هنر نقاشیخط یکی از شاخههای مهم هنر خوشنویسی است که با سابقهای بیش از نیم قرن در دورۀ معاصر به یک گرایش مستقل تبدیل شده است اگرچه سدههای پیشتر از آن خوشنویسیهایی در قالب خط نقاشی برای نقوش حیوانی و گیاهی بهکار میرفت، اکنون این دو واژه گاها به در جای یکدیگر و سهوا در معنایی اشتباه به کار بـرده میشوند، در هر حال با وجود قدمت و قدرت این دو هنر لفظ این دو کلمه هنوز به جایگاه تثبیت واقعی نرسیدند و سهوا به جای هم استفاده میشوند و کماکان میان برگزیدن این دو کلمه صحبتهای زیادی شده است. شاهدی بر این ماجرا پاسخهایی است که کاربران و هنرمندان به پرسش دراینستاگرام آرتیبیشن پیرامون تفکیک نقاشیخط و خطنقاشی و همچنین تفاوتهای میان این دو داده شد، در میان مخاطبان نظرات مختلف و زیادی رد و بدل شد که گزیدهای از آنها را انتخاب و جمعآوری کردیم؛ اما پیش از آن نیاز هست تعاریفی صحیح از این دو واژه ارائه شود.
نقاشیخط اثر علی شیرازی
نقاشیخط:
نقاشیخط به عنوان مکتبی نوپا و اصیل است که عنصر خط و خوشنویسی با تکیه بر وجه تصویریاش، خمیرمایۀ اصلی آن را تشکیل داده و محتوای آثار در شکل و ظاهر بصری آن نشان داده میشود. نقاشیخط نوعی نقاشیکردن با حروف است، و در واقع نقاشی کردن حروف و کلماتی است که در نهایت رسیدن به اثری هنری است که بیننده آن را خوشنویسی تلقی میکند هرچند که با روشها و تکنیکهای رایج در نقاشی به وجود آمده باشد. در واقع هرگاه به جای استفاده از ابزار سنتی خوشنویسی مانند قلم، مرکب و کاغذ، از بوم، رنگهای روغنی، گواش، اکریلیک، آبرنگ و جز اینها استفاده و خط را نیز به جای قلم با مداد و پرگار طراحی کنیم یا از ابزاری چون اپک و اورهد کمک بگیریم، اثر حاصل را نقاشیخط میخوانیم.
نقاشیخط بعد از ظهور مکتب سقاخانه در آغاز دهۀ 1340 و کابرد خط در نقاشی شروع شد. مکتب سقاخانه با معیارهای شاخص و مشترکی که هنرمندان گروه در نظر داشتند، کمتر از دو دهه به طول نینجامید و اعضای آن با تکیه بر همان تجربهها به شیوههایی متفاوت و شخصی پرداختند. اما تلاش سقاخانهایها تاثیر ماندگاری بر نقاشی نوگرای معاصر ایران گذارد و موجب شکلگیری جریانهای هنری دیگری از جمله مکتب نقاشیخط گردید. بنابراین نقاشیخط به عنوان یک مکتب هنری از بطن مکتب سقاخانه زاده شد. امروزه این مکتب با داشتن بار و غنای تاریخی، فرهنگی، هنری و هویت ملی، اهمیت دو چندانی در عرصۀ هنرهای تجسمی دورۀ معاصر ایران پیدا کرده و حتی آرام آرام جایگاهی جهانی نیز برای خود کسب کرده است. چنانچه موفقیت هنرمندان این مکتب در جلب و جذب مخاطبان خود، در رقابتهای بینالمللی و بینالهای معتبر جهانی و حتی عرضه و فروش آثار در بازارهای هنری دنیا با مبالغی بسیار بالا و بیسابقه شاهدی بر این مدعاست.
نقاشیخط اثر جلیلی رسولی
هنرمندان این مکتب با رجوع به عناصر هنرهای سنتی، تزئینی و دینی و به ویژه خوشنویسی و در راس آن قالب سیاه مشق خط نستعلیق، کتیبهنویسیها، خطوط تزئینی به شکل حیوانات، مرغ بسملهها، طغرا نویسیها و... در بهکارگیری و تاثیرپذیری از آنها، از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. استفاده از ابزار و مواد جدید و گوناگون و همچنین اجرا با شیوهها و تکنیکهای متنوع و نو، از دیگر ویژگیهای بارز آثار این مکتب جدید به شمار میآیند. هنرمندانی چون حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، محمد احصایی، رضا مافی، نصرالله افجهای، صادق تبریزی، جلیل رسولی و... از پیشتازان این مکتب هنری معاصر شناخته میشوند.