مطالب طنز عاشقی از زبان مشاغل مختلف (طنز)

  • شروع کننده موضوع *PArlA
  • بازدیدها 580
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

*PArlA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/03/30
ارسالی ها
5,097
امتیاز واکنش
51,479
امتیاز
1,281
سن
30
محل سکونت
Sis nation
راننده :

دیگه دارم كم كم ریپ میزنم مثل ماشینهای تصادفی شدم اگه همینطوری پیش بره باید برم زیر دست اراقچی قلبمم به روغن سوزی افتاده پدرعشق بسوزه

معلم ریاضی :

نمیدنم چرا جواب تمام مسائلم بی نهایت میشه یا بی جواب میمونه هرچی تفریق میكنم جمع میشه هرچی جمع میكنم كم میشه از ضرب كه مپرس آه

مهندس كامپیوتر :

ای آنكه مرا دی سی كرده ای و در وجودم ویروس بلاستر 2003 فرستاده ای كی دوباره من را ری پیر خواهی كرد ؟ به فریاد گرافیكم برس

دكتر :

چند سالی است كه به زخم مریضانم مرحم میگذارم و از چنگال مرگ رهایشان میكنم ! كو طبیبی كه به زخمم مرحم گذارد و دلم را آزاد گرداند

ساغی :

می میدهم و غم كسان میگیرم از لطف تو می كجا غمین میبینم حالا كه شدم عاشق ودل در بند است می را ز شفا بیچاره ترین میبینم

عینك فروش :

اگر روزی بگویم عاشقم بر من نخندید كه شغلم عاشقی دارد فراوانبسازم بهر هر چشمی من عینك گرفتارم كند چشمی چه آسان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
145
پاسخ ها
3
بازدیدها
179
پاسخ ها
2
بازدیدها
142
پاسخ ها
0
بازدیدها
214
پاسخ ها
0
بازدیدها
152
بالا