جامعه ایرانی فرهنگ داشته باشیم

فاطمه صفارزاده

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/22
ارسالی ها
9,452
امتیاز واکنش
41,301
امتیاز
901
محل سکونت
Mashhad
به نام خداوند فرهنگ


سلام!
تاپیک
فرهنگ داشته باشیم برای این ایجاد شده تا بفهمیم:
بی‌فرهنگی یعنی چه؟
چه کارهایی بی‌فرهنگی محسوب می‌شود؟
بی‌فرهنگ چه کسی است و چه کارهایی انجام می‌دهد؟

این تاپیک طبق دانش خودم، مطالب موجود در وبسایت‌ها، تجربیات خودم و دیگران ایجاد شده است.

بی‌فرهنگ‌ها را شناسایی کنید.

تاپیک بی‌فرهنگی، با نثری ساده و روان به شما می‌گوید که بی‌فرهنگی چیست و بی‌فرهنگ چه کسی؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت اول_پارت اول
    (یکی از انواع بی‌فرهنگی)

    واژه «بی فرهنگ» یا اصطلاح «فرهنگ کاری را نداشتن» در زبان فارسی امروز، به ویژه در شهرها و به خصوص در میان اقشار تحصیل‌کرده، به شکل گسترده ای به کار می رود.
    بی‌فرهنگی در بعضی جاها و مکان‌ها، به طور عجیبی رواج یافته است.
    مثلا یکی از همین مکان‌ها خیابان است؛ خیابانی که هزاران ماشین و عابر پیاده و موتورسوار از آن عبور می‌کنند.
    من بی‌فرهنگی در خیابان را «بی‌فرهنگی خیابانی» می‌نامم گرچه ممکن است معنی دیگری بدهد!
    یک عادت بد رانندگان، تف کردن است.
    شاید با خود بگویید تف کردن؟ اما آری، تف‌کردن!
    تف کردن در هنگام قرمز بودن چراغ راهنمایی، تف کردن بر روی سبزه‌ها و چمن‌ها و...!
    اما جالبی‌اش اینجاست که حتی عابران هم این بی‌فرهنگی را انجام می‌دهند!
    توف‌کردن حالا به هر دلیلی، اصلا قابل قبول و بخشش نیست گرچه در این کشور، هیج جریمه و مجازاتی برای بی‌فرهنگان توفی -بی‌فرهنگانی که توف می‌کنند- اعمال نمی‌شود.
    توف‌کردن در خیابان‌های کوالالامپور، جریمه دارد!
    با این حساب اگر در ایران هم جریمه داشت، تا الآن باید دولت ما، پولدارترین خزانه‌ی جهان را می‌داشت.

    [در آخر: تف‌کردن در خیابان‌ نشانه‌ی بی‌فرهنگی شماست دوست عزیز؛ اگر می‌خواهی بی‌فرهنگ باشی، خب باش!]
     
    آخرین ویرایش:

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت اول_پارت دوم
    (بی‌فرهنگی خیابانی)

    همان‌طور که گفتم، یکی از مکان‌ها برای بی‌فرهنگی، خیابان‌ها هستند!
    مورد دوم بی‌فرهنگی در خیابان، ریختن آشغال و زباله است.
    من نمی‌دانم چرا مردم با وجود این‌که در خیابان و خانه‌شان سطل زباله وجود دارد، گاهی آشغال‌هایشان را روی زمین می‌ریزند.
    در این مورد بی‌فرهنگی، دو دسته زباله‌ریز داریم:
    دسته‌ی اول کسانی هستند که حوصله‌ی پیدا کردن سطل‌زباله را ندارند. می‌توان برای این‌ها اصطلاح «بی‌فرهنگ تنبل» را نام برد!
    دسته‌ی دوم هم آزاردهنده‌ترین بی‌فرهنگ‌های خیابانی هستند(البته تا الآن). آن‌ها با خود می‌گویند: {پس این رفتگرها به چه درد میخورن؟ به درد مفت خوردن و خوابیدن و پول گرفتن؟} و بعد آشغالشان را روی زمین می‌اندازند.
    رفتگرها مفت می‌خورند و می‌خوابند؟
    آن‌ها که فقط یک چندرغاز حقوق می‌گیرند؛ البته اگر منظورت مفت خوردن -غذا نخوردن به دلیل کمبود خوراکی- است، که آری! مفت می‌خورند.
    قبلا یک شعار قدیمی بود که همه آن را می‌خوانند:
    شهر ما، خانه‌ی ما!
    منظورم شعار است، نه شعر داریوش فرضیایی
    -عمو پورنگ- که در محله‌ی گل و بلبل1 می‌گفت:
    آسمون آبی، زمین پاک ؛ حق همه‌ی ما بچه‌هاست
    آه! از بحث اصلی، دور شدیم.
    شعارِ شهر ما، خانه‌ی ما را قبلا برای کسی می‌خواندند که آشغال می‌ریخت اما انگار زمانه کاملا تغییر کرده است.
    حالا شعارِ شهر ما خانه‌ی ما را می‌خوانند و بعد آشغال می‌ریزند؛ در آخر هم به این شوخی بچگانه و بی‌فرهنگیشان می‌خندند!

    [در آخر: زباله‌ریختن در خیابان نشانه‌ی بی‌فرهنگی شماست دوست عزیز؛ اگر می‌خواهی ننگ بی‌فرهنگ بر پیشانی‌ات باشد، من چه‌کاره‌ام؟!]
     
    آخرین ویرایش:

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت اول_پارت سوم
    (بی‌فرهنگی خیابانی)

    یک نوع بی‌فرهنگ در جهان وجود دارد که فکر می‌کند فقط خودش عجله دارد!
    از این نوع بی‌فرهنگ هم معمولا در خیلی از مکان‌های بی‌فرهنگی پیدا می‌شود.
    مکان قسمت اول هم که خیابان است!
    فکر کن توی یک ترافیک پشت چراغ راهنمایی هستی و این ترافیک به خاطر چراغ قرمز است. چراغ، سبز که می‌شود ناگهان یک نفر می‌پرد جلوی ماشین‌ها و از خیابان رد می‌شود. صدای بوق ماشین‌ها بلند می‌شود و ترافیک هم که هست، اعصاب نداشته‌ات خراب می‌شود.

    خب آخر عزیز من، این چه کاری است. دو دقیقه صبر کنی آسمان به زمین نمی‌رسد که! حالا جوابش خیلی خنده‌دار است، می‌گوید "عجله دارم"
    خب آخر عزیز من همه عجله دارند، اگر عجله نداشتند که ساعت شلوغی بیرون نمی‌آمدند از خانه‌شان. حالا تو هم که این‌قدر عجله داری انگار کسی می‌خواهد بمیرد، بمیرد هم تو قبلش زیر ماشین‌ها پر پر شده‌ای.
    توی پاریس وقتی چراغ سبز است و عابران رد می‌شوند، آن هم حتی از روی خط عابر پیاده، برایشان صدای بوق پخش می‌شود -که فکر کنند با یک ماشین تصادف کرده‌اند- و بعد در یک صفحه‌ی دیجیتالی عکس‌العملشان را با عکس نشان می‌دهند -صورت ترسیده‌شان را-!
    فرهنگ همین‌طوری وجود نداشته است، فرهنگ ساخته شده در مکان‌ها و موقعیت‌های مختلف!


    [در آخر: چراغ سبز دستور آزادی و حرکت ماشین‌هاست، نه حرکت شما!]
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت اول_پارت چهارم
    (بی‌فرهنگی خیابانی)

    دعوا!
    یکی از مشکلات کنونی ما، دعواهای خیابانی است که هر روز حداقل در هر استان، یکبار اتفاق می‌افتد. دعواهایی که باعث هرج و مرج می‌شود و سکوت را کامل برهم می‌زند!
    آدم‌های زیادی هم هستند که به طور عجیبی، ضرب‌المثل 'تنش میخاره' مصداق این‌هاست؛ چون واقعا بعضی‌ها تنشان برای یک دعوای فیزیکی در خیابان می‌خارد!
    نکند فکر کردید دخترها عاشق طرز دعوا یا ژست دعوایتان می‌شوند؟
    نه اشتباه نکنید!
    دخترها ممکن است این‌طوری از شما متنفر هم بشوند!
    دعوا؟
    خب با دعوا چه به شما می‌رسد؟
    شأن و شعور؟ یا جام دعواهای خیابانی؟ یا شاید هم فرهنگی که ندارید!
    خب آخر با دعوا می‌خواهید بی‌فرهنگیتان را نشان دهید؟!
    من هنوز کنجکاوم بدانم که با دعوا به کجا می‌رسید.
    تازه دعوایتان هم که گوشه‌ی خیابان نیست، وسط ترافیک، موقعی که تازه می‌خواهد چراغ سبز شود و بوق‌زدن ها شروع شده است! تازه یک عالم راننده‌ی دیگر هم از ماشین‌هایشان پیاده می‌شوند، جلوی دعوا را بگیرند!
    فرهنگ داشته باشید دیگر. من واقعا حرصم در می‌آید وقتی می‌بینم این‌کار برای بعضی‌ها اصلا بی‌فرهنگی تلقی نمی‌شود.
    من دیگر نمی‌دانم چه بگویم و چه بنویسم، خودتان می‌دانید و خودتان!

    [در آخر: دعواهایتان یک روز به ضررتان تمام خواهد شد، آن موقع شاید یاد من، بیفتید.]
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت اول_پارت پنجم
    (بی‌فرهنگی خیابانی)

    انگار این بی‌فرهنگی‌های خیابانی تمامی ندارد‌. هر بار که درمورد یک فرهنگ و بی‌فرهنگی فکر می‌کنم به خیابان ختم می‌شود. پس تصمیم گرفتم در پارت پنجم، قسمت اول، بی‌فرهنگی خیابانی را تمام کنم.
    بی‌فرهنگی خیابانی، شامل بی‌فرهنگی‌هایی است که در خیابان صورت می‌گیرد و امروز یک نوع دیگر از بی‌فرهنگی خیابانی را می‌نویسم و بعد تمام.
    بی‌فرهنگی آخری که می‌خواهم بنویسم در مورد پارک کردن ماشین‌ها است. خب عزیز من اگر نوشته پارک روبه‌روی پل ممنوع، نگو ماشینمو میزارم همینجا دو دقیقه‌ای میام دیگه. آمدی و دیدی کارت خیلی طول کشید یا نه، برای صاحب آن خانه کار ضروری‌ای پیش آمد.
    حالا این پارک روبه‌روی درب خانه‌ی کسی هیچ، این‌که در هر دو طرف کوچه ماشین پارک می‌کنید را کجای دلم بگذارم؟!
    آن ماشین بدبخت که می‌خواهد وارد کوچه شود، چه؟ باید چه کار کند؟
    در کل من حرف زیادی برای بی‌فرهنگی‌ها نمی‌زنم خب حالا یک نفر رعایت کند و بگوید من ماشینم را میگذارم توی پارکینگ یا حیاط خانه‌ام، خب بقیه چه؟
    همین است که می‌گویم:
    فرهنگ مخصوص یک نفر نیست! مخصوص یک جامعه است.
    اگر یک جامعه یا حتی یک محله(!) دست به دست هم بدهند و بی‌فرهنگی نکنند، دنیا گلستان می‌شود.
    من حرف‌های ناتمامم را به آخر رساندم! امیدوارم ما هم سعی کنیم تا همین بی‌فرهنگی‌های کوچک رفع شود.

    [در آخر: خیابان محل بی‌فرهنگی نیست!]

    [لطفا بی‌فرهنگی‌هایی که از نظر خودتون بی‌فرهنگی به حساب میان رو تو صفحه‌ی پروفایلم بگید، من منتظر نظرات شما هستم]
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت دوم_پارت اول
    (نوع دوم بی‌فرهنگی)

    خب این‌بار آمده‌ام با یک نوع بی‌فرهنگی دیگر! البته شما که نیامدید بگویید مجبور شدم خودم بنشینم و قرعه‌کشی کنم کدام بی‌فرهنگیمان را بنویسم.
    دفعه‌ی پیش درمورد بی‌فرهنگی‌هایی گفتم که در یک مکان
    -مکان قبلی، خیابان بود- بود و اما الآن می‌خواهم درمورد یک «بی‌فرهنگی زمانی» صحبت کنم.
    بی‌فرهنگی زمانی چیست؟ وقتی که یک یا چند نفر در زمان‌های مشخصی بی‌فرهنگی انجام می‌دهند، بی‌فرهنگی زمانی به وجود می‌آید!
    خب این‌بار درمورد سکوت است.
    سکوت؟ آری درست شنیده‌اید، سکوت! سکوت هم جزو بی‌فرهنگی‌هاست. برایتان ممکن است عجیب باشد پس من این عجیبی را رفع می‌کنم.
    سکوت در بیمارستان!
    خیلی از بیمارها را دیده‌ایم که از سر و صدا شکایت می‌کنند یا همراهان بیماری که ناله و مویه می‌کنند. خب عزیزان من آن بیمار بدبخت اعصاب این همه صدا را ندارد، شما هم بدتر، ده نفره با او صحبت می‌کنید.
    عزیز من بیمارستان است، خانه که نیست! نظم و قوانین مخصوصی دارد که اگر رعایت نکنید شما را شوت می‌کنند بیرون. خب اصلا یک سوال، با ناله و زجه‌ی بلند در بیمارستان چه نصیبتان می‌شود، سلامتی بیمارتان؟ یا که نه خدا می‌آید پایین و با قدرت باعظمتش او را نجات می‌دهد. خدا منجی تو که فقط نیست، این همه آدم در دنیا هست که نیاز به کمک دارد!
    خب عزیز من خوب است تو بیمار باشی و ما 100 نفره بیاییم ملاقاتت؛ به والله که نه!
    پس ساکت باش دیگر.
    واقعا عجیب است که برای سکوت هم باید فرهنگ داشت!

    [در آخر: سکوت کن، در جاهایی که پرحرف‌ها پرستیده می‌شوند! این نشانه‌ی فرهنگ توست]
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت دوم_پارت دوم
    (بی‌فرهنگی زمانی)

    نمی‌دانم شما هم دیده‌اید یا نه، اما من که دیده‌ام! با همین دو چشم خودم...
    یک زمانی بود ما توی ماشین بودیم و ترافیک بود، آن هم ترافیک بزرگی! اصولا ترافیک‌ها بر دو پایه ایجاد می‌شوند:
    یا به خاطر چراغ راهنمایی، یا به خاطر تصادف!
    البته دلایل دیگری از قبیل دعواهای خیابانی و عروس کشون و... است که بعدا به آن هم می‌رسیم!
    ما هم طبق معمول ‌گفتیم حتما یک‌جا تصادفی شده است دیگر. ماشین که حرکت کرد و بالاخره بعد از نیم ساعتی رسیدیم دیدیم یک نیسانی وسط خیابان دارد نارنگی می‌فروشد(!).
    نارنگی؟ آخر ترافیک به خاطر نارنگی؟
    کمی فرهنگ داشته باشیم، وسط خیابان با یک نیسان آبی بساط زده و یک عالم مردم را پشت ترافیک نگه داشته است.
    با آن بلندگواش (که نامش را یادم رفته) فریاد می‌زد: نارنگی دارم، نارنگی! نارنگی‌های خوب و خوشمزه! نارنگی‌های ترش و شیرین! کیلو فلان هزار!
    این درست است جزو بی‌فرهنگی‌های زمانی حساب نمی‌شود اما ترافیک هم یک نوع زمان است که من آن را بی‌فرهنگی ترافیکی می‌نامم و بعدا چنین موضوعی را خواهم نوشت!
    این‌بار نتوانستم چیز زیادی بنویسم اما از پست‌های بعدی، طولانی تر می‌نویسمشان!

    [در آخر: نارنگی‌های خوبی داشت که داشت، باید ترافیک درست می‌کرد؟]
     
    آخرین ویرایش:

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت سوم_پارت اول
    (بی‌فرهنگی گفتاری)

    اول از همه یک توضیح کوتاه میدهم!
    بی‌فرهنگی ‌گفتاری چیست؟
    بی‌فرهنگی گفتاری همانطور که از نام یا همان عنوانش مشخص است، به طرز و لحن گفتارمان ربط دارد.
    یکی از پاسخ‌های غلطی که بین ما رایج شده و به همه‌ی دختران دم بخت می‌گویند، بی‌فرهنگی گفتاری محسوب می‌شود؛ اما آن چیست؟
    در قبال کار خوب آن دختر می‌گویند: ایشالله عروس شی دخترم!
    و چقدر پاسخ عجیبی‌ست که ظاهری خوب و آراسته دارد و باطنی پلید و کثیف.
    یعنی شما فکر می‌کنید برای دست‌یافتن به هرچیز یک دختر باید شوهر کند؟
    یعنی شما آزادی را در شوهرکردن می‌بینید؟
    چه فرهنگ غلطی.
    خب همین دعا را یکجور دیگر بگو؛
    بگو موفق باشی!
    بگو زنده باشی!
    هر چه میخواهی بگو اما تحقیر نکن با حرف‌هایی که آزادانه بر زبان می‌آوری و بقیه هیچ نمی‌گویند.
    حالا می‌شود از خوش‌بخت باشی گذشت اما از ایشالله عروس شی نه!
    مگر آدمی که موفق باشد ازدواج نمیکند؟ تازه با اعتماد به نفس بیشتری ازدواج می‌کند!
    من شاید در بیان کردن یا نوشتن خوب نباشم، اما در گفتن اینجور حرف‌ها عالی‌ام چون این‌کار را خوب آموخته‌ام!

    [در آخر: موفق باشی خیلی دعای زیبایی است، پس موفق باشی]

    تشکر از دوست خوبم، @amazing که مطلب این پست رو پینشهاد داد.
     
    آخرین ویرایش:

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    قسمت چهارم_اول
    (بی‌فرهنگی ترافیکی)

    قبلا یکی از موراد بی‌فرهنگی ترافیکی را ‌گفتیم اما خیلی به آن نپرداختیم و فقط کمی درباره‌اش نوشتیم.
    ترافیک که می‌شود همه می‌خواهند به نوعی خودشان را به لاین‌های دیگر برسانند تا زودتر از ترافیک فارغ شوند اما دقت کرده‌اید که هرچه از این لاین به آن لاین می‌روی، همان لاین قبلی‌ات کمی راه میفتد و جلوتر می‌رود؟!
    خب ترافیک که می‌شود صدای بوق ماشین‌ها بلند می‌شود و بعد اعصاب نداشته‌مان را خراب‌تر می‌کند!
    خب آخر عزیز من با بوق تو چه‌کار می‌شود؟ مثلا ماشین‌ها حرکت می‌کنند و به راه می‌افتند؟!
    یا شاید هم ماشینت پرواز می‌کند و از روی همه‌ی ماشین‌ها رد می‌شود؟!
    حالا این هیچ، بعضی‌ها توی ترافیک می‌ایستند به تحلیل علت‌های به وجود آمدن ترافیک؛ خیلی باحال است اما اعصاب‌خورد کن چون سه ساعت طول می‌کشد تا ماشین را روشن کنند و حرکت بفرمایند(!)
    یک مورد هست که بی‌فرهنگی ترافیکی است و ترافیک به وجود می‌آورد؛ اما در پست بعد می‌گویم چون یک تحلیل و نوشته‌ی جداگانه می‌خواهد و طولانی است!

    [در آخر: این در آخرها را دیگر نمی‌نویسم چون خیلی طولانی می‌شود.]
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    178
    پاسخ ها
    13
    بازدیدها
    309
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    192
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    203
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    144
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    187
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    241
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    181
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    284
    پاسخ ها
    2
    بازدیدها
    302
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    317
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    332
    Z
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    641
    Zhinous_Sh
    Z
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    581
    بالا