دانستنی ها سفرنامه های گردشگری

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
نمایی از فرودگاه بزرگ و مدرن بین‌المللی چاتراپاتی شیواجی در بمبئی.
در پرواز شبانه از بمبئی به گوآ هواپیمایی ایر ایندیا به مهربانی دفعه پیش نبود و به جای شام یک پذیرایی خیلی مختصر (در حد عصرانه) کرد. اینقدر خسته بودیم که خوابمان بود و نفهمیدیم که چقدر در راه بودیم (زیر یک ساعت). گوآ از آسمان در شب چیزی نشان‌مان نمی‌داد. برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، گوآ نه شهر است، نه روستا، بلکه کل آن ایالت را گوآ می‌گویند. وجه تمایز آن با بقیه هند آن است که بسیار زودتر از بقیه این سرزمین، به زیر استعمار اروپایی‌ها رفته (سده ۱۶) است. یعنی در زمانی که امپراتوران مغولان کبیر (بابُر تا شاه‌جهان) قدرتمندترین دولت تاریخ هند را سامان بخشیده بودند و هیچ خبری از نفوذ انگلیس نبود، گوآ در اختیار پرتقالی‌ها بود و پس از حضور کمپانی هند شرقی بریتانیا و سپس سقوط پادشاهی هند و الحاق کامل هند به بریتانیا، همچنان گوآ در دست پرتقال بود و پس از استقلال هند در ۱۹۴۷ از بریتانیا نیز گوآ پرتقالی باقی ماند تا سال ۱۹۶۱ که هند در عملیاتی نظامی گوآ را از دست پرتقالی‌ها آزاد کرد. مرکز گوآ شهر کوچکی به نام پاناجی یا پانجیم است که از سده ۱۹ پرتقالی‌ها مرکزیت خود را در آنجا قرار داده بودند و این شهر تا امروز پایتخت ایالت گوآ مانده است و تنها بخشی از گوآ است که حالت شهری دارد. پیش از آن پایتخت‌ پرتقالی‌ها در ولها گوآ یا گوای قدیم بود که امروزه چندین کلیسا و خرابه‌هایی از دیگر بناها و خانه‌های پرتقالی‌ها در آنجا قرار دارد و می‌توان با یک تور به مبلغ ۱۳۰۰ – ۱۵۰۰ روپیه گشتی یک روزه در آنجا زد. در خود پانجیم امروز چیز زیادی برای دیدن جز یک موزه وجود ندارد.

فروگاه گوآ در بخش جنوبی این ایالت در شبه‌جزیره واسکودوگاما (کاشف پرتقالی) جای دارد. پانجیم و گوای قدیم در شبه‌جزیره شمالی‌تر قرار گرفته‌اند و بخش اصلی توریستی گوآ یعنی کانگالوت و باگا در شبه‌جزیره‌ی دیگری در شمال پانجیم. و این یعنی فرودگاه گوآ که چیزی در حد و اندازه‌های فرودگاه امام تهران است، همچون فرودگاه ما، به مرکز شهر دور است. ساعت ۱۰ شب از چهارمین فرودگاهی که در یک روز دیده بودیم، خارج شدیم و با نگاهی به تعرفه تاکسی‌ها متوجه شدیم که برای رسیدن به هتل خود در قلب توریستی گوآ یعنی دهکده باگا، باید ۱۲۰۰ روپیه خرج کنیم. منتها چون باورمان نمی‌شد که واقعا این مسیر اینقدر طولانی باشد، بهتر دیدیم که بر خلاف بمبئی اینبار خودمان از فرودگاه خارج شویم و ماشین‌های خارج از فردوگاه را کرایه کنیم. ولی در بیرون فرودگاه هم هر سواری که جلوی پای ما ایستاد همان ۱۲۰۰ روپیه و گاه رقم بیشتری را پیشنهاد می‌کرد تا اینکه یک نفر پیدا شد که راضی شد با ۸۰۰ روپیه ما را به باگا ببرد. مسیر ۴۵ دقیقه‌ای تا باگا و جاده تنگ و تاریک روستایی گوآ باعث شد تا بفهمیم که همان رقم ۱۲۰۰ روپیه هم چندان پربیراه نبوده است.

هتل ما، فیِستا بیچ ریزورت در خیابان تیتوس یعنی شلوغ‌ترین و به اصطلاح زنده‌ترین جای گوآ قرار داشت و هم فاصله‌اش با دریا بسیار کم بود (۱۰۰ متر) و هم هرآنچه در مناطقی چون گوآ جذابیت دارد دور تا دور این هتل قرار داشت. در خود سایت هتل هم تاکید شده که از پذیرش کودک معذورند. چراکه یک کودک نخواهد توانست در چنین منطقه‌ای آسایش داشته باشد. کارکنان هتل تبتی بودند و مدیریت آن هم به نظر اروپایی می‌رسید. هتل بسیار کوچک ولی بسیار شیک و مجلل بود و عبارت بود از یک کافه زیبا و یک مسیر نسبتا دراز در کنار استخر و فضای سبز تا برسد به کلبه‌ها. گمان می‌کنم شمار کارکنان هتل از شمار اتاق‌ها بیشتر بود! و نمی‌توانم بفهمم که چطور با قیمت نه چندان گرانی که داشت، به سوددهی می‌رسید. زیبایی شب‌ها هتل چنان بود که هر روز عصر دور تا دور استخر صندلی می‌چیدند تا بسیاری از دیگر نقاط برای صرف شام به آنجا بیایند و البته قیمت‌ غذا در این هتل برخلاف قیمت اتاق‌ها بالا بود. پس از سفارش یک پیتزا به قیمت ۶۰۰ روپیه تلاش کردیم بخوابیم (که در خیابان تیتوس باگا خوابیدن با آن هم سر و صدا و شور و هیجان کار دشواری است) تا این روز پرچالش هم به پایان برسد.
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    چالش‌های گوا
    در روز نهم سفر با چالش دیگری روبرو شدیم تا مبادا گوآ هم بی‌چالش بماند. پس از صرف صبحانه، مدیریت هتل از من خواست که به دفتر هتل بروم (این هتل پذیرش و لابی به آن شکل ندارد بلکه فقط یک دفتر کوچک دارد). و در آنجا پرسید که چطور هزینه را پرداخت می‌کنیم؟ از آنجا که من این هتل را خودم از سایت بوکینگ گرفته بودم (هتل‌های دیگر را با کمک یکی از آژانس‌ها پرداخت کرده بودم) هزینه آنرا پرداخت نکرده بودم، بلکه به اندازه هزینه آن (۱۹۰ دلار) کارت اعتباری مسترکارت گرفته بودم تا بتوانم آنرا پرداخت کنم. ولی برخلاف تصور من، امکان پرداخت آنلاین هزینه هتل وجود نداشت و از من خواسته شد تا کارت بکشم! وقتی برای آنها توضیح دادم که من کارت فیزیکی ندارم و اصولا در ایران هیچ‌کس کارت فیزیکی ندارد و کارت من مجازی است، چیزی سر درنیاوردند و از من خواستند که نقدی پرداخت کنم. درحالیکه اگر نقدی پرداخت می کردیم آنوقت دیگر پولی برایمان نمی‌ماند و آنوقت برای چند روز در گوآ ماندن باید به دنبال ترانسفر پول از ایران می‌گشتیم. تا ظهر آن روز من از طریق دوستان در اینترنت به دنبال راه‌حلی برای این معضل گشتم تا نهایتا به این نتیجه رسیدیم که از ایران به حساب پی‌پال هتل پول واریز شود که این اتفاق تا شب افتاد. نکته مهم دیگر این است که اگرچه در سایت‌های بین‌المللی رزرو هتل، قیمت به دلار محاسبه می‌شود ولی دستکم در هند (جای دیگر را نمی‌دانم) نهایتا هنگام تسویه حساب، از شما پول ملی (روپیه) یا معادل آن به دلار طلب می‌کنند. آنچه من رزرو کرده بودم ۱۹۰ دلار بود ولی آنچه هتل از من می‌خواست ۲۰۰ دلار بود (به این بهانه که دلار افت کرده و کمیسیون صرافی هم باید پرداخت شود!) که با چانه‌زنی از خیر ماجرای افت دلار گذشتند و به ۱۹۴ دلار رضایت دادند. پس اگر به این شکل هتل رزرو می‌کنید همان بهتر که به همان اندازه که در سایت به پول ملی آن کشور محاسبه شده، شما همان پول ملی را بدهید و نه دلار. من این‌کار را در هتل بعدی (ریورساید ریجنسی) که دو روز بعد گرفتیم کردیم و به جای اینکه دلار بدهیم (۹۵ دلار)، روپیه دادیم و دلار را در بازار تعویض کردیم.

    از این به بعد سفر را من بسیار خلاصه می‌کنم. بیشتر زمان ما در گوآ به استراحت گذشت و البته اگر در منطقه باگا یا کالانگوت باشید می‌توانید از بازارهای خیابانی هم دیدن کنید. ولی اگر در جاهای خلوت‌ و دنج و دور از مرکزی چون مورجیم یا آنجونا یا آرپورا باشید، باید پول فراوانی برای تاکسی خرج کنید چون بدبختانه در گوآ توک‌توک وجود ندارد و تاکسی‌ها کاملا شکم‌سیر‌ بوده و اصلا اهل چانه‌زنی و پایین آوردن قیمت نیستند. برای یک سفر کوتاه از باگا تا آرپورا (شنبه‌بازار) باید ۳۰۰ روپیه خرج کنید. شنبه‌بازار یکی از رخدادهای خوب گوا است که از بدحادثه خورد به جشن هولی در گوا که با یک هفته تاخیر نسبت به شمال هند برگزار می‌شود و تعطیل شد. در شنبه‌بازار گوآ هم می‌توان خرید کرد و هم از اجراهای زنده موسیقی لـ*ـذت برد. هولی در گوآ از جذابیت کمتری برخوردار بود. مردان هندی‌ دستجاتی مانند دستجات محرم ما برپا می‌کنند و خیابانها را در می‌نوردند. گمان می‌کنم هولی در هند در سال‌های اخیر با «ناسیونالیسم هندو» گره خورده چون هم هندی‌ها با پرچم هند خارج می‌شوند (شعارها را طبیعتا نفهمیدیم) و هم مسلمانان هند نسبت این مراسم با اکراه برخورد می‌کردند. از دیگر نکات مهم در گوآ، وجود کلیساها و قدم‌گاه‌های مسیحی است. در جاده کالانگوت – باگا – آرپورا که ما بارها پیاده آن‌را طی کردیم هر ۱۰۰ متر یک مکان مذهبی مسیحی متروکه مشاهده می‌شود. البته توجه شود که مسیحیان پرتقالی گوآ تقریبا همه پس از اشغال نظامی گوآ به دست هند در سال ۱۹۶۱ آنرا ترک کرده‌اند. در آن‌زمان ۳۶ درصد ساکنان گوآ مسیحی پرتقالی بودند ولی اکنون مسیحیان گوآ منحصرند به روس‌هایی که به صورت فصلی (زمستان) در گوآ اقامت می‌کنند. حتی روزنامه روسی هم در گوآ منتشر می‌شود. پدر توریسم گوآ یک آفریقایی به نام تیتو هنری دسوزا است که اکنون نام دو خیابان در باگا به او اختصاص داده شده و مجسمه‌ای از او در انتهای خیابان تیتو در کنار ساحل نصب است. او در دهه ۱۹۷۰ در باگا رستورانی تاسیس کرد که به یک باشگاه تفریحی مهم تبدیل شد و از دهه ۱۹۸۰ گردشگران را به سوی گوآ و باگا کشاند.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    در مورد گوآ باید گفت که البته به مراتب آرام‌تر، تمیزتر و مرتب‌تر از بقیه هند است ولی اینکه تصور کنید گوا، هند نیست و متفاوت است، تصور اشتباهی است. حتی همان سنت آزاردهنده هندی یعنی بوق زدن بی‌جهت در گوآ هم دیده می‌شود و ۷۰-۸۰ درصد توریست‌های گوآ هم خود هندی‌ها (اکثرا مردان مجرد) هستند که از جای‌جای هند با ماشین و موتور به آنجا می‌آیند. منظره پسران مجرد هندی که سوار بر موتور این سو به آن سو می‌روند منظره‌ای طبیعی در گوا است. هرچند ما شخصا پدیده مزاحمت را در گوا ندیدیم. ولی به‌هرحال نمی‌توان فضای آنرا با تایلند مقایسه کرد. مگر آنکه شما یک ساحل بسیار دنج و یک هتل دور از مرکز انتخاب کنید. ما در دو شب آخر در گوآ به یک هتل در آرپورا در کنار یک رودخانه رفتیم که فضای آرام‌تر و بهتر داشت. در مورد تفریحات آبی در گوآ هم باید گفت که تا جایی که ما دیدیم این تفریحات چندان متنوع نبود و عبارت بود از جت‌اسکی که ما با پرداخت نفری ۸۰۰ روپیه به انجام آن اقدام کردیم و در جاهای دیگر گوآ با ۵۰۰ روپیه هم قابل انجام است. پاراسیلینگ هم بود که پس از آن‌که فهمیدیم طول مدتی که هرکس در آسمان قرار می گیرد نهایتا ۲ دقیقه است، از آن صرف نظر کردیم. قایق‌های معمولی و بناناسواری هم بود. تبلیغ اسنورکلینگ هم در جای‌جای گوا هست. حالا اینکه آب‌های گوآ چقدر شفاف باشد را نمی‌دانم. چون اسنورکلینگ در آب غیرشفاف اصلا ارزش ندارد. در مورد ماساژ هم تردید نکنید که خرج بیشتر و کیفیت پایین‌تری را نسبت به تایلند به دست خواهید آورد. مگر ماساژ ماهی (فیش‌اسپا).

    03b7f658-b53e-4053-aba0-3edc4eb15a9d.jpg


    رودخانه‌ای حدفاصل باگا و آرپورا که هتل ریورساید در کنار آن قرار گرفته است.
    f24a6dd1-c6e5-4e17-a934-78897874e41e.jpg


    نمایی از یکی از در گوآ که یک زیارتکده مسیحی هم در آن قرار گرفته است.
    روز آخر و نوروز
    در واپسین روز سفر یعنی روز ۱۳ که مصادف با سال تحویل نوروزی هم بود، هتل را چک‌آوت کرده و در کافه‌ای در کنار رودخانه سال را تحویل کردیم و سپس در عصر این روز با تاکسی به کرایه ۱۲۰۰ روپیه به فرودگاه آمدیم. پرواز ما ساعت ۴ صبح روز بعد بود ولی ما چون نمی‌خواستیم بی‌خودی یک شب دیگر هتل بگیریم ساعت ۷:۳۰ به فرودگاه رفتیم به خیال اینکه در فرودگاه می‌مانیم ولی مامور امنیتی فرودگاه ما را به دلیل اینکه خیلی تا ساعت پرواز مانده اصلا به ترمینال راه نداد! و مجبور شدیم تا ساعت ۱۰:۳۰ شب در بیرون فرودگاه بمانیم و سپس وارد شویم. فرودگاه گوا هم هیچ جاذبه‌ای ندارد و ما به مطالعه و چرت‌زدن پرداختیم تا ساعت ۲ که کانتر باز شد و ساعت ۴ هم سوار هواپیما شدیم و با هند خداحافظی کردیم. ساعت ۷ صبح به فرودگاه بسیار شلوغ شارجه رسیدیم و چون هواپیمایی ایرعربیا هیچ پذیرایی نکرده بود، در فرودگاه یک صبحانه و پس از ۴ ساعت ناهار خوردیم و به مطالعه و چرت‌زدن روی صندلی‌های این فرودگاه پرداختیم. ساعت ۱۱ به سوی گیت پرواز حرکت کردیم و ساعت ۱۲ سوار هواپیما شده به سوی میهن عزیز برگشتیم و ساعت ۲ بعد از ظهر روز چهاردهم سفر که مصادف با یکم فروردین ۱۳۹۶ بود به فرودگاه دنج و خلوت امام رسیدیم و سپس تهران خوش‌آب و هوا و خلوت در نوروز را درک کردیم که پس از دو هفته حضور در هند، واقعا به دل می‌نشست. بدین ترتیب سفر ماجراجویانه ما به هند با انبوهی از خاطرات شیرین و تجربیات به پایان رسید. اگرچه در این سفر هند تصاویر کلیشه شده از هند چه صحنه‌های بالیوودی و چه صحنه‌های سنتی چون رقـ*ـص مار کبرا و مرتاض‌ها و نجـ*ـس‌ها و مرده‌سوزی را ندیدیم ولی به‌هرحال سفری بسیار پردستاورد بود و البته برای دستاوردهای بیشتر در این شبه‌قاره ۱.۳ میلیاردی باید خیلی بیشتر از این‌ها وقت گذاشت و از کشمیر تا تامیل نادو، از پنجاب تا الله‌آباد و خواجوراهو و از گجرات تا کلکته را درنوردید. به امید آن‌روز.

    در پایان فهرست واژگان فارسی در زبان هندی را می‌آورم. بیشتر این واژگان از فارسی وام گرفته شده‌اند و برخی از آنها به دلیل ریشه‌ مشترک زبانهای فارسی و هندی هر دو دیده می‌شوند. مجالی برای اشاره به انبوه واژگان عربی مشترک در فارسی و هندی نیست.

    زندگی – زندگانی - مـسـ*ـتی – خواب – تماشا (=چشم‌انداز) – بندرگاه – یار – قلندر – آفرین – آدمی - جان – دل – دستخط (=امضا)- سـ*ـینه - آئینه- آرمان- آسان- آواز (=صدا)- آزادی- انگور- بازار- بادام - برف (= یخ)- بهار- تاج – تازه- تلاش (جستجو) - ترازو- جادو- بچه – چشمه – چهره – چوب- خمیر- خوش دل- خونخوار- دشمن - دامدار- درد- درستی- دربان – دیوانه (عاشق) - درگاه – دلبر- روزگار- زبردست- رنگ – ساده – شاباش- شادی (=عروسی)- شاگرد- شمشیر- شیشه (=قلیان)- شتاب- کارخانه- کاغذ- کارکرت (کارگر)- گلشن- گنج- گمشده- مرد - مردانگی- نادان (=بی‌تجربه، نابالغ)- نوکر- نیزه- مهمانخانه – ریگستان – ته‌خانه (زیرزمین) – وصیت‌نامه – نان‌بایی (نانوایی) – تیز - چالاک (=راننده) - باغچه- ناشتا (صبحانه). اعداد یک – دو – پنج- بیست - صد – هزار. حیوانات مانند ببر- پیل- کبک – کبوتر.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    • سفرنامه‌ قشم و هنگام، سرزمین افسانه ای خلیج فارس
    • راهنمای سفر به هند
    • حقایقی جالب در مورد هند
    • سفر ۱۰ روزه به هند (دهلی، آگرا، جیپور)
    سه روز از سفر را در قسمت قبل خواندید، از روز چهارم چالش‌های سفر بیشتر می‌شود شما را به خواندن ادامه سفرنامه بهرام روشن ضمیر دعوت می‌کنیم.

    خروج از دهلی و پیش به سوی آگرا
    روز چهارم سفر ساعت ۱:۳۰ بعد از ظهر بلیت داشتیم. پس صبح به بازار معروف پالیکا در کونات رفتیم که مملو بود از اجناس بنجل. اگر احیانا به آنجا یا هر بازار دیگری در هند رفتید، چانه‌زنی را فراموش نکنید. آنان به محض اینکه شما را خارجی می‌یابند قیمتی ۵ تا ۱۰ برابر بیشتر پیشنهاد می‌کنند. شاید باورتان نشود ولی گاه می‌توانید یک صفر از جلوی قیمت آنان برداشته و سپس چانه بزنید! در کل برای خرید بازار ساروزینی (Sarojini) را پیشنهاد کردند که به دلیل دوری از مرکز شهر فرصتی برای رفتن به آن نداشتیم و اگر فرصت هم می‌داشتیم ترجیح می‌دادیم به دیدن معبد نیلوفر (لوتوس)، منار قطب و دیگر بناهای تاریخی برویم. با عجله توک‌توکی به کرایه ۱۰۰ روپیه گرفتیم و به هتل برگشتیم و چون پیشتر چک‌آوت کرده بودیم، وسایل را تحویل گرفته با یک توک‌توک دیگر به ایستگاه راه‌آهن که بسیار نزدیک ما بود رفتیم. تقریبا همه ما وصف قطارهای هند را شنیده‌ایم و قطارهای هند شهرت جهانی دارند. هند به دلیل شبکه سراسری کامل راه آهن‌اش از زمان انگلیسی‌ها معروف است و نقش راه آهن در اقتصاد و فرهنگ هند، اصلا قابل مقایسه با نقش راه آهن در ایران یا دیگر کشورها نیست! و البته شهرت دیگرش از این روست که گاهی مسافران روی سقف قطار هم سوار شده و گاه از پشت یا کنار واگن‌ آن آویزان می‌شوند! البته چنین منظره‌ای را در دهلی ندیدیم. ولی متوجه شدیم که بیشتر قطارهای هند در و پیکری ندارند و هیچ ماموری هم هنگام ورود به قطار بلیت را چک نمی‌کند. یعنی عملا ورود به قطار بدون بلیت و به صورت رایگان هم ممکن است. حتی گاهی مسافران به درون قطاری که درحال حرکت بود می‌پریدند. ولی ما انتظار داشتیم که قطاری که در ایستگاه پس از ۷ ساعت معطلی به توریست‌ها می‌فروختند از کلاس بالاتری برخوردار باشد که این امید به یاس تبدیل شد و قطار ما هم اگر نگوییم بدتر از بقیه بود، بهتر نبود. با هزار بدبختی درست به سبک مترو منتها با آن‌همه بار و کوله و چمدان وارد قطارهای یادگار جنگ جهانی دوم شدیم (که صحنه‌های فیلم فهرست شیندلر که یهودیان را برای کشتار به اردوگاه مرگ لهستان می‌فرستادند را به یاد آورد). کوپه‌های آن در و پیکری نداشت و راه‌روی میان کوپه‌ها بیش از نیم متر عرض نداشت و مسافران اصلا رعایت نمی‌کردند که از یک جهت و یک طرف بروند! هر طوری بود خود را به کوپه مورد نظر رساندیم و با کمال تعجب دیدیم که کوپه پر است و ۶ نفر هندی دوست‌داشتنی خیلی راحت نشسته‌اند. ولی خوشبختانه پس از نشان دادن بلیت دو نفر از آنها جای خودشان را به ما دادند. و البته به همان اندازه کسانی که صندلی داشتند، مسافران دیگری بودند که در بخشهای مختلف، در قسمت بارها و یا روی زمین جاخوش کرده بودند. جالب بود که در میانه راه رئیس قطار هم آمد و بلیت‌ها را هم چک کرد ولی اصلا کسانی که صندلی نداشتند را نگاه نمی‌کرد! محیط هراسناک، هوای خفه و بوی نامطبوع داخل قطار پس از چندی عادی شد و کار به جایی رسید که بیشتر مسیر را در حال گپ و گفت با هندی‌های هم‌کوپه و نشان دادن عکس‌های قدیمی و گرفتن سلفی گذراندیم. انگلیسی‌دانی و خون‌گرمی هندی‌ها بیشتر نقص‌ها را برطرف می‌کند. و البته ایکاش که آشنایی بیشتری از ارتباط فرهنگی با ایران داشتند. چون بیشتر آنان اصلا نمی‌دانند که تبار ایرانیان و هندیان در دوره‌ای مشترک بوده و همسانی فراوانی در آیین‌های کهن آنان وجود دارد و زبان فارسی دوره‌ای دراز زبان اصلی در شمال هند بوده است و همین امروز هم انبوهی از واژگان فارسی در زبان هندی وجود دارد و واژگان عربی زبان هندی هم از مسیر فارسی به هند آمده است.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    نمونه قطارهای مسافری هند.
    3a011cbd-9e8d-4757-ab9f-9fdce4c327fe.jpg


    داخل قطارها. مسافرین بدون بلیت در هر نقطه‌ای که بتوانند مستقر می‌شوند.
    با خارج شدن از دهلی، توانستیم زاغه‌نشین‌های حاشیه شهر را هم ببینیم. به ما تذکر دادند که هنگام توقف در ایستگاه‌ها گوشی خود را از کنار پنجه دور کنیم چون خطر سرقت وجود دارد. به هرحال قطار که با نیم ساعت تاخیر حرکت کرده بود پس از ۴ ساعت به آگرا رسید. در آنجا یک تاکسی به مقصد هتل گرفتیم و با خرج ۲۰۰ روپیه مسیر نسبتا طولانی ایستگاه قطار تا هتل را پیمودیم. هتل ما در آگرا یک هتل ۳ ستاره بود که به مسافرخانه‌های ایران می‌مانست. ولی خوبی‌اش این بود که هتل در محله تاج‌محل در ۲ کیلومتری محوطه تاج‌محل از یک سو و ۲ کیلومتری قلعه آگرا از سوی دیگر قرار داشت. آگرا پایتختِ نخستینِ پادشاهان گورکانی (مغولی) هند است که شاهانی چون بابُر، همایون، اکبر، جهانگیر و نهایتا شاه‌جهان به ساخت بناهایی در آنجا پرداختند و شاه‌جهان با اینکه آثار بزرگ و باشکوهی در آگرا بنا کرد ولی پایتخت را از آگرا به دهلی برد و آثار مهمی را هم در دهلی سامان بخشید. آگرا به مراتب از دهلی کوچک‌تر است و جمعیت مسلمانان آن بیشترند. محله تاج‌محل که بناهای تاریخی در آنجا قرار دارد، روستای بزرگی است که اکثریت آن مسلمان‌اند و تقریبا همه فروشندگان و هتل‌دارها هم مسلمان‌اند. دیگر نکته مثبت هتل ما (دعوت - Daawat) این بود که از پشت بام آن چشم‌انداز تاج‌محل دیده می‌شد ولی در کمال تعجب، تاج‌محل در شب نورپردازی قابل توجهی که باعث شود از فاصله بتوان آنرا دید ندارد! پس تصمیم گرفتیم با توک‌توک به آنجا برویم و البته به ما گفتند که تاج‌محل در ساعت ۶ عصر بسته می‌شود ولی گمان باطل بردیم که بلاخره یک چیزی از این بنای واقعا بزرگ دیده می‌شود و یک شور و هیجانی در کنار آن باید وجود داشته باشد! که اصلا چنین نبود. در ساعت ۸ شب هیچ خبری در نزدیکی تاج‌محل نبود و آن محله به گونه‌ای است که هیچ‌چیز از پشت دیوارهای بلند تاج‌محل پیدا نیست. پس به هتل برگشتیم و برای روز بعد برنامه ریختیم.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    دیدنی‌های آگرا
    در روز پنجم سفر پس از صرف صبحانه غیرسلف‌سرویسی (سفارشی) در هتل، با توک‌توک به قلعه آگرا رفتیم. قلعه آگرا مجموعه کاخ‌هایی است در فضایی به وسعت ۳۸ هکتار (بزرگتر از محوطه تاج‌محل) و ورودی آن ۵۵۰ روپیه است. می‌توانید به قیمت ۱۰۰ روپیه یک راهنمای هندی بگیرید که به زبان انگلیسی در مورد بناهای آن توضیح بدهد که البته ما چنین نکردیم. این بنا از بیرون مانند قلعه سرخ دهلی است و مانند همان با یک خندق بزرگ و دیوارهایی بلند از جنس ماسه‌سنگ سرخ پوشیده شده ولی در درون آن کاخهایی با دو جنس ساخته‌شده‌اند. نخست کاخ‌های سرخ‌رنگ از همان ماسه‌سنگ (مهمترین مصالح در معماری هند) که مربوط به پادشاهان نخستین سلسله گورکانی است (بابُر، همایون، اکبر، جهانگیر) و دیگری کاخ‌های سفیدرنگ از جنس سنگ مرمر که شاه‌جهان دستور به ساخت آنها داده و برای متمایز بودن از گذشتگان از جنس و رنگ متفاوتی بهره گرفته (هم‌جنس و همرنگ تاج‌محل). درون این محوطه مملو است از سنجاب‌هایی که ارتباط خوبی با بازدیدکنندگان هم دارند و می‌توان آنها را در دست گرفت. نکته مهم دیگر در قلعه آگرا این است که چشم‌انداز خوبی به تاج‌محل در سوی شرقی دارد. همینجا بگویم که بازدید از بناهایی که بیشتر محوطه آنان روباز است مانند قلعه آگرا و تاج‌محل و قلعه سرخ دهلی و بناهای جیپور، در گرما و آفتاب سوزان هند می‌تواند آزاردهنده باشد و از شادابی توریست بکاهد. از این رو بهترین فصل سفر به هند و بازدید از این محوطه‌ها، آذر تا اسفند است که دمای هوا در شمال هند در روز زیر ۳۰ درجه سانتیگراد است. و چه بهتر که بازدید در آغاز روز و پیش از ساعت ۱۱ باشد که هوا کاملا بهاری است. به هرحال مسافران نوروزی هند باید توجه کنند که دقیقا به محض پایان یافتن اسفند دمای هوا در شمال هند از ۳۰ درجه به حدود ۳۸-۳۹ درجه در فروردین می‌رسد و با توجه به رطوبت نسبتا بالا، از تابستان تهران بدتر خواهد بود. ما خوشبختانه ۲۵ اسفند پیش از آغاز گرما، شمال هند را ترک کردیم.

    1c628441-ca99-42e2-8c2d-8498b5fb0caf.jpg


    قلعه بسیار تر و تمیز و خوب نگهداری شده‌ی آگرا
    d31a4dc9-ebd3-43a1-bc12-4b55ba8b1889.jpg


    درون قلعه آگرا
    142588fc-e930-47dc-8743-9c21ec455465.jpg


    نمای تاج‌محل از پنجره کاخی درون قلعه آگرا
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    یکی از کاخ‌های قلعه آگرا که رنگ آن نشان می‌دهد پیش از شاه‌جهان ساخته شده است
    پس از چند ساعت حضور در قلعه آگرا، در ظهر آن‌روز به سوی تاج‌محل رفتیم. خرید بلیت و تحویل دادن کیف و ساک در محلی در ۱.۵ کیلومتری دروازه شرقی انجام می‌شود. برای طی آن مسیر توک‌توک و درشکه اسبی وجود دارد که با درشکه را برگزیدیم. در آنجا بلیت ۱۰۰۰ روپیه‌ای برای خارجی‌ها را تهیه کردیم و وسایل را تحویل داده و با خودروهای الکتریکی رایگان به دروازه تاج‌محل بازگشتیم. توجه کنید که تاج‌محل در روزهای جمعه به دلیل نماز جمعه تعطیل است. همچنین اگر در روزهایی که ماه کامل است (پنج شب) در آگرا باشید می‌توانید یک روز پیش برای فردا شب بلیت شب تاج‌محل را به همان قیمت ۱۰۰۰ روپیه‌ای بگیرید. ما هم دقیقا در همان شب‌ها در تاج‌محل بودیم ولی پس از تهیه بلیت روز متوجه شدیم که چنین برنامه‌ای هم وجود دارد ولی باید ۲۴ ساعت پیش از آن خریداری شود که چون فردا عازم جیپور بودیم از خیر آن گذشتیم. همچنین دچار سوتفاهم شدیم که تاج‌محل در این شبها نورپردازی خاصی خواهد داشت که ماه کامل بازسازی خواهد شد. به همین دلیل به یک کافه در نزدیکی تاج‌محل که نمای بسیار نزدیکی به این بنا داشت رفتیم تا از پشت بام تاج‌محل را دید بزنیم. ولی تا ساعت ۱۲ شب هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد. به هرحال توجه شود که برای ورود به برنامه شبانه تاج‌محل باید نفری ۱۰۰۰ روپیه (۶۰ هزار تومان) اضافه بپردازید و با همان بلیت روزانه نمی‌شود وارد شد. و حالا اینکه بازدید شبانه تاج‌محل (که ماهی ۵ شب ممکن است) آیا به خوبی بازدید روزانه است یا خیر را نمی‌دانیم.

    13c079df-4aa2-4b6c-b2da-33a6c603a975.jpg


    تاج‌محل آرامگاه شاه‌جهان و ممتاز بانو.
    9cd9b0e6-6250-4a89-93e8-6c93573cb2f2.jpg


    مسجد تاج‌محل
    c2825107-f4eb-4504-a03b-3dbb5d551b29.jpg


    سنجاب که در محوطه‌های تاریخی آگرا چه قلعه و چه تاج‌محل به فراوانی دیده می‌شود.
    پس از خوردن ناهار در یکی از رستوران‌های بازار درب شرقی تاج‌محل، یک راهنما (عکاس) استخدام کردیم به قیمت ۱۰۰ روپیه که از ما عکس بیاندازد. پیش از او راهنماهایی خوش‌صحبت پس از کلی خوش و بش و باز کردن باب رفاقت پیشنهاد ۱۰۰۰ و ۶۰۰ روپیه‌ای داده بودند! راهنمای ۱۰۰ روپیه‌ای هم البته به قصد هدایت ما به سوی عکاس‌های حرفه‌ای درون محوطه به ۱۰۰ روپیه راضی شده بود. عکاس‌هایی که به ازای هر عکس ۱۰۰ روپیه می‌گرفتند. ولی ما ترجیح دادیم با همان دوربین خودمان با کمک راهنما عکس بگیریم که خیلی هم بد نشد. تاج‌محل هم از نظر شکوه و بزرگی اوج معماری دوره اسلامی هند را نشان می‌دهد و به نوعی سرشناس‌ترین اثر هنری هند است، و هم از نظر محتوا به دلیل آنکه با انگیزه عشق شاه‌جهان به همسر ایرانی‌اش ممتاز بانو ساخته شده، برای جهانیان ارزشمند است. این بنا دیرتر از بناهای اصفهان در عصر شاه عباس ساخته شده و به چشم یک ایرانی که مسجدهای ایران، به ویژه اصفهان را خوب می‌شناسد، تا اندازه زیادی تقلید از سبک معماری ایرانی است منتها با مصالحی متفاوت و در ابعادی بزرگتر. در برخی آثار مانند مسجد جامع دهلی یا کاخ و مسجد فاتح‌پور سیکری می‌توان تلفیق میان هنر معماری ایرانی و هندی را دید ولی آثار آگرا بیشتر ایرانی‌اند تا هندی. به گمان من، آگرا تکه‌ای جدا افتاده از ایران فرهنگی است که هنوز هم در جای‌جای آن سبک هنری ایرانی و کتیبه‌های زبان فارسی کاملا هویداست و آثار آن (و تا حدوی آثار اسلامی دهلی) برای هند کاملا غریبه و متفاوت و ناهمگون‌اند. آثار اصیل هنر معماری هند را باید در جیپور و در معبدهای هند جنوبی یا مثلا در همان آکشاردهام پیگیری کرد. هنگام حضور در تاج‌محل برای ورود به صحن اصلی مقبره ممتاز بانو و شاه‌جهان یک صف بسیار دراز وجود دارد که ایستادن در آن شاید نیم ساعت به درازا بکشد. ولی توجه کنید که بلیت ۱۰۰۰ روپیه‌ای خارجی‌ها این ویژگی را دارد که آنان می‌توانند از سمت چپ وارد شوند که صف ندارد. البته پس از ورود به درون بنا که برخلاف عظمت بیرونی، بسیار کوچک و تنگ است، با ازدحام جمعیت روبرو می‌شوید و چیز خاصی هم برای دیدن وجود ندارد.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    تصور ما چنین بود که بازدید از تاج‌محل چندین ساعت زمان ببرد. ولی واقعا بیش از ۲ ساعت زمان نمی‌خواهد
    یک ساعتی هم به پیشنهاد هندی‌های خونگرم برای سلفی گرفتن پاسخ مثبت می‌دادیم و نهایتا ساعت ۵ بیرون آمدیم و با خودروهای رایگان به محل تحویل کیف و ساک رفتیم و سپس برگشتیم. چون شب جشن «هولی» بود، در جای‌جای آگرا دور تا دور تاج‌محل کوپه‌هایی از هیزم و پهن برای آتش‌افروزی درست کرده بودند که ما را به یاد چارشنبه سوری خودمان انداخت (با چند روز اختلاف). نکته دیگر دهل‌زنی بود که نوازنده جلوی مغازه‌ها آنقدر دهل می‌زد تا مغازه‌دار مجبور شود پول بدهد که این هم مانند سنت منسوخ قاشق‌زنی چارشنبه سوری ایران بود. هولی به نوعی معادل نوروز ایرانی است و در تقارن با آن جشن «دیوالی» است که در اعتدال پاییزی (معادل مهرگان ایرانی) برگزار می‌شود و همه اینها بیانگر ریشه‌های مشترک ایرانیان و هندیان است. از ساعت ۵ عصر تا ساعت ۹ شب آنجا بودیم و اگرچه آتش‌ها را روشن نکردند ولی در عوض تقریبا با همه کاسب‌های بازار تاج‌محل رفیق شدیم و آنان هم دهل را به گردن من انداخته و پس از رنگ کردن صورت‌مان ما را واداشتند تا مراسم دهل‌زنی شب جشن هولی را در جلوی دروازه تاج‌محل ما انجام دهیم و ما هم تلاش کردیم به خوبی از عهده این مهم برآییم. ما ترجیح می‌دادیم جشن هولی را در ماتورا یا جیپور باشیم. ماتورا در مسیر دهلی به آگرا است و ما اگر پیش از سفر به هند از چند و چون مراسم بزرگ هولی در ماتورا خبر داشتیم احتمالا یک شب هتل را در ماتورا رزرو می‌کردیم و از آگرا یک‌شب می‌کاستیم (کل آگرا را می‌توان در یک روز دید). باز هم تصمیم داشتیم فردا صبح زود به ماتورا رفته و سپس آهنگ جیپور کنیم ولی به هرکس گفتیم ما را پشیمان کرد چون صبح روز جشن هولی کمتر کسی در هند حاضر به کار کردن است و برخی هم گفتند که سفر خود را به خطر نیاندازید و همین آگرا بمانید. گزینه بعدی رفتن به جیپور بود که به دلیل فاصله زیاد با آگرا اگر به آنجا می‌رفتیم کل زمان جشن در مسیر بودیم! پس بلآخره تصمیم گرفتیم که در آگرا بمانیم. آن شب چنانکه گفتم به پشت بام کافه‌ «شانتی‌لاج» در نزدیکی تاج‌محل رفتیم تا ماه کامل تاج‌محل را ببینیم و سپس به هتل آمده و شب را به صبح رساندیم.

    eacea2d0-1060-417b-b936-5060948e13d6.jpg


    نقاشی روی زمین و جمع کردن هیزم برای آتش شب جشن هولی.
    9e6d5cac-f7c2-4b3e-a20c-55293a4a7952.jpg


    پخش میوه نذری
    جشن هولی و هیجان آن برای توریست‌ها
    در روز ششم سفر که مصادف با ۱۳ مارچ و جشن هولی در شمال هند بود، طبق توصیه‌ها، لباس‌های کهنه خود را به تن کردیم (از ترس رنگ‌پاشی) و به دروازه شرقی تاج‌محل رفتیم. با این که از شب قبل هندی‌ها از سر دلسوزی ما را می‌ترساندند که مراقب جوانان لاابالی هند که پس از نوشیدن مشروبات ممکن است دست به آزار بانوان بزنند، ولی نه تنها هیچ آزار و مزاحمتی پیش نیامد، بلکه می‌توان گفت ما مزاحم هندی‌ها بودیم. چون ما بیشتر از آنان این آیین را جدی گرفته بودیم. سر گذر ایستاده و به روی هندی‌های درحال حرکت رنگ می‌پاشیدیم! که منظره‌ای واقعا غریب بود. (تصور کنید که در چهارشنبه سوری ایران، یک خارجی زیر پای شما ترقه بیاندازد!) و تا دلتان بخواهد با هندی‌های سرتاپا رنگ شده عکس انداختیم. در کل هولی در آگرا اصلا حس و حال خاصی نداشت. و بعدا که در چند شهر دیگر هم ادامه مراسم هولی (در کل هند یک دهه است) را دیدیم فهمیدیم که آنقدر که توریست‌های خارجی از این فرصت برای تفریح و سرگرمی بهره می‌گیرند خود هندی‌ها چنین نیستند و جز تبریک و شادباش گفتن و درآغوش کشیدن همدیگر در خیابان و رنگ مالیدن به سر و صورت یکدیگر، کار خاص دیگری انجام نمی‌دهند.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    بیشتر بخوانید:
    • هولی، جشن رنگ‌ ها در هند
    پس از دو سه ساعت تصمیم گرفتیم به هتل برگردیم تا با تعویض لباس و شستشو چک‌آوت کرده و عازم جیپور شویم. در مسیر از یک آژانس مسافرتی یک سواری دربستی به مقصد جیپور به قیمت ۴۳۰۰ روپیه (۲۶۰ هزار تومان) گرفتیم که اگرچه گران بود ولی به راحتی و آسایش‌اش می‌ارزید و واقعا دیگر توانی برای گذشتن از هفت خوان برای گرفتن بلیت قطار و سپس تحمل ۴-۵ ساعت مسیر در قطار هندی را نداشتیم. پس از رسیدن به هتل دیدیم که در کافه مجاور هتل، توریست‌های خارجی هولی را به مراتب شادتر و باشکوه‌تر از خود هندی‌ها برگزار کرده‌اند. ما هم فرصت را غنیمت شمرده و ساعتی در جمع آنان بودیم و رنگی‌تر از پیش به هتل آمدیم و برای رفتن به جیپور آماده شدیم. در مجموع درباره جشن هولی باید توجه داشت که این آیین در جامعه عمدتا سنتی و مردسالارانه هندی که هنوز اجتماعات آن کاملا تک‌جنسیتی‌ بوده و در بیرون از خانه، فضاها مردانه‌اند، آن وجه تفریح و سرگرمی به سبک غربی را ندارد. پدیده "جشنواره رنگ‌ها" در سالهای اخیر در خارج از هند (مثلا در آمریکا ایالت یوتا) است که پا گرفته و در خود هند هم این اجتماعات غیرهندی و توریست‌ها هستند که آنرا سامان می‌دهند و حتی خود هندی‌ها به تقلید از غربی‌ها به آن می‌پیوندند. از این رو اگر به این بهانه به هند سفر می‌کنید باید به دنبال اجتماعی غیرهندی بگردید.

    f4900341-d609-4062-90ee-ff4f57463241.jpg


    رنگ‌های طبیعی برای جشن هولی
    0ceed7c0-e100-41e0-87d9-68ccbb11420c.jpg


    یک اجتماع هندی در جیپور برای جشن هولی
    در ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه ظهر روز ششم سفر به سوی جیپور حرکت کردیم و طبق توافق با راننده قرار شد در فاتح‌پور سیکری که مجموعه‌ بناهایی است که اکبر‌شاه ساخته، توقف کنیم. ساعت ۲ به آنجا رسیدیم. و از مسجد جامع که ورودیه نداشت دیدن کردیم. اگر هـ*ـوس خرید سوغاتی به سرتان زد، در همان ورود به دهکده فاتح‌پور (کنار پارکینگ و رستوران) این کار را بکنید. در داخل مسجد به دلیل نداشتن ورودیه، فروشندگان دوره‌گرد و متکدیان از سر و کول شما بالا می‌روند و شگفتا که رها شدن از دست گدایان ساده‌تر از رهایی از دست فروشندگان است. ولی هرچه از آنان بخرید مطمئن باشید که گران‌تر از مغازه‌های اصلی فاتح‌پور است. مثلا ما یک جاشمعی از سنگ مرمر خریدیم که پس از نیم ساعت چانه زدن توانستیم قیمتش را از ۱۵۰۰ روپیه به ۳۰۰ روپیه برسانیم ولی بعدا که به بازار خود دهکده برگشتیم دیدیم فروشنده مغازه پیش از هرگونه چانه‌زنی قیمت آنرا ۳۰۰ روپیه گفت. و البته در همان بازار هم چانه‌زنی را فراموش نکنید. مثلا گردنبندی که نخست قیمتش را ۱۰۰۰ روپیه می‌گفتند، نهایتا به ۲۰۰ روپیه رسیده بود که ما باز هم نخریدیم و بعدا راننده گفت که قیمت آنها در واقع ۵۰ روپیه است! مورد دیگر شطرنجی بود که ما در دهلی قیمتش را از ۱۵۰۰ روپیه به ۳۰۰ رساندیم و در جیپور بدون چانه‌زنی ۱۵۰ روپیه می‌فروختند! شاید اصل کلی در هند این باشد: تلاش کنید هیچ سوغاتی را بالاتر از ۲۰۰ روپیه نخرید چون بعدا می‌فهمید که کس دیگری به شما ارزان‌تر می‌فروخت. نکته دیگر در فاتح‌پور سیکری گدایان آنند که همه هم انگلیسی بلدند. و یکی از آنان با اعتماد به نفسی قابل ستایش نخست درخواست دلار و یورو می‌کرد و سپس گفت ۱۰۰ روپیه هم بدید قبول است! و پس از گرفتن ۱۰ روپیه دست از سر ما برنداشت که هیچ، بدتر کرد! به هرحال برای رفتن به هند باید خودتان را برای سر و کله زدن با گدایان و فروشندگان سمج آماده کنید.

    f035f3fb-0b32-4c11-a405-9ad090eac510.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    سفر به جیپور و شهر صورتی
    پس از یکی دو ساعت برای رفتن به جیپور آماده شدیم و پس از ۳ ساعت به این شهر مهم در ایالت راجاستان رسیدیم. راجاستان (ایالت راجاها) هویت و فرهنگی متمایز نسبت به بقیه شمال هند دارد و در واقع هندی‌تر است. همچنین از نظر طبیعی این ایالت در حاشیه کویر قرار گرفته (شتر راجاستان معروف است) و اقلیم آن به مرور از شرق به غرب متفاوت می‌شود. اگر در دهلی گاو و سگ در خیابان پرسه می‌زنند در جیپور، اسب و شتر و خوک و حتی فیل هم به موازات موتور و سواری و توک‌توک در خیابان حرکت می‌کنند. شهر اصلا تمیزتر از دهلی و آگرا نیست ولی نکته‌ جالب آن این است که در مرکز آن یک مربع وجود دارد با چهار دروازه از چهار طرف که به آن می‌گویند شهر صورتی (Pink City). دو خیابان دراز به صورت قائم یکدیگر را قطع می‌کنند و کل این دو خیابان ساختمانی یک‌شکل و یک‌رنگ و یک‌اندازه دارد که تماما بازار است. یعنی در واقع کل هسته اصلی شهر جیپور، بازار است. البته رنگ آن بیشتر از آنکه صورتی باشد گل‌بهی مایل به نارنجی است. که شاید به مرور زمان رنگ آن در اثر آفتاب و باران‌ بی‌رحم هند تغییر کرده باشد. به هرحال این شهر زیباست ولی بدون مراقبت و نظافت. اگر فرصت داشتید بد نیست به جادپور شهر دیگری در همان ایالت راجاستان سر بزنید که آنرا شهر آبی‌رنگ می‌خوانند. هتل ما در جیپور در محله بانی‌پارک که خیلی دور از شهر صورتی نبود، «رویال هتل» نام داشت و به نسبت هتلهای دهلی و آگرا یک سر و گردن بالاتر بود و می‌شد به آن هتل ۴ ستاره گفت. پس از یک روز واقعا خستگی‌آور آن شب را به استراحت در هتل و جستجو در اینترنت پرداختیم. چون ما عملا یکروز کامل برای جیپور داشتیم و جیپور هم برخلاف آگرا که منحصر به دو اثر است، مملو از آثار دیدنی‌‌ست. البته آثار جیپور به چشم‌گیری آثار آگرا نیست، چون آثار جیپور را مهاراجاهای محلی ساخته‌اند و نه پادشاهان هند. ولی شمار آنها زیاد است. این را هم بگویم که ما تماما از اینترنت وای‌فای هتل‌ها و رستوران‌ها بهره جستیم و سیم‌کارت نگرفتیم. اگر شما هـ*ـوس سیم‌کارت کردید باید عکس پرسنلی با خودتان به هند بیاورید.

    4bf52f72-87d7-4345-8fdd-373bde8f8787.jpg


    شهر صورتی جیپور
    در مجموع ۶ روز از سفر گذشته اما همچنان بسیار اتفاق جالب دیگر باقی مانده است. در قسمت بعدی همراه کجارو باشید.
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک قبلی
    تاپیک بعدی
    بالا