یک روز به تمام غمهایمان میخندیم. هر چه بزرگتر شویم غمهایمان بزرگتر میشود. گاهی یادمان میرود دنیا در حال گذر است. غمها در حال گذرند و مثل گلولهی برف هر چه میگذرد بزرگتر میشود. اگر یادمان بود در کجای دنیاییم غمها که هیچ، برگترین داغها نیز کوچک و بیارزش میشدند. ما دقیقا همان جایی هستیم که دلمان است، دل جای بد نمیرود، ما هستیم که همان جا که دل نباید و نمیخواهد برود، اصرار بر رفتن داریم.
با اینکه همیشه میگن قوی بودن کار هر کسی نیست ولی من معتقدم همه مثل هم هستن. فقط بعضیها دردهایشان را نشان میدهند و بعضیها نشان نمیدهند. آدمهای تودار از گروه دوم هستند که برای حفظ ظاهر، خود را شاد میگیرند . مگر میشود انسان بود و غم نداشت؟
دنیا، جایی برای غمهاست. غمهایی که تا یکی را پشت سر میگذاری؛ بعدی از راه میرسد. انگار که، کسی بیرون گود نشسته و با سرعت، سنگهای ریز و درشت را زیر پاهای شرکت کنندهها، میریزد.
زیباترین تشبیه برای زندگی و آدمها، بازی وسطیست. باید جا خالی بدهی تا توپ به تو اصابت نکند، در غیر این صورت، تو بازندهی میدانی. فرقی نمیکند چطوری جاخالی بدهی، بپری، خود را عقب بکشی و یا بشینی ولی گاهی اوقات باید توپ را در دست بگیری تا امتیاز کسب کنی.
باید مشکلت را بغـ*ـل کنی تا با اصابت مشکل بعدی، ضدضربه باشی.
اگر بازنده میدان شدی کوتاه نمیآیی و در دور بعدیِ بازی سعی میکنی، اشتباه قبل را تکرار نکنی.
کمی شکایت دارم از آدمهایی که بویی از انسانیت نبردهاند. انگار نه انگار انساناند. سالهاست به این نتیجه رسیدهام؛ همهی آدمها، انسان نیستند، فقط شکل و ظاهر آدمیان را دارند. انگار نفوذ شیطان چنان زیاد بوده که از آنها شیاطینی، بدتر از شیطان ساخته.
گاهی شک میکنم به آدم بودنشان، آنان که انسان نیستند چرا اسم آدم را یدک میکشند؟
دل میشکنند، توطئه میکنند، بد نامت میکنند؛ آیا واقعا میشود به این موجودات عجیب آدم گفت؟
دلم دستان گرم، شانهی پهن میخواهد قلبی به وسعت دریا، دلی به وسعت دنیا میخواهد دلم آرامش میخواهد؛ آرامشی از جنس خانواده آرامشی از جنس عشق همراه با صداقت محبتی بیمنت، ماندنی بدون مزد دلم زندگی میخواهد، زندگی
سکوتت را رضایت میدانند. فریادت را بد میخوانند. چه دنیایی شده... مگر میشود لبریز شوی و ساکت بمانی؟ فریادت را خفه میکنند؛ حرفهایت را میچینند. در نهایت درماندگی، در سکوتی تلخ؛ جانت را میگیرند.
#شعر عاشقان را بهره چه بود؟ همی سوختن و ساختن؟ همی آتش گرفتن؟ دل را آنگونه که تو میبری عاشقی را خوش است. چه خوش عاشقی با تو! دوست داشتن و نرسیدم چه خوش با تو!
#شعر دیدن با تو؛ عاشقی با تو چه خوب است باشی و من با تو سرمست باشم. چه خوب است کنارمی و من با تو سرمستِ این دیار باشم. چه عالی ست باشی و من با تو، من باشم.