تاپیک‌های دنباله‌دار عجیبترین خواااااااب ...................چالش

[لیا قربانی]

هومم.. من خواب عجیب غریب زیاد میبینم. ولی یه خواب خیلی عتیقه هست که تا حالا دو بار دیدمش و با اینکه هیچ چیز گریه داری نداره من وقتی بیدار میشم صورتم خیسه!
حالا بگو چی هست! خواب دو تا عروسک خرس که سر ندارن :/
یعنی شانس دارما! اون دو تا که میبینم بیدار میشم و گریه هم کردم اونم بی اختیار!
نوبرم بخدا..

 

[_Delaram_]

من هرچی خواب می بینم یادم میره کلا
ولی این یکی خوب یادمه اینکه وقتی خواب میدیدم مدرسم صبحا دیگه بلند نمی شدم چون فکر می کردم مدرسم

 

[dr.javaheri]

امروز خواب دیدم انجمن درست شده

 

[dr.javaheri]

کلاس دوم ابتدایی خواب دیدم توکلاس نشستم زنبور میاددستمونیش می زنه بعد بیدارشدم دستم بدجور می سوخت مامانم دیدگفت زنبورنیش زده

 

[taha27]

ى ده دوازده ساله که اين خوابو ميبينم که ى خرس تو کوچمونه هميشه بهم حمله مى کنه. تا منو بگيره و بخوره.
مى دونم اخر هم منو ميگيره و مى خوره.

 

[*C a c t u s*]

من دو تا خواب فوق العاده عجیب دیدم که یکیشو میگم چون اون یکی طولانیه.....خواب دیدم دارم با خدا حرف میزنم و پیامبر هم داره با عده ای از مردم اون طرف تر حرف میزنه...خداهم. داشت بهم میگفت کسایی که گناهانشون کمه همراه پیامبر میان پیش من ..منم گفتم خب خدا گناهان من چقده گفت گناهنت نه زیادن ونه خیلی کم.....یعنی حال کردم اساسی دم خدا گرمممم

 

[mahla_99]

خواب دیدم عروسیمه! اونم با هوو :/ ینی دوتا عروس بودیم یه دوماد ! قیافه دوماد معلوم نبود ولی دستاش خیلی گرم بود برعکس دستای من ک یخ یخ بود :/ از اونطرف خاک بر سرای بیشور منو ارایشگاه نبردن ! من هوو رو ارایش کردم اون منو. ! کلی هم زشتم کرد :((( کل پشت چشمم رو ورداشت سیاه کرد :/ بعدشم رفتیم خونه داییم اینا (ظاهرا تو عروسیم نیومده بودن) حالا اینک چرا رفتیم خونشونو نمیدونم دیگ, بعدم از خواب پاشدم دیدم دختر داییم بهم پیام داده -___-

 

[H@niyeh]

خدا نکشتت یه ی ربع ای هس دارم میخندم

Please, ورود or عضویت to view quote content!

 

[برنو]

کابوسی که توی بچگیم دیدم و هنوزم یادمه ؛یه دختر بچه ناز و با مو های فرفری و بور داشت بهم نگاه میکرد که یه دفعه متوجه شدم همه جای صورتش پر از چشم بود .داشتم فرار میکردم که از خواب پریدم.

 

[جوکر]

من الان چند شبه دارم این خواب عجیب و میبینم...یه خواب که در عین سادگی ترسناک و مرموزه..یه سایه که روبرومه و انگار داره بهم نگاه میکنه..بدون هیچ حرفی..بدون هیچ حرکتی...دستای بلندش تا نصف پاهاشه...قدش خیلی بلنده...حدود سه متر....نمیدونم دقیق...ولی همین خواب ساده کل اعصابم و خط خطی کرده...هر شب که میخوابم...الان فکر کنم یه هفته شده...تا الان این خواب و میبینم...اون سایه...بهم خیره میشه..البته اون سایه اس و من چشمهاش و نمیبینم...اما حس میکنم بهم نگاه میکنه....وقتهایی هم که بیدارم سنگینی نگاهی رو حس میکنم...هر جا که میرم..میدونم مسخره ست و غیر قابل باور اما..داره دیوونم میکنه...اگه کسی این خواب و دیده یا این حسا رو داره لطفا کمکم کنه..دارم دیوونه میشم...کل اعصابم و به بازی گرفته...