*مباحث حقوق تجارت و دیدگاه حقوقدانان به آن*

ღ motahareh ღ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/03/18
ارسالی ها
14,789
امتیاز واکنش
46,711
امتیاز
1,286
محل سکونت
تهــــران
برات نوشته‌ای است که به موجب آن، شخص به دیگری دستور می‌دهد، مبلغی وجه را در موعد معین به شخص ثالثی بپردازد. دستوردهنده را برات‌کش با صادرکننده یا برات‌دهنده می‌نامند. به شخصی که دستور را دریافت می‌کند برات‌گیر می‌گویند.
بخش حقوق تبیان

629024173901481871172653173235198200138111.jpg

مهم‌ترین کاربرد برات را می‌توان در استفاده‌ی از آن بعنوان یک وسیله‌ی پرداخت نام برد. یعنی افراد می‌توانند بجای دریافت پول کاغذی یا فلزی، پرداخت‌های خود را به وسیله‌ی برات انجام بدهند. این پرداخت بدین نحو است که پس از انجام معامله، خریدار بجای آن‌که بهای کالای خریداری شده را نقداً بپردازد، براتی صادر می‌کند و به دست فروشنده می‌دهد. خریدار(برات‌کش) در این نوشته به شخص دیگری (برات‌گیر) دستور می‌دهد که مبلغی معین (معادل با بهای کالای خریداری شده) به فروشنده‌ (دارنده‌ی برات) بپردازد.

دارنده‌ی برات نیز می‌تواند بدون آن‌که به برات‌گیر مراجعه کند، برات را بجای پول نقد، در معامله‌ی دیگری که انجام می‌دهد، از طریق ظهرنویسی خرج کند. شخصی که پس از انجام معامله‌ی اخیر، مالک برات می‌شود، دارنده‌ی جدید نام دارد.

اما آن‌چه در این مقاله محور اصلی بحث ما را تشکیل می‌دهد این است که حقوق دارنده‌ی اول برات با حقوق دارنده‌های بعدی یک تفاوت بسیار مهم و اساسی دارد که باعث می‌شود برات پس از هر بار انتقال به دارنده‌ی جدید، ارزش بیشتری پیدا کند. این تفاوت عبارت است از "اصل عدم توجه ایرادات نسبت به دارنده‌ی برات". مقصود از دارنده در این اصل نیز، دارنده‌ی جدید می‌باشد.
 
  • پیشنهادات
  • ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    جایگاه و مفهوم اصل عدم توجه ایرادات نسبت به دارنده
    با توجه به آن‌چه در مبحث قبل گفتیم، این نتیجه به دست می‌آید که از هر براتی دو نوع رابـ ـطه و تعهد متفاوت ناشی می‌شود. نخستین رابـ ـطه، "رابـ ـطه یا تعهد اصلی" است. این رابـ ـطه همان معامله‌ای می‌باشد که گفتیم پیش از صدور برات به وجود آمده و منشاء اصلی صدور برات می‌باشد و ممکن است هر قراردادی را شامل شود. مثل اینکه کسی چیزی را از دیگری بخرد و بعنوان بهای کالا، براتی صادر کند یا مسکنی را اجاره کند و بعنوان اجاره‌بها، براتی صادر نماید. اما جدای از تعهد اصلی، پس از صدور برات یک تعهد جدید و مستقلی از رابـ ـطه‌ی اصلی پدیدار می‌شود که آن‌را "تعهد براتی" می‌نامند. تعهد براتی، تعهد هریک از امضاء کنندگان برات نسبت به پرداخت وجه مندرج در آن است. این تعهد مستقیماً از خود ورقه‌ی برات ناشی می‌شود و ربطی هم به معامله‌ی اصلی ندارد.

    دارنده‌ی برات نیز می‌تواند بدون آن‌که به برات‌گیر مراجعه کند، برات را بجای پول نقد، در معامله‌ی دیگری که انجام می‌دهد، از طریق ظهرنویسی خرج کند. شخصی که پس از انجام معامله‌ی اخیر، مالک برات می‌شود، دارنده‌ی جدید نام دارد.

    البته علی‌رغم استقلال تعهد براتی از تعهد اصلی از آن جایی که قرارداد اصلی، علت صدور برات است و برات‌کش به مناسبت آن اقدام به صدور برات کرده است، اگر قرارداد اصلی باطل باشد، این بطلان به برات هم سرایت کرده و آن را نیز باطل می‌کند. اما نکته‌ی بسیار مهم و جایگاه سخن گفتن از "اصل عدم توجه ایرادات نسبت به دارنده" دقیقاً‌ در همین جاست. و آن اینکه در چنین موردی، بطلان برات فقط و فقط نسبت به همان دارنده‌ی اول که طرف معامله‌ی باطل با برات‌کش بوده است، موثر می‌باشد و پس از وی هر کس با توجه به درستی ظاهر برات به نحوی مالک برات شده باشد، می‌تواند وجه آن را مطالبه نماید. بنابراین نادرستی روابط قراردادی فی‌مابین برات‌کش و دارنده اول، ربطی به دارنده‌ی جدید پیدا نمی‌کند و مسئولین برات نمی‌توانند به این بهانه از پرداخت وجه برات به دارنده‌ی جدید امتناع نمایند. این همان "اصل عدم توجه ایرادات نسبت به دارنده‌" می‌باشد. اگر به کسی که به منظور مطالبه‌ی وجه برات، علیه وی اقامه‌ی دعوا شده است اجازه داده شود که بتواند در مقابل دارنده‌، به این ایرادات استناد نماید، با اضافه شدن هر ظهرنویسی در برات و بالا رفتن تعداد این ایرادات، برات به همان نسبت ضعیف‌تر خواهد شد و با پیدا شدن یک ظهرنویس که به ایراد موجهی استناد می‌کند، برات با عدم پرداخت مواجه می‌شود.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    شرط حسن نیت دارنده
    در عمل، اجرای اصل مذکور ممکن است با مشکل سوء‌نیت دارنده‌ی برات مواجه شود. بدین توضیح که در بعضی از موارد، دارند‌ه‌ی برات با علم به این‌که پرداخت وجه برات با ایراد مواجه خواهد شد و حتی با علم به اینکه ایراد وارده‌،‌ مبانی حقوقی درستی نیز دارد، برات را می‌پذیرد. حتی در مواردی ممکن است علت انتقال برات به ظهرنویس و یا از ظهرنویس به ظهرنویس دیگر، گریز از ایرادی باشد که دارنده‌ی برات، توان مقابله با آن را ندارد. بنابراین شرط پذیرش "اصل عدم توجه ایرادات نسبت به دارنده"‌، این است که دارنده، با حسن نیت باشد. دارنده‌ای با حسن نیت به شمار می‌آید که حین دریافت برات از دارنده‌ی قبلی (ظهرنویس) از ایرادات موجود در روابط شخصی میان متعهدان برات آگاهی نداشته باشد. در غیر این صورت چنان‌چه سوءنیت وی احراز شود نمی‌توان با استناد به اصل عدم توجه ایرادات، وجه برات را مطالبه نمود.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    ایرادات قابل استناد در برابر دارنده
    در این اصل، مقصود از ایرادات، ایرادهایی هستند که ربطی به دارنده‌ی جدید برات نداشته باشند. لیکن ایرادات مربوط به روابط دارنده و شخصی که برات را به او منتقل نموده است و ناشی از معامله بین آن‌دوست، کاملاً‌ قابل طرح است.

    1) ایرادات میان دارنده و براتگیر: ایرادات که موجود در روابط میان دارنده‌ی جدید و برات‌گیر است، قابلیت استناد را دارد. بعنوان مثال برات‌گیر به رغم قبول برات می‌تواند در مقابل دارنده‌ی جدید و در صورت فراهم بودن سایر شرایط قانونی به تهاتر دین ناشی از برات و طلب خود از دارنده‌ استناد نموده و از پرداخت وجه برات خودداری نماید.

    ایرادات که موجود در روابط میان دارنده‌ی جدید و برات‌گیر است، قابلیت استناد را دارد. بعنوان مثال برات‌گیر به رغم قبول برات می‌تواند در مقابل دارنده‌ی جدید و در صورت فراهم بودن سایر شرایط قانونی به تهاتر دین ناشی از برات و طلب خود از دارنده‌ استناد نموده و از پرداخت وجه برات خودداری نماید.

    2) ایراد به خود برگه برات: علاوه بر ایرادات مذکور در فوق، اصل عدم توجه ایرادات، شامل ایراداتی که مربوط به خود ورقه‌ی برات است نمی‌شود. بعنوان مثال چنان چه براتی فاقد شرایط صحت مذکور در ماده‌ی 223 ق.ت باشد، هریک از مسئولین برات می‌تواند در مقابل دارنده به این ایراد استناد نموده و از پرداخت وجه آن خودداری نماید.

    همچنین در موردی که در تاریخ‌های مندرج در برات بی‌ترتیبی مشاهده شود، مثل آن‌که تاریخ ظهرنویسی برات قبل از تاریخ صدور برات باشد‌؛ ایراد جعلی بودن تاریخ ظهرنویسی مطرح خواهد شد. این ایراد از جمله ایراداتی است که به خود روقه‌ی برات مربوط می‌شود و ارتباطی به روابط شخصی متعهدان برات (برات‌گیر و صادرکننده‌) ندارد. بنابراین مشمول اصل عدم توجه ایرادات نمی‌شود.

    3) فقدان اهلیت: در صورتی که هریک از مسئولان پرداخت برات (برات‌کش، برات‌گیر، ظهرنویس) فاقد اهلیت بوده و بدین واسطه از انجام معاملات براتی (صدور برات) ممنوع باشد، می‌تواند در برابر دارنده به عدم اهلیت خود استناد کند و از زیر بار مسئولیتی که برات به عهده‌ی او می‌گذارد شانه خالی کند.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    ایرادات غیر قابل استناد در برابر دارنده‌ (موضوع اصل عدم توجه ایرادات)
    گفتیم ایرادات شخصی و خصوصی که ممکن است بین برات‌کش یا یکی از ظهرنویسان و برات‌گیر وجود داشته باشد، در برابر دارنده قابلیت استناد ندارند‌. این ایرادات انواع مختلف دارند. بعنوان مثال برات‌گیر ممکن است ادعا کند که چون معامله‌ای که بخاطر آن برات صادر گردیده، باطل شده است، بدهی او به برات‌کش از بین رفته است. یا اینکه برات برای پرداخت بدهی ناشی از باخت در قمار[15] صادر شده است و چنین طلبی قابل مطالبه نیست. یا اینکه اجناس خریداری شده که برات بابت آن صادر شده است، مطابق مشخصات مورد توافق طرفین نبوده و بنابراین اصل معامله انجام نشده است. به هر حال هیچ یک از این ایرادات قابلیت استناد در برابر دارنده‌ی باحسن نیت را ندارند.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    چک به معنی برگهٔ تاریخ‌دار و دارای ارزش مالی است که معمولاً برای خرید در حال و پرداخت در آینده استفاده می‌شود. صاحب چک پس از نوشتن مبلغ ارزش آن و تاریخ موردنظر برای وصول، چک را امضا می‌کند.
    فرآوری: فاطمه نوری_ بخش حقوق تبیان

    181151442072101011441671902512380995614173.jpg

    چک سند خاصی است از اسناد بازرگانی که به موجب آن، صادرکننده چک، پولی را که نزد دیگری دارد تمام یا بخشی را به سود خود یا ثالث مسترد می‌دارد. چک سند عادی تجاری در برخی موارد با رعایت اصول آن قابل صدور اجرائیه‌است. خط و قباله را هم در ایران قدیم چک می‌خواندند (دیوان معزّی) چنین گفته‌اند که سکه نیز از لغت چک، نحت شده‌است. صدور چک اماره مدیون بودن است.

    طبق قانون چک در ایران، شخص باید در زمان نوشتن چک به اندازهٔ مبلغ مندرج در آن در حساب خود وجه نقد، اعتبار و یا پشتوانهٔ قابل تبدیل به وجه نقد داشته باشد. تفاوت چک با کارت‌های اعتباری هم در همین است.

    طبق قانون چک در ایران، شخص باید در زمان نوشتن چک به اندازهٔ مبلغ مندرج در آن در حساب خود وجه نقد، اعتبار و یا پشتوانهٔ قابل تبدیل به وجه نقد داشته باشد. تفاوت چک با کارت‌های اعتباری هم در همین است.

    البته امروزه این قانون معمولاً در مبادلات پولی‌ای که به‌وسیلهٔ چک انجام می‌شود، رعایت نمی‌گردد و در نتیجه در چند سال اخیر تعداد افرادی که به دلیل چک برگشتی، یعنی چکی که در تاریخ مشخص شده، مقدار وجه وعده داده شده را تأمین نکند به زندان می‌افتند رو به افزایش گذاشته‌است.

    حال به این سوال توجه کنید:
    فردی با استفاده از شناسنامه همسرش که در خانه مشترک آن‌ها موجود بوده است به بانک مراجعه می‌کند و با توجه به آشنا بودن با رئیس بانک اقدام به افتتاح حساب جاری به نام همسرش با امضایی که خودش انجام می‌دهد می‌کند؛ سپس مبادرت به صدور چک از حساب مفتوحه کرده و یکی از چک‌های صادره شده برگشت می‌خورد. لذا 1ـ دارنده چک تحت چه عنوانی از چه کسی می‌تواند شکایت نماید؟ 2ـ همسر فرد مذکور تحت چه عنوانی از شوهرش می‌تواند شکایت کند؟ شایان ذکر است شناسنامه متعلق به این خانم در منزل مشترک در جایی قرار داشته که مابقی اسناد خانوادگی را نیز در آن جا قرار داده بودند و هر دو نفر به آن دسترسی داشتند. 3ـ آیا عنوان کیفری نسبت به رئیس بانک مربوط می‌شود یا خیر؟

    پاسخ :
    فردی که با استفاده از آشنایی با رئیس بانک اقدام به باز کردن حساب جاری به نام همسرش، امضا خودش را به نام امضاء صاحب حساب معرفی و مرتکب صدور چک بلامحل شده است، نامبرده اولاً نسبت به دارنده چک که با اختیار عنوان مجعول (صاحب حساب بودن) مال دیگری را بـرده، طبق ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری، کلاهبردار محسوب می‌شود ثانیاً نسبت به همسر خود مرتکب جعل امضاء او شده است ثالثاً رئیس بانک که دسته چک به او داده مرتکب تخلف اداری شده است. ( ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس، ارتشاء و کلاهبرداری «هر کس از راه حیله تقلب، مردم را به وجود شرکت‌ها یا تجارت‌خانه‌ها یا کارخانه‌ها یا مؤسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیرواقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش‌آمدهای غیرواقع بترساند یا اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر، وجوه یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آن‌ها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از یک تا 7 سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می‌شود ...» ).
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    بعضی از حقوقدانان در این که شرکت تابعیتی داشته باشد، تردید کرده اند و اصولاً استعمال لفظ تابعیت را در مورد شرکت غیر صحیح تلقی می‌کنند. به نظر این دسته تابعیت رابـ ـطه‌ای است حقوقی که کشور خاصی را به یکی از اعضای تشکیل دهنده جمعیتش مرتبط می‌کند.
    فرآوری: فاطمه نوری_ بخش حقوق تبیان

    14410251023941105175381021406077217190106.jpg

    تابعیت در لغت به معنی تابع بودن و پیروی کردن است در اصطلاح تابعیت عبارت است از رابـ ـطه‌ای سیـاس*ـی که فردی یا چیزی را به دولتی مرتبط می‌سازد به طوری که حقوق و تکالیف اصلی وی از همین رابـ ـطه ناشی می‌شود ماند تابعیت هر کس نسبت به دولت متبوع و تابعیت کشتی و هواپیما، در حقوق‌های مذهبی ملاک تابعیت مذهب است و فاقد مذهب معین نسبت به اهل آن مذهب، اجنبی یا کافر محسوب می‌شد.

    تابعیت ممکن است به صورت ایقاع باشد، مانند موارد ذکر شده در ماده 976 قانون مدنی و یا به صورت قرارداد و عقد باشد، مانند موارد مندرج در ماده 979 به بعد قانون مدنی.

    شرکت نیز در لغت به معنی شریک شدن و همدست شدن در کاری می‌باشد. شرکت در اصطلاح حقوقی عبارت است از اجتماع حقوق چند مالک در شیء معین به نحو اشاعه. یعنی اگر چند نفر بر یک شیء به طور مشاع حقوقی داشته باشند، شریک در آن مال بوده و از اجتماع آنها شرکت به وجود می‌آید، خواه به حکم قانون باشد؛ شرکت قانونی یا قهری است، مانند شرکت وراث در ترکه. یا به تراضی و اختیاری باشد. شرکت عقدی یا شرکت قراردادی هم ممکن است به صورت شرکت تجاری باشد یا به صورت شرکت مدنی. در شرکت مدنی چون حق مالکیت مشاع به شریکان تعلق دارد، شخصیت حقوقی مستقل به وجود نمی‌آید. البته اگر موضوع فعالیت آن کار تجارتی باشد، در حکم شرکت تضامنی است.

    شرکت تجاری نیز نوعی از شرکت عقدی است که به موجب قوانین تجارت صورت می‌گیرد و منشاء پیدایش شخصیت حقوقی در حقوق خصوصی می‌شود و گاهی خود آن شخصیت حقوقی ( نه عقد شرکت ) را هم شرکت نامند. این اصطلاح در مقابل شرکت مدنی استعمال می‌شود.

    شرکت تجاری نیز نوعی از شرکت عقدی است که به موجب قوانین تجارت صورت می‌گیرد و منشاء پیدایش شخصیت حقوقی در حقوق خصوصی می‌شود و گاهی خود آن شخصیت حقوقی ( نه عقد شرکت ) را هم شرکت نامند. این اصطلاح در مقابل شرکت مدنی استعمال می‌شود.

    اشخاص حقوقی مانند اشخاص حقیقی به وجود می‌آیند، زندگی می‌کنند و می‌میرند. به وجود آمدن آنها در حقیقت تشکیل و ثبت قانونی آنها است. زندگی و حیاتشان همان فعالیتی است که برای رسیدن به اهداف خاص خود عهده‌دار می‌گردند. مرگ اشخاص حقوقی هم انحلال آنها است.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    مفهوم و معنای تابعیت شرکت:
    بعضی از حقوقدانان در این که شرکت تابعیتی داشته باشد، تردید کرده اند و اصولاً استعمال لفظ تابعیت را در مورد شرکت غیر صحیح تلقی می‌کنند. به نظر این دسته تابعیت رابـ ـطه‌ای است حقوقی که کشور خاصی را به یکی از اعضای تشکیل دهنده جمعیتش مرتبط می‌کند. این ارتباط جنبه معنوی دارد و میان دولت و افراد انسانی تابع آن که دارای احساسات و علائق هستند، برقرار می‌گردد. که این در مورد شرکت صدق نمی‌کند و این به این معنی است که تابعیت شرکت وجود ندارد. اما دسته دیگر این فکر را مورد انتقاد قرار داده و قیاس میان تابعیت شرکت‌ها و تابعیت افراد را نادرست دانسته اند.

    تعیین تابعیت شرکت مشخص میکند که آیا تشکیل طرز کار یا انحلال شرکت، به موجب قانون کشورمتبوع صحیح بوده است یا خیر، زیرا این نکته عموما مورد قبول است که اعتبارشرکت وطرزکار وانحلال آن تابع قانون کشور متبوع است .

    از نظر این حقوقدانان وقتی صحبت از تابعیت افراد می‌شود، منظور رابـ ـطه‌ای سیـاس*ـی میان افراد و دولت استو پیدا کردن تابعیت یک فرد به این هدف صورت می‌گیرد که مشخص شود آیا در رابـ ـطه با دولت خاص ، این فرد می‌تواند از حقوقی مثل رأی دادن و انتخاب شدن در یک نهاد قضایی یا تقنینی برخوردار شود و یا این که خدمت نظام را در کدام کشور باید انجام دهد و امثال این موارد. در حالی مه تابعیت شرکت به معنی به منزله تأیید این نکته است که حیات یک شرکت الزاماً تابع یک سیستم حقوقی است. بنابراین اولاً تابعیت شرکت برخلاف تابعیت افراد حقیقی ، نمی‌تواند جز براساس یک نفع مادی مطرح شود. ثانیاً ممکن است تابعیت شرکت توسط یک قاضی تعیین شود. به عبارت دیگر یک قاضی به یک شرکت تابعیت خارجی اعطا کند. زیرا در این جا صحبت از حاکمیت در میان نیست ، بلکه سخن از این است که تشکیل ، طرز کار و انحلال شرکت تابع کدام قانون ملی است. امروزه اغلب قوانین در کشور‌ها برای شرکت‌هایی که دارای شخصیت حقوقی هستند، تابعیت قائل اند و عرف نیز این امر را پذیرفته و اصطلاح تابعیت شرکت را همه به کار می‌برند.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    تعیین تابعیت شرکت ضروری است
    1. تعیین تابعیت شرکت مشخص میکند که آیا تشکیل طرز کار یا انحلال شرکت، به موجب قانون کشورمتبوع صحیح بوده است یا خیر، زیرا این نکته عموما مورد قبول است که اعتبارشرکت وطرزکار وانحلال آن تابع قانون کشور متبوع است .

    2. در بسیاری موارد قانونگذار داخلی امتیازاتی برای اتباع یک کشور مقرر می کند که در صورتی به شرکتها واشخاص حقوقی واقع در کشور مورد نظر تسری می باید که اشخاص اخیر، تابع کشور مزبور تلقی شوند برعکس در پارهای موارد پرداخت بعضی عوارض- مانند عوارض نوسازی بعد از جنگ – فقط به عهده شرکتهایی است که داخلی تلقی شوند .

    3. دولتها در صورتی مکلف اند از شرکتی حمایت دیپلماتیک کنند، که آن شرکت تابع آنها باشد .

    4. از نظر مالیاتی هرگاه شرکتهای خارجی به موجب کنوانسیون یا قانون داخلی، از پرداخت بعضی مالیاتها معاف باشند، تعیین این نکته که شرکت، داخلی یا خارجی است حائز اهمیت خواهد بود.

    5. در اغلب کشورها، خارجی در صورتی می توانند فعالیت اقتصادی داشته باشند که به آنها اجازه مخصوص داده شود که اتباع داخلی اصولاٍ از اخذ آن معاف هستند .

    6. هر گاه شرک، خارجی تلقی شود، مقررات ارزی در انتقال ارز به خارج از کشور محل شرکت، برای او شرایط آسان تری قائل خواهند بود.
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    چگونگی تعیین تابعیت شرکت
    براساس قانون تجارت ایران هر شرکتی که در ایران تشکیل شده ومرکز اصلی ان در ایران باشد ایرانی است. البته بر این اصل استثنائاتی وجود دارد.

    به عنوان مثال به موجب بند ج ماده قانون پولی و بانکی ( مصوب ۱۸/۴/۱۳۵۱) هر بانکی که بیش از ۴۰% سرمایه آن متعلق به اشخاص حقیقی اتباع خارج یا نت حقوقی خارجی باشد، از نظر این قانون بانک خارجی محسوب می شود و باید تحت عنوان بانک خارجی به ثبت برسد از نظر این ماده هر شخص حقوقی که ۱۰۰ درصد سرمایه آن متعلق به اشخاص اتباع ایران نباشد خارجی تلقی می شود .

    ویا در مورد شرکتهای هواپیمایی که اگر بیش از ۴۹ در صد سهامشان متعلق به اتباع بیگانه باشد، به حکم مقررات تاسیس نوسانات حمل و نقل هوایی ودریایی، خارجی تلقی می شوند.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا