- عضویت
- 2016/08/09
- ارسالی ها
- 1,186
- امتیاز واکنش
- 10,905
- امتیاز
- 748
- سن
- 21
در بسیارى از موارد و به طور مثال مواردى كه مطرح گردید وصیت عمل حقوقى مفیدى است كه موجب رضایت و آرامش خاطر افراد در حیات دنیوى آنها مىگردد.
به جهت اهمیت وصیت در زندگى اجتماعى افراد در فقه اسلامى و حقوق مدنى این مبحث از اهمیت وافرى برخوردار میباشد و همواره مباحث وصیت موردتوجه حقوقدانان و فقهاى اسلامى بوده است. شكى نیست كه فلسفه وجودى حقوق و بالاخص حقوق مدنى تنظیم و برقرارى عدالت در مطالبات و دیون و اساساً روابط حقوقى افراد است لذا اقتضاى این امر این است كه در مورد مراودات و معاملات حقوقى اشخاص بعد از حیات دنیوى نیز قواعد و مقرراتى حاكم باشد كه موجب حمایت از حقوق بازماندگان او باشد.
اهمیت وصیت در اسلام به اندازهاى است كه پیامبر اكرم(ص) دراینباره فرمودهاند: " آنكه هنگام مرگ وصیت نكند، نقصى در مروت و عقل دارد."
مفهوم و ماهیت وصیت
وصیت در لغت به معناى اندرز و نصیحت و آنچه بدان سفارش میكنند، است و در علم حقوق نیز تقریباً به همین معنا به كار میرود. مستنداً به ماده 826 ق.م وصیت تملیكى عبارت است از اینكه كسى عین یا قسمتى را از مال خود براى زمان بعد از فوتش به دیگرى مجاناً تملیك كند و وصیت عهدى عبارت است از اینكه شخصى یك یا چند نفر را براى انجام امر یا امورى یا تصرفات دیگرى مأمور نماید.
در ریشه واژه وصیت و معناى آن اختلاف است برخى از جمله علامه حلى در تذكره و سیدمحمدجواد عاملى در مفتاحالكرامه وصیت را اسم مصدر و مشتق از وصى و به معنى وصل و الحاق میدانند و ارتباط آن را با مفهوم اصطلاحى وصیت از آن جهت میدانند كه موصى به وسیله انشاى وصیت تصرفات زمان حیات خویش را به تصرفات بعد از مرگ خود متصل میكند. اگرچه برخى آن را مشتق شده از توصیه و به معناى عهد میدانند لیكن به نظر میرسد معناى اولى به مفهوم حقوقى آن نزدیكتر است و حداقل رجحان و برترى نسبت برداشت اول از این واژه این است كه جامع افراد وصیت از حیث عهدى و تملیكى است. در استحباب وصیت در دین اسلام تردیدى وجود ندارد، آیات و روایات عدیدهاى در باب وصیت بیان شده است كه جداى از جواز آن، مسلمین را تشویق و ترغیب به وصیت میكند. آیه 180 سوره بقره، آیات 11 و 23 سوره نساء و آیه 106 سوره مائده و... همگى شواهدى هستند دال بر این مدعا. در احكام تكلیفى وصیت بر چهار قسم تقسیم شده است: اول وصیت واجبه، همانند وصیت كردن جهت اداى حقوق واجبه اعم از حقالله و حقالناس، دوم وصیت مستحبه، همانند وصیت كردن به مال كم. مقصود این است كه در وصیت باید به شرایط مالى وراث نیز توجه كرد از اینرو وصیت را نسبت به مال كم پسندیدهتر میشمارند. اگرچه در فقه وصیت تا ثلث اموال جایز است لیكن توصیه شده است در صورت فقر و تنگدستى بازماندگان وصیت نسبت به ربع یا حتى خمس بهتر است و سوم وصیت حرام، همانند وصیت كردن بر گوشت خوك و یا نوشید*نی و... كه به جهت حرمت متعلق آن باعث حرمت عمل حقوقى نیز میشود و در آخر نیز وصیت مكروه، همانند وصیت كردن نسبت به مال بسیار كه به جهت مذكور مكروه دانسته شده است.
وصیت کننده؛ باید دارای پنج شرط باشد، که عبارتند از؛ بلوغ، عقل، اختیار، رشد و عدم خودکشی
شرایط صحت وصیت
الف- وصیت کننده؛ باید دارای پنج شرط باشد، که عبارتند از؛ بلوغ، عقل، اختیار، رشد و عدم خودکشی. بنابراین:
- وصیت کودک، صحیح نیست، گرچه اقوی صحت وصیت کودک ده ساله است در مورد کارهای نیک مثل ساختمان مسجد و پل و خیرات و مبرات.
_وصیت دیوانه، مـسـ*ـت و کسی که او را مجبور کرده باشند وصیت کند و محجوری که ازتصرف در اموالش ممنوع است، نیز صحیح نیست.
_ همین طور کسی که با زخمی کردن خود یا خوردن سم یا پریدن از بلندی دست به خودکشی زده، وصیتش صحیح نیست.
ب- موضوع وصیت؛ باید جایز، دارای منفعت حلال و از ملک شخص وصیت کننده باشد. بنابراین وصیت به هزینه ی مال در اموری مانند موارد زیر صحیح نیست؛
دادن قرآن به کافر، نوشید*نی سازی، آلات موسیقی و قمار، کمک به ستمگران، تعمیر کنیسه، چاپ کتاب های گمراه کننده، کارهای بیهوده و عبث و مانند این ها.
هم چنین اگر درباره ی اموال دیگران وصیت کند صحیح نیست؛ گر چه مالک آن ها نیز اجازه بدهد. البته اگراز سوی مالک وصیت کند و او نیز تنفیذ نماید، بعید نیست که صحیح باشد.
شرط چهارم این که اموال وصیت شده بیش از یک سوم کل ارث نباشد با این توضیح؛
1- بدهی ها، حقوق واجب الهی همچون خمس و زکات و مظالم و کفارات ازاصل مال کم می شود؛ اگر چه به آن وصیت نکرده باشد و شامل همه ی مال نیز بشود. حج واجب گر چه نذری باشد - نیز بنابر اقوی همین حکم را دارد.
2- کارهای تبرعی همچون اطعام به فقرا، رفتن به زیارت و اقامه ی عزا و مانند آن، اگر در حد یک سوم اموالش باشد نافذ است و بیش از آن را وارثان باید اجازه بدهند. واجب غیر مالی مانند نماز و روزه ی استیجاری نیز بنابر اقوی همین حکم را دارد.
ج- وصی ؛ اجرا کننده وصیت نیز باید بالغ، مسلمان و قابل اطمینان باشد؛ بر این اساس، وصیت به نابالغ، دیوانه و کافر صحیح نیست، اگر وصی مورد اعتماد باشد کافی است، گرچه احتیاط آن است که عادل باشد.
احتیاط واجب آن است که فرزند، وصیت پدرش را رد نکند، ولی بر دیگران، پذیرش وصیت واجب نیست، حتی وصی پس از پذیرش و در زمان حیات وصیت کننده می تواند آن را پس بدهد به شرط آن که به وصیت کننده ابلاغ کند. ولی اگر وصیت را بپذیرد و تا مرگ وصیت کننده آن را رد نکند یا اگر رد کند به اطلاع او نرساند، اجرای وصیت بر وصی واجب است. بلکه اگر وصی پس از مرگ وصیت کننده از وصیت اطلاع یابد حق رد آن را ندارد و باید آن را اجرا کند.
شیوههای تنظیم وصیتنامه
شاید مرسومترین نوع وصیتنامه آنهایی باشد که شخص وصیتکننده حرفهایش خطاب به ورثه را بر ورقهای از کاغذ با دستخط خودش مینویسد و از چند معتمد محل نیز میخواهد تا زیر آن را امضا کنند. البته این نوع وصیتنامه از لحاظ حقوقی، وصیتنامه عادی تلقی میشود و اگر ورثه بر صحت و درستی آن اقرار نکنند معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود. پس برای کم شدن از مشکلات پس از مرگ موصی، باید وصیتنامه به 3 شکل رسمی، خود نوشت و سری تنظیم شود.ویژگی وصیتنامه رسمی این است که در یکی از دفترخانههای اسناد رسمی نوشته میشود و تابع تشریفات و مقررات اسناد رسمی است. همچنین وصیتنامه خودنوشت وصیتنامهای است که به خط وصیتکننده است و دارای تاریخ به روز، ماه و سال به همراه امضای وصیتکننده است. این در حالی است که وصیتنامه سری ممکن است به خط وصیتکننده یا فرد دیگری باشد، ولی در هر صورت امضای وصیتکننده باید زیر آن باشد. چنین وصیتنامهای باید در اداره ثبت یا محل دیگری که آن اداره معین میکند به امانت گذاشته شود. (شخص وصیتکننده هر وقت اراده کند میتواند وصیتنامهاش را از اداره ثبت پس بگیرد) این در حالی است که شخص بیسواد نمیتواند چنین وصیتنامهای تنظیم کند.
اگر ورثه بر صحت و درستی وصیتنامه عادی اقرار نکنند معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود. پس برای کم شدن از مشکلات پس از مرگ موصی باید وصیتنامه به 3 شکل رسمی خود نوشت و سری تنظیم شود
البته به جز این شیوههای تنظیم وصیتنامه نوع دیگری نیز وجود دارد که به وصیتنامه در مواقع اضطراری معروف است. منظور از مواقع اضطراری زمانهایی است که حالت فوقالعاده بر جامعه حاکم است، مثل شرایط جنگی، بمباران هوایی یا شیوع بیماریهای مسری که در چنین حالتی شخص میتواند به طور شفاهی نزد 2 شاهد وصیت کند به شرط آن که یکی از شاهدان مفاد وصیتنامه را با تاریخ روز، ماه و سال تنظیم کند و به امضای حاضران برساند.
نکته: اگر ورثه بر صحت و درستی وصیتنامه عادی اقرار نکنند معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود. پس برای کم شدن از مشکلات پس از مرگ موصی باید وصیتنامه به 3 شکل رسمی خود نوشت و سری تنظیم شود.
وصیت برای نوزاد متولد نشده
وصیت کردن برای جنین شاید اقدامی ناآشنا برای عدهای باشد، اما وصیت بر حمل یعنی جنینی که در رحم مادر است وجهه قانونی و حقوقی دارد. البته شرط اجرای این وصیت این است که جنین زنده متولد شود به طوری که اگر جنین سقط شود، حقوق ناشی از وصیت به ورثه او تعلق میگیرد.
به جهت اهمیت وصیت در زندگى اجتماعى افراد در فقه اسلامى و حقوق مدنى این مبحث از اهمیت وافرى برخوردار میباشد و همواره مباحث وصیت موردتوجه حقوقدانان و فقهاى اسلامى بوده است. شكى نیست كه فلسفه وجودى حقوق و بالاخص حقوق مدنى تنظیم و برقرارى عدالت در مطالبات و دیون و اساساً روابط حقوقى افراد است لذا اقتضاى این امر این است كه در مورد مراودات و معاملات حقوقى اشخاص بعد از حیات دنیوى نیز قواعد و مقرراتى حاكم باشد كه موجب حمایت از حقوق بازماندگان او باشد.
اهمیت وصیت در اسلام به اندازهاى است كه پیامبر اكرم(ص) دراینباره فرمودهاند: " آنكه هنگام مرگ وصیت نكند، نقصى در مروت و عقل دارد."
مفهوم و ماهیت وصیت
وصیت در لغت به معناى اندرز و نصیحت و آنچه بدان سفارش میكنند، است و در علم حقوق نیز تقریباً به همین معنا به كار میرود. مستنداً به ماده 826 ق.م وصیت تملیكى عبارت است از اینكه كسى عین یا قسمتى را از مال خود براى زمان بعد از فوتش به دیگرى مجاناً تملیك كند و وصیت عهدى عبارت است از اینكه شخصى یك یا چند نفر را براى انجام امر یا امورى یا تصرفات دیگرى مأمور نماید.
در ریشه واژه وصیت و معناى آن اختلاف است برخى از جمله علامه حلى در تذكره و سیدمحمدجواد عاملى در مفتاحالكرامه وصیت را اسم مصدر و مشتق از وصى و به معنى وصل و الحاق میدانند و ارتباط آن را با مفهوم اصطلاحى وصیت از آن جهت میدانند كه موصى به وسیله انشاى وصیت تصرفات زمان حیات خویش را به تصرفات بعد از مرگ خود متصل میكند. اگرچه برخى آن را مشتق شده از توصیه و به معناى عهد میدانند لیكن به نظر میرسد معناى اولى به مفهوم حقوقى آن نزدیكتر است و حداقل رجحان و برترى نسبت برداشت اول از این واژه این است كه جامع افراد وصیت از حیث عهدى و تملیكى است. در استحباب وصیت در دین اسلام تردیدى وجود ندارد، آیات و روایات عدیدهاى در باب وصیت بیان شده است كه جداى از جواز آن، مسلمین را تشویق و ترغیب به وصیت میكند. آیه 180 سوره بقره، آیات 11 و 23 سوره نساء و آیه 106 سوره مائده و... همگى شواهدى هستند دال بر این مدعا. در احكام تكلیفى وصیت بر چهار قسم تقسیم شده است: اول وصیت واجبه، همانند وصیت كردن جهت اداى حقوق واجبه اعم از حقالله و حقالناس، دوم وصیت مستحبه، همانند وصیت كردن به مال كم. مقصود این است كه در وصیت باید به شرایط مالى وراث نیز توجه كرد از اینرو وصیت را نسبت به مال كم پسندیدهتر میشمارند. اگرچه در فقه وصیت تا ثلث اموال جایز است لیكن توصیه شده است در صورت فقر و تنگدستى بازماندگان وصیت نسبت به ربع یا حتى خمس بهتر است و سوم وصیت حرام، همانند وصیت كردن بر گوشت خوك و یا نوشید*نی و... كه به جهت حرمت متعلق آن باعث حرمت عمل حقوقى نیز میشود و در آخر نیز وصیت مكروه، همانند وصیت كردن نسبت به مال بسیار كه به جهت مذكور مكروه دانسته شده است.
وصیت کننده؛ باید دارای پنج شرط باشد، که عبارتند از؛ بلوغ، عقل، اختیار، رشد و عدم خودکشی
شرایط صحت وصیت
الف- وصیت کننده؛ باید دارای پنج شرط باشد، که عبارتند از؛ بلوغ، عقل، اختیار، رشد و عدم خودکشی. بنابراین:
- وصیت کودک، صحیح نیست، گرچه اقوی صحت وصیت کودک ده ساله است در مورد کارهای نیک مثل ساختمان مسجد و پل و خیرات و مبرات.
_وصیت دیوانه، مـسـ*ـت و کسی که او را مجبور کرده باشند وصیت کند و محجوری که ازتصرف در اموالش ممنوع است، نیز صحیح نیست.
_ همین طور کسی که با زخمی کردن خود یا خوردن سم یا پریدن از بلندی دست به خودکشی زده، وصیتش صحیح نیست.
ب- موضوع وصیت؛ باید جایز، دارای منفعت حلال و از ملک شخص وصیت کننده باشد. بنابراین وصیت به هزینه ی مال در اموری مانند موارد زیر صحیح نیست؛
دادن قرآن به کافر، نوشید*نی سازی، آلات موسیقی و قمار، کمک به ستمگران، تعمیر کنیسه، چاپ کتاب های گمراه کننده، کارهای بیهوده و عبث و مانند این ها.
هم چنین اگر درباره ی اموال دیگران وصیت کند صحیح نیست؛ گر چه مالک آن ها نیز اجازه بدهد. البته اگراز سوی مالک وصیت کند و او نیز تنفیذ نماید، بعید نیست که صحیح باشد.
شرط چهارم این که اموال وصیت شده بیش از یک سوم کل ارث نباشد با این توضیح؛
1- بدهی ها، حقوق واجب الهی همچون خمس و زکات و مظالم و کفارات ازاصل مال کم می شود؛ اگر چه به آن وصیت نکرده باشد و شامل همه ی مال نیز بشود. حج واجب گر چه نذری باشد - نیز بنابر اقوی همین حکم را دارد.
2- کارهای تبرعی همچون اطعام به فقرا، رفتن به زیارت و اقامه ی عزا و مانند آن، اگر در حد یک سوم اموالش باشد نافذ است و بیش از آن را وارثان باید اجازه بدهند. واجب غیر مالی مانند نماز و روزه ی استیجاری نیز بنابر اقوی همین حکم را دارد.
ج- وصی ؛ اجرا کننده وصیت نیز باید بالغ، مسلمان و قابل اطمینان باشد؛ بر این اساس، وصیت به نابالغ، دیوانه و کافر صحیح نیست، اگر وصی مورد اعتماد باشد کافی است، گرچه احتیاط آن است که عادل باشد.
احتیاط واجب آن است که فرزند، وصیت پدرش را رد نکند، ولی بر دیگران، پذیرش وصیت واجب نیست، حتی وصی پس از پذیرش و در زمان حیات وصیت کننده می تواند آن را پس بدهد به شرط آن که به وصیت کننده ابلاغ کند. ولی اگر وصیت را بپذیرد و تا مرگ وصیت کننده آن را رد نکند یا اگر رد کند به اطلاع او نرساند، اجرای وصیت بر وصی واجب است. بلکه اگر وصی پس از مرگ وصیت کننده از وصیت اطلاع یابد حق رد آن را ندارد و باید آن را اجرا کند.
شیوههای تنظیم وصیتنامه
شاید مرسومترین نوع وصیتنامه آنهایی باشد که شخص وصیتکننده حرفهایش خطاب به ورثه را بر ورقهای از کاغذ با دستخط خودش مینویسد و از چند معتمد محل نیز میخواهد تا زیر آن را امضا کنند. البته این نوع وصیتنامه از لحاظ حقوقی، وصیتنامه عادی تلقی میشود و اگر ورثه بر صحت و درستی آن اقرار نکنند معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود. پس برای کم شدن از مشکلات پس از مرگ موصی، باید وصیتنامه به 3 شکل رسمی، خود نوشت و سری تنظیم شود.ویژگی وصیتنامه رسمی این است که در یکی از دفترخانههای اسناد رسمی نوشته میشود و تابع تشریفات و مقررات اسناد رسمی است. همچنین وصیتنامه خودنوشت وصیتنامهای است که به خط وصیتکننده است و دارای تاریخ به روز، ماه و سال به همراه امضای وصیتکننده است. این در حالی است که وصیتنامه سری ممکن است به خط وصیتکننده یا فرد دیگری باشد، ولی در هر صورت امضای وصیتکننده باید زیر آن باشد. چنین وصیتنامهای باید در اداره ثبت یا محل دیگری که آن اداره معین میکند به امانت گذاشته شود. (شخص وصیتکننده هر وقت اراده کند میتواند وصیتنامهاش را از اداره ثبت پس بگیرد) این در حالی است که شخص بیسواد نمیتواند چنین وصیتنامهای تنظیم کند.
اگر ورثه بر صحت و درستی وصیتنامه عادی اقرار نکنند معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود. پس برای کم شدن از مشکلات پس از مرگ موصی باید وصیتنامه به 3 شکل رسمی خود نوشت و سری تنظیم شود
البته به جز این شیوههای تنظیم وصیتنامه نوع دیگری نیز وجود دارد که به وصیتنامه در مواقع اضطراری معروف است. منظور از مواقع اضطراری زمانهایی است که حالت فوقالعاده بر جامعه حاکم است، مثل شرایط جنگی، بمباران هوایی یا شیوع بیماریهای مسری که در چنین حالتی شخص میتواند به طور شفاهی نزد 2 شاهد وصیت کند به شرط آن که یکی از شاهدان مفاد وصیتنامه را با تاریخ روز، ماه و سال تنظیم کند و به امضای حاضران برساند.
نکته: اگر ورثه بر صحت و درستی وصیتنامه عادی اقرار نکنند معمولا در مراجع رسمی پذیرفته نمیشود. پس برای کم شدن از مشکلات پس از مرگ موصی باید وصیتنامه به 3 شکل رسمی خود نوشت و سری تنظیم شود.
وصیت برای نوزاد متولد نشده
وصیت کردن برای جنین شاید اقدامی ناآشنا برای عدهای باشد، اما وصیت بر حمل یعنی جنینی که در رحم مادر است وجهه قانونی و حقوقی دارد. البته شرط اجرای این وصیت این است که جنین زنده متولد شود به طوری که اگر جنین سقط شود، حقوق ناشی از وصیت به ورثه او تعلق میگیرد.
دانلود رمان و کتاب های جدید