دربارهی نویسنده:
آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده و شاعر معاصر فرانسوی است که کتابهای مشهور و بسیار پرطرفداری نوشته است. معروفترین کتاب سنت اگزوپری کتاب شازده کوچولو است. سنت اگزوپری رمانهای معروف دیگری هم دارد مثل خلبان جنگ، زمین انسانها، پرواز شبانه. سنت اگزوپری در جنگ جهانی خلبان جنگنده بود و هواپیمای او در یکی از پروازهای شناسایی ناپدید شد. پرخوانندهترین کتاب سنت اگزوپری کتاب شازده کوچولو است که به 300 زبان و گویش مختلف ترجمه شده است.
سنت اگزوپری در سال 1900 در یکی از خانوادههای اشرافی فرانسه به دنیا آمد. چهارساله بود که پدرش از دنیا رفت و خانواده دچار مشکلات مالی شد. سه خواهر و یک برادر کوچکتر داشت. برادرش در 15 سالگی در اثر بیماری از دنیا رفت.
سنتاگزوپری در شهر لیون و در یک خانوادهی کاتولیک و نخبهسالار متولد گردید. شجرهنامهی این خانواده تا چندین قرن قدمت داشت. او سومین فرزند از ۵ فرزند مارتن لوی ماری دو سنتاگزوپری و ویکنتس آندره لوییز ماری دو فونسکلمب بود. پدر وی مدیر اجرایی کارگزاری بیمه بود که در ایستگاه قطار بر اثر سکته، قبل از چهارمین سال تولد آنتوان درگذشت. آنتوان در سال ۱۹۳۱ با کانسوئلو سنتاگزوپری ازدواج کرد.
بعدها کتاب شازده کوچولو را به زبان ساده نوشت. سنت اگزوپری در آن زمان 17 سال داشت و حالا تنها مَرد خانواده او بود.
دو بار در آزمون ورودی دانشکدهی نیروی دریایی شرکت کرد ولی رد شد. یک سال و نیم به عنوان مستمع آزاد به کلاسهای معماری دانشکدهی هنرهای زیبا رفت و بعد از آن عادت داشت مدام از شغلی به شغل دیگر برود. بعد به خدمت سربازی رفت و همزمان به کلاسهای خصوصی خلبانی میرفت. بعد از مدتی، از ارتش به نیروی هوایی منتقل شد. بعد از چند سانحهی هوایی، به خاطر اعتراضهای خانواده و نامزدش لوییز اوِک دو ویلمورن، خلبانی را کنار گذاشت. نامزدی آنها پس از مدتی به هم خورد و سنت اگزوپری دوباره به سراغ خلبانی و شغلهای جورواجور رفت.
او بیشتر برای حملونقل بستههای پستی از هواپیما استفاده میکرد. هواپیماها در آن زمان تجهیزات و تنظیمات زیادی نداشتند. به قول سنت اگزوپری در هواپیماهای جدید، کار خلبان بیشتر شبیه حسابداری است تا خلبانی. او بستههای پستی را بین فرانسه و آفریقا جابهجا میکرد و مسیر پروازهای او از بالای بیابان و دریا میگذشت. چند سال بعد به آرژانتین رفت و مدیر پست هوایی آنجا شد.
سنت اگزوپری در سال 1941 به آمریکا رفت و به مدت چند سال در نیویورک زندگی میکرد. کتاب شازده کوچولو را در همین مدت نوشت.
به هنگام گشایش جبهه دوم و پیاده شدن قوای متّفقین در سواحل فرانسه، بار دیگر با درجه سرهنگی نیروی هوایی به فرانسه بازگشت. در ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴ برای پروازی اکتشافی برفراز فرانسه اشغال شده از جزیره کرس در دریای مدیترانه به پرواز درآمد، و پس از آن دیگر هیچگاه دیده نشد.
دلیل سقوط هواپیمایش هیچگاه مشخص نشد اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش اینطور بهنظر میرسد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانیها واقع نشده است، زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمیشود و احتمال زیاد میرود که سقوط هواپیما بهدلیل نقص فنی بوده است و این احتمال هم میرود که شاید این عمل او، خودکشی بوده.
خلاصهی شازده کوچولو:
کتاب شازده کوچولو مشهورترین داستان فرانسوی در تمام جهان است و هر سال یک میلیون نسخه از آن به فروش میرسد. ماجرای آن دربارهی خلبانی است که هواپیمایش خراب میشود و مجبور میشود در وسط بیابان فرود بیاید. در آنجا به طور اتفاقی با کودکی آشنا میشود که از سیارهی ب 612 آمده است. خلبان کودک را شازده کوچولو صدا میزند. شازده کوچولو سؤالات زیادی دربارهی آدمها و کارهایشان از خلبان میپرسد. بیشتر این سؤالات دربارهی فلسفه و عشق و زندگی به زبان بسیار ساده است. نقاشیهای کتاب شازده کوچولو را خود سنت اگزوپری کشیده است.
در ادامه، نقد منتقدین انجمن نگاهدانلود را دربارهی این اثر میخوانیم.
آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده و شاعر معاصر فرانسوی است که کتابهای مشهور و بسیار پرطرفداری نوشته است. معروفترین کتاب سنت اگزوپری کتاب شازده کوچولو است. سنت اگزوپری رمانهای معروف دیگری هم دارد مثل خلبان جنگ، زمین انسانها، پرواز شبانه. سنت اگزوپری در جنگ جهانی خلبان جنگنده بود و هواپیمای او در یکی از پروازهای شناسایی ناپدید شد. پرخوانندهترین کتاب سنت اگزوپری کتاب شازده کوچولو است که به 300 زبان و گویش مختلف ترجمه شده است.
سنت اگزوپری در سال 1900 در یکی از خانوادههای اشرافی فرانسه به دنیا آمد. چهارساله بود که پدرش از دنیا رفت و خانواده دچار مشکلات مالی شد. سه خواهر و یک برادر کوچکتر داشت. برادرش در 15 سالگی در اثر بیماری از دنیا رفت.
سنتاگزوپری در شهر لیون و در یک خانوادهی کاتولیک و نخبهسالار متولد گردید. شجرهنامهی این خانواده تا چندین قرن قدمت داشت. او سومین فرزند از ۵ فرزند مارتن لوی ماری دو سنتاگزوپری و ویکنتس آندره لوییز ماری دو فونسکلمب بود. پدر وی مدیر اجرایی کارگزاری بیمه بود که در ایستگاه قطار بر اثر سکته، قبل از چهارمین سال تولد آنتوان درگذشت. آنتوان در سال ۱۹۳۱ با کانسوئلو سنتاگزوپری ازدواج کرد.
بعدها کتاب شازده کوچولو را به زبان ساده نوشت. سنت اگزوپری در آن زمان 17 سال داشت و حالا تنها مَرد خانواده او بود.
دو بار در آزمون ورودی دانشکدهی نیروی دریایی شرکت کرد ولی رد شد. یک سال و نیم به عنوان مستمع آزاد به کلاسهای معماری دانشکدهی هنرهای زیبا رفت و بعد از آن عادت داشت مدام از شغلی به شغل دیگر برود. بعد به خدمت سربازی رفت و همزمان به کلاسهای خصوصی خلبانی میرفت. بعد از مدتی، از ارتش به نیروی هوایی منتقل شد. بعد از چند سانحهی هوایی، به خاطر اعتراضهای خانواده و نامزدش لوییز اوِک دو ویلمورن، خلبانی را کنار گذاشت. نامزدی آنها پس از مدتی به هم خورد و سنت اگزوپری دوباره به سراغ خلبانی و شغلهای جورواجور رفت.
او بیشتر برای حملونقل بستههای پستی از هواپیما استفاده میکرد. هواپیماها در آن زمان تجهیزات و تنظیمات زیادی نداشتند. به قول سنت اگزوپری در هواپیماهای جدید، کار خلبان بیشتر شبیه حسابداری است تا خلبانی. او بستههای پستی را بین فرانسه و آفریقا جابهجا میکرد و مسیر پروازهای او از بالای بیابان و دریا میگذشت. چند سال بعد به آرژانتین رفت و مدیر پست هوایی آنجا شد.
سنت اگزوپری در سال 1941 به آمریکا رفت و به مدت چند سال در نیویورک زندگی میکرد. کتاب شازده کوچولو را در همین مدت نوشت.
به هنگام گشایش جبهه دوم و پیاده شدن قوای متّفقین در سواحل فرانسه، بار دیگر با درجه سرهنگی نیروی هوایی به فرانسه بازگشت. در ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴ برای پروازی اکتشافی برفراز فرانسه اشغال شده از جزیره کرس در دریای مدیترانه به پرواز درآمد، و پس از آن دیگر هیچگاه دیده نشد.
دلیل سقوط هواپیمایش هیچگاه مشخص نشد اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش اینطور بهنظر میرسد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانیها واقع نشده است، زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمیشود و احتمال زیاد میرود که سقوط هواپیما بهدلیل نقص فنی بوده است و این احتمال هم میرود که شاید این عمل او، خودکشی بوده.
خلاصهی شازده کوچولو:
کتاب شازده کوچولو مشهورترین داستان فرانسوی در تمام جهان است و هر سال یک میلیون نسخه از آن به فروش میرسد. ماجرای آن دربارهی خلبانی است که هواپیمایش خراب میشود و مجبور میشود در وسط بیابان فرود بیاید. در آنجا به طور اتفاقی با کودکی آشنا میشود که از سیارهی ب 612 آمده است. خلبان کودک را شازده کوچولو صدا میزند. شازده کوچولو سؤالات زیادی دربارهی آدمها و کارهایشان از خلبان میپرسد. بیشتر این سؤالات دربارهی فلسفه و عشق و زندگی به زبان بسیار ساده است. نقاشیهای کتاب شازده کوچولو را خود سنت اگزوپری کشیده است.
در ادامه، نقد منتقدین انجمن نگاهدانلود را دربارهی این اثر میخوانیم.
آخرین ویرایش: