- عضویت
- 2015/04/15
- ارسالی ها
- 86,552
- امتیاز واکنش
- 46,640
- امتیاز
- 1,242
کسی از پنجره ی باز مرا می خواند
با نگاهی پرآواز مرا می خواند
کسی از جنس شب و شعر و شقایق هر شب
تا سراپرده ی یک راز مرا می خواند
شطّی از آینه و نور و غزل می بارد
شبحی زمزمه پرداز مر می خواند
همه ی هستی من محو نگاهی است غریب
نگهی خانه برانداز مرا می خواند
من از او دورم و آن زمزمه ی جادویی
چه صمیمانه به آواز مرا می خواند
گردبادی که مرا سخت به خود پیچیده است
با کدامین پر پرواز مرا می خواند؟
بین من تا افق روشن او فاصله هاست
او ولی باز مرا باز مرا می خواند
با نگاهی پرآواز مرا می خواند
کسی از جنس شب و شعر و شقایق هر شب
تا سراپرده ی یک راز مرا می خواند
شطّی از آینه و نور و غزل می بارد
شبحی زمزمه پرداز مر می خواند
همه ی هستی من محو نگاهی است غریب
نگهی خانه برانداز مرا می خواند
من از او دورم و آن زمزمه ی جادویی
چه صمیمانه به آواز مرا می خواند
گردبادی که مرا سخت به خود پیچیده است
با کدامین پر پرواز مرا می خواند؟
بین من تا افق روشن او فاصله هاست
او ولی باز مرا باز مرا می خواند