سلام من آخرین باری که این اتفاق واسم افتادهرچی تو خواب بلد میشدم و راه میرفتم کسی نمیفهمیده حتی تو اتاق تنها هم نبودم هرچی تو خواب داد میزدم کسی صدامو نمیشنید خیلی وحشناک و طولانی بود وقتی تونستم به هرزوری شده خودمو ازخواب بیدار کنم تا رب ساعت باصدای بلند گریه میکردم خیلی وحشتناک بود هم داشتم خفه میشدم هم نمیمردم لحظه های اخر یادم زیر اب دریا بودم یه جای عجیبی بود ولی ماهی و اینا نداشت فقط اب بودو چهره یکی ازاشناها به جن تبدیل شده بودو هی پیرتر میشد و بینیش بلند تر میشد
یک دفعه اره
یه آدم شنل پوش با چهره سیاه جلوم ایستاده بود
اولش فکر می کردم ملک الموت اومده سراغم اما بعد از چند دقیقه این حالت تموم شد
در اون لحظه نمی تونستم حرف بزنم بدنم فلج شده بود...
یک بار دیگه هم یه حالت عجیبی بهم دست داده بود
نمیدونم بختک بود یا نه هم بهش شباهت داشت هم نه،خلاصه تا نصف روز حالم به شدت خراب بود