- عضویت
- 2018/07/15
- ارسالی ها
- 43
- امتیاز واکنش
- 133
- امتیاز
- 136
مسافری بی نام هستم در پستوی خاطرات خاک خورده ی پرستویی مهاجر
در لابه لای پر ها ی بهم چسبیده اش
شاید هم میان انبوهی از پرهای گلگون شده اش
شاید دانه خاکی باشم از سنگی که بالش را شکست
شاید هم قطره اشکی باشم در میان مروارید های چشمهایش
هر چه باشم هرچه هستم تنها مسافری بی نام هستم که گاه ذهنش را به بازی میگیرد مانند عابری پیاده ای که برای لحظه ای چشمان راننده ای را خیره میکند.
من فقط مسافری بی نام هستم...
Zhrsh
در لابه لای پر ها ی بهم چسبیده اش
شاید هم میان انبوهی از پرهای گلگون شده اش
شاید دانه خاکی باشم از سنگی که بالش را شکست
شاید هم قطره اشکی باشم در میان مروارید های چشمهایش
هر چه باشم هرچه هستم تنها مسافری بی نام هستم که گاه ذهنش را به بازی میگیرد مانند عابری پیاده ای که برای لحظه ای چشمان راننده ای را خیره میکند.
من فقط مسافری بی نام هستم...
Zhrsh