والا ما همیشه کتاب باز میکردیم خیلی حرفه ای .... ولی همیشه یه دوست منگول هست که آدمو سکته بده...:4chsmu1:
یه روز امتحان داشتیم و خداروشکر هر وقت تخصیصی امتحان داشتیم خو کارگاه کامپیوتر بودیم ..... منم بسته هیچی نخونده بوم معلممون یه عادت بدی که داشت میخواست تقلب بگیره دستشو میزاشت رو شونه طرف .... داشتم امتحان میدادیم منم تو حال خودم کتاب باز کرده بودم داشتم جوابارو مینوشتم یهو یکی دستشو گذاشت شونه سمت چپم به همین برکت قسم سکته رو زدم برگشتم که فاتحمو بخونم دیدم دوست منگولم داره صندلیو گاز میگیره هیچی دیگه خوده خرش بود منو سکته داد :444:
یه روز امتحان داشتیم و خداروشکر هر وقت تخصیصی امتحان داشتیم خو کارگاه کامپیوتر بودیم ..... منم بسته هیچی نخونده بوم معلممون یه عادت بدی که داشت میخواست تقلب بگیره دستشو میزاشت رو شونه طرف .... داشتم امتحان میدادیم منم تو حال خودم کتاب باز کرده بودم داشتم جوابارو مینوشتم یهو یکی دستشو گذاشت شونه سمت چپم به همین برکت قسم سکته رو زدم برگشتم که فاتحمو بخونم دیدم دوست منگولم داره صندلیو گاز میگیره هیچی دیگه خوده خرش بود منو سکته داد :444: