- عضویت
- 2018/02/17
- ارسالی ها
- 1,092
- امتیاز واکنش
- 118,349
- امتیاز
- 1,176
پیشنویس سوم: آرایش و پیرایش
در این مرحله باید اطمینان پیدا کنید که هر واژه ی داستان وزن خود را دارد، نثر روانی دارید و از لحاظ املایی و دستوری نوشتهی بینقصی دارید.
شماره ی سه، شماره ی جادویی نیست. هر کدام از این پیش نویسها ممکن است بارها بازنویسی شوند. ممکن است یک صحنه ی خاص را پیش از این که چیزی بشود که مدنظر دارید بارها بازنویسی کنید. جایی خواندم که همینگوی فصل آخر وداع با اسلحه را ۱۱۹ بار بازنویسی کرد. (هرچند فکر نمیکنم که واقعا نشسته باشه تعداد پیشنویسهاش رو شمرده باشه!)
به هر حال، به یاد داشته باشید که هیچ داستانی، هرگز، کامل نمیشود. اما زمانی میرسد که فکر میکنید داستان کامل شده است و باید عرضهاش کنید. به صدای آن غول کوچکی که باز هم میگوید: «هنوز به اندازهی کافی خوب نیست. هنوز نقص داره. ممکنه یکی نقدش کنه. نذار کسی ببیندش. بیش تر روش کار کن» اعتنا نکنید. این همان ویراستار درونی جهنمی شماست که دوباره دشمنتان شده و می کوشد کار شما را عقیم بگذارد. نگذارید برنده شود.
اگر خودتان داستانتان را ننویسید، داستان نوشته نمیشود.
داستاننویسی کاری نیست که بتوانید برایش وکیل بگیرید! در فرایند آفرینش داستان، شما درک، تجربه و تخیل خود را وارد داستانتان میکنید. هر نوع ادبی که بنویسید، هر سوژهای، هیچ کس نمیتواند همان چیزی را بنویسد که شما مینویسید. و اگر شما آن را ننویسید، هرگز کسی نمیتواند از نوشته ی شما لـ*ـذت ببرد و یا در دیدگاه شما سهیم شود.
برخی از نویسندگان میگویند: «نمیخواهم بنویسم. میخواهم نوشته شوم.» واقعا چه قدر عالی میشد اگر لـ*ـذت و پاداش نوشته متعلق به ما بود بدون این که زحمت و کار سخت مال ما بود؟
متاسفانه تا مرحله ی اول را طی نکنیم، به مرحله ی بعدی نخواهیم رسید. هرگز نوشته نمیشوید مگر این که گوشهای پیدا کنید و بنشینید و بنویسید.
یکی از اشتباه های رایج علاقه مندان به نویسندگی این است که تکیه میدهند و منتظر الهام مینشینند! به خاطر داشته باشید که ُنه دهم نویسندگی عرق ریختن است. لری منکین، نویسنده و استاد نویسندگی میگوید مهم ترین نصیحتی که میتوانم به دانش جویانم بکنم این است که «بنشینید و بنویسید.» واقعیت این است که الهام ها زمانی به سراغتان میآید که فعالانه در حال نوشتن هستید. شما هم مثل بسیاری از نویسندگان خواهید فهمید که زمانی که غرق نوشتن هستید، ایدههای جدید و بدیع به سراغتان میآید.
پس همچنان که به پیش میرویم تا به عناصر اصلی داستان نگاهی بیاندازیم، سه اصل مهم نویسندگی را که ابتدا عنوان کردم به یاد داشت باشید:
۱. بنویسید.
۲. باز هم بنویسید.
۳. به نوشتن ادامه دهید.
در این مرحله باید اطمینان پیدا کنید که هر واژه ی داستان وزن خود را دارد، نثر روانی دارید و از لحاظ املایی و دستوری نوشتهی بینقصی دارید.
شماره ی سه، شماره ی جادویی نیست. هر کدام از این پیش نویسها ممکن است بارها بازنویسی شوند. ممکن است یک صحنه ی خاص را پیش از این که چیزی بشود که مدنظر دارید بارها بازنویسی کنید. جایی خواندم که همینگوی فصل آخر وداع با اسلحه را ۱۱۹ بار بازنویسی کرد. (هرچند فکر نمیکنم که واقعا نشسته باشه تعداد پیشنویسهاش رو شمرده باشه!)
به هر حال، به یاد داشته باشید که هیچ داستانی، هرگز، کامل نمیشود. اما زمانی میرسد که فکر میکنید داستان کامل شده است و باید عرضهاش کنید. به صدای آن غول کوچکی که باز هم میگوید: «هنوز به اندازهی کافی خوب نیست. هنوز نقص داره. ممکنه یکی نقدش کنه. نذار کسی ببیندش. بیش تر روش کار کن» اعتنا نکنید. این همان ویراستار درونی جهنمی شماست که دوباره دشمنتان شده و می کوشد کار شما را عقیم بگذارد. نگذارید برنده شود.
اگر خودتان داستانتان را ننویسید، داستان نوشته نمیشود.
داستاننویسی کاری نیست که بتوانید برایش وکیل بگیرید! در فرایند آفرینش داستان، شما درک، تجربه و تخیل خود را وارد داستانتان میکنید. هر نوع ادبی که بنویسید، هر سوژهای، هیچ کس نمیتواند همان چیزی را بنویسد که شما مینویسید. و اگر شما آن را ننویسید، هرگز کسی نمیتواند از نوشته ی شما لـ*ـذت ببرد و یا در دیدگاه شما سهیم شود.
برخی از نویسندگان میگویند: «نمیخواهم بنویسم. میخواهم نوشته شوم.» واقعا چه قدر عالی میشد اگر لـ*ـذت و پاداش نوشته متعلق به ما بود بدون این که زحمت و کار سخت مال ما بود؟
متاسفانه تا مرحله ی اول را طی نکنیم، به مرحله ی بعدی نخواهیم رسید. هرگز نوشته نمیشوید مگر این که گوشهای پیدا کنید و بنشینید و بنویسید.
یکی از اشتباه های رایج علاقه مندان به نویسندگی این است که تکیه میدهند و منتظر الهام مینشینند! به خاطر داشته باشید که ُنه دهم نویسندگی عرق ریختن است. لری منکین، نویسنده و استاد نویسندگی میگوید مهم ترین نصیحتی که میتوانم به دانش جویانم بکنم این است که «بنشینید و بنویسید.» واقعیت این است که الهام ها زمانی به سراغتان میآید که فعالانه در حال نوشتن هستید. شما هم مثل بسیاری از نویسندگان خواهید فهمید که زمانی که غرق نوشتن هستید، ایدههای جدید و بدیع به سراغتان میآید.
پس همچنان که به پیش میرویم تا به عناصر اصلی داستان نگاهی بیاندازیم، سه اصل مهم نویسندگی را که ابتدا عنوان کردم به یاد داشت باشید:
۱. بنویسید.
۲. باز هم بنویسید.
۳. به نوشتن ادامه دهید.
آخرین ویرایش: