تاپیک‌های دنباله‌دار بزرگ ترین شیطنت دوران بچگیت؟؟؟

[Winterlady]

من فقط میفتادم بجون لوازم ارایش مامانم! وگرنه من همیشه اروم و بی حاشیه بودم

 

[Sogol_tisratil]

همه ی موارد + شکستن تختم که خیر سرم با دوستم داشتیم الکی وسایلمو جابه جا میکردیم :/ +شکستن آیینه ی یکی از دوستام.+مزاحم تلفنی 118 با پسرداییم + تجربه ی یک بار از مدرسه فرار کردن +وقتی میریفتیم از طرف مدرسه مسجد زنگ خونه هارو میزدیم فرار میکردیم + یه بار داشتم میومدم توی راه پله ی ساختمون،من عادت دارم همیشه در رو با پا باز کنم برای همین وقتی پامو به در زدم،پایین در شیشه بود و شیش شکست :/ ضربه ی ارومی زدما ولی نمیدونم چرا اینطوری شد:/ +.............
متاسفانه یا خوشبختانه هنوز ادم نشدم و از این کارا میکنم

 

[Eyna.sh]

هيچكدوم :| فقط روي تمام برگه هاي اداري بابام نقاشي مي كشيدم

 

[کریستینا]

اووووم..نمیدونم...یادم نمیاد....من از بچگی وقتی مثلا خورکی ام تموم میشد یا اخراش بود به خواهرم که خیلی اروم میخورد میگفتم میای بریزیم رو هم باهم بخوریم....خخخخ اونم که بچه زود قبول میکرد....خخخخ البته اگه بشه اسمش رو شیطنت گذاشت.

 

[Hamoos.V]

خخ هرکاری بگی کردم از شکستن صندلی تا عوض کردن جای نمک و شکر

 

[هنگامه ندیم کار]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

طفلی ددی جانت:aiwan_light_cray:

 

[Eyna.sh]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

از بـــس من مظلوووم بودم

 

[هنگامه ندیم کار]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Boredsmileyخودتو قاطی مظلوم ها نکن بیچاره ها رو عذاب میدی نسل مظمومان کم میشه

 

[هنگامه ندیم کار]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

خوبه 2 طبقه بود جای شکرش باقیه جنایتکار:aiwan_light_big_boss:

 

[Marya 1381]

1