دانستنی ها سفرنامه های گردشگری

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
شاید برای شما خواننده این مقاله کجارو چنین سوالی پیش آمده باشد که چه کسانی به این سفر می‌روند یا بهتر است بگویم چه کسانی می‌توانند به این سفر بروند؟ شاید جواب این سؤال «افراد ثروتمند» باشد، ثروتمند اما نه ثروتمند افسانه‌ای؛ اما بین افراد ثروتمند نیز تفاوت بسیاری وجود دارد، ثروت تعدادی از آن‌ها تک‌رقمی و برخی دیگر دو و حتی سه‌رقمی است (بر پایه میلیون دلار). در میان افرادی که در این تور ثبت‌نام می‌کنند، می‌توان افراد مختلفی را مشاهده کرد. یکی از آن‌ها به شکل خانوادگی تاجر فرش و دیگری کارشناس حوزه آی.تی (IT) در یک شرکت خصوصی بیمه بود. به طور معمول در این‌گونه سفرها چند وکیل نیز به چشم می‌خورد، به طور مثال یکی از آن‌ها وکیل ویژه طلاق و دریافت مهریه بود (در کشورهای غربی در صورت طلاق دارایی‌های ۲ طرف به صورت نصف به نصف تقسیم می‌شود و مهم نیست کدام یک از زوجین آن دارایی‌ها را فراهم کرده باشند). تعداد بسیار کمی از این افراد با پول به دنیا آمده‌اند. در این سفر خانمی را دیدم که به همراه همسر (سابق) خود به تازگی تجارتی در حوزه مخابرات را برای خود شروع کرده و تا پیش از این فقط یک مشاور میان‌رده در دانشگاه بود. این افراد در بیشتر مواقع مانند افراد ثروتمند لباس نپوشیده بودند، مانند ثروتمندان صحبت نمی‌کردند و یا مثل آن‌ها به خود مغرور نبودند و بیشتر زمان و زندگی خود را وقف کار و خانواده خود کرده‌ بودند. این افراد همیشه مشغول جت‌سواری و وقت‌گذرانی با اعضای گروه داووس (Davos نام یک روستا در سوئیس که سالیانه میزبان معروف‌ترین و بزرگ‌ترین مجمع جهانی اقتصاد است و افراد پولدار بسیاری در آن شرکت می‌کنند) هستند.

e82859b3-1226-467a-a31c-6cc92e205b6a-8-saint-petersburg.jpg


«شهر پترزبورگ»
به عبارت دیگر، از لحاظ اجتماعی و اقتصادی معمولاً بی‌تکلف و بسیار ساده بودند و با خدمه هواپیما مانند یک دوست و نه یک کارمند زیردست رفتار می‌کردند. هیچ‌کس به دیگری توهین نمی‌کرد و سعی نمی‌کرد تا ثابت کند موقعیت بهتری نسبت به دیگران داشته و یا ثروتش از افراد دیگر بالاتر است. در حقیقت لحظاتی در این سفر وجود داشت که من آرزو می‌کردم که کاش این افراد بلندپروازی بیشتری داشتند و روشنفکرانه‌تر تفکر می‌کردند و به دنبال آرزوهای مادی و معنوی بزرگ‌تری بودند.

سفر کردن انواع مختلفی دارد. برخی از سفرها به گونه‌ای است که گردشگر باید زحمت سفر را به جان بخرد؛ یعنی از ناحیه امن و راحت خود خارج شود و به دنبال یک سفر ماجراجویانه برود. برخی از مسافرت‌ها همانند یک دانشگاه واقعی است. در حالت عادی شما مقصد مشخصی را تعیین می‌کنید، اطلاعات موجود درباره اماکن تاریخی آن را مطالعه می‌کنید و با شاهکارهای آن آشنا می‌شوید و در پایان سفر خود با کوله باری از تجربه به سمت شهر و کشور خود برمی‌گردید. دلیل برخی از سفرها غوطه‌ور شدن در فرهنگ شهر یا کشور مقصد است. شما در ژرفای فرهنگ و ذهنیت مردم آنجا فرو خواهید رفت و سعی می‌کنید جهان را با دیدی تازه و به شکلی متفاوت بنگرید.
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    اما سفر گران‌قیمتی که ما رفتیم بیشتر مانند یک تماشاخانه بود. در این سفر ۲۴ روزه شما تشویق می‌شوید تا از دنیای جدید و عجیب اطراف خود نهایت لـ*ـذت را ببرید و هدف اصلی آن زیبایی شناختی است. افراد حاضر در این تور به واسطه دیدن حجاری‌های دیوار در ساختمان اصلی حرم سلطان در استانبول، سبزی‌های تازه در رستوران ترکیه و تماشای اپرای ۱۵ دقیقه‌ای در کاخ روسیه بسیار خوشحال و راضی می‌شدند، بنابراین نیازی به برنامه‌ریزی موارد پیچیده مانند کوه‌پیمایی یا جنگل‌نوردی نبود. در هنگام صرف شام به جای صحبت از عمق تاریخ و فرهنگ کشور مقصد، آن‌ها با دوستان جدید خود در مورد فرزندانشان صحبت می‌کردند. نحوه‌ی برخوردشان با افراد محلی و اتفاقات آن منطقه نیز متفاوت بود. در سن پترزبورگ یکی از راهنماهای موزه در مورد جنبه‌های مثبت و منفی کمونیسم (نظام حاکم بر شوروی سابق) صحبت می‌کرد اما همه همسفران من به یک اندازه به صحبت‌های او گوش نمی‌دادند و حتی برخی از آن‌ها مشغول کاری دیگر بودند.

    سبکی که شخصاً آن را دوست دارم مسافرت به روش پرهیجان و ماجراجویانه است و دوست دارم در ذات چیزی که نظر من را به خود جلب می‌کند، غوطه‌ور شوم اما برخی اوقات حتی به اندازه چند دقیقه زمان هم برای توقف در یک مکان و نگاه کردن به چیزی که ممکن بود نظر شما را به خود جلب کند، وجود نداشت. این موضوع به دفعات تکرار می‌شد به شکلی که بعد از چند روز بی‌خیال پیدا کردن زمانی اختصاصی برای زل زدن به یک شی در موزه و فکر کردن درباره سرگذشت آن شدم.

    در موزه آرمیتاژ تنها برای لحظاتی در مقابل شاهکار رامبراند (Rembrandt) یعنی تابلو «بازگشت پسر گمشده» (The Return of the Prodigal Son) توقف کردیم. جالب است بدانید «هنری نوون» (Henri Nouwen) نویسنده معروف هلندی به مدت ۴ ساعت به این اثر هنری خیره شده بود. تمرکز اصلی این نقاشی روی دستان پدری است که روزی گهواره و آغـ*ـوش گرمی برای پسرش بوده اما اکنون مکانی برای پسر شرمگین است. این دست، دست رحمت، بخشش و عشق بی‌قید و شرط است. یکی از دست‌های پدر به صورت مردانه و دیگری به شکل زنانه ترسیم شده است. شاید هدف رامبراند این بوده که دست والدین دست محبت و عشق است و همانند عشق آفریدگار به بنده‌اش سرشار از قدرت و مهربانی است. سر پسرک جوان در آغـ*ـوش پدر و در سـ*ـینه او ترسیم شده است اما همان‌طور که در نقاشی نیز پیداست، کفشی پاره و پاهایی زخمی دارد. همین امر نیز موجب پایین کشیدن شخصیت پسر شده و نشان‌دهنده درد و رنج او است. بردار بزرگتر با استحکام در نزدیکی آن ۲ ایستاده است، هیچ علامت خوشامدگویی در چهره او پیدا نیست و دست‌هایش با قضاوت پر شده است ولی هنوز نشانی از عصبانیت و یا حسادت در چهره وی دیده نمی‌شود. بخشش پدر در مورد خطاهای پسر جوان در همان لحظه اول اتفاق افتاده است ولی برادر بزرگتر هنوز تصمیمی در این باره ندارد. او هنوز در ذهن خود درگیر بوده و درباره حس واقعی خود به نتیجه‌ای نرسیده است.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    «بازار مراکش»
    شهر افسس یکی از شهرهای بزرگ در امپراتوری رم باستان بوده است و خرابه‌های باقی‌مانده از آن دوران گواه بزرگی آن است که تا به امروز به خوبی حفظ‌ شده است. شهرت دیگر این شهر در قلمرو رم باستان، داشتن روسپی‌های بسیار، تاجران مـسـ*ـت، قماربازان، جادوگران و طالع‌بینان بوده است. در تاریخ این شهر ۲ مرد بزرگ به نام‌های «جان مقدس» (St. John) و بعد از او «پاول مقدس» (St. Paul) زندگی کردند که بر تاریخ و سرنوشت شهر افسس اثر گذاشتند.

    سنت پاول را باید به عنوان یک فرد مذهبی عالی‌رتبه در نظر گرفت که زندگی فقرا را عوض کرد. او به آن‌ها عشق و مهربانی را هدیه کرد. پیام «ضد متریالیستی» (Anti Materialistic به معنی ضد مادی) او دقیقاً بر خلاف عقاید حاکم بر رم آن زمان بود که پایه‌های قدرتش بیشتر به خاطر داشتن ثروت، قدرت و بزرگی بود. پاول در نوشته‌های خود می‌گوید: «اگر من با زبان یک انسان یا زبان یک فرشته صحبت کنم اما عشق در وجودم نباشد، تنها یک فرد توخالی هستم. اگر من تمامی دارایی خود را به فرد فقیری ببخشم و تمامی توان خود را در اختیار او بگذارم اما عشقی به او ندهم، در حقیقت هیچ‌چیزی به دست نیاورده‌ام. عشق جاودانه است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را نابود کند».

    ایستادن در جلوی خرابه‌های شهر افسس و خواندن متن‌های منسوب به «پاول مقدس» یا صحبت در مورد این‌که چگونه مادیات و معنویات را در کنار هم داشته باشیم، حداقل برای من بسیار جالب است اما راهنمای تور هرگز در مورد داستان زندگی «پاول مقدس» و دلایل محبوبیت او حرفی نزد. او بیشتر وقت خود را صرف نشان دادن کاخ‌های سلطنتی با اتاق‌های بزرگ، نقاشی‌های دیواری و سالن جلسات بسیار بزرگ این کاخ‌ها به ما می‌کرد. او تنها اطلاعاتی تکراری درباره تاریخچه بناها و نکاتی درباره مواد و مصالح به کار رفته در طی ساخت کاخ‌ها را که هر راهنمای توری می‌تواند برای شما بازگو کند، می‌دانست. البته هیچ‌کس در مورد این اطلاعاتی که به ما داده نمی‌شد چیزی در ذهن نداشت و همین موضوع باعث شد کسی اعتراضی هم نکند. دلیل آن‌ هم این بود که برنامه‌ریزان این تور هیچ احساسی را در ما برانگیخته نکرده بودند. بازدید از شهر افسس می‌توانست فرصت و مکانی عالی برای بحث در مورد زندگی و واقعیت‌های آن باشد که متاسفانه برای ما ممکن نشد.

    68f14924-9856-4521-a2ef-5b7ec95072f2-10-Sultanahmet.jpg


    «محله سلطان احمد استانبول»
    گاهی اوقات پول نتیجه عکس خواهد داشت. مردم پولدار خانه‌ای را با یک حیاط بزرگ برای خود می‌خرند اما از همسایگانی که می‌توانستند داشته باشند دور می‌افتند و هرگز نخواهند توانست حس یک جامعه کوچک را تجربه کنند. گاهی اوقات این افراد به لطف پول زیادشان آپارتمان یا خانه خود را با درهم آمیختن نابخردانه بهترین الگوها و روش‌های معماری داخلی روز دنیا طراحی می‌کنند که نتیجه به شکل بسیار مغشوشی نمود پیدا خواهد کرد و شما هرگز حس اینکه این مکان یک خانه است و باید محلی برای آرامش باشد، به دست نخواهید آورد.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    برای بیشتر افراد در این سفر خاص، پول نتیجه معکوس نداشت. آن‌ها در مورد تجربه‌هایی که از این سفر به دست آورده بودند بسیار خوشحال و راضی بودند. این افراد از پیدا کردن دوستان جدید خوشحال بودند و امیدوارداشتند که بتوانند این دوستی‌ها را بعد از پایان سفر نیز ادامه بدهند.

    البته باید گفت که داشتن تجربه یک سفر خوب و بدون زحمت و اینکه شما تجربه‌ی خوبی با همسفران خود داشته‌اید، هم نکته مهمی است و می‌توان به جرت گفت بخش بزرگی از لـ*ـذت سفر مدیون همسفر خوب خواهد بود. هرچند همه مکان‌های سفر از پیش برنامه‌ریزی شده طبق برنامه پیش نرفت و می‌توان ۴ ساعت نشستن در کف فرودگاه کازابلانکا را عذاب و رنجی بی‌پایان به حساب آورد. البته اگر مانند همسفران من پول کافی داشته باشید، می‌توانید در این‌گونه مواقع خود را سرگرم کارهایی مانند خرید کرده و گذر زمان را حس نکنید.

    البته پول در برخی از مواقع به شما اجازه می‌دهد چیزهای زیادی را با سرعت تمام ببینید و اگر این کار را در طول مدت زمان زندگی خود بارها انجام دهید، بعد از چند سال می‌توانید از تجربیات زیادی که از این سفرها به دست آورده‌اید، خوشحال باشید، حتی شاید این تجربیات زندگی و شخصیت شما را تغییر دهند. نقل‌قولی معروف درباره سفر وجود دارد با این مضمون که «کسی که از یک کلیسای جامع ۱۰ بار بازدید کند، چیزی دیده است، اما کسی که ۱۰ کلیسای جامع را تنها یک‌بار بازدید کند در حقیقت چیز بسیار کمی دیده است و کسی که یک ساعت در هزار کلیسا گذرانده باشد در واقع اصلاً چیزی ندیده است».

    اگر در یک شهر بزرگ به مدت ۴۸ ساعت حضور داشته باشید، دوست دارید چه کاری انجام دهید؟ البته من از اینکه به عنوان بخشی از گروه همراه این افراد بودم بسیار لـ*ـذت بردم؛ اما برخی لحظات به یاد‌ماندنی زمانی بود که تنها از خیابان سن پترزبورگ روسیه دیدن کردم. از نظر من این شهر یکی از بهترین و زیباترین شهرهای دنیاست.

    در عین حال باید اعتراف کنم که لحظه‌های ناب و شیرین کوتاهی هم در طول این سفر بودند که باعث می‌شد نکات منفی سفر را فراموش کنم و در تلاش باشم تا از این لحظات کوتاه ولی شیرین نهایت لـ*ـذت را ببرم. حتی برخی اوقات زیاده‌روی هم می‌کردم. خاویار روسیه بسیار خوشمزه بود، استخر هتلی که در مراکش داشتیم خیلی زیبا بود، خدمه بسیار مهربان هواپیما در هر طول هر سفر و آن راحت‌الحلقوم‌های خوشمزه در ترکیه چه زیبا و به یاد‌ماندنی بودند. همه ما مسئولیم که نابرابری را در جامعه خود کاهش دهیم، اما شاید همیشه و هر روز این‌گونه نباشد و لحظاتی را تجربه کنیم که فقط بخواهیم به شکل خودخواهانه‌ای از آن لـ*ـذت ببریم.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    این‌ها اعضای خانواده بید (Baid) هستند؛ آناند (Anand)، پونیتا (Punita) و فرزندان آنها یاش (Yash) و دریتی (Driti) که به تازگی از یک سفر زمینی ۱۱۱ روزه به ۱۱ کشور از هند تا فرانسه بازگشته‌اند.

    a7420c3f-1ca5-4291-bdf7-4de48b26aa44-1.jpg


    سفر آنها از شهر بنگلور آغاز شده و در پاریس پایان یافت. در طول این سفر آنها از کشورهای هند، نپال، چین، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه، یونان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه عبور کردند.

    پونیتا بید، دو ماه مرخصی تعطیلات داشت، همسرش آناند نیز به تازگی کار خود را رها کرده بود و دو فرزندشان هم برای رفتن به این ماجراجویی، از رفتن به مدرسه معاف شده بودند.

    504bbf38-836a-47fa-a1c2-80df5a34013a-2.jpg


    4f94188f-5c00-4837-9068-ce361c05bbc8-3.jpg


    آناند به گزارشگر سایت بازفید ایندیا (BuzzFeed India) اینگونه توضیح می‌دهد:

    من با مدیر مدرسه در آکادمی دینز (Deens Academy) صحبت کردم که اگر امکان داشته باشد بتوانیم از تعطیلات بیشتری برای رفتن به این سفر استفاده کنیم؛ همین که مدیر در جریان کل برنامه‌های ما قرار گرفت و فهمید که قصد داریم به چه کشورهایی سفر کنیم، درخواست ما را قبول کرد و گفت چیزهایی که بچه‌های شما می‌توانند در این سفرها یاد بگیرند، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در مدرسه به آنها آموزش داده می‌شود. همچنین این امکان نیز برای آنها وجود دارد تا مکان‌هایی را از نزدیک ببینند که عموما فقط در کتاب‌ها ممکن است با آنها آشنا شوند؛ موافقت او باعث شد تا ما در تصمیم خود برای رفتن به این سفر مصمم‌تر شویم.

    پس از حدود هفت‌ماه برنامه‌ریزی، آنها سفر خود را از شبه قاره هند در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۵ آغاز کردند.

    در طی ۱۱۱ روز، این خانواده از رشته‌کوه‌های هیمالیا عبور کردند، از تپه‌های شنی غرب چین بالا رفتند، در دریای خزر شنا کردند، به بازدید از آکروپولیس در آتن رفتند، کاخ ورسای و برج ایفل در پاریس را از نزدیک دیدند و خیلی کارهای جالب دیگری را انجام دادند.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    آنها تمام این مسافرت را با اتومبیل خود، فیات مدل لاینیا (Fiat Linea) طی کردند.

    آناند بید در ادامه می‌گوید:

    سختی و ناامیدی می‌تواند مفید باشد و غلبه بر آن نیز می‌تواند بسیار شیرین باشد. سفر زمینی ۱۱۱ روزه به ۱۱ کشور مثال خوبی برای این موضوع است.

    59e6e04d-0087-4651-a278-f13c8568fe11-6.jpg


    او همچنین اضافه می‌کند:

    من واقعا از اینکه چرا این همه طبیعت و فرهنگ‌های زیبای مردم کشورهای مختلف در تلویزیون به نمایش در نمی آید، ناراحت بودم. علاقه‌ی انجام این سفر چند سالی بود که در ما ایجاد شده بود. من و همسرم سفرهای زمینی زیادی را در هند و آمریکا انجام داده ایم. ما عاشق تجربه کردن هستیم.

    دو سال قبل خانواده بید در یک سفر ۲۱ روزه رفت و برگشت، مسیر بنگلور تا راجستان را به طول ۶۰۰۰ کیلومتر طی کرده بودند.

    پونیتا نیز اینگونه در این باره نظر می‌دهد:

    هروقت در ابتدای تصمیم گیری، در من تردیدی ایجاد می‌شد، به خودم می‌گفتم این هم می تواند تجربه جدید دیگری برای زندگی باشد مخصوصا برای بچه ها.

    e52c5ba0-7339-4ed2-ae28-f34c517b60a9-7.jpg



    او در ادامه می‌گوید:

    برنامه‌ریزی برای این سفر، به یک گفتگوی روزانه برای ما چهار نفر تبدیل شده بود. هرچه به زمان سفر نزدیک‌تر می‌شدیم، با خودم فکر می‌کردم چه چیزهایی ممکن است در این سفر در انتظار ما باشد؟ و حالا که از این سفر برگشته‌ایم، من واقعا خوشحالم از اینکه راه ماجراجویانه و منحصر به‌فردی را برای کسب تجربه در زندگی ام انتخاب کردم.

    آناند عقیده دارد که در کنار همه آن زیبایی‌ها، فرهنگ‌ها و آموختنی‌های گوناگونی که آنها در کشورهای مختلف با آن مواجه شدند، تجربه‌های به‌یادماندنی زیادی هم در طول مسیر برای آنها به‌جای‌مانده است.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    او به عنوان نمونه می‌گوید:

    در شهر سمرقند در ازبکستان، خانمی بدون اینکه ما بفهمیم، پول پیتزایمان را حساب کرد و رفت. زمانی که می‌خواستیم پول غذا را در رستوران حساب کنیم، تازه فهمیدیم که چه اتفاقی افتاد‌ه‌است. پس خیلی سریع به دنبال او رفتیم تا ببینیم دلیل انجام این کار چه بوده است. او به ما گفت که بسیار مشتاق دیدن تاج‌محل بوده و بسیار علاقه‌مند است تا روزی بتواند از هند دیدن کند و این کار او شاید مانند صدقه‌ ای باشد که بتواند او را به مقصودش نزدیک‌تر کند. ما از او تشکر کردیم و عکسی را هم به یادگار با او گرفتیم.

    او در ادامه گفت:

    سفر پستی‌ها و بلندی‌های خود را دارد. مثلا ما مجبور شدیم در مرز چین- نپال توقف زیادی داشته باشیم زیرا زمین لرزه‌ای که در آن منطقه رخ داده بود، باعث شده بود تا به تمام جاده‌ها آسیب وارد شده و به همین دلیل امکان ادامه مسیر وجود نداشت، به طوری‌که به اجبار پنج‌شب را در اتومبیل خود سپری کردیم.

    4cc78fd6-b0dd-42b7-81b0-b89614ca66f2-11.jpg




    این زمان طولانی اوقات مفید زیادی را برایمان به وجود آورد، به طوری‌که ما هم اکنون در حل جدول و معما استاد شده‌ایم و زبان علائم و نشانه‌ها را نیز به خوبی یاد گرفته‌ایم.

    00cd0997-b617-4d28-92b9-14b39b2d84e5-13.jpg


    سرانجام خانواده بید بدون هیچ نگرانی و ناراحتی از پاریس به هند بازگشتند؛ اتومبیل مطمئن آنها (به عنوان عضو پنجم خانواده) نیز به سلامت و بدون هیچ مخاطره‌ای به همراه آنها بازگشت.

    در مصاحبه با این خانواده، آنها اظهار داشتند که مسافرت دیگری را نیز به زودی در پیش خواهند گرفت و می‌گویند:

    چه کسی می‌داند؟ شاید حالا که به سمت غرب رفته‌ایم و زیبایی‌های آن را از نزدیک دیده‌ایم، وقت آن رسیده تا سفری هم به شرق داشته باشیم.
    بعد از سال‌ها خاک تحریریه خوردن و قلم به نگارش حوزه‌ ‌ی آی‌تی سپردن، امکان فعالیت در حوزه گردشگری فراهم می‌شود. آنقدر غرق آی‌تی شده‌ام که جهان و مردم و هر چه در آن است را فقط و فقط از دید آی‌تی و تکنولوژی می‌بینم. نگاهم آنقدر فناورانه شده که چنین می‌اندیشم... گیاهان، جانداران، زمین و آسمان فقط در چرخه آی‌تی استوارند... آنقدر محو بازار تکنولوژی شده‌ام که همه را فروشنده و کاسب فناوری می‌‌دانم. از صبح که بیدار می‌شوم نمایشگر موبایل می‌شود همه زندگی‌ام و ارتباطاتم محدود به شبکه‌های اجتماعی و در راستای فناوری است. سوار اتوبوس و تاکسی و مترو می‌شوم و آدم‌ها را بر اساس گوشی هوشمندشان می‌سنجم. چشم بسته می‌دانم فردی که کنارم نشسته کاربر آیفون است یا یکی از گوشی‌های هواوی، سامسونگ یا سونی دست می‌گیرد. روانشناس موبایلی شده‌‌ام؛
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    آنکه دو گوشی فیچرفون دارد زندگی‌اش آشفته‌ است و او که از گوشی موبایلش موسیقی گوش می‌کند، قطعا تنهاست... خانم‌های خانه‌دار را بر اساس برند موبایلی و نوع مکالمات‌شان تشخیص می‌دهم... به مکالمات حساس شده‌ام... حتی بی‌صدا و در سکوت فقط فناوری‌های مورد استفاده اطرافم جذبم می‌کنند... اما حالا بعد از مدتی که کمی از تکنولوژی فاصله گرفته‌ام دنیا را قشنگ‌تر و رنگی‌تر می‌بینی. کمتر گوشی موبایل اطرافیانم توجهم را جلب می‌کند. بعد از ورود به حوزه گردشگری وقتی برای اولین بار سفر می‌کنم، در کابین هواپیما دنبال مانیتور پشت صندلی نیستم و حتی متوجه نمی‌شوم که مانیتوری در کار نیست. به اطرافم بیشتر توجه می‌کنم. فراموش می‌کنم آی‌پد را روشن کنم و به برنامه‌هایی که از پیش قرار بوده در فرصتی مناسب و بدون اینترنت، بپردازم... در ارتفاع ۳۴ هزار پایی فقط زمین و شگفتی‌هایش را به نظاره می‌نشینیم و تعجب می‌کنم که چقدر از زمین دور شده‌ام... آنقدر دور که انگار تازه متولد شده‌ام و برای اولین بار است که زمین را این‌گونه می‌بینم... کوه‌ها، شهرها، آبادی‌ها، دریا و آسمان رنگ دیگری دارد... نخستین بار که به امارات سفر کردم، دبی را شهر پلاستیکی نامیدم. همه چیز دست ساز بشر است و غیر از بیابان همه آیتم‌ها دستکاری شده‌‌اند. برج‌هایی که سر به فلک کشیده‌اند و نمایی لوکس و عجیب به این شهر بخشیده‌‌اند. بالاخره از فراز آسمان‌ها به زمین می‌نشینیم؛ اگرچه مسیر طولانی است و راهروها و راه‌پله‌های زیادی را مجبوریم بپیماییم تا به بخش بررسی مدارک و ویزا برسیم، اما تنوع نژادی و رنگ پوست افرادی که با لباس‌ها و فرم موهای‌شان، ملیت‌شان را به نمایش می‌گذارد توجهم را جلب می‌کند. ساعتی که به انتظار بررسی پاسپورت و اسکن چشم می‌گذرد، از آسیای شرقی، هند، آلمان، آمریکا، گرجستان، عربستان ... زبان‌ها، لهجه‌ها و پوشش‌شان بیشتر توجهم را جلب می‌کند. هوای داخل مطبوع است. حالا خودم را برای هوایی داغ حدود ۴۰ درجه آماده می‌کنم. آنقدر تفاوت هوا فاحش است که به سرعت عرق روی پیشانی‌ام می‌نشیند. فرودگاه شلوغ است و مسافران از همه‌ی دنیا به اینجا آمده‌اند، عده‌ای قصد تغییر مسیر دارند و عده‌ای دبی را برای خوشگذارنی انتخاب کرده‌اند. با وجود شلوغی فروگاه و تردد مردم، چنان نظمی حاکم است که گویی همه بر اساس برنامه‌ای از پیش تعیین شده حرکت می‌کنند. از همه عجیب‌تر فضای بیرونی فرودگاه است که با وجود تردد بیش از حد اتومبیل‌ها، نه ترافیکی وجود دارد و نه سر و صدایی. کم‌کم به جزییات بیشتر توجه می‌کنم. سوار تاکسی می‌شوم مسیر فرودگاه تا هتل از بزرگراه شیخ زائد می‌گذریم و این مسیر با وجود برج‌های سر به فلک کشیده جذابیت خاصی دارد.
    IMG_2403.jpg
    برج‌هایی زیبا که از دل خاک سر برآورده‌اند و هیچ جای دنیا نمونه‌اش وجود ندارد. برج‌هایی که حالا سر برآسمان برآورده‌اند کمتر از ۶ ماه پیش، یا وجود نداشتند یا در حال ساخت و نیمه کاره بودند و این موضوع نشان می‌دهد که دبی شهری زنده و در حال رشد است. در هوایی داغ که کمتر پیش می‌آید موجودی زنده در خیابان‌ها پیاده‌روی کند، درختان و چمن‌های سرسبز می‌بینم. قبلا به هیچ کدام‌شان توجه نکرده بودم. سیستم آبیاری، شهرسازی، همه و همه دخیل‌اند تا شهری از دل بیابان به یکی از مدرن‌ترین شهرهای دنیا بدل شود.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    این شهر شگفتی‌های زیادی دارد؛ از بلندترین برج‌های دنیا گرفته تا بزرگ‌ترین مراکز خرید، پیست اسکی در بیابان و هتل‌هایی که اتاق‌ها و رستوران‌هایی در قلب اقیانوس دارند.

    Mall of Emirat
    Mall_of_the_Emirates_24_kojaro.jpg
    بعد از حدود ۵۰ ساعتی که فرصت خوابیدن نداشتم استراحتی می‌کنم و تصمیم می‌گیرم از امارات مال دیدن کنم. مرکزی به وسعتی باورنکردنی. همه برندهای پوشاک در این مرکز وجود دارند و فروشگاهی بزرگ به خود اختصاص داده‌اند. از برندهای لوکس و گران‌قیمت تا فروشگاه‌هایی که اجناس ارزان و چینی می‌فروشند.
    Mall_of_the_Emirates_03_kojaro.jpg
    معمولا وارد فروشگاه‌های لوکس نمی‌شوم و تنها به گذر از جلوی‌شان و نگاهی گذرا اکتفا می‌کنم. اما برندهایی که قیمت‌های منطقی‌تری دارند را انتخاب می‌کنم. همیشه اول دنبال اجناس مورد نظرم می‌گردم و بلافاصله برچسب قیمت‌شان را بررسی می‌کنم و معمولا قیمت‌ها تعجبم را برمی‌انگیزد.اما وقتی به اطمینان به اصل بودن برند فکر می‌کنم، قانع می‌شوم. از خرید که بگذریم به پیست اسکی می‌رسم. ۲۲.۵۰۰ متر مربع از این مرکز فروشگاهی به پیست اسکی (Ski Dubai) اختصاص دارد. پیستی با ۵ مسیر اسکی به طول ۴۰۰ متر که ۶۰۰۰ تن برف سفید خالص و تمیز در آن وجود دارد. اینجا بزرگ‌ترین یخچال دنیاست.
    Mall_of_the_Emirates_14_kojaro.jpg
    جایی که دمای هوا بیش از ۵۰ درجه سانتی‌گراد است تولید برف مصنوعی و از سوی دیگر خنک نگه داشتن فضایی که مدام از جمعیت هنگفتی پر است حتما نتیجه تلاش انسان‌هایی کاردان است. اطراف پیست تماما از شیشه تشکیل شده و همه افراد می‌توانند از بیرون آن را تماشا کنند. در طبقه دیگری از این پاساژ کلوب بازی و سرگرمی برای کودکان در نظر گرفته شده که از بیلیارد و بولینگ تا فوتبال دستی و بازی‌های فکری مناسب همه گروه‌های سنی را شامل می‌شود.

    سوق مدینه جمیرا
    مدینه جمیرا مقصد بعدی است که انتهای خیابان جمیرا و در ۱ کیلومتری برج العرب، هتل جمیرا بیچ و پارک آبی وایلد وادی قرار دارد. فرودگاه بین‌المللی دبی در فاصله زمانی ۳۰ دقیقه‌ای این استراحت‌گاه قرار دارد.
    jomeirah.jpg
    قصد دارم از بازار مدینه جمیرا دیدن کنم. از در ورودی کوچکی وارد می‌شوم. همه آیتم‌ها از بازارهای سنتی و قدیمی نشات گرفته اما حسی از فضایی مدرن را القا می‌کند. بازار مسقف با معماری قدیمی، گاری‌های قدیمی، لباس‌های سنتی، سبک چینش و دکور فروشگاه‌ها اصلا شباهتی به مراکز خرید مدرن ندارد. همه چیز سنتی است و این فضای عجیب نوستالژیک از دیوارها و میز و صندلی‌ها گرفته تا سقف و کف همه از چوب تشکیل شده و ترکیب بندی عجیبی دارد.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    راهروهای پیچ در پیچ هر کدام به راهی دیگر می‌رسد. لابه‌لای فروشگاه‌ها، چندین کافه و رستوران وجود دارد. اگرچه راهروها باریک هستند اما وارد هر کافه یا رستوارنی که می‌شوم فضایی بزرگ و عجیب دارد. هر رستورانی از سبک خاصی برخوردار است. یکی عربی است و کارکنانش هم دیش‌داشه به تن دارند و غذاها به بهترین شکل سرو می‌شود. دیگری ایتالیایی است و به سرعت می‌توان متوجه رفتار گرم و صمیمی کارکنان ایتالیایی تبارش شد. گاری‌ها اما آیتم‌های جالب و جذاب مدینه جمیرا هستند. هر گاری جنـ*ـسی خاص عرضه می‌کند یکی اجناس تزیینی دارد و دیگری صنایع دستی و تزیینات دیوار کوب امارات را عرضه می‌کند. رستوران ایتالیایی را انتخاب می‌کنم. فضایی شاعرانه دارد. پیش خدمت مرا به میزی تک‌نفره هدایت می‌کند و سفارش غذا می‌گیرد. انقدر صمیمانه برخورد می‌کند که به خود اجازه می‌دهم درباره‌ی تاریخچه مدینه جمیرا سوال بپرسم. می‌گوید:

    مساحت اینجا بیش از ۴۰ هکتار است و بزرگ‌ترین تفریحگاه مجلل دبی به شمار می‌رود. طراحی این تفریحگاه از شهرهای سنتی مناطق عرب‌نشین الهام گرفته شده است.
    وقتی درباره مالکیت مدینه جمیرا سوال می‌کنم می‌گوید:

    مالک مدینه جمیرا، شرکت جمیرا است که مالکیت تنها هتل ۷ ستاره‌ی جهان را نیز داراست. این تفریحگاه دو هتل بوتیک به نام‌های «القصر» و «مینا السلام» است که بیش از ۴۰ رستوران لوکس و کلاس جهانی دارد و از لوکس‌ترین استراحت‌گاه‌های جهان به شمار می‌رود.
    بعد از صرف غذا اگرچه کمی دیر شده و تقریبا همه فروشگاه‌ها تعطیل شده‌اند اما تصمیم می‌گیرم فضای بیرون را هم ببینم.
    madinat-jumeirah-06-hero12.jpg
    یکی از درهای خروجی را انتخاب می‌کنم. ظاهرا رو به دریاچه‌ای است. بیشتر دقت می‌کنم ساختمان‌هایی با فاصله داخل آب بنا شده‌اند. این جا شهر ونیزی دبی است. معماری این شهرک به گونه‌ای است که تلاش شده از الگوی شهر ونیز ایتالیا استفاده شود. ضمن اینکه بادگیرهای برآمده در بلندای ساختمان‌های این شهرک، بادگیرهای شهر یزد را تداعی می‌کند. مجموعه مدینه الجمیره در دبی که به آن ونیز دبی نیز گفته می‌شود، با الهام از معماری كشورهای عربی و منطقه‌ خلیج‌فارس ساخته شده است. این شهر زیبا و مدرن با هزینه‌ای بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار ساخته شده و گردشگران با اقامت در هتل‌ها و منازل لوكس آن می‌توانند اقامت در یک شهر آبی را تجربه كرده و با قایق‌های چوبی در ونیزی مصنوعی گردش كنند.

    دبی مال
    IMG_2373.jpg
    دبی‌مال یکی دیگر از شگفتی‌های شهر دبی است این مرکز خرید در جوار برج خلیفه قرار دارد و یکی از ویژگی‌های آن به شمار می‌رود. دبی‌مال نسبت به امارات مال مدرن‌تر است و البته همه برندها را در خود جای داده است.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک قبلی
    تاپیک بعدی
    بالا