- عضویت
- 2015/08/27
- ارسالی ها
- 807
- امتیاز واکنش
- 14,850
- امتیاز
- 671
سرگذشت تام جونز، کودکی سر راهی – The History of Tom Jones, a Foundling
هنری فیلدینگ – Henry Fielding
سال: ۱۷۴۹
نقد رمان تام جونز
وقتی از رمان جاناتان وایلد بهسرگذشت تام جونز، کودکی سر راهی می رسیم، هم خواننده هم منتقدین حسی از آسودگی را تجربه می کنند. تنش موجود در کار قبلی فیلدینگ تقریباً شدید تر است، اما در رمان بعدیاش ما را با جهانی صمیمانه تر و باورپذیرتری آشنا میکند که در آن فضیلت ها و رذیلت ها تقریباً همان تعادلی را دارند که در زندگی واقعی میبینیم. در دنیای این رمان تنها گناهانی که از نفس پرستی، ریا و تزویر نشات می گیرند مورد نکوهش و عذاب هستند. این اثر جانشینی بر حق برای رمان جوزف آندرو است و از جنبههای بسیاری می توان تام جونز را بهتر و قویتر از رمان قبلیاش دانست. از این اثر معمولاً به عنوان شاهکار ادبی فیلدینگ یاد می شود. فیلدینگ حتی اگر تنها این رمان را نوشته بود باز هم در زمره نویسندگانی به شمار میرفت که تنها معدود افرادی توانسته اند به سطح توان و شناخت ادبی آن ها برسند. در این رمان فیلدینگ ظرفیت و مهارت نویسندگی اش در ایجاد افکار و ایده ها، خیال پردازی و استفاده از عبارات و اصطلاحات را به خوبی نشان می دهد، و توانایی خاصی در ایجاد طنز و شوخی های سرزنده دارد. تام جونز هم مثل جوزف آندرو دارای طرح داستانی واضح و روشن، البته پختهتر و با ثبات تر است.
رمان در مقیاس بزرگ و وسیعی نوشته شده است و زندگی قهرمان داستان را روایت می کند که اسم رمان هم نام اوست و دایرهی ارتباطاتش را به تصویر می کشد. شخصیتها بسیار حرفهای به هم گره خورده اند و به هم مربوط می شوند. آن ها در طول داستان با دنباله ای از حوادثی مختلف به خواننده معرفی می شوند، حوادثی که در نوع خود چندان غیر عادی نیستند اما هیچ وقت جذابیت شان از بین نمی رود. تام جونز کودکی سر راهی است که آقای آلورثی مردی ثروتمند و مهربان روستایی او را به صورت غیر رسمی به فرزند خواندگی می پذیرد. تام با پسر عمه ی پرستار آنها به نام بلیفیل بزرگ میشود و تعلیم می بیند. معصومیت و شوخطبعی کودکانه اش به صورتی زیبا و دلپذیر ترسیم شده است. بعداً اشتباهات خودش و البته بیشتر حیله گری و فریب کاری بلیفیل باعث میشود آلورثی او را طرد کرده و بدون دلیل مشخصی از خانه بیرونش کند. سپس تام در خیابانهای نواحی انگلیس غربی با ماجراجویان مختلفی آشنا میشود. قبل از این اتفاق او عاشق سوفیا وسترن، تنها دختر یکی از مالکان آن منطقه در همسایگی شان شده بود، و متقابلا سوفیا هم عاشق تام بود. بعد از رفتن تام، سوفیا بر خلاف خواستش مجبور به ازدواج با بلیفیل میشود که در نهایت همراه با خدمتکارشان خانم آنر از خانه فرار می کند. داستان با دنباله ای از ماجراهای پیچیده پیش می رود که بیشتر شخصیتهای داستان در آنها دخیل هستند و حضور دارند. در نهایت سوفیا خانم فیتزپاریک دختر دایی اش راملاقات میکند و با او به لندن میرود، در لندن با لادی بلاستون خانه می گیرند. جونز به دنبال او میگردد و وارد یک سری ماجراها و جریانات میشود که نه با افکارش و نه با اخلاقیاتش همخوانی ندارند، با این حال او صادقانه در تلاش است که درست و سالم زندگی کند و سوفیا را از چنگ دشمنانش نجات دهد. دشمنانش که علاوه بر لادی بلاستون منفور و مردی که میخواهد با او ازدواج کند، عمه و پدرش را هم شامل می شود، خیلی زود به شهر می آیند. آلورثی و بلیفیل بدذات هم می آیند. سوفیای بیچاره و محنت زده بین یک انتخاب پر تنش بیناقوام و خویشان و عشقش به جونز پا در هوا مانده است. او جونز را بیش از آنچه که هست گـ ـناه کار میداند و خیلی زود بر احساساتش نسبت به او غلبه می کند. جونز با بدبیاری هایی مواجه میشود که واقعاً سزاوارشان نیست و در نهایت به اتهام قتل مردی در نزاعی خیابانی دستگیر می شود. اما با تلاش کسانی که با آنها دوست شده بود از زندان خلاص می شود و پی به پستی بی حد و حساب بلیفیل می برد. در این جریانات مشخص میشود که جونز پسر خواهر آلورثی است و این امر همزمان با رسوایی بلیفیل همراه می شود. سوفیا با اینکه از سن ازدواجش گذشته است تام را میبخشد و با او ازدواج می کند. بسیاری از کاراکتر ها که نیاز به بخشودگی دارند، در بهترین زمان ممکن بخشیده میشوند، یا می میرند ویا ناپدید می شوند. همه ی کسانی که دارای لطافت و مهربانی هستند با سرنوشتی خوب و پر از شادمانی پاداش داده می شوند. نهایتا رمان در چشم اندازی خانگی که سوفیای زیباروی و توماس جونز متحول شده شخصیتهای اصلی آن هستند پایان می یابند.
رمان در ایجاد شگفتی و حیرت جای سؤال و تردید باقی نگذاشته است، و بی شک بسیار رمان بزرگ و عظیمی است. به خوبی طبیعت انسانی را به تصویر می کشد. واقعا کتاب نیازی به تحسین ندارد، تنها تشریح و توضیح ارزشهای آن و به شمردن نقص هایش کفایت می کند. ارزش و شایستگی تام جونز به این خاطر است که مردان و زنانی واقعی را به تصویر میکشد و ابتکار و خلاقیت فوق العاده ای در آن به چشم می خورد.
در مورد کاراکتر های رمان نظرات و دیدگاه های متفاوتی بیان شده است، اما در هیچ یک گفته نشده است که این شخصیتها دارای گوشت و استخوان واقعی نیستند. تاکری در مقدمه یپندنیس می گوید: فیلدینگ آخرین رمان نویس انگلیسی بود که «می توانست با نهایت توانش مردی را به تصویر بکشد»، و ما هم میتوانیم اضافه کنیم که فیلدینگ از صداقت و رو راستی اش در ساخت کاراکترها و صحنههای مشخصی که هیچ شخص درستکاری نمی ستاید، رنج می بـرده است. مردان و زنان رمان تام جونز با وجود لکه هایی از بدنامی تقریباً بدون هیچ تردیدی کاملاً زنده و واقعی هستند. خود تام هم که به هیچ وجه مثل قهرمان های معمول نیست، جذابترین شخصیت داستان است.کمبود پتانسیل اخلاقی اش در تضاد با اصول واقعاً عالی که دارد، خود خواهی عجیب در کنارسخاوت زیادش، ضعفش در برابر مردانگی، بدن تنومند و روح بزرگش در هم می آمیزند. تمامی این چیزها آن تضاد دردناکی را نشان میدهد که همیشه تا حدی در افراد خام و بی تجربه مشهود است، در رمانپندنیس و ریچارد فورل بسیاری از این ویژگیها دیده می شوند. از جهتی هر سه آنها به بیش از آنچه که حقشان بود رسیدند، با این حال هر سه در بخش اصلی داستان قرار دارند. ویژگی های بد و منفی تام قابل چشم پوشی نیستند و همچنین نمیتوان او را چندان هم محکوم و نکوهش کرد. نهایتا او به شهروندی مفید، شوهری از خودگذشته و با وفا، یک مسیحی خوب تبدیل شد. او یکی از آن آدمهای اصلاح ناپذیری بود که صادقانه احساس ندامت کرد و پشیمان شد، همه می بینند که مورد کم لطفی سرنوشت قرار گرفته بود.
منتقد: گوردون هال گرولد
منبع: bartleby
هنری فیلدینگ – Henry Fielding
سال: ۱۷۴۹
نقد رمان تام جونز
وقتی از رمان جاناتان وایلد بهسرگذشت تام جونز، کودکی سر راهی می رسیم، هم خواننده هم منتقدین حسی از آسودگی را تجربه می کنند. تنش موجود در کار قبلی فیلدینگ تقریباً شدید تر است، اما در رمان بعدیاش ما را با جهانی صمیمانه تر و باورپذیرتری آشنا میکند که در آن فضیلت ها و رذیلت ها تقریباً همان تعادلی را دارند که در زندگی واقعی میبینیم. در دنیای این رمان تنها گناهانی که از نفس پرستی، ریا و تزویر نشات می گیرند مورد نکوهش و عذاب هستند. این اثر جانشینی بر حق برای رمان جوزف آندرو است و از جنبههای بسیاری می توان تام جونز را بهتر و قویتر از رمان قبلیاش دانست. از این اثر معمولاً به عنوان شاهکار ادبی فیلدینگ یاد می شود. فیلدینگ حتی اگر تنها این رمان را نوشته بود باز هم در زمره نویسندگانی به شمار میرفت که تنها معدود افرادی توانسته اند به سطح توان و شناخت ادبی آن ها برسند. در این رمان فیلدینگ ظرفیت و مهارت نویسندگی اش در ایجاد افکار و ایده ها، خیال پردازی و استفاده از عبارات و اصطلاحات را به خوبی نشان می دهد، و توانایی خاصی در ایجاد طنز و شوخی های سرزنده دارد. تام جونز هم مثل جوزف آندرو دارای طرح داستانی واضح و روشن، البته پختهتر و با ثبات تر است.
رمان در مقیاس بزرگ و وسیعی نوشته شده است و زندگی قهرمان داستان را روایت می کند که اسم رمان هم نام اوست و دایرهی ارتباطاتش را به تصویر می کشد. شخصیتها بسیار حرفهای به هم گره خورده اند و به هم مربوط می شوند. آن ها در طول داستان با دنباله ای از حوادثی مختلف به خواننده معرفی می شوند، حوادثی که در نوع خود چندان غیر عادی نیستند اما هیچ وقت جذابیت شان از بین نمی رود. تام جونز کودکی سر راهی است که آقای آلورثی مردی ثروتمند و مهربان روستایی او را به صورت غیر رسمی به فرزند خواندگی می پذیرد. تام با پسر عمه ی پرستار آنها به نام بلیفیل بزرگ میشود و تعلیم می بیند. معصومیت و شوخطبعی کودکانه اش به صورتی زیبا و دلپذیر ترسیم شده است. بعداً اشتباهات خودش و البته بیشتر حیله گری و فریب کاری بلیفیل باعث میشود آلورثی او را طرد کرده و بدون دلیل مشخصی از خانه بیرونش کند. سپس تام در خیابانهای نواحی انگلیس غربی با ماجراجویان مختلفی آشنا میشود. قبل از این اتفاق او عاشق سوفیا وسترن، تنها دختر یکی از مالکان آن منطقه در همسایگی شان شده بود، و متقابلا سوفیا هم عاشق تام بود. بعد از رفتن تام، سوفیا بر خلاف خواستش مجبور به ازدواج با بلیفیل میشود که در نهایت همراه با خدمتکارشان خانم آنر از خانه فرار می کند. داستان با دنباله ای از ماجراهای پیچیده پیش می رود که بیشتر شخصیتهای داستان در آنها دخیل هستند و حضور دارند. در نهایت سوفیا خانم فیتزپاریک دختر دایی اش راملاقات میکند و با او به لندن میرود، در لندن با لادی بلاستون خانه می گیرند. جونز به دنبال او میگردد و وارد یک سری ماجراها و جریانات میشود که نه با افکارش و نه با اخلاقیاتش همخوانی ندارند، با این حال او صادقانه در تلاش است که درست و سالم زندگی کند و سوفیا را از چنگ دشمنانش نجات دهد. دشمنانش که علاوه بر لادی بلاستون منفور و مردی که میخواهد با او ازدواج کند، عمه و پدرش را هم شامل می شود، خیلی زود به شهر می آیند. آلورثی و بلیفیل بدذات هم می آیند. سوفیای بیچاره و محنت زده بین یک انتخاب پر تنش بیناقوام و خویشان و عشقش به جونز پا در هوا مانده است. او جونز را بیش از آنچه که هست گـ ـناه کار میداند و خیلی زود بر احساساتش نسبت به او غلبه می کند. جونز با بدبیاری هایی مواجه میشود که واقعاً سزاوارشان نیست و در نهایت به اتهام قتل مردی در نزاعی خیابانی دستگیر می شود. اما با تلاش کسانی که با آنها دوست شده بود از زندان خلاص می شود و پی به پستی بی حد و حساب بلیفیل می برد. در این جریانات مشخص میشود که جونز پسر خواهر آلورثی است و این امر همزمان با رسوایی بلیفیل همراه می شود. سوفیا با اینکه از سن ازدواجش گذشته است تام را میبخشد و با او ازدواج می کند. بسیاری از کاراکتر ها که نیاز به بخشودگی دارند، در بهترین زمان ممکن بخشیده میشوند، یا می میرند ویا ناپدید می شوند. همه ی کسانی که دارای لطافت و مهربانی هستند با سرنوشتی خوب و پر از شادمانی پاداش داده می شوند. نهایتا رمان در چشم اندازی خانگی که سوفیای زیباروی و توماس جونز متحول شده شخصیتهای اصلی آن هستند پایان می یابند.
رمان در ایجاد شگفتی و حیرت جای سؤال و تردید باقی نگذاشته است، و بی شک بسیار رمان بزرگ و عظیمی است. به خوبی طبیعت انسانی را به تصویر می کشد. واقعا کتاب نیازی به تحسین ندارد، تنها تشریح و توضیح ارزشهای آن و به شمردن نقص هایش کفایت می کند. ارزش و شایستگی تام جونز به این خاطر است که مردان و زنانی واقعی را به تصویر میکشد و ابتکار و خلاقیت فوق العاده ای در آن به چشم می خورد.
در مورد کاراکتر های رمان نظرات و دیدگاه های متفاوتی بیان شده است، اما در هیچ یک گفته نشده است که این شخصیتها دارای گوشت و استخوان واقعی نیستند. تاکری در مقدمه یپندنیس می گوید: فیلدینگ آخرین رمان نویس انگلیسی بود که «می توانست با نهایت توانش مردی را به تصویر بکشد»، و ما هم میتوانیم اضافه کنیم که فیلدینگ از صداقت و رو راستی اش در ساخت کاراکترها و صحنههای مشخصی که هیچ شخص درستکاری نمی ستاید، رنج می بـرده است. مردان و زنان رمان تام جونز با وجود لکه هایی از بدنامی تقریباً بدون هیچ تردیدی کاملاً زنده و واقعی هستند. خود تام هم که به هیچ وجه مثل قهرمان های معمول نیست، جذابترین شخصیت داستان است.کمبود پتانسیل اخلاقی اش در تضاد با اصول واقعاً عالی که دارد، خود خواهی عجیب در کنارسخاوت زیادش، ضعفش در برابر مردانگی، بدن تنومند و روح بزرگش در هم می آمیزند. تمامی این چیزها آن تضاد دردناکی را نشان میدهد که همیشه تا حدی در افراد خام و بی تجربه مشهود است، در رمانپندنیس و ریچارد فورل بسیاری از این ویژگیها دیده می شوند. از جهتی هر سه آنها به بیش از آنچه که حقشان بود رسیدند، با این حال هر سه در بخش اصلی داستان قرار دارند. ویژگی های بد و منفی تام قابل چشم پوشی نیستند و همچنین نمیتوان او را چندان هم محکوم و نکوهش کرد. نهایتا او به شهروندی مفید، شوهری از خودگذشته و با وفا، یک مسیحی خوب تبدیل شد. او یکی از آن آدمهای اصلاح ناپذیری بود که صادقانه احساس ندامت کرد و پشیمان شد، همه می بینند که مورد کم لطفی سرنوشت قرار گرفته بود.
منتقد: گوردون هال گرولد
منبع: bartleby
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
تالار نقد نگاه دانلود
دانلود رمان و کتاب های جدید