مطالب طنز داستان ران و سـ*ـینه و ...

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 332
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,738
امتیاز
1,304
یک خانم روسی و یک اقای آمریکایی با هم ازدواج کردند و زندگی شادی در سانفرانسیسکو آغاز کردند طفلکی خانم زبان انگلیسی بلد نبود اما می توانست با شوهرش ارتباط برقرار کن..

یه روز او برای خرید ران مرغ به مغازه رفت اما نمیدانست ران مرغ به زبان انگلیسی چه می شود برای همین اول دست هایش را از دو طرف مانند بال مرغ بالا و پایین کردو صدای مرغ در آورد بعد پایش را بالا اورد و با انگشت رانش را به قصاب نشان داد قصاب متوجه منظور او شد و به او ران مرغ داد..روز بعد میخواست بره سـ*ـینه مرغ بخره باز هم او نمیدانست که سـ*ـینه مرغ به زبان انگلیسی چه میشود دوباره با دست هایش مانند مرغ بال بال زد و صدای مرغ درآورد بعد دکمه های پالتو اش رو باز کرد و به سـ*ـینه خودش اشاره کرد قصاب متوجه منظور او شد و به او سـ*ـینه مرغ داد..روز سوم خانم طفلک میخواست سوسیس بخره او نتوانست راهی پیدا کند تا این یکی رو به فروشنده نشان بدهد این بود که شوهرش را به همراه خودش به فروشگاه برد.......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.



...خیلی منحرفید !!!!حواستون کجاست؟؟شوهرش انگلیسی صحبت میکردا:icon_lol::icon_lol:
 
  • پیشنهادات
  • maryamm

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/17
    ارسالی ها
    22
    امتیاز واکنش
    13
    امتیاز
    0
    هههههههههههههههههههههههههههههههه
    خیلیییییییییییییییییییییییییی باحال بیییییییییییییییید:icon_cool:
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    176
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    109
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    236
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    114
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    125
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    193
    پاسخ ها
    15
    بازدیدها
    490
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    151
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    188
    بالا