مطالب طنز داستان خلقت زن :)

  • شروع کننده موضوع Roh Khabis
  • بازدیدها 186
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Roh Khabis

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/01/01
ارسالی ها
102
امتیاز واکنش
58
امتیاز
116
:icon_lol:
از هنگامی ک خداوند مشغول خلق زن بود شیش روز میگذشت.
فرشته ای ظاهر شد و گفت: چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟
خداوند پاسخ داد: دستور کار اورا دیده ای؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، ک همگی قابل جایگزینی باشند،
باید بتواند با خوردن غذای شب مانده کار کند.
دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جای دهد،
بـ..وسـ..ـه ای داشته باشد ک بتواند همه دردهارا، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته را درمان کند.
او میتواند هنگام بیماری خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند.
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد و گفت: اما پروردگارا او را خیلی نرم آفریدی.
خداوند : بله نرم است
اما او را سخت هم آفریده ام تصورش را هم نمیتوانی بکنی ک او تا چه حد میتواند تحمل کند و زحمت بکشد.
آنگاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد و گفت اشک برای چیست؟
خداوند گفت: اشک وسیله ایست برای ابراز شادی، اندوه، درد، ناامیدی،
فرشته متاثر شد و گفت: زن ها قدرتی دارند ک مردان را متحیر میکنند.
خداوند گفت: این مخلوق عظیم فقط یک عیب بزرگ دارد
فرشته گفت: چه عیبی؟
.
.
.
.
.
.
.
.

خداوند فرمود : پارک دوبل بلد نیست
:icon_lol::icon_18::icon_biggrin::icon_7:
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
175
پاسخ ها
0
بازدیدها
108
پاسخ ها
0
بازدیدها
233
پاسخ ها
0
بازدیدها
112
پاسخ ها
1
بازدیدها
124
پاسخ ها
0
بازدیدها
191
پاسخ ها
15
بازدیدها
489
پاسخ ها
0
بازدیدها
150
بالا