فلزکاری ایران دوره باستانی در سدههای نخست اسلامی تحولی اساسی را در پی نداشت. ورود اعراب با ابداع و نوآوری تازه یا شرایط و تقاضای جدیدی در عرصه هنر و صنعت همراه نبود. از این روی، هنر و صنعت فلزکاری مانند سایر هنرها و صنایع به مسیر خود ادامه داد و به این سبب نمیتوان حد و مرزی مشخص میان دوره ساسانی و اسلامی شناسایی کرد. گاهی خط عربی میتواند تمایز آثار باستانی و اسلامی را مشخص سازد. نقش نام افراد با پایگاههای اجتماعی بر روی مصنوعات فلزی، همگانی شدن این صنعت را در دوره اسلامی نشان میدهد. تولید مصنوعات فلزی، برای مصارف زندگی طبقات مختلف، دامنه متنوعی یافت.
اصفهان از مراکز مهم فلزکاری
اصفهان پس از خراسان و موصل از کانونهای مهم صنعت فلزکاری در جهان اسلام بود. موقعیت این شهر در دوره آل بویه و سلجوقیان که پایتخت دو حکومت مقتدر سدههای نخست اسلامی بود، اصفهان را به مرکز تجارت و صنعت مشرق زمین تبدیل نمود. از این روی، اصفهان در این دوران کانون حضور و فعالیت صنعتگران و فلزکاران سدههای میانه به شمار میآمد.
شاید در کنار انگیزههای مختلف یکی از عوامل عمده انتخاب این شهر به عنوان پایتخت مهمترین و بزرگترین امپراتوری جهان اسلام تا پیش از حمله مغول، همین جایگاه و موقعیت تجاری و صنعتی بود. بر پایه گزارشهای موجود، فلزکاران در دوره آل بویه چون صنفی متمرکز در محوطه نزدیک بازار قرار داشتند. این صنعتگران که دارای تشکیلات صنفی بودند، سعی میکردند. با تولید کالاهای مرغوب، بازارهای فروش مناسبی در شهرهای دیگر به دست آورند. مقدسی در قرن چهارم از تجارت پرسود و رونق صنعت قفلسازی اصفهان خبر میدهد.
همچنین او در کنار این صنعت از زیورسازان ماهر اصفهان نیز سخن میگوید. در جای دیگری این نویسنده از صنعتگران قمقمهساز شهر کاشان خبر میدهد که کارشان ساختن "القماقم کوزه فلزین" است.
معادن فلزی اصفهان در سدههای نخست اسلامی
آن گونه که اشاره شد یکی از مهمترین عوامل زمینه ساز رشد و رونق فلزکاری در اصفهان باستانی معادن و کانیهای غنی فلزی پیرامون آن بود. بر پایه گزارشهای متعدد و پراکنده منابع و متون موجود، میتوان بسیاری معادن ظاهر و پنهان استان کنونی اصفهان را که در دورههای باستانی و اسلامی شناخته شده و مورد بهرهبرداری قرار میگرفتند، شناسایی کرد. ابن رسته در گزارش درباره اصفهان، شرح موجز و بسیار مهمی در باره معادن اصفهان ارائه میدهد.
گزارش او نخست با اشاره به وجود معادن نقره در اصفهان آغاز میشود که در زمان او متروک بود، اما آثار استخراج و کاوشهای گذشته و مکانهای استقرار معدنکاران آشکار بود. برخی علت متروکی معدن نقره اصفهان در دوره ابن رسته را ناشی از بهرهبرداری بی رویه میدانند. اگر این نظر صحیح باشد، میتوان بهرهبرداری بی رویه از معدن نقره اصفهان را نشانه رونق صنایع وابسته به آن، به ویژه فعال بودن ضرابخانههای این منطقه دانست که سکههای نقرهای در آنها ضرب میشد.
اصفهان از مراکز مهم فلزکاری
اصفهان پس از خراسان و موصل از کانونهای مهم صنعت فلزکاری در جهان اسلام بود. موقعیت این شهر در دوره آل بویه و سلجوقیان که پایتخت دو حکومت مقتدر سدههای نخست اسلامی بود، اصفهان را به مرکز تجارت و صنعت مشرق زمین تبدیل نمود. از این روی، اصفهان در این دوران کانون حضور و فعالیت صنعتگران و فلزکاران سدههای میانه به شمار میآمد.
شاید در کنار انگیزههای مختلف یکی از عوامل عمده انتخاب این شهر به عنوان پایتخت مهمترین و بزرگترین امپراتوری جهان اسلام تا پیش از حمله مغول، همین جایگاه و موقعیت تجاری و صنعتی بود. بر پایه گزارشهای موجود، فلزکاران در دوره آل بویه چون صنفی متمرکز در محوطه نزدیک بازار قرار داشتند. این صنعتگران که دارای تشکیلات صنفی بودند، سعی میکردند. با تولید کالاهای مرغوب، بازارهای فروش مناسبی در شهرهای دیگر به دست آورند. مقدسی در قرن چهارم از تجارت پرسود و رونق صنعت قفلسازی اصفهان خبر میدهد.
همچنین او در کنار این صنعت از زیورسازان ماهر اصفهان نیز سخن میگوید. در جای دیگری این نویسنده از صنعتگران قمقمهساز شهر کاشان خبر میدهد که کارشان ساختن "القماقم کوزه فلزین" است.
معادن فلزی اصفهان در سدههای نخست اسلامی
آن گونه که اشاره شد یکی از مهمترین عوامل زمینه ساز رشد و رونق فلزکاری در اصفهان باستانی معادن و کانیهای غنی فلزی پیرامون آن بود. بر پایه گزارشهای متعدد و پراکنده منابع و متون موجود، میتوان بسیاری معادن ظاهر و پنهان استان کنونی اصفهان را که در دورههای باستانی و اسلامی شناخته شده و مورد بهرهبرداری قرار میگرفتند، شناسایی کرد. ابن رسته در گزارش درباره اصفهان، شرح موجز و بسیار مهمی در باره معادن اصفهان ارائه میدهد.
گزارش او نخست با اشاره به وجود معادن نقره در اصفهان آغاز میشود که در زمان او متروک بود، اما آثار استخراج و کاوشهای گذشته و مکانهای استقرار معدنکاران آشکار بود. برخی علت متروکی معدن نقره اصفهان در دوره ابن رسته را ناشی از بهرهبرداری بی رویه میدانند. اگر این نظر صحیح باشد، میتوان بهرهبرداری بی رویه از معدن نقره اصفهان را نشانه رونق صنایع وابسته به آن، به ویژه فعال بودن ضرابخانههای این منطقه دانست که سکههای نقرهای در آنها ضرب میشد.