زبان شاعر، زبانی است شگفت انگیز و خارق العاده، واژگان او پر از ابهام و ایهام و چند معنایی است. شاعر خوب، برای یافتن چنین زبانی زحمت می کشد، مطالعه می کند ، دقت دارد و از کنار هیچ چیز به سادگی نمی گذرد.
چون شاعر با تکیه بر الهام خداوندی می تواند صاحب کشف و کرامت باشد، پس قلبهای رنجدیده و روحهای آزرده نباید دستخوش یأس و دلسردی شوند، همگان باید به سخنان او گوش فرا دهند و به رهبری او به سوی آینده ای روشن و درخشان روان گردند، زیرا که شعر، انسان را مقرب درگاه آفریننده می کند.
ویکتور هوگو «شاعر کامل» را چنین توصیف می کند:
«هیچ زنجیر و هیچ تعهدی پای شاعر کامل را به بند نمی کشد. او در عقاید، افکار، اعمال و واکنش هایش آزاد است. آزاد است که با کارگران دلسوز و مهربان باشد و از ستم پیشگان متنفر، آزاد است که به خدمت گزاران عشق ورزد و به آنان که رنج می برند رحم و شفقت آرد ؛ آزاد است که تسلی بخش بینوایان و مرهمی بر زخم دردمندان باشد، آزاد است که در مقابل تمام افراد فداکاری که می ستاید ، زانو بزند.»
اگر شاعر خدمت گزار ارزنده ای باشد، شان و مقامش نقصان نمی گیرد. او به هنگام و برحسب وظیفه، فریاد مردم را به گوش می رساند و در وقت لازم، هق هق بشریت را در سـ*ـینه دارد. اما با این همه، آوای رمز و رازها در قلبش طنین می افکند، بسیار بلند سخن می گوید اما چون نجوا کردن را نیز می داند، محرم اسرار و رازدار کسانی است که عشق می ورزند، می اندیشند، اعتراف می کنند و آه می کشند.
چون شاعر با تکیه بر الهام خداوندی می تواند صاحب کشف و کرامت باشد، پس قلبهای رنجدیده و روحهای آزرده نباید دستخوش یأس و دلسردی شوند، همگان باید به سخنان او گوش فرا دهند و به رهبری او به سوی آینده ای روشن و درخشان روان گردند، زیرا که شعر، انسان را مقرب درگاه آفریننده می کند.
ویکتور هوگو «شاعر کامل» را چنین توصیف می کند:
«هیچ زنجیر و هیچ تعهدی پای شاعر کامل را به بند نمی کشد. او در عقاید، افکار، اعمال و واکنش هایش آزاد است. آزاد است که با کارگران دلسوز و مهربان باشد و از ستم پیشگان متنفر، آزاد است که به خدمت گزاران عشق ورزد و به آنان که رنج می برند رحم و شفقت آرد ؛ آزاد است که تسلی بخش بینوایان و مرهمی بر زخم دردمندان باشد، آزاد است که در مقابل تمام افراد فداکاری که می ستاید ، زانو بزند.»
اگر شاعر خدمت گزار ارزنده ای باشد، شان و مقامش نقصان نمی گیرد. او به هنگام و برحسب وظیفه، فریاد مردم را به گوش می رساند و در وقت لازم، هق هق بشریت را در سـ*ـینه دارد. اما با این همه، آوای رمز و رازها در قلبش طنین می افکند، بسیار بلند سخن می گوید اما چون نجوا کردن را نیز می داند، محرم اسرار و رازدار کسانی است که عشق می ورزند، می اندیشند، اعتراف می کنند و آه می کشند.