اشعار اشعار کودکانه

  • شروع کننده موضوع _DENIZ._.SH_
  • بازدیدها 232
  • پاسخ ها 3
  • تاریخ شروع

_DENIZ._.SH_

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/12/12
ارسالی ها
1,295
امتیاز واکنش
4,424
امتیاز
506
سن
25
شعرهای دبستانی خاطره انگیز :

خوشا به حالت ای روستایی

چه شاد و خرم، چه باصفایی

در شهر ما نیست جز دود و ماشین

دلم گرفته از آن و از این

در شهر ما نیست جز داد و فریاد

خوشا به حالت که هستی آزاد

ای کاش من هم پرنده بودم

با شادمانی پر می‌گشودم

می‌رفتم از شهر به روستایی

آنجا که دارد آب و هوایی.


------------------------
2.jpg

صد دانه یاقوت

دسته به دسته

در پوششی نرم
یکجا نشسته
هر دانه ای هست
خوش رنگ و رخشان

قلب سفیدی
در سـ*ـینه آن

یاقوتها را
پیچیده با هم

در پوششی نرم

پروردگارم
هم ترش و شیرین
هم آبدار است

سرخ است و زیبا
نامش انار است
"مصطفا رحماندوست"
 
  • پیشنهادات
  • _DENIZ._.SH_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/12
    ارسالی ها
    1,295
    امتیاز واکنش
    4,424
    امتیاز
    506
    سن
    25
    شعر کودکانه دریا :
    با موج و با باد
    می آید از دور
    با داد و فریاد
    طوفانی و سرد
    خاکستری رنگ
    امروز با ما
    دارد سر جنگ
    دنبال دعواست ،
    با این هیاهو !
    بیچاره ماهی ،
    می ترسد از او

    شعر کودکانه زنبور طلایی :
    ای زنبور طلایی​
    نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره
    گل وا شده دوباره پاشو پاشو بهاره
    گل وا شده دوباره
    ای زنبور طلایی
    نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره
    عسل بساز دوباره پاشو پاشو بهاره
    عسل بساز دوباره

    شعر کودکانه نهنگ و دریا :
    دریاچه آبی رنگه
    توش ماهی و نهنگه
    ماهی رو موج می شینه
    نهنگ اونو می بینه
    می گـه نهنگ پرزور
    یه وقت نری راه دور
    شب که بشه، جای شام
    می خورمت هام و هام
    ماهیه از روموجا
    می پره توی دریا
    شناکنون می ره
    به یک جای دور
    جا می مونه
    نهنگ چاق و مغرور
     

    _DENIZ._.SH_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/12
    ارسالی ها
    1,295
    امتیاز واکنش
    4,424
    امتیاز
    506
    سن
    25
    آی حلزون شاخكی!
    كجا می ری یواشكی؟
    جلو میری یواش و ریزه،ریزه
    پوست تنت چه نرم و خیس و لیزه
    خالهای دونه دونه،دونه داری
    به روی پشت روی خود یه لونه داری
    ساكتی و خجالتی و تنها
    بمون توی باغچه خونه ما.

    شاعر : مهری ماهوتی



    شعر کودکانه پدربزرگ و مادر بزرگ :
    پدر بزرگ خوبم
    همیشه مهربونه
    وقتی كه پیشم باشه
    برام كتاب می خونه

    مادر بزرگ نازم
    خیلی برام عزیزه
    هرچی غذا می پزه
    خوشمزه و لذیذه

    وقتی با اونها باشم
    غصه و غم ندارم
    دنیا برام قشنگه
    هیچ چیزی كم ندارم.

    شاعر : جواد محقّق


    سپیده زد، سپیده
    وقت سحر رسیده
    خاموش شده ستاره
    صبح اومده دوباره

    ***
    خروس پر طلایی
    با پاهای حنایی

    قوقولی قوقو میخونه
    تو کوچه و تو خونه
    اذان میگن دوباره
    از مسجد و مناره
    ***
    بابام پامیشه از خواب
    میره لب حوض اب
    می شوید او دست و رو
    با اب میگیره وضو
    تمیز و پاکیزه باز
    میاد سر جا نماز
    ***
    من هم کنار بابا
    نماز می خوانم حالا
     

    _DENIZ._.SH_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/12
    ارسالی ها
    1,295
    امتیاز واکنش
    4,424
    امتیاز
    506
    سن
    25
    شعر کودکانه آفتاب مهتاب از محمود کیانوش :
    آفتاب، مهتاب، چه رنگه؟، چقدر هر دو قشنگه!
    یکی روشنی روز، یکی نور شب افروز
    یکی طلای زرده، یکی نقره سرده
    یکی پرتو خورشید، به روی خاک پاشید
    یکی از ماه زیبا، بتابد بر همه جا
    آفتاب، مهتاب، چه رنگه؟، چقدر هر دو قشنگه!

    آفتاب، مهتاب، چه رنگه؟، چقدر هر دو قشنگه!
    یکی روشنی روز، یکی نور شب افروز
    یکی طلای زرده، یکی نقره سرده
    یکی پرتو خورشید، به روی خاک پاشید
    یکی از ماه زیبا، بتابد بر همه جا
    آفتاب، مهتاب، چه رنگه؟، چقدر هر دو قشنگه!

    آفتاب، مهتاب، چه رنگه؟، چقدر هر دو قشنگه!
    یکی روشنی روز، یکی نور شب افروز
    یکی طلای زرده، یکی نقره سرده
    یکی پرتو خورشید، به روی خاک پاشید
    یکی از ماه زیبا، بتابد بر همه جا
    آفتاب، مهتاب، چه رنگه؟، چقدر هر دو قشنگه!

    محمود کیانوش
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا