عوامل موثر در توسعه فرهنگي از ديدگاه قرآن و سنت
چكيده:
از جمله مباحث مهم و كليدي كه نقش موثر و بسزائي در بحث توسعه فرهنگي دارد، عوامل موثر در توسعه فرهنگي است. كه اين عوامل شامل دولت يا حكومت اسلامي، مردم و عوامل فراملي و جهاني مي باشد. در اين مقاله سعي شده است علاوه بر تشريح و آشنا ساختن با كليات آنها، از ديدگاه قرآن و سنت نيز بررسي شود. و با آوردن آيات و روايات مربوط به بحث مزبور، با الگو پذيري از حيات معنوي و فرهنگي و حكومت جهانشمول پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد( ص) بهترين الگوي توسعه فرهنگي و بعبارتي الگويي بهتر از الگوي ديگران ارايه شودهمچنين در اين مقاله تا آنجا كه لازم و مقدور بوده مسايل مربوطه با استفاده از نظرات و آيات و روايات مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
كليد واژه ها: توسعه، فرهنگ، توسعه فرهنگي
توسعه فرهنگي كه بر مبناي الگو پذيري از منابع دين اسلام بايستي مورد توجه قرار گيرد لازمه اش اسلامي بودن و متجلي شدن آثار قرآني و اسلامي در مجموعه عوامل موثر در آن مي باشد كه بايد اين عوامل در رفتار و گفتار و كردارهاي خود از آموزه هاي قرآن كريم و سنت بهره گيري كند. و اما مهمترين عواملي كه در جريان توسعه فرهنگي تاثير گذار مي باشد عبارتند از حكومت ، مردم و عوامل خارجي يا بين المللي كه اجزاي هر كدام از اينها به صورت مبسوط بررسي مي گردد.
1- حكومت و دولت اسلامي:
اهميت و نقش حكومت و سياستگذاري كلان در جامعه در راستاي توسعه و تعميق فرهنگي بر هيچ انديشمند و عالم آگاه و آشنا به دين و جامعه و مسايل حكومتي و... پوشيده نيست و آگاهان دردمند و زمان شناس به اين امر مهم توجه دارند كه در صورت عدم تعامل دولت با آموزه هاي ديني و قرآني در يك جامعه اسلامي و مشخص نشدن جايگاه دولت و حكومت و فقدان سياستگذاري كلان بر گرفته از فرهنگ و منابع پربار قرآني عدم تعميق جهان بيني و باورها و ارزشها در راستاي تبيين ايدئولوژي اسلامي ، هرگز امر مهم توسعه فرهنگي تحقق نخواهد يافت بنابراين جهت آگاهي بيشتر به عوامل تاثير گذار حكومت اشاره مي كنم.
«انما و ليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزكوة و هم راكعون»
در بينش اسلامي كه مبتني بر كتاب قرآن و سنت پيامبر است قدرت و حكومت در خدمت رفع نيازهاي مردم و اعتلاي جامعه و مورد نقد و بازخواست مردم است . امر به معروف و نهي از منكر به معناي عميق و وسيع و مستمر آن فلسفه نقد و نظارت مردم و اجتماع بر همه مسايل سياستگذاري و حكومتي بخصوص قدرت است كه در نتيجه يك نقد صحيح و اصولي جامعه به سوي تعالي معنوي و اخلاقي و توسعه يافته فرهنگي حركت خواهد كرد.
البته حكومت ها و نظامهاي مردم سالاري فراوان وجود دارند كه در ظاهر راس مردم را مبنا قرار مي دهند ولي در يك موقعيت خاص زماني و مكاني شكل يافته اند .
حضرت علي(ع) : «و ان عملك ليس بطعمه و لكنه في عنقك امانه»يعني قدرت ، شكار نيست بلكه امانتي بر گردن است . از اين رو بايد حق آن را نگاه داشت. و هچنين :
«اما بعد فان حقا علي الوالي ان لا بغيره علي رعيته فضل ناله و لا طول خُص به و ان يزيده ما قسم الله له من نعمه دنوا من عباده و عطفا علي اخوانه » يعني:
«از حقوقي كه بر اصحاب حكومت است آن است كه امتياز ها و افتخارها رفتار او را با مردم تغيير ندهد بلكه موهبت ها آنان را به بندگان خداوند نزديكتر ومهربان تر گرداند».
بنابراين براي دستيابي به اين مهم (حق تعيين سرنوشت توسط مردم) حكومت موظف به ايجاد فضايي مطمئن و امن براي تحقق و رويارويي انديشه ها و آراء در چهار چوب ضوابط اسلامي و قانون اساسي كه مبني بر اموزه هاي اسلامي از قرآن و سنت است و مكلف به گسترش و توسعه ظرفيت و فرهنگ مشاركت مردمي و نقد و اصلاح در جامعه و سرمشق بودن در تحمل و جلب مشاركت نخبگان و آحاد مردم است.
از نگاه علي (ع) حكومت بايد برآمده از مردم و مبتني بر خواست مشروع آنها باشد و چنين است كه اگر مردم نيايند علي (ع) با وجود تمام شايستگي هايش يك لحظه حكومت را بر آنان تحمل نمي كند و حكومت را از لنگه كفش خود بي ارزشتر مي داند .
در حكومت علي (ع) حاكم و مردم وظايف متقابل دارند حتي با غير مسلمان نيز همچون مسلمان برخورد مي شود و حقوق شهروندي شامل مخالفان نيز مي شود چرا كه مخالف و معترض در حكومت علوي ، برانداز حكومت نيست مگر اينكه بر عليه حكومت دست به سلاح (شمشير) ببرد. حضرت علي (ع) نه تنها حق مخالفت با حكومت را براي اقشار جامعه به رسميت مي شناسد بلكه مردم را تشويق و تشييع مي كند تا حق خود را اعمال كنند. و اوج نگاه كرامت آميز به انسان را در حكومت عدل علي (ع) مي تواند نگاهي دانست كه امام علي(ع) به قاتلش - ابن ملجم – داشت چرا كه علي (ع) امنيت عمومي را الويت مي بخشد بر مصالح و غرايض شخصي و حتي حق قانوني خويش و حتي با قاتل خويش نيز مدارا مي نمايد واز زجر و مثله كردن او ابا مي ورزد . پس حكومت علي (ع) مي تواند يك الگوي تمام عيار از يك حكومت مردم سالار باشد.
در نگاه حضرت امير(ع) توسعه در حكومت طبق حديث «جبايه خراجها و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عمارة بلادها »به مواردي مانند : سامان بخشيدن به درآمدها ، جمع آوري مالياتها و رشد جهاد با دشمنان و صيانت و پاسداري ، ايجاد امنيت و عزت ، تربيت و اصلاح و به صلاح رسانيدن مردم ، آباداني و رشد و پيشرفت و... شامل مي شود.
وجود مرجعيت آگاه به زمان و داراي جهان بيني باز و استراتژي موثر در راستاي سياستگذاري كلان ضروريست و در حاكميت اسلامي جهت هدايت كارها در جامعه و داشتن حضوري فعال بايد «فقيه عادل زمان شناس» باشد تا بتواند ضمن تشخيص و شناسائي ارزشهاي ديني و الهي و حفظ سلامتي جامعه و دوري از منافع شخصي، قدرت طلبي ، كامجويي و ... دشمنان و دوستان خود را بشناسند و در مقابل ترفندها و توطئه ها و فتنه ها به مسئوليتها و وظايف خطير خويش به نحو احسن عمل نمايد و جامعه را به سمت وضعيت مطلوب هدايت نمايد.
نفوذ ناپذيري در مقابل دشمنان اسلام و قرآن همراه با صالح بودن حاكم باعث مي شود تا هم حكومت اسلامي و هم جامعه اسلامي از انحرافات و سلطه هاي بيگانگان به دور باشد . پيامبر اكرم(ص) و مقابله و مبارزه و عدم نفوذ پذيري ايشان در مقابل دشمنان و آگاهي او به تمامي مسايل اجتماعي و زماني و جهاني بهترين الگو مي تواند براي حاكم جامعه اسلامي باشد چنانچه خداونددر قرآن كريم مي فرمايد:
«ان يثقفو كم يكونوا لكم الاعداء»اگر بر شما دست يابند براي شما دشمناني خواهند بود .
«لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه»يعني: همانا براي شما پيغمبر خدا اقتدايي شايسته و نيكوست
قد كانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم والذين معه ، اعزة علي الكافرين ، انه ليس له سلطان علي الذين امنون و علي ربهم يتوكلون»
.
چكيده:
از جمله مباحث مهم و كليدي كه نقش موثر و بسزائي در بحث توسعه فرهنگي دارد، عوامل موثر در توسعه فرهنگي است. كه اين عوامل شامل دولت يا حكومت اسلامي، مردم و عوامل فراملي و جهاني مي باشد. در اين مقاله سعي شده است علاوه بر تشريح و آشنا ساختن با كليات آنها، از ديدگاه قرآن و سنت نيز بررسي شود. و با آوردن آيات و روايات مربوط به بحث مزبور، با الگو پذيري از حيات معنوي و فرهنگي و حكومت جهانشمول پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد( ص) بهترين الگوي توسعه فرهنگي و بعبارتي الگويي بهتر از الگوي ديگران ارايه شودهمچنين در اين مقاله تا آنجا كه لازم و مقدور بوده مسايل مربوطه با استفاده از نظرات و آيات و روايات مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
كليد واژه ها: توسعه، فرهنگ، توسعه فرهنگي
توسعه فرهنگي كه بر مبناي الگو پذيري از منابع دين اسلام بايستي مورد توجه قرار گيرد لازمه اش اسلامي بودن و متجلي شدن آثار قرآني و اسلامي در مجموعه عوامل موثر در آن مي باشد كه بايد اين عوامل در رفتار و گفتار و كردارهاي خود از آموزه هاي قرآن كريم و سنت بهره گيري كند. و اما مهمترين عواملي كه در جريان توسعه فرهنگي تاثير گذار مي باشد عبارتند از حكومت ، مردم و عوامل خارجي يا بين المللي كه اجزاي هر كدام از اينها به صورت مبسوط بررسي مي گردد.
1- حكومت و دولت اسلامي:
اهميت و نقش حكومت و سياستگذاري كلان در جامعه در راستاي توسعه و تعميق فرهنگي بر هيچ انديشمند و عالم آگاه و آشنا به دين و جامعه و مسايل حكومتي و... پوشيده نيست و آگاهان دردمند و زمان شناس به اين امر مهم توجه دارند كه در صورت عدم تعامل دولت با آموزه هاي ديني و قرآني در يك جامعه اسلامي و مشخص نشدن جايگاه دولت و حكومت و فقدان سياستگذاري كلان بر گرفته از فرهنگ و منابع پربار قرآني عدم تعميق جهان بيني و باورها و ارزشها در راستاي تبيين ايدئولوژي اسلامي ، هرگز امر مهم توسعه فرهنگي تحقق نخواهد يافت بنابراين جهت آگاهي بيشتر به عوامل تاثير گذار حكومت اشاره مي كنم.
«انما و ليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزكوة و هم راكعون»
در بينش اسلامي كه مبتني بر كتاب قرآن و سنت پيامبر است قدرت و حكومت در خدمت رفع نيازهاي مردم و اعتلاي جامعه و مورد نقد و بازخواست مردم است . امر به معروف و نهي از منكر به معناي عميق و وسيع و مستمر آن فلسفه نقد و نظارت مردم و اجتماع بر همه مسايل سياستگذاري و حكومتي بخصوص قدرت است كه در نتيجه يك نقد صحيح و اصولي جامعه به سوي تعالي معنوي و اخلاقي و توسعه يافته فرهنگي حركت خواهد كرد.
البته حكومت ها و نظامهاي مردم سالاري فراوان وجود دارند كه در ظاهر راس مردم را مبنا قرار مي دهند ولي در يك موقعيت خاص زماني و مكاني شكل يافته اند .
حضرت علي(ع) : «و ان عملك ليس بطعمه و لكنه في عنقك امانه»يعني قدرت ، شكار نيست بلكه امانتي بر گردن است . از اين رو بايد حق آن را نگاه داشت. و هچنين :
«اما بعد فان حقا علي الوالي ان لا بغيره علي رعيته فضل ناله و لا طول خُص به و ان يزيده ما قسم الله له من نعمه دنوا من عباده و عطفا علي اخوانه » يعني:
«از حقوقي كه بر اصحاب حكومت است آن است كه امتياز ها و افتخارها رفتار او را با مردم تغيير ندهد بلكه موهبت ها آنان را به بندگان خداوند نزديكتر ومهربان تر گرداند».
بنابراين براي دستيابي به اين مهم (حق تعيين سرنوشت توسط مردم) حكومت موظف به ايجاد فضايي مطمئن و امن براي تحقق و رويارويي انديشه ها و آراء در چهار چوب ضوابط اسلامي و قانون اساسي كه مبني بر اموزه هاي اسلامي از قرآن و سنت است و مكلف به گسترش و توسعه ظرفيت و فرهنگ مشاركت مردمي و نقد و اصلاح در جامعه و سرمشق بودن در تحمل و جلب مشاركت نخبگان و آحاد مردم است.
از نگاه علي (ع) حكومت بايد برآمده از مردم و مبتني بر خواست مشروع آنها باشد و چنين است كه اگر مردم نيايند علي (ع) با وجود تمام شايستگي هايش يك لحظه حكومت را بر آنان تحمل نمي كند و حكومت را از لنگه كفش خود بي ارزشتر مي داند .
در حكومت علي (ع) حاكم و مردم وظايف متقابل دارند حتي با غير مسلمان نيز همچون مسلمان برخورد مي شود و حقوق شهروندي شامل مخالفان نيز مي شود چرا كه مخالف و معترض در حكومت علوي ، برانداز حكومت نيست مگر اينكه بر عليه حكومت دست به سلاح (شمشير) ببرد. حضرت علي (ع) نه تنها حق مخالفت با حكومت را براي اقشار جامعه به رسميت مي شناسد بلكه مردم را تشويق و تشييع مي كند تا حق خود را اعمال كنند. و اوج نگاه كرامت آميز به انسان را در حكومت عدل علي (ع) مي تواند نگاهي دانست كه امام علي(ع) به قاتلش - ابن ملجم – داشت چرا كه علي (ع) امنيت عمومي را الويت مي بخشد بر مصالح و غرايض شخصي و حتي حق قانوني خويش و حتي با قاتل خويش نيز مدارا مي نمايد واز زجر و مثله كردن او ابا مي ورزد . پس حكومت علي (ع) مي تواند يك الگوي تمام عيار از يك حكومت مردم سالار باشد.
در نگاه حضرت امير(ع) توسعه در حكومت طبق حديث «جبايه خراجها و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عمارة بلادها »به مواردي مانند : سامان بخشيدن به درآمدها ، جمع آوري مالياتها و رشد جهاد با دشمنان و صيانت و پاسداري ، ايجاد امنيت و عزت ، تربيت و اصلاح و به صلاح رسانيدن مردم ، آباداني و رشد و پيشرفت و... شامل مي شود.
وجود مرجعيت آگاه به زمان و داراي جهان بيني باز و استراتژي موثر در راستاي سياستگذاري كلان ضروريست و در حاكميت اسلامي جهت هدايت كارها در جامعه و داشتن حضوري فعال بايد «فقيه عادل زمان شناس» باشد تا بتواند ضمن تشخيص و شناسائي ارزشهاي ديني و الهي و حفظ سلامتي جامعه و دوري از منافع شخصي، قدرت طلبي ، كامجويي و ... دشمنان و دوستان خود را بشناسند و در مقابل ترفندها و توطئه ها و فتنه ها به مسئوليتها و وظايف خطير خويش به نحو احسن عمل نمايد و جامعه را به سمت وضعيت مطلوب هدايت نمايد.
نفوذ ناپذيري در مقابل دشمنان اسلام و قرآن همراه با صالح بودن حاكم باعث مي شود تا هم حكومت اسلامي و هم جامعه اسلامي از انحرافات و سلطه هاي بيگانگان به دور باشد . پيامبر اكرم(ص) و مقابله و مبارزه و عدم نفوذ پذيري ايشان در مقابل دشمنان و آگاهي او به تمامي مسايل اجتماعي و زماني و جهاني بهترين الگو مي تواند براي حاكم جامعه اسلامي باشد چنانچه خداونددر قرآن كريم مي فرمايد:
«ان يثقفو كم يكونوا لكم الاعداء»اگر بر شما دست يابند براي شما دشمناني خواهند بود .
«لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه»يعني: همانا براي شما پيغمبر خدا اقتدايي شايسته و نيكوست
قد كانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم والذين معه ، اعزة علي الكافرين ، انه ليس له سلطان علي الذين امنون و علي ربهم يتوكلون»
.
تالار نقد نگاه دانلود