یه تیکه خنده دار از رمانهایی که دوستشون داشتین وطنز بودن :)))

  • شروع کننده موضوع *گیسو*
  • بازدیدها 7,809
  • پاسخ ها 83
  • تاریخ شروع

N..sh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/28
ارسالی ها
1,471
امتیاز واکنش
17,064
امتیاز
706
محل سکونت
وایت لند *_* D:
رمان صرفا جهت اینکه خرفهم شی!
اون تیکه ای که دختره تو کشتی گیر شهاب افتاده بود ولی الکی گفت که ایدز داره خیلی باحال بود ینی قشنگ تونستم قیافه اون پسره رو تصور کنم!!!.
کلا پرررر بود از چیزای خنده دار خیلی زیااد
 
  • پیشنهادات
  • N..sh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,471
    امتیاز واکنش
    17,064
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    وایت لند *_* D:
    یا اون تیکه که پسره با لباس باب اسفنجی رفت تو خیابون یا اونجاییش که دختره داشت از پسرداییش بد میگفت یهو اونو پشت سرش دید یا اون مزاحمه که میخواست بهش شماره بده و اون با کیفش ناخواسته زد توی سر و صورت پسره.
     

    SheRviN DoKhT

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/19
    ارسالی ها
    1,883
    امتیاز واکنش
    147,427
    امتیاز
    1,086
    سن
    22
    لباس باب اسفنجی که معرکه بود وجدانا!
    رمان قرارمون تو اسمون:
    درست زمانی که دوتا پسر از در رستوران اومدن بیرون لبه آستین مانتومو تو مشتم جمع کردم و آوردم جلوی دهنم
    کردم و با لـ*ـذت کشیدم رو بدنه جنسیس قرمز! به دوتا پسر که داشتن مارو نگاه میکردن نگاه کردم و یه » هاه « به
    پوزخند زدم چشمای خروس گرد شد! هاها...حال کردم. آمین هم با ناخونش مثلا داشت کاپوت رو تمیز میکرد،
    همراه با ابروش که بالا میومد سرشم بالا برد و یه پوزخند زد.کلوچه به ما یه نگاهی کرد و قرمز شد بعد طوری لبخند
    زد که انگار خیلی سعی داره جلو خندشو بگیره عینهو کلوچه توت فرنگی!...مثل اینکه هنوز بهت ثابت نشده. آستین
    مانتومو ول کردم و آرنجمو گذاشتم رو ماشین و سرمو به دستم تکیه دادم فقط یه عینک آفتابی کم داشتم دیگه...یهو
    دیدم خروس اومد طرفم.یه نگاه از کفشم تا فرق سرم انداخت که دقیقا یاد روژان احمدیان افتادم. بعد اومد نزدیک
    تر...همینجور میومد و من میرفتم عقب تر تا بهش نخورم تقریبا پنج سانت با من فاصله داشت.یهو صدای قفل ماشین
    اومد.پسره گفت: میشه خواهش کنم تشریف بیارید اینور؟ میخوام سوار شم. -
    بعد در جنسیس رو باز کرد که باعث شد هل داده بشم اونورتر. یعنی همونطور که تو بهت به سر میبردم خوار و
    خفیف شدم. دیدم کلوچه به سمت آمین رفت و یه ده هزار تومنی بهش داد و گفت:
    دستت درد نکنه خیلی تمیز شد! -
    چشمای آمین چهارتا شد، دوتا شاخ هم رو سرش رشد کردن، دهنش هم کشششش اومد.
    کلوچه هم سوار ماشین شد و بعد رفتن.
    من و آمین هم زمان به هم نگاه کردیم.آمین یه نگاه به اسکناس تو دستش کرد و بعد یه نگاه به من انداخت. دو
    طرف لبش کش اومدن و یه لبخندی زد که یعنی: خاک تو کاسه سر جفتمون!
    تو عمرم خیلی وقتا بوده ضایع شده باشم ولی الان به معنی واقعی کلمه خوار و خفیف شدم . نزدیک بود اشکم دربیاد
    که آمین گفت: بیا زودتر بریم ترمینال... -
    لحن خودش هم خیلی ناراحت کننده بود ولی به شدت با حرفش موافق بودم پس هرچه سریع تر از اونجا رفتیم به
    ترمینال و یک مسافر بدون چمدون با یه کوله رو راهی قائمشهر کردم.
     

    H.Karimi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/25
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    882
    امتیاز
    276
    سن
    23
    محل سکونت
    بچه ناف تهران
    رمان ماکه شانس نداشتیم

    اونجایی که دختره توی راهرو دانشگاه داره اهنگ گوش میده میرقصه بعد پسره باتعجب نگاه می کنه میعد که دختره میفهمه سوتی داده وانمود میکنه که سوسک دیده
    ته خندس رمانه خیلی وقت پیش خوندنم اسماشون یادم رفته ولی تیکه های خنده دارشو هنوز یادمه25r30wi25r30wi25r30wi
     

    fatemeh9

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/28
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    259
    امتیاز
    136
    محل سکونت
    بوشهر

    AvA.Ze

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/30
    ارسالی ها
    206
    امتیاز واکنش
    1,601
    امتیاز
    346
    سن
    24
    نمیدونم اسم رمانش چیه ولی شخصیتاش 6نفر بودن سه تا دختر و سه تاپسر که پسرا یه شب میگن به دخترا ما میخوایم بریم شمال و نمیدونم چی شد که دخترا باهاشون نمیرن میمونن تو خونه دخترا داشتن فیلم ترسناک نگاه میکردن بعد پسرا میخوان بترسوننشون میرن پشت پنجره صدای ترسناک از خودشون درمیارن کلی دخترا میترسن و جیغ میکشن
     

    Mobina_N.I

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/30
    ارسالی ها
    2,672
    امتیاز واکنش
    32,938
    امتیاز
    856
    محل سکونت
    ♡دنیای مردگان♡
    خب من تیکه های خنده دار خیلی خوندم ولی تنهاچیزی ک یادم میاد اینه
    نو رمان کورس دختره داشت پسررو نفرین میکرپ میگف ایشالا دستت تو دماغت باسه همه ی دفه ب صورت اتفاقی برگردن نگات کنن..ایشالا در توالت عمومی اززمین فاصله داشته باشه سرپاکارتو بکنی...قفلشم خراب باشه فک کنی الان یکی میاد تو...25r30wi
     

    Mobina_N.I

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/30
    ارسالی ها
    2,672
    امتیاز واکنش
    32,938
    امتیاز
    856
    محل سکونت
    ♡دنیای مردگان♡
    اها یه دونه یادم اومد توهمین باز رمان کورس دختر پسرا رفته بودن خونه رو ترسناک کرده بودن ک یکی ازاین پسرا ک اسمش امیر بود اومد خونه بترسوننش.جاهای مختلف خونه رو هم دورلین گذاشته بودن.اقانمیدونم فیوزارو دس کاری کردنو ی عالم صحنه های خنده دار بود.آخرم اون فیلمارو سرهم کردن گذاشتن اسمشو مجموعه امیر سکته ای.
     

    Mobina_N.I

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/30
    ارسالی ها
    2,672
    امتیاز واکنش
    32,938
    امتیاز
    856
    محل سکونت
    ♡دنیای مردگان♡
    بالا