Pari_A
کاربر اخراجی
- عضویت
- 2017/02/27
- ارسالی ها
- 2,766
- امتیاز واکنش
- 14,439
- امتیاز
- 746
در خانوادهتان چند فرزند هستيد؟
ما پنج فرزند هستيم كه دو برادر و دو خواهر دارم. درمجموع خانواده پرجمعيتي هستيم و هميشه خانواده شلوغي داريم.
تو بچه چندم هستي؟
من بچه وسطي هستم، بچه سومم!
معمولا بچههاي وسط مظلوم واقع ميشوند، تو هم چنين شرايطي داشتي؟
اتفاقا من خيلي شيطان بودم و آنقدر اذيت ميكردم كه همه از دست من عاصي بودند. هيچكس نميتوانست من را مهار كند و مادرم هميشه دنبال من ميگشت و واقعا نميدانستند از دست من چه كار كنند...
مادرت بين بچههايش فرق نميگذاشت؟
نه! اصلا، مادرم به تمام بچههايش به يك چشم نگاه ميكرد و هيچ فرقي نميگذاشت. در خانواده ما خبري از تبعيض و فرق نبود. به همين خاطر از اين لحاظ هيچ مشكلي نداشتيم و هيچوقت به يكديگر حسودي نميكرديم.
رابـ ـطه مادر و همسرت چطور است؟
ارتباطشان از من هم بهتر است. خدا را شكر خيلي با هم صميمي هستند و اين مسئله بعضي اوقات به ضرر من تمام ميشود!
يعني دست به يكي ميكنند؟!
دقيقا! همكاري آنها بينظير است و خودم هم نميدانم بايد براي فروپاشي اتحادشان چه كار كنم!
در اين مواقع چه كار ميكني؟
فقط شنونده هستم، چون كار ديگري از دستم برنميآيد!
اين ارتباطها واقعا صميمانه است يا شعار ميدهي؟!
كاش شعار بود! ]باخنده[ اما واقعيت دارد!
از اين مسئله ناراحت هستي؟
بهخدا نه! چون اينطوري همه چيز خوب است.
بهترين كادويي كه گرفتي، چه بوده است؟
دو تا انگشتر خيلي زيبا از خانمم هديه گرفتم، اما هر دو تا را گم كردم!
همسرت ناراحت نشد؟
فقط ترجيح داد كه ديگر برايم هديه نگيرد!
وقتي در كرمان بودي دوري از خانواده مخصوصا مادرت سخت نبود؟
همسرم هميشه به مادرم سر ميزند و اتفاقا ارتباطش صميميتر از عروسهاي ديگر با مادرم است!
اين مسئله به نفع توهم هست!
مسلما!
هنوز هم خانهپدري، خانه اميدت است؟
بله، هميشه با خواهر و برادرهايم دور هم جمع ميشويم تا پدر و مادرم احساس تنهايي نكنند. با اينكه برادركوچكترم طبقه پايين خانه مادرم زندگي ميكند، اما بيشتر حرفهايش را به من ميزند و اكثرا به خانه آنها ميروم.
مادرت پرسپوليسي است يا استقلالي؟
هيچكدام، هرجا كه من باشم طرفدار آن تيم است.
شغل مادرت چيست؟
مادرم خانهدار است و تمام زندگيش را صرف بزرگ كردن فرزندانش كرده است.
اميرمهدي پسرت طرفدار فوتبال هست؟
معتقد است كه طرفدار جومونگ است و يك شمشير دستش ميگيرد و ميخواهد همه را بكشد! اما از آنجايي كه همسرم هم و مربي بسكتبال است دوست داريم، اميرمهدي هم ورزشكار شود ولي فعلا بايد شمشير را از دستش بگيريم!
نكند خودتان شمشير به دستتان بگيريد؟
خدا نكند! اما بعضي وقتها مجبوريم با اميرمهدي بازي كنيم.
رابـ ـطه خواهرها و همسرت هم به اين خوبي است؟
حرف ندارد! خانواده ما نمونه است و روابط عالي با يكديگر داريم خدا را شكر، همه ما ازدواج كرديم و مادرم ديگه غصه سروسامان دادن ما را نميخورد.
هنوز هم با مادرت درد و دل ميكني؟
سعي ميكنم مادرم را درگير زندگي شخصيام نكنم چون مادرم غصه ميخورد. بيشتر درخصوص خوشيها و شاديها با مادرم صحبت ميكنم.
غذاي مادرت خوشمزدهتر است يا همسرت؟
چه بگويم؟! دستپخت هر دو خوب است. اگر بگويم دستپخت مادرم بهتر است دروغ گفتهام. اما هركدام دستپخت خودشان را دارند و بعضي وقتها غذاي مادرم خوشمزهتر است چون تجربه بيشتري دارد. البته دست پخت ما در همسرم را هم دوست دارم.
سليقه همسرت را بيشتر قبول داري يا مادر خودت و يا مادر همسرت؟
چون همسرم جوانتر است، سليقه او را بيشتر ميپسندم. ولي خدايي سليقه همه آنها خوب است.
اگر با همسرت دچار اختلاف شدي با مادرت در ميان ميگذاري؟
بالاخره در هر خانوادهاي مشكل پيش ميآيد، اما گفتم كه ترجيح ميدهم خودم حلش كنم تا مادرم را در جريان بگذارم. دعوا نمك زندگي است، خوشبختانه خوشيهاي زندگي ما بيشتر است.
مادرت اميرمهدي را بيشتر از نوههاي ديگرش دوست دارد؟
نميدانم! اما حسابي اميرمهدي را تحويل ميگيرد و به او بد نميگذرد.
اگر حرف خاصي باقيمانده، بگو؟
از شما تشكر ميكنم .
منبع : ویکی پدیا
ما پنج فرزند هستيم كه دو برادر و دو خواهر دارم. درمجموع خانواده پرجمعيتي هستيم و هميشه خانواده شلوغي داريم.
تو بچه چندم هستي؟
من بچه وسطي هستم، بچه سومم!
معمولا بچههاي وسط مظلوم واقع ميشوند، تو هم چنين شرايطي داشتي؟
اتفاقا من خيلي شيطان بودم و آنقدر اذيت ميكردم كه همه از دست من عاصي بودند. هيچكس نميتوانست من را مهار كند و مادرم هميشه دنبال من ميگشت و واقعا نميدانستند از دست من چه كار كنند...
مادرت بين بچههايش فرق نميگذاشت؟
نه! اصلا، مادرم به تمام بچههايش به يك چشم نگاه ميكرد و هيچ فرقي نميگذاشت. در خانواده ما خبري از تبعيض و فرق نبود. به همين خاطر از اين لحاظ هيچ مشكلي نداشتيم و هيچوقت به يكديگر حسودي نميكرديم.
رابـ ـطه مادر و همسرت چطور است؟
ارتباطشان از من هم بهتر است. خدا را شكر خيلي با هم صميمي هستند و اين مسئله بعضي اوقات به ضرر من تمام ميشود!
يعني دست به يكي ميكنند؟!
دقيقا! همكاري آنها بينظير است و خودم هم نميدانم بايد براي فروپاشي اتحادشان چه كار كنم!
در اين مواقع چه كار ميكني؟
فقط شنونده هستم، چون كار ديگري از دستم برنميآيد!
اين ارتباطها واقعا صميمانه است يا شعار ميدهي؟!
كاش شعار بود! ]باخنده[ اما واقعيت دارد!
از اين مسئله ناراحت هستي؟
بهخدا نه! چون اينطوري همه چيز خوب است.
بهترين كادويي كه گرفتي، چه بوده است؟
دو تا انگشتر خيلي زيبا از خانمم هديه گرفتم، اما هر دو تا را گم كردم!
همسرت ناراحت نشد؟
فقط ترجيح داد كه ديگر برايم هديه نگيرد!
وقتي در كرمان بودي دوري از خانواده مخصوصا مادرت سخت نبود؟
همسرم هميشه به مادرم سر ميزند و اتفاقا ارتباطش صميميتر از عروسهاي ديگر با مادرم است!
اين مسئله به نفع توهم هست!
مسلما!
هنوز هم خانهپدري، خانه اميدت است؟
بله، هميشه با خواهر و برادرهايم دور هم جمع ميشويم تا پدر و مادرم احساس تنهايي نكنند. با اينكه برادركوچكترم طبقه پايين خانه مادرم زندگي ميكند، اما بيشتر حرفهايش را به من ميزند و اكثرا به خانه آنها ميروم.
مادرت پرسپوليسي است يا استقلالي؟
هيچكدام، هرجا كه من باشم طرفدار آن تيم است.
شغل مادرت چيست؟
مادرم خانهدار است و تمام زندگيش را صرف بزرگ كردن فرزندانش كرده است.
اميرمهدي پسرت طرفدار فوتبال هست؟
معتقد است كه طرفدار جومونگ است و يك شمشير دستش ميگيرد و ميخواهد همه را بكشد! اما از آنجايي كه همسرم هم و مربي بسكتبال است دوست داريم، اميرمهدي هم ورزشكار شود ولي فعلا بايد شمشير را از دستش بگيريم!
نكند خودتان شمشير به دستتان بگيريد؟
خدا نكند! اما بعضي وقتها مجبوريم با اميرمهدي بازي كنيم.
رابـ ـطه خواهرها و همسرت هم به اين خوبي است؟
حرف ندارد! خانواده ما نمونه است و روابط عالي با يكديگر داريم خدا را شكر، همه ما ازدواج كرديم و مادرم ديگه غصه سروسامان دادن ما را نميخورد.
هنوز هم با مادرت درد و دل ميكني؟
سعي ميكنم مادرم را درگير زندگي شخصيام نكنم چون مادرم غصه ميخورد. بيشتر درخصوص خوشيها و شاديها با مادرم صحبت ميكنم.
غذاي مادرت خوشمزدهتر است يا همسرت؟
چه بگويم؟! دستپخت هر دو خوب است. اگر بگويم دستپخت مادرم بهتر است دروغ گفتهام. اما هركدام دستپخت خودشان را دارند و بعضي وقتها غذاي مادرم خوشمزهتر است چون تجربه بيشتري دارد. البته دست پخت ما در همسرم را هم دوست دارم.
سليقه همسرت را بيشتر قبول داري يا مادر خودت و يا مادر همسرت؟
چون همسرم جوانتر است، سليقه او را بيشتر ميپسندم. ولي خدايي سليقه همه آنها خوب است.
اگر با همسرت دچار اختلاف شدي با مادرت در ميان ميگذاري؟
بالاخره در هر خانوادهاي مشكل پيش ميآيد، اما گفتم كه ترجيح ميدهم خودم حلش كنم تا مادرم را در جريان بگذارم. دعوا نمك زندگي است، خوشبختانه خوشيهاي زندگي ما بيشتر است.
مادرت اميرمهدي را بيشتر از نوههاي ديگرش دوست دارد؟
نميدانم! اما حسابي اميرمهدي را تحويل ميگيرد و به او بد نميگذرد.
اگر حرف خاصي باقيمانده، بگو؟
از شما تشكر ميكنم .
منبع : ویکی پدیا