اشعار مجموعه اشعار کودکانه | ناصر کشاورز

  • شروع کننده موضوع *~SAEEDEH~*
  • بازدیدها 379
  • پاسخ ها 18
  • تاریخ شروع

*~SAEEDEH~*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/11/16
ارسالی ها
4,075
امتیاز واکنش
70,793
امتیاز
1,076
سن
21
پتوی برفی

چه کنم چه کار کنم؟
برف‏های سفید و نرم
مثل یک پتوی گرم
افتاده رو باغچه‏ مون
باغچه الان لالاکرده ، زیر اون
چه کنم چه کار کنم؟
فکر بازی اومده توی سرم
روی برف‏ها بپرم یا نپرم؟!
پتوی برفی ی وقت پاره میشه
باغچه‏ سردش میشه بیچاره میشه
 
  • پیشنهادات
  • *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    هسته

    چه کنم چه کار کنم؟
    یه دونه هسته‏ دارم
    خونه ‏ای کوچیک و دربسته دارم
    صاحب ِخونه یه مغز بادومه
    نمی‏دونم که آقاست یا خانومه!
    چه کنم چه کار کنم؟
    هسته که در نداره زنگ بزنم
    چه جوری بگم بیا بیرون منم!
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    بارون شر و شر

    چه کنم چه کار کنم؟
    شُر و شُر بارون میاد
    داره رودخونه از آسمون میاد
    نکنه کوچه‏ ی ما دریا بشه
    سر و کله‏ ی نهنگ پیدا بشه
    چه کنم چه کار کنم؟
    بهتره چترمو قایق بکنم
    فرار کنم
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    جوراب پیف پیفی

    چه کنم؟ چه کار کنم؟
    جورابم لک لکی و کثیف شده
    پر بوی پیف شده
    پای من جورابم و در می آره
    جوراب پیف پیفی رو دوست نداره
    چه کنم؟ چه کار کنم؟
    بهتره جورابم و حموم کنم
    پیف پیفاش و بشورم تموم کنم
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    پیرهن سفید

    چه کنم چه کار کنم؟
    پیرهن سفیدمو امروز بابام
    با ماشین لباسشویی شسته برام
    حالا صورتی شده پیرهن من
    کوچیک هم شده نمی ره تن من
    بابا جون چه گند خوشگلی زده
    داره گریه م می گیره خیلی بده
    چه کنم چه کار کنم؟
    بهتره هیچی نگم گریه بسه
    مامانم شب به حسابش می رسه
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    خوابم میاد

    چه کنم؟ چه کار کنم؟
    خوابم میاد
    داره چشمام هم میاد
    هی دارم وول می‏خورم تو تخت‏خواب
    یکی داره تو گوشم می‏گـه نخواب!
    می ‏شنوم از توی کله م صداشو
    یه کار مهم داری پاشو پاشو
    چه کنم؟ چه کار کنم؟
    پا می‏شم به حرف اون گوش می‏ کنم
    برق دستشویی رو خاموش می‏ کنم
     

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    ستاره کوچولو

    یکی بود یکی نبود
    زیر گنبد کبود
    یه ستاره کوچولو تو آسمون
    یه شب از توی خونه‏ ش اومد بیرون
    رفت و رفت اون دور دورا
    پایین و نگاه می‏ کرد از اون بالا
    ستاره درست بالای دریا بود
    آسمون تو آب دریا پیدا بود
    دید یکی شکل خودش اون پایینه
    نمی ‏فهمید که خودش رو می بینه
    ستاره از آسمون پایین پرید
    توی آب افتاد و ماهیا رو دید
    ماهیا یادش دادن شنا کنه
    پراشو چه جور ببنده وا کنه
    ستاره، ستاره‏ ی دریایی شد تو دریا موند
    تا دم صبح اون‏جا موند
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    مثل بهار، بهار شدند

    بهار خانم از آسمون
    از رو پل رنگین کمون

    با دامنی چین بالا چین
    اومد پایین
    سبزه و گل رو دامنش
    شکوفه روی پیرهنش
    پرستو روی شونه‏ هاش
    قدم زنون، بارون به دست، یواش یواش

    وقتی به شهر ما رسید
    کنار جاده‏ های شهر چیزایی دید
    که شکل شون قشنگ نبود
    شبیه خاک و سنگ نبود
    پوستای سیب و پرتقال
    چوب بلال
    کاغذهای پاره پوره
    خرت و خوره
    بهار خانوم اخم‏ هاشو توی هم کشید
    گفت نمی‏آم
    شهر نمی‏خوام

    آدما وقتی شنیدند
    یک‏دفعه از جا پریدند
    آب پاشیدند
    جارو و پارو کشیدند
    صدا زدند بهار بهار
    بیا ما رو تنها نذار

    بهار خانوم اخماشو وا کرد و اومد
    تو کوچه‏ ها یه دوری زد
    دیوارها خط خطی بودن سرتا پاشون
    پنجره‏ ها لک لکی بود شیشه‏ ها و پرده هاشون
    بهار خانوم گفت نمی‏آم
    این کوچه‏ ها رو نمی‏خوام

    آدما غصه‏ دار شدند
    دوباره دست به کار شدند
    هر کی می ‏دونست کارشو
    می‏ شست در و دیوارشو
    شیشه‏ ها و پرده‏ ها رو
    پله‏ ها و نرده‏ ها رو
    صدا زدند بهار بهار
    بیا ما رو تنها نذار

    بهار خانوم اخماشو وا کرد و اومد
    تو خونه‏ ها یه دوری زد
    دلش گرفت گفت دوباره
    این‏جا چرا خنده و شادی نداره
    صدایی از ساز نمی‏آد
    از دهن هیچ‏ کسی آواز نمی‏آد

    اخم هاتونو وا بکنین
    تا منو پیدا بکنین
    به هم لباس نو بدین
    عیدی بدین کادو بدین
    شادی کنین از دل و جون
    تا من بشم مهمون تون

    آدما هورا کشیدن
    با شادی از جا پریدن
    لباس‏های نو پوشیدند
    دست می‏زدند می‏ خندیدند
    سفره‏ ی هفت‏ سین می‏ چیدند
    ماهی گُلی
    گلدون لاله سنبلی
    تو سفره، اون بالا بالاها
    آینه و قرآن خدا
    گفتند بهار حالا بیا
    بهار اومد با بارون
    با مهمون فراوون
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    شیر شیر شیرینی

    شیر شیر شیرینی
    رفت توی فِر با سینی
    با آتیشا داغ شد
    قد کشید و چاق شد
    از پشت شیشه ی فر
    نگاه م می کرد بِر و بِر
    صدا می زد با بوهاش
    آهای مواظبم باش!
    باید درم بیاری
    رو میزتون بذاری
    دیر بکنی می سوزم
    سیاه می شه بلوزم
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    *~SAEEDEH~*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/16
    ارسالی ها
    4,075
    امتیاز واکنش
    70,793
    امتیاز
    1,076
    سن
    21
    زیر دریا

    زیردریا آن تَهِ آب
    پیش ماهی های رنگی
    یک فرشته گیر کرده
    لای مرجان های رنگی

    گریه دارد می کند او
    شور دارد اشک هایش
    درد دارد بالش اما
    در نمی آید صدایش

    ای فرشته نازنینم
    صبر کن !دردت به جانم
    من نجاتت می دهم زود
    چون نهنگی مهربانم
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    برخی موضوعات مشابه

    بالا