پلنگ بود
    با پاهای کوتاهش می‌دوید
    هی می‌دوید
    تا صدایش می‌کردم
    زودی می‌شنید
    نام گربه‌ام پلنگی بود
    چه قدر گربه‌ی قشنگی بود
    یه روزی گربه‌ی مززی
    رفت به دنبال بازی
    هرچه صدایش کردم
    باز نیامد
    هوا که تاریک شد
    از رو دیوار آمد
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    #ترانه_کودکانه
    ❤️بچه‌ ی خوب راستگوست❤️
    اتل متل توتوله
    بچه ی خوب چه جوره؟
    بچه ی خوب می دونه
    دروغ یه کار زشته
    آدمی که راست میگه
    جاش میون بهشته
    مامان گفته عزیزم،
    کودک خوب و دلبند
    راست بگ
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    سلام
    ﺁﯼ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ
    ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﻧﻪ
    ﺁﯼ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺷﺘﻪ
    ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺷﺘﻪ
    ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﮒ ﮔﻞ
    ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﺳﯿﺼﺪﺗﺎ ﺳﻼ‌ﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ
    ﺁﯼ ﺭﯾﺰﻩ ﺭﯾﺰﻩ ﺭﯾﺰﻩ
    ﺳﻼ‌ﻡ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﯽ ﺧﻮﺑﻪ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﻩ
    ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺵ ﻫﻤﯿﺸﻪ
    ﻧﻘﻞ ﻭ ﻧﺒﺎﺕ ﺷﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻩ
    ﺁﯼ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ
    ﺁﯼ ﺭﯾﺰﻩ ﺭﯾﺰﻩ ﺭﯾﺰﻩ
    ﺁﯼ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺷﺘﻪ
    ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    اتوی داغ کارش اینه:
    صاف می کنه لباسارو
    لباسای تنگ و گشاد
    کوچیک،بزرگ
    کهنه و نو
    اتوی داغ خسته میشه
    یه گوشه آروم میشینه
    خوابش میره یواش یواش
    خوابای رنگی میبینه
    خواب لباسای قشنگ
    رنگ و وارنگ
    کوچیک بزرگ
    گشاد و تنگ
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    #ترانه_کودکانه
    صبح که از خواب پا میشم

    صبح که از خواب پا میشم
    اول آفتاب پا میشم
    یه کمی ورزش میکنم
    تو باغچه نرمش میکنم
    صدا میزنم مامان جون
    چایی رو بریز تو فنجون
    وقتی چایی رو نوشیدم
    مامانو بابارو بوسیدم
    میرم به کودکستان
    خوشحال و شاد و خندان

    ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    یه روز تازه ☀️
    خروسه میگه قوقولی قوقو
    وقته بیدار شی کوچولو
    خورشید خانوم بیدار شده
    صب شده وقت کار شده
    باید چشاتو وا کنی
    دنیا رو خوب نگا کنی
    خدا رو شکر کنی زیاد
    چون یه روز تازه ای داد
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    مرغه قشنگ
    مرغ قشنگم قدقدقدا می کنه
    شاید داره منو صـــدا می کنه
    دونه می خواد تا بخوره
    برای من تخــــــم بذاره

    یه مشت دونه بر می دارم
    برای مرغـــــــم می پاشم
    یه کاسه ی آب میارم
    جلوی مرغـــم میذارم
    اون می خوره آب و دونه
    بعدش میــــره توی ل
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    صابون قشنگم
    کی بود کی بود؟

    یه صابون کوچیک موچیک
    گریه می کرد چیلیک چیلیک

    غصه می خورد همیشه
    می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه

    هر روز دارم آب می خورم تَر می شم
    ولی کوچیک تر می شم

    رفتم پیشش نشستم
    براش یه خالی بستم

    گفتم من هم اون قدیما غول بودم
    مثل تو خنگول بودم

    کوچیک شدم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا