متفرقه_گردشگری مکان های مخوف و ترسناک جهان

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
جهنم دره
در میان تمام جاذبه‌های گردشگری وحشت ایران جایی است به نام جهنم دره. قبل از این که با این مکان واقعی آشنا شویم حتما نامش را به هنگام عصبانیت از زبان افراد شنیده‌اید. برای رفتن به این منطقه که حتی بومی‌های منطقه هم جرات گشت و گذار در آن را ندارند باید به شهر خوی در آذربایجان غربی بروید، مکانی مخوف در دل ناحیه‌ای کوهستانی. از علت نامگذاری این مکان که می‌پرسیم بومی‌های منطقه که اغلب به زبان فارسی هم تسلط ندارند می‌گویند صعب العبور بودن و احاطه منطقه توسط کوه‌های بلند باعث شده تا این نام بر آن گذاشته شده‌اند. بومی‌ها می‌گویند راه دسترسی به جهنم دره به حدی سخت و صعب‌العبور است که هرکس راهی‌اش شده عاقبتش به مرگ ختم شده و حتی جنازه‌هایشان هم پیدا نشده است. به خاطر همین درمیان اهالی کسی دل خوشی از این مکان نداشته و همواره از آن به عنوان جایی منفور و بی برگشت یاد می‌کنند. درست است جهنم دره خاطرات خوبی برای اهالی به یادگار نگذاشته است اما باید اعتراف کنیم که این دره سرسبز و زیبا یکی از جاذبه‌های گردشگری زیبای ایران است هر چند شیب‌های تند و تیزش همواره باعث مرگ گردشگران شده است. بومی‌های روستای قریس می‌گویند در گذشته هر که به هر دلیلی تحت تعقیب و گریز قرار داشت این دره را برای پنهان شدن انتخاب می‌کرد.

1305.jpg


دره ستارگان قشم
جاذبه‌های وحشتناک و مرموز جنوب کشور ایران به قلعه جنی خلاصه نمی‌شود. اگر دلتان می‌خواهد ترس و هیجان و شگفتی را با هم تجربه کنید پیشنهاد می‌کنیم بار و بنه ببندید و راهی دره ستاره‌ها در قشم شوید. جایی که در میان صدها تندیس طبیعی قد افراشته متحیر می‌شوید. خیلی ساده و عامیانه اگر بخواهیم برایتان درباره این دره بگوییم باید یادآور شویم که دره ستارگان قشم لنگه ندارد هرچند زمین شناسان معتقدند چیزی مشابه این دره فقط و فقط در آمریکا دیده‌اند.
این دره با عمق 15 متر و شگفتی‌های بسیار موجب حیرت همه می‌شود. برای دیدنش کافیست از روستای «برکه خلف» گذشته و جاده خاکی را در پیش بگیرید همین که کمی از این جاده خاکی به جلو رفتید کم کم تندیس‌های غول پیکر خود را نشانتان می‌دهند. قد و قواره این تندیس‌ها به حدیست که خواه ناخواه با دیدنشان ترسی به دلتان می‌نشیند. هرکدام از این تندیس‌ها شکلی منحصر به فرد دارد. فضای مخوف و ترسناک این دره را شاید پیش از این در فیلم‌های تخیلی‌ هالیوودی دیده باشید. شکل و شمایل عجیب و غریب دره، مولود قصه‌ها و افسانه‌های اهالی بومی منطقه درباره آن است. مردمی که این مکان را از قدیم الایام «استار افتیده» می‌نامند و معتقدند شهاب سنگ فرود آمده به زمین باعث خلق این آثار شده است. آواز غریب پیچیده در میان ستون‌ها به هنگام وزش باد در میان این تندیس از نگاه بومیان صدای ارواح سرگردانی است که در میان آنها به جست و خیز مشغولند. ارواحی که به محض تاریک شدن هوا در این دره جولان می‌دهند و کسی جرات ندارد از ترسشان به هنگام تاریکی به قلعه نزدیک شود.
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    قلعه کهنه زاهدان
    تا بوده شنیدن قصه قدیمی‌ها درباره خرابه‌های و قلعه‌های وهم‌آور برای ما جذاب و شنیدنی بوده است. درست است خیلی از این افسانه‌ها و قصه‌ها عمرشان بر می‌گردد به زمانی که خبری از جعبه جادوی همه فن حریف امروزی و امکانات تکنولوژی در خانه‌ها نبود و شب‌های تاریک زیر سوسوی نور گردسوزهای نفتی با همین قصه و افسانه ریش سفیدها برای بچه‌ها صبح می‌شد. قصه‌ها و روایت‌ها آنقدر شیرین و جذاب بود که کم کم به شناسنامه یک مکان تبدیل شدند. مثل چیزی که اهالی بومی منطقه برای «قلعه کهنه» زاهدان روایت می‌کنند. قلعه‌ای تاریخی و قدیمی که هر رج آجرش، راوی قصه‌ای ترسناک برای گردشگران است. برای دیدن این قلعه وهم‌انگیز باید به 27 کیلومتری شرق زابل در استان سیستان بلوچستان سفر کنید. بومی‌های منطقه می‌گویند اجنه در این قلعه حکمرانی می‌کنند به خاطر همین است که کمتر کسی جرات رفتن بدان را دارد.

    1301.jpg


    قلعه آدم‌خوارها
    حتما فیلم‌های ترسناک زیادی درباره آدم‌خوارها دیده‌اید و قصه‌های زیادی هم شنیده‌اید. اما باور نمی‌کنید که ما در همین ایران خودمان قلعه‌ای داریم که به قلعه آدم‌خوارها معروف است. قلعه‌ای که در اردبیل است. قلعه‌ای متروکه و دست ساز که این روزها محل خوبی برای قصه‌پردازی مردم شده است. این قلعه که در روستای کورعباسلو قرار دارد از وقتی برای مردم مهم شد که تعدادی از گردشگران روستا وقتی برای دیدنش رفتند دیگر برنگشتند. آن‌وقت‌ها نام قلعه «بوینی یوغون» بود و بعد از این حوادث به قلعه آدم‌خوارها مشهور شد.

    1302.jpg


    جنگلی که جیغ می‌کشد
    حتی جنگل‌های عادی هم اگر جنگل نورد حرفه‌ای نباشید می توانند ترس آور باشند به خصوص اگر تنها باشید حالا جنگلی را تصور کنید که با مشخصه‌ای خاص ترسناک هم باشد. حالا اگر اسم جنگل جیغ باشد و کلا ماهیتی ترسناک داشته باشد که قصه فرق می‌کند. آن وقت است که می‌توانید با سفر به این جنگل حسابی یک گردشگری وحشتناک را تجربه کنید. اینکه گفتیم جنگل جیغ نه مثال زدیم نه صحبت از مکانی غیرواقعی کردیم. بله درست است جنگل جیغ یکی از مخوف‌ترین جنگل‌های ایران در مشهد است که هرکسی دل و جرأت بودن در آن به هنگام شب را ندارد، چرا که به محض تاریک شدن هوا از آسمان و زمین جنگل سرو صداهای عجیب و غریب به گوش می‌رسد که قدیمی‌های منطقه می‌گویند صدای جیغ زنی است که زنده‌زنده در جنگل سوزانده شده است. آنها می‌گویند روزها در این جنگل همه چیز عادی است به خاطر همین خیلی‌ها درخواست حضور در این جنگل را به همراه بومی‌ها دارند اما همین که پایشان به ابتدای جنگل می‌رسد از رفتن باز می‌مانند. صدای جیغ در جنگل شاید یکی از پر رمز و راز‌ترین و ترسناک‌ترین اتفاقات این جنگل است. چیزی که خیلی از گردشگران را از تصمیم ماندن در آن و اقامت شبانه منصرف می‌کند. خیلی‌ها این جیغ‌های پیچیده در جنگل را به اجنه و شیاطین اسیر در جنگل نسبت می‌دهند و برخی دیگر که باوری به این موضوع ندارند می‌گویند: این صدا را ملخ‌های هجوم کرده به جنگل از خود در می‌آورند که در لابه‌لای درختان و علفزارها پنهان شده‌اند. آنها که به این جنگل رفته‌اند و از شنیدن صدای جیغ آن به خود لرزیده‌اند معتقدند این صداها هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک‌ها یا بادهای موزون ندارد چرا که وقتی این صداها پیچیده می‌شود هیچ بادی در جنگل بین درختان پیچیده نمی‌شود. افسانه و قصه‌ها درباره جنگل سربرج یا همان جنگل جیغ مشهد بسیار است، عده‌ای می‌گویند این جنگل نفرین شده است به خاطر همین ارواح نفرین شده در این جنگل سرگردان هستند. برای رفتن به جنگل جیغ باید به روستای سربرج در طرقبه بروید.اما حواستان باشد که برای رفتن به این جنگل ترسناک و پر ماجرا حتی اگر گزینه صدای ملخ‌ها را به صدای اجنه و شیاطین اصلح تر می‌دانید هرگز تنهایی پا به آن نگذارید و از همراهی یکی از محلی‌ها بهره مند شوید. چرا که در کنار ترس و وحشت ناشی از جنگل امکان گم شدن در جنگل هم وجود دارد بنابراین بهتر است برای رهایی از هر خطر و پیشامد ناگواری حسابی مراقب باشید.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    دریاچه گنج
    حالا که به آذربایجان غربی رفتید و سری به دره جهنم زدید بد نیست از دریاچه گنج هم به عنوان یکی دیگر از جاذبه‌های گردشگری وحشت در این منطقه دیدن کنید، هرچند نامش ترسناک نیست و هر شنونده‌ای را ترغیب و تشویق می‌کند برای این که حتما سری به این منطقه بزند، بلکه بخشی از آن گنج افسانه‌ای قسمتش شود! اما باید بگوییم که در این سفر حسابی حواستان جمع باشد، دریاچه‌ای که در شهر تکاب است، هزار و یک افسانه در دلش نهفته دارد. پای قصه اهالی بومی منطقه که بنشینید هرکس روایتی برای این دریاچه دارد، اما نکته مهم و قابل توجه در این باره وجود گنجهای بی شمار در اعماق آب‌های منطقه است. مردم ساکن در منطقه تخت سلیمان می‌گویند کف دریاچه گنج پر از طلاست و حضرت سلیمان گنج‌هایش را این جا دفن کرده است! همین قصه و افسانه‌ها افراد زیادی را راهی آن کرده است اما کمتر کسی از راه رفته برگشته است.
    وقتی مردم عادی نتوانستند راهی برای رسیدن به این گنج‌ها پیدا کنند باستان شناسان غواص راهی آن شدند اما عمق 75 متری دریاچه این اجازه را به آنها هم ندارد. هر چه قصه‌های قدیمی و باستانی درباره این دریاچه بیشتر روایت می‌شود انگیزه افراد برای رفتن به آن هم بیشتر می‌شود. هر چند خیلی‌ها معتقدند گنج نهفته در این دریاچه نفرین شده است و دست کسی بدان نمی‌رسد. قدیمی‌های منطقه می‌گویند این گنجینه محافظان بسیاری دارد تا برای همیشه دست نیافتنی باشد به خاطر همین است که همه هیات‌های باستان شناسی و کاوش گر حتی اروپایی‌ها در نفوذ به عمق این دریاچه ناموفق بوده‌اند. در کنار تمام زیبایی‌های این دریاچه باید بگوییم که دریاچه گنج تخت سلیمان با همه آرامشی که دارد تنها با مرگ از میهمانان خود پذیرایی می‌کند. میهمانانی که خبر از خشم نهفته این دریاچه ندارند. با همه این تفاسیر به شما توصیه می‌کنیم در سفر به این دریاچه تنها به شنیدن قصه‌ها و لـ*ـذت بردن از آرامش ساحلی این دریاچه اکتفا کنید و از تن زدن به آبش بپرهیزید که عاقبت خوبی ندارد.

    1307.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مجموعه مقالات گردشگری وحشت به معرفی بهترین‌های دنیای ترس و هیجان پرداخته و بدون هیچ‌گونه پیشداوری، تنها به بیان مدارک و مستندات موجود در رابـ ـطه با این مکان‌ها می‌پردازد. ما صحت و سقم این داستان‌ها را تأیید نکرده و تنها در مقام معرفی، داستان هر کدام را برای شما بازگو می‌کنیم. قضاوت با شماست که این داستان‌ها را بپذیرید یا خیر.

    مقاله مرتبط:
    • تمام مقالات گردشگری وحشت


    شاید از قبل آوازه‌ی گورستان‌هایی که در ادامه به حضورتان معرفی خواهند شد را شنیده باشید. البته موارد ذکر شده در این فهرست تنها مکان‌های تسخیر شده این چنینی نیستند، اما به هر حال آنها از ویژگی و امتیازات مثبتی برای جلب توجه و نظر عاشقان دنیای ترس و ارواح بهره بـرده‌اند.

    پس سخن کوتاه کرده و به سراغ این ده گورستان ترسناک و مورد توجه دنیای گردشگری وحشت می‌رویم.

    گورستان تاریخی “Pere Lachaise”، پاریس
    f693603d-2519-4603-9d32-b7adec50078d.jpg


    این گورستان مدفن شماری از شخصیتهای معروف و پرآوازه‌ای همچون «اسکار وایلد» (Oscar Wilde)، «جیم موریسون» (Jim Morrison) و «مارسل مارسو» (Marcel Marceau) است. گفته می‌شود که شب هنگام قربانیان هولوکاست در این گورستان قدم زده و در جستجوی استراحتگاه ابدی خود، به این سو و آن سو می‌روند. و البته خدا می‌داند چه تعداد ارواح سرگردان دیگر، شب‌های خود را با گشت و گذار در میان مقابر این گورستان به صبح می‌رسانند.

    17063856-ec67-432d-8791-05c13101deb4.jpg


    گورستان سنت لوئیس (St. Louis)، نیو اورلئان
    b9b694c9-c841-4f20-9c44-9b8cb3c116f7.jpg


    این گورستان معروف و البته شمارهd یک «نیو اورلئان»، مدفن ملکه‌ی نه چندان خوشنام وودو «ماری اویه» (Marie Aveau ) است. گفته می‌شود که ظاهرا ماری حتی پس از مرگ نیز از جادوی خود دست نکشیده است. از سوی دیگر بازدید کنندگانی هم ادعا کردند که صدای ناله و یا خراشیدن را از داخل شماری از مقابر قدیمی این گورستان شنیده‌اند. ادعایی که نه قابل تأیید است و نه تکذیب.

    689fd87f-c6da-428c-a79b-838123b99ab3.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    گورستان های گیت (Highgate)، لندن
    b7fd3928-c199-432c-a477-4ba325f11c80.jpg


    اولین افسانه‌های مرتبط با این گورستان برای نخستین بار در دهه‌ی ۱۹۶۰ بر سر زبان‌ها افتاد که حکایت از حضور خون آشامی در شهر لندنمی‌کرد که ظاهرا به کرات در پشت دروازه‌های این مکان رؤیت شده بود. از سوی دیگر داستان‌هایی نیز دهان به دهان منتقل می‌شدند که از پیدا شدن اجساد بدون خون جانوران سخن گفته و باعث ایجاد ترس و وحشت بسیاری در بین مردم و ساکنان محلی شده بود، به طوری که گروه‌هایی تشکیل شده و در پی شکار این شکارچی شب بودند. خدا می‌داند، شاید هنوز هم شب هنگام این قاتل مخوف پیچیده در شنل بلند خود در میان سنگ قبرها حرکت کرده و به دنبالمکیدن خون شکاری تازه می‌گردد؟

    645d8bb0-41a1-4141-8d95-93f2f68d5cf2.jpg


    گورستان گرین وود (Greenwood)، ایلینوی
    2eec5429-630d-4169-b447-a968b5450a6e.jpg


    ظاهر روح معروفی که این گورستان را به تسخیر خود در آورده است، روح ناآرام و عصبانی پسر جوانی است که مردم محلی او را با نام «مایکل» (Michael) می‌شناسند. گواهی شاهدان عینی حکایت از پرتاب سنگ به سمت بازدید کندگان دارد، عده‌ای هم ادعا کرده‌اند که کسی به آنها مشت و لگد زده است. همچنین گزارش‌هایی در دست است که ظاهرا شماری از گردشگران حتی با روح دختر جوانی غمگین هم مواجه شده‌اند که ناگهان در دل زمین گورستان ناپدید شده است.

    8de6ea5b-160b-4184-b7d6-188a42152597.jpg


    گورستان استال (Stull)، کانزاس
    4e326ec6-c100-4f8a-a030-c3004e58cf67.jpg


    این گورستان همچنین با نام «گورستان دوزخی» نیز شناخته شده و حتی گفته می‌شود که اینجا پسری از مادری انسان و پدری شیطان متولد شده است. شایعاتی در دست است که حکایت از پرستش شیطان دارند و همچنین داستان نورهای غیر قابل توضیحی که شب هنگام قابل مشاهده‌اند نیز از دیگر مسائلی است که پیرامون این گورستان بر سر زبان‌هاست. این شایعات و فضای مرموز و ترسناک این گورستان دست به دست هم داده و باعث شده ساکنان محلی به شدت از این مکان واهمه داشته باشند به طوری که احساس می‌کنند اینجا دروازه‌ای است که رو به جهنم گشوده می‌شود.

    bd628651-e7b9-45e7-b93b-00e5a690f4c3.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    گورستان رستاخیر (Resurrection)، شیکاگو
    95239bb3-35f9-4242-bc46-b14bec5ae756.jpg


    این گورستان که در شهر «شیکاگو» واقع شده، ظاهرا استراحتگاه ابدی روحی ناآرام است که شهرتی قابل توجه را در افسانه‌های این کشور به خود اختصاص داده است، روحی معروف که به نام «مری خون آلود» یا (Bloody Mary) شناخته می‌شود. ظاهرا مری بیچاره بعد از بازگشت از یک مراسم تدفین و درست در نزدیکی این گورستان مورد حمله قرار گرفته و به قتل رسیده است. مردم محلی گزارش می‌دهند که او اغلب در جاده ظاهرا شده و از مردم می‌خواهد که او را به ورودی گورستان برسانند، جایی که او ناگهان غیب می‌شود.

    50c12901-332d-4593-a419-6d8ce74b089f.jpg


    گورستان باغ امید (Garden of Hope)
    a0a17703-745f-445e-bac6-9ed535783cb0.jpg


    این گورستان واقع شده در «می‌سی‌سی‌پی» مدفن و آرامگاه ابدی خانواده‌ای است که با خشونت و قساوت هر چه تمام به قتل رسیده‌اند. بازدید کنندگان خبر از حضور ارواح کودکانی می‌دهد که در حال بازی و جست و خیر مشاهده شده‌اند. ظاهرا ارواح این کودکان بین سنگ قبرها می‌دوند در عین حال حتی صدای خنده آنها نیز به گوش عده‌ای رسیده است.

    45987bae-8ae7-449a-af99-15f2b384346f.jpg


    گورستان «بچلرز گروو» (Bachelors Grove)
    a64900d4-ffde-48bb-a672-d9ace6b6dac5.jpg


    این گورستان دیگر گورستان تسخیر شده شهر شیکاگو است که باز هم شاهد حضور ارواح ناآرام و هم محل روی دادن فعالیت‌های ماورایی بسیاری بوده و هست. بازدیدکنندگان از خانه‌ای سفید با ستون‌های مرمری سخن می‌گویند که یکباره و به شکلی مرموز روی زمین ظاهر شده و تنها چند ثانیه بعد پیش چشمان متحیر آنها محو می‌شود، به طوری که گویی اصلا چیزی در آنجا وجود نداشته است. این گورستان آن چنان مورد توجه مسئولان نبوده و مورد مرمت و بازسازی قرار نگرفته است، به همین دلیل رفته رفته در حال تخریب و نابودی است. به نظر می‌رسد اینجا در نهایت به بهشت رویایی ارواح تبدیل خواهد شد.

    d6ec2c59-5edc-4030-8003-5d1fa13880ee.jpg


    گورستان «بوناونچر» (Bonavneture)، ساوانا (Savannah)
    1995f7b4-7c05-4307-8e07-096f3b2b468a.jpg


    این گورستان در عین زیبایی، جایی ترسناک و تسخیر شده است که حتی در فیلمی با نام «نیمه شب در باغ خیر و شر» که براساس کتاب «جان برنت»(John Brendt) ساخته شد نیز به عنوان لوکیشن مورد استفاده بوده است. اتمسفر این مکان بسیار سنگین و وهم آلود است، حضور درختان خز اسپانیای این محیط را به مراتب گیراتر هم کرده است. به طوری که در مجموع به مکانی کامل و ایده‌آل برای تجربه کردن ترس و وحشت و تسخیر مبدل شده است. البته مردم محلی داستان‌های افسانه‌ای در مورد دختری جوان به نام «گریسی واتسون» را بازگو می‌کنند که ظاهرا زندگی پر دردی داشته است. به همین خاطر بازدید کنندگان اغلب هدایای کوچکی با خود آورده و معتقدند اگر کسی این هدایا را بدزدد، ناخودآگاه شروع به گریستن خواهد کرد. با این اوصاف بد نیست اگر کسی گذرش به ساوانا افتاد، سری هم به این گورستان زده و از نزدیک صحت و سقم این داستان را بسنجد، البته اگر جرأت انجام چنین کاری را داشته باشد!

    0c40d284-198d-4d76-8f1f-8c6a9a9c6390.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    گورستانی برای جن‌ها در روستای تیس
    11.jpg


    روستای تیس به ۲۵۰۰ سال پیش باز می گردد زیرا که نام آن در کتب مربوط به فتوحات اسکندر آمده است. اما یکی از جاذبه های گردشگری وحشت آن قبرستان جن‌ها است. روستای تیس در سیستان و بلوچستان با داشتن سنگ قبرهای بسیار بزرگ و خاص و وجود آن در زمینی سفت و صخره ای باعث شده که بومیان منطقه آن را به جن ها نسبت دهند.

    به همین دلیل کمتر کسی جرات می کند به آن نزدیک شود بخصوص در شب ها و شاید همین موضوعات نیز باعث شده که تحقیقات و بررسی های بسیار اندک و ناچیزی بر روی آن ها بشود و فقط به گفته ها و فرضیه ها بسنده شود. البته این نظریه نیز وجود دارد که شاید اصلا این حفره ها قبر نباشد و تنها مکانی برای جمع آوری آب و ذخیره آن بوده است.

    البته نظریه دیگری نیز وجود دارد و در آن دلیل کندن قبرستان جن ها در روستای تیس بر روی سنگ را دوری از گزند جانوران می دانند و معتقدند مردم آن زمان به دلیل آن که مردگان خود را از دست حیوانات جونده که در خاک زندگی می کنند دور کنند زحمت کندن این سنگ ها را به خود می دادند تا اجساد مردگانشان از این حیوانات موذی در امان بمانند.

    touri.jpg


    عده ای نیز معتقدند که در سـ*ـینه کش کوه دفن کردن مردگان به دلیل احترامی بوده که برای آنان قائل می شدند و می خواستند که در مکانی بالاتر از افراد عادی قرار داشته باشند . به طور خلاصه تمام این نظریات اثبات نشده است و تنها حدس و گمان های افراد مختلف می باشد.

    مردم محلی معتقدند که در زمان غروب صدای گریه های خاصی از این گورستان شنیده می شود و همین امر ترس اهالی را در پی داشته و باعث می شود که مردم به آن نزدیک نشوند، بخصوص در شب و هنگام غروب خورشید. مردم معتقدند که جن ها در زمان شب هنگام بر بالای سر مردگان خود حاضر شده و به مویه و گریه می پردازند و برای آن ها مرثیه سرایی می کنند .

    پس نباید در زمان شب به این مکان نزدیک شد زیرا مورد نفرین جن ها قرار می گیرند. امروزه نیز در نزدیکی همان قبرستان جن ها در روستای تیس مردگان خود را دفن می کنند اما هیچگاه در زمان غروب و یا شب به آن جا نمی روند.

    گردشگری وحشت را اینجا تجربه خواهید کرد.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    جنازه ها لای دیوار
    13.jpg

    سال ۱۳۸۲، زلزله ای بزرگ بم را لرزاند و هزاران انسان را زیر آوارها مدفون ارگ تاریخی بم را ویران کرد. با آغاز مرمت این ارگ، پرده از رازی مخوف نیز برداشته شد؛ راز دفن اجساد کودکان در لا به لای دیوارهای ارگ بم. باستان شناسان، اسکلت ۶۸ کودک و نوزاد را تشخیص دادند که به صورت عمودی لا به لای دیوارهای خشتی و گلی ارگ بم دفن شده بودند.

    در مورد این که چرا این کودکان لا به لای دیوار دفن شده اند، بین باستان شناسان اختلاف است. قصه هایی نیز میان کرمانی ها رایج است؛ «فاطمه امینی زاده» کرمانی ساکن تهران، یکی از این داستان ها را برای ما تعریف می کند: «من شنیده ام علت این دفن ها حمله آقامحمدخان قاجار به بم و محاصره یک ساله ارگ توسط اوست. گویی ساکنین ارگ که راهی به گورستان بیرون شهر نداشتند، چاره ای جز دفن اجسادشان در لا به لای دیوار ندیده اند».

    البته جدای این قصه که خود را به واقعه ای تاریخی وصل می کند، در بین برخی از مسن ها، داستان های ترسناکی هم از وجود موجودات عجیب و راه و رسم کشتن به ها توسط آن ها رواج دارد. یکی از نکات درباره این شیوه تدفین، آن است که بیشتر اجساد کشف شده، پسر بودند. برخی هم مدعی هستند پس از زلزله سال ۱۳۸۲ معلوم شده که همه اجساد کودکان باستانی نیست و از سده های گذشته هم در دیوارهای بم دفن شده اند.
    البته هیچ کدام از این نظریه ها توسط کارشناس میراث فرهنگی تایید نشده است و هنوز پژوهشگران در حال به دست آوردن شواهد تازه ای برای این معما هستند.
    کلبه وحشت دغنان خوراک گردشگری وحشت
    روستای هفت‌دغنان در نزدیکی بندر انزلی و صومعه‌سرا بروید. فکر نکنید کلبه در روستا قرار دارد، نه این طور نیست. این کلبه از ابتدا خارج روستا بوده و از سال ۱۳۶۵ قصه‌های اهالی بومی منطقه، درباره مرموز و وحشتناک بودنش با اتفاقی که برای ۴ دانشجو در آن افتاد، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.

    دانشجویانی که وقتی قصه‌های ترسناک این کلبه را از زبان اهالی می‌شنوند، تصمیم می‌گیرند برای اثبات پوچ بودن این حرف‌ها، شب را در آن سپری کنند. رفتن به کلبه همان و فرار شبانه دو تن از این پسران ماجراجو همان. هرچند از این جمع ۴ نفره دو نفر با فرار به موقع جانشان را نجات دادند اما دونفر دیگر که در کلبه ماندند، یکی جان خود را بر اثر ترس از دست می‌دهد، دیگری هم مجنون می‌شود و هرگز نمی‌تواند به زندگی عادی خود برگردد.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    قنات گناباد ساخته شده به دست جن ها
    قناتی که در بخش مرکزی شهرستان گناباد هزار و یک افسانه و قصه درباره اش وجود دارد. اهالی منطقه می‌گویند این قنات که عمق بسیاری دارد توسط اجنه حفاری و احداث شده چرا که آن زمان آدمی نمی‌توانسته با ابزار و امکانات محدود دست به این کار بزرگ بزند.

    15.jpg


    تاریخچه شهر گناباد را هم که ورق می‌زنیم قصه‌های زیادی درباره آن وجود دارد. شهری که در اصل نامش جن آباد بوده و بعدها جناباد و درنهایت به گناباد تغییر یافته است. در گوشه و کنار گناباد می‌توانید پای افسانه‌هایی که مردم بومی می‌گویند، بنشینید و سفر به این منطقه را برای خود جذاب‌تر کنید. برای مثال بومی‌ها وقتی قصه «طاهر باشناس» را با آب و تاب بسیار تعریف می‌کنند و می‌گویند او دستور حفر این قنات را به دیوها داده محال است قصه شان را باور نکنید.

    دسته ای دیگر از افراد بر این باورند که به دستور پادشاه مردان را وادار به حفر قنات می کردند. به خاطر شرایط سخت و دشوار و نبود کافی هوا تعداد زیادی از آنان هنگام حفر و لایروبی کشته شدند و هیچ اثری از آنان باقی نماند. آن ها با لباس های سپید مانند کفن به داخل قنات می رفتند زیرا همیشه احتمال آن وجود داشت که زنده بر نگردند. این مردان تبدیل به ارواح سرگردانی شدند که در میان این تونل ها زندگی می کنند.

    جنگل جیغ
    افسانه و قصه‌ها درباره جنگل سربرج یا همان جنگل جیغ مشهد بسیار است، عده‌ای می‌گویند این جنگل نفرین شده است به خاطر همین ارواح نفرین شده در این جنگل سرگردان هستند.

    16.jpg


    برای رفتن به جنگل جیغ باید به روستای سربرج در طرقبه بروید.اما حواستان باشد که برای رفتن به این جنگل ترسناک و پر ماجرا حتی اگر گزینه صدای ملخ‌ها را به صدای اجنه و شیاطین اصلح تر می‌دانید هرگز تنهایی پا به آن نگذارید و از همراهی یکی از محلی‌ها بهره مند شوید. چرا که در کنار ترس و وحشت ناشی از جنگل امکان گم شدن در جنگل هم وجود دارد بنابراین بهتر است برای رهایی از هر خطر و پیشامد ناگواری حسابی مراقب باشید.

    زندان یا دریاچه تخت سلیمان
    تخت سلیمان دریاچه‌ای که در شهر تکاب است، مردم ساکن در منطقه تخت سلیمان می‌گویند کف دریاچه گنج پر از طلاست و حضرت سلیمان گنج‌هایش را این جا دفن کرده است! همین قصه و افسانه‌ها افراد زیادی را راهی آن کرده است اما کمتر کسی از راه رفته برگشته است.
    وقتی مردم عادی نتوانستند راهی برای رسیدن به این گنج‌ها پیدا کنند باستان شناسان غواص راهی آن شدند اما عمق ۷۵ متری دریاچه این اجازه را به آنها هم نداد.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    هر چه قصه‌های قدیمی و باستانی درباره این دریاچه بیشتر روایت می‌شود انگیزه افراد برای رفتن به آن هم بیشتر می‌شود. هر چند خیلی‌ها معتقدند گنج نهفته در این دریاچه نفرین شده است و دست کسی بدان نمی‌رسد. قدیمی‌های منطقه می‌گویند این گنجینه محافظان بسیاری دارد تا برای همیشه دست نیافتنی باشد به خاطر همین است که همه هیات‌های باستان شناسی و کاوش گر حتی اروپایی‌ها در نفوذ به عمق این دریاچه ناموفق بوده‌اند.

    در کنار تمام زیبایی‌های این دریاچه باید بگوییم که دریاچه گنج تخت سلیمان با همه آرامشی که دارد تنها با مرگ از میهمانان خود پذیرایی می‌کند. میهمانانی که خبر از خشم نهفته این دریاچه ندارند. با همه این تفاسیر به شما توصیه می‌کنیم در سفر به این دریاچه تنها به شنیدن قصه‌ها و لـ*ـذت بردن از آرامش ساحلی این دریاچه اکتفا کنید و از تن زدن به آبش بپرهیزید که عاقبت خوبی ندارد.



    قلعه آدمخوار اردبیل یا همان بوینی یوغون
    قلعه ی آدم خوار، یکی دیگر از دست ساخته های متروک مانده ی بشر است که محلی برای قصه پردازی های محلیان که حتی آن ها هم انتقال دهنده ی داستان های سـ*ـینه به سـ*ـینه نقل شده ی اجدادشان هستند، شده است. صورت مسئله این است، می گویند که قرن ها پیش در زمان هایی که نه ما بوده ایم و نه پدرانمان، مردمانی که به روستای کورعباسلو در استان اردبیل می رفته اند، پس از بازدید از قلعه ی باستانی بوینی یوغون به صورت کاملاً مرموز و اسرارگونه ای ناپدید می شده اند.

    18.jpg


    چون معلوم نبود که چه بر سر این افراد آمده است محلیان می گفتند گویی این قلعه آن ها را بلعیده است! با ادامه داشتن این روند، کم کم این دژ در میان اهالی روستا به قلعه ی آدم خوار مشهور شد و داستان های بی شمار و بسیار زیادی درباره ی آن دهان به دهان در میان مردم محلی پیچید.

    19.jpg


    البته امروز معمای این قلعه مخوف را پژوهشگران به نوعی حل نموده اند. اما باید این را بگوییم که مردم در آن زمان حق داشته اند که این قلعه را آدمخوار بنامند زیرا هر بار که بازدید کننده ای به سوی دیوارهای مرتفعش قصد رفتن می کرد، دیگر به هیچ عنوان باز نمی گشت و این قلعه آخرین جایی بود که به آن می رفت.

    البته ارزش این قلعه تنها به آدمخوار بودنش نیست بلکه در بوینی یوغون، نشانه ‌هایی از تمدن ۴۵۰۰ ساله و آثاری پیش از دوران مفرغ، عصر اشکانی و دوران اسلامی وجود دارد. به صورت عمده، مصالح به کار رفته در این قلعه، وسایلی از جنس سنگ و ساروج هستند.

    قلعه‌ای که بومی‌های منطقه نامش را قلعه جنی گذاشته‌اند و برایش هزار و یک افسانه روایت می‌کنند. قلعه جنی معروف در کیش، سازه‌ای مخروبه و قدیمی است که بومی‌ها می‌گویند کسی جرات سرزدن به آن بعد از غروب آفتاب را ندارد. حتی اگر کسی هم طالب دیدن قلعه در شب باشد هیچ یک از اهالی حاضر به همراهی اش نیستند.

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    این قلعه دو طبقه که به اعتقاد بومی‌ها بعد از متروکه شدن به تسخیر ارواح درآمده است جاذبه خوبی در حوزه گردشگری وحشت محسوب می‌شود.
    اگر می‌خواهید هنگام حضور در این قلعه ترس را بیشتر تجربه کنید حتما قبلا پای قصه‌ها و افسانه‌های اهالی بومی منطقه بنشینید. چرا که اهالی منطقه معتقدند این جا محل زندگی اجنه است و با غروب آفتاب آنقدر فضای قلعه سنگین و ترسناک می‌شود که کمتر کسی جرات ماندن در آن را دارد.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا