- عضویت
- 2016/08/02
- ارسالی ها
- 5,042
- امتیاز واکنش
- 53,626
- امتیاز
- 1,121
- محل سکونت
- کهکشان راه شیری ، سیاره ی Exo
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خط و خوشنویسی در هنر عاشورایی -1
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
به گوشهای از اعتلای هنر ایرانی در عرصهی دین توجه کنید:
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1- خط، شگفت ترین پدیده خلقت، زبان بی زبان افلاک و قصیدهای ناتمام تاریخ بشری ست که بر چشم مینشیند و از دل میگذرد و به شهود عارفانهای هستی گواهی میدهد.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
وجود این هستی بی کران بر مدار نظم، تناسب و مناظر و مرایای دل نشین استوار است و آنچه از ترکیب و تحریر حروف و کلام بر میآید، زیبایی و کیفیت مطلوب کاربری آن است ـ که، شریف ترین هنر بصری در جهان اسلام، خوشنویسی است: صورت خوش ساختن از حروف، گل و مرغ و پیچ و تاب ساقه گیاهان وزش باد و انحنای خیال انگیز سرو، ترکیب هندسی اضلاع و انحنای اعضای آدمی و اندام های جفت در خلقت این زیبایی و کمال است ـ که انسان دل آگاه را به تحسین و تفکر واداشته است.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
بهره یافتن از این همه نظم و جلال بی زوال، در خلق هنرهای تجسمی و آن هم در هنر خوشنویسی، از دیرباز، در معماری مذهبی سرزمین های اسلامی ـ بالاخص ایران زمین ـ که پیشینه شش هزار ساله در ستودن یزدان پاک داشته، معمول بوده است. پیش از آن که بر کاغذ نوشته شود، بر پاره پوستِ دباغی شده نوشته شد، با سرآغازی از نام خدا ـ از همان دم که نخستین نامه را پیامبر اکرم(ص) به جهت دعوت از پادشاهان عالم نوشت تا دین مبین اسلام را بپذیرند.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
همه میدانیم که خط پس از تطور بسیار از میخی و هیروگلیف، تاحیری و انباری به شهر مقدس مدینه آمد و در آنجا به زیباترین شکل تکامل یافت و چنان گسترش یافت که هجده نوع آن را نوشتند. کوشوانی هروی (متوفی به سال 972هـ.ق) که از خوشنویسان کتابخانهی شاه تهماسب بوده است، در مرقع عالی خود در باب پیدایش خط مینویسد: "... امّا بعد بدان که نزد اربـاب تواریخ و اصحاب سیر فرخنده اثر، و اهالی حدیث خیر و البشر(ع) آن است که، اول کسی که خط نوشت... آدم صفی الله بود... و بعد از آن حضرت ادریس(ع).
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
لیکن صورت کتابت معلوم نیست که بر چه اسلوب کتاب میشده، اگر چه مشهود است که کلام به عبارت سریانی و عبری بود... بعد از آن یعرب بن قحطان از اسلوب معقلی به کوفی آورد... امّا به دست بانصرت امیر المؤمنین و امام المتقین و یعسوب الدین اسداله الغالب علی بن ابی طالب(ع) تکیمل یافته... و علامت کتابت آن حضرت بعد از صفا و لطافت آن است که، بر سر الف مکتوب آن حضرت به قدر نیم نقطه شکافی باشد و در هر جا حرفی که در ظهر و بطن صفحه محاذی یکدیگر افتد، سواد بر سواد و بیاض بر بیاض است ".
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
معلوم است که سندیتی ندارد. امّا نشان دهندهی این واقعیت است که خط به گمان اهل خط ریشه در آیین و مذهب دارد و به هر حال عطر و بوی آن را همراه خود میپراکند. کامل ترین شیوهی خوشنویسی (خط کوفی) فیرآموز نام داشته که پارسیان آن را با تلفیق از خطوط هفتگانه خویش، ساخته و زینت بخشیدند. هم در اوان حکومت عرب که اصفهان مرکزیت داشت، خط کوفی اصفهانی در آمیـ*ـزش همخوان و همنوا با خطوط اوستایی و پهلوی، در کنار اقلام محقق و ریحان و نسخ و ثلث ـ توقیع و رقاع، به مدت هزار و دویست سال دوام آورد.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
2- کاشی، سنت ماندگار خویش را در همنشینی با کلام خدا نشان داد. خط کوفی که نخستین نسخهی قرآن مجید و کتیبهی مساجد اولیه، بر قواعد استوار آن نوشته شده بود، با کلام وحی و اسماء متبرکه در آمیخت و بر اساس نظم و ترتیب، قرینه سازی و علم هندسه ارزش خط را معلوم کرد.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
تزیین مساجد با اقلام خط، شاخههای پیچک وار گیاهان، گل و مرغ و انحنای حروف، با نام های مشجر، مورق، مزهر یا موشح، هم اکنون از جلوههای بصری مساجد اصفهان است که در کمال مهارت و استادی از کار درآمدهاند. آنچه در تاریخ آمده این است که خط کوفی، از قلم جلی و طومار برآمد ـ که مناسب کتیبه نویسی بود. سپس طریقهی ثلث که بر اساس حرکات دورانی و تقویر نوشته میشود. و دیگر طریقهی محقق که بسط و سطح بُنمایهی آن است. و اول کسی که برای خط ثلث قواعد و اسلوبی خاص بنیان نهاد، ابن مقلهی وزیر بود ـ در اواخر سدهی سوم هجری و آغاز قرن چهارم.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
مسلم است که هنرمندان توانمند ایرانی با ذوق و شوق فراوان و جذبهی الهی، ثلث را به چنان کمال و شوکتی رساندند که دل و دین تماشاگر مؤمن را میرباید و با خود به ضمیر آسمان میکشاند: علیرضا عباسی، عبدالباقی، باقر بنّا، محمد صالح و علیرضا امامی یادگاران آن دوران با شکوه اند. امّا هنوز هم خوشنویسان ثلث نویس در دامان این مملکت حضور دارند و یادآور میراث قدیم اند.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
3- آنچه ملاحظه شد ـ به اختصار ـ پیوند ناگسستنی خط و مذهب است که صورتگری را نمیپسندید. امّا خوشنویسی نه در قالب ثلث و مشتقات آن باقی ماند و نه در معماری بناهای مذهبی. خط نسخ را که اکثر رسالهها و تذکرهها ابن مقله را واضع آن دانسته اند، خطی ست که تابع ثلث است، امّا در ایران در قرن یازده و دوازده هجری، خوشنویسانی چون احمد نیریزی، آن را به شیوهای خاص که گویی از خط نستعلیق چاشنی یافته، نوشت و به آن سر و صورتی سامان یافته بخشید.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خط نسخ، خط قرآنی ست، خطی ست برای نوشتن کتب و رسالات. از جمله آنکه منتهی الآمال که شرخ واقعهی خونبار کربلاست به این قلم نوشته شده. همچنین نُسَخ تعزیه. اگر چه نوشتن آن کُند است، امّا خواندنش آسان است. همین خط است که سر آغازی شد برای راه یافتن خوشنویسی به صحرای کربلا، البته نه با کثرت و گیرایی خط نستعلیق و شکسته.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
4- و عاقبت خط نسخ با تعلیق در آمیخت و شیوهای پدیدار شد به نام نستعلیق که غوغایی شد در هنر خوشنویسی، عروس خوشنویسی. شاید به همین دلیل خط نستعلیق در معرکهی بسیاری از جلوههای زیبا شناسانه عاشورا قد بر افراشت، این شیوه، خاص ایرانیان است. به ممالک همجوار راه پیدا کرد، امّا نه با آن لطف و نه با آن جلوه که میرعلی تبریزی در حدود سال 800 هجری، آن را ساخت، سر و سامانی چشم نواز بخشید و به قالب و قاعده در آورد.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خط نستعلیق از آن روی در میان سایر خطوط جلوهای بی مانند یافت که قوت تصرف و لطف صورت را داراست و خلوت و جلوت در عبارات از محسنات آن است. از مشاهیر و بزرگان خوشنویسی که نستعلیق را به کمال رساندند ـ به ترتیب قرون ـ علیرضا عباسی ـ میرعماد الحسنی سیفی ـ وصال شیرازی ـ میرزا غلامرضا اصفهانی، محمدرضا کلهر و عماد الکتاب میباشند.
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
از آنجا که قلم نستعلیق از ابداعات خاص ایرانیان بوده و در آن ذوق و سلیقه و لطف ایرانی کاملا نمودار است و به قانون نقاشی ایرانی نزدیک است، بدین جهت ایرانیان از بهترین هنر خود برای اعتلای آیین و مذهب و بزرگداشت مراثی عاشوار یاری گرفته اند. این هنر که به سرعت راه به کمال گشود، از نمای مساجد به تکیه قدم نهاد و بر پارچهها و بیرق ها پدیدار گشت. تابلوهای زیبایی که خط، گاهی بر بیرق ها میآفریند در یک نگاه عین نقاشی ست که با گل و رنگ در آمیخته و به جلوه در آمده است.
[/BCOLOR]