آموزشی آموزش داستان كوتاه انگليسي

shakil

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
1,214
امتیاز واکنش
2,462
امتیاز
0
سن
29
محل سکونت
در انتهاي رشته كوه زاگرس
این داستان های انگلیسی بویژه به منظور کمک به زبان آموزان و دانش آموزان عزیز است تا انگلیسی را آسانتر و با درک بیشتری بخوانند .

در پایان هر داستان انگلیسی ، سوالاتی را در رابـ ـطه با آن داستان بیان می کنیم که بهترین تمرین برای درک مطلب انگلیسی می باشند.

اگر زبان آموز می خواهد از این "داستان های انگلیسی" تنها برای تمرین درک مطلب انگلیسی استفاده کند، باید داستانی را بخواند و سپس سوالات را به زبان مادری اش پاسخ دهد.

او همچنین می تواند ابتدا بعضی (یا همه) سوالات را بخواند ، سپس قبل از پاسخ به آنها داستان را برای رسیدن به جواب سوالها بخواند . برای افزایش سرعت خواندن انگلیسی ، زبان آموز می تواند خودش با ساعت مچی یا دیواری وقت بگیرد ، و سعی کند تا آنجا که ممکن است تند بخواند ، مشروط بر اینکه مطلب را بفهمد.

تمرینات دیگری نیز در پایان هر داستان در نظر گرفته شده که میتواند به نوشتن انگلیسی شما بسیار کمک کند.

خوب داستانها را با یک داستان کوتاه انگلیسی ساده شروع می کنیم.


Mr Jones had a few days' holiday , so he said , " I'm going to go to the mountains by train." He put on his best clothes, took a small bag, went to the station and got into the train. He had a beautiful hat, and he often put his head out of the window during the trip and looked at the mountains. But the wind pulled his hat off

Mr Jones quickly took his old bag and threw that out of the window too

THe other people in the carriage laughed. "Is your bag going to bring your beautiful hat back?" they asked

No, Mr Jones answered, but there's no name and no bag . Someone's going to find both of them near each other, and he's going to send me the bag and the hat



ترجمه داستان کوتاه

آقای جونز چند روز تعطیل در پیش داشت ، پس با خود گفت : با قطار به کوه می روم. او بهترین لباسهایش را پوشید، کیف کوچکی برداشت، به ایستگاه رفت و سوار قطار شد. او کلاه زیبایی به سر داشت و اغلب در طول سفر سرش را از پنجره بیرون می آورد و کوهها را تماشا می کرد تا این که باد کلاهش را برد.

آقای جونز به سرعت کیف کهنه اش را هم برداشت و از پنجره به بیرون پرت کرد.

بقیه مسافران داخل قطار به او خندیدند و از او پرسیدند : آیا کیفت می خواهد کلاه زیبایت را برگرداند ؟

آقای جونز جواب داد : نه، در کلاهم نام و نشانی ندارم ولی در کیفم دارم. هر کسی که هر دوی آنها را نزدیک هم پیدا کند، کیف و کلاه را برای من خواهد فرستاد



سوالات مربوط به این داستان کوتاه


A Which of these sentences are true (T) and which are false (F) ? Write T or F
Mr Jones had a day's holiday

Mr Jones went to the mountains by train

Mr Jones threw his hat out of the window

There was a name and address on the bag

The people in the carriage laughed at Mr Jones

Someone sent Mr Jones the hat and the bag

B Answer these questions

?Where did Mr Jones go for his holiday

?How did he go there

?What did he often do during the trip

?What did the wind do then

?What did Mr Jones do

?What did the other people in the carriage do then

?What did they say

?And what did Mr Jones answer

برای تمرین نوشتن انگلیسی ، تمرین B می تواند بسیار مفید باشد . با پاسخ به سوالات ، به زبان انگلیسی ، با نوشتن آن مقدار از داستان که زبان آموز به خاطر می آورد .


پاسخ تمرینات داستان کوتاه

الف ) کدامیک از این جملات درست (T) و کدامیک نادرست (F) هستند ؟

1. F

T .2

F .3

4. T

5. T

6. F


ب ) به این سوال ها پاسخ دهید.

1. Mr Jones wnet to the mountains for his holiday

2. He went there by train

3. He often put his head out of the window during the trip

4. Then the wind pulled Mr Jones' hat off

5. Mr Jones quickly took his old bag and threw that out of the window

6. Then the other people in the carriage laughed

Then said, Is your bag going to bring your beautiful hat back?

8. Mr Jones answered, but there's no name and adress in my hat, and there's name and adress on the bag. someone's going to find both of them near other each , and he's going to send me the bag and the hat

 

برخی موضوعات مشابه

بالا