گیلان معرفی استان گیلان و مناطق دیدنی آن

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
روستای صمدآباد یکی از دیدنی ترین روستاهای دهستان شوئیل، بخش رحیم آباد، شهرستان رودسر، استان گیلان می باشد. روستای صمدآباد با روستاهای اکبرآباد، برمکوه، تلابنک، گلخانی، دشتک و زراکی همسایه بوده و در 54 کیلومتری بخش رحیم آباد و 69 کیلومتری جنوب شهرستان رودسر واقع شده است. در این روستا بیش از 30 خانوار بصورت دائم و غیر دائم سکونت دارند. روستای صمد آباد در بالای کوه و در منطقه ای هموار قرار دارد و در کنار این روستا دریاچه ای قرار دارد که به یکی عجایب هفتگانه ی اشکور معروف می باشد.

6460689727ashkorat-2606-mm5.jpg
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    استان گیلان- شهرستان رودسر- رحیم آباد (فاصله 25 کیلومتر) روستای زیاز

    موقعیت قرارگیری زیاز از شرق به رودخانه پلرود، غرب به آغوذبن کندسر، شمال به دیورود و جنوب به سلسله جبال البرز قرار دارد.

    340563_a1eAdHF8.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    معرفی روستای شفیع آباد :
    روستای شفیع آباد در ۷۵ کیلومتری جنوب شهر رحیم آباد رودسر در استان گیلان و از توابع دهستان شوئیل می باشد كه به دو بخش شفيع آباد بالا و پايين تقسيم شده است . ارتفاع آن از دریا ۱۷۸۰ متر است و از روستاهاي همجوار آن مي توان به روستاهاي لسبو ، توكاس ، پياغوزبن ، خراسان سر ، لترود ، شرمدشت ، مومن زمين ، برگام نام برد . آب و هواي اين روستا به مانند ديگر روستاهاي اشكور كه در حاشيه رشته كوه البرز قرار دارند معتدل مي باشد .

    جمعيت و گويش :
    روستاي شفيع آباد با جمعيتي بالغ بر يكصد خانوار از روستاهاي پرجمعيت اشكور بوده كه افراد تحصيلكرده زيادي را تحويل جامعه داده است كه سعي خواهد شد طي روزهاي آتي با جمع آوري آمار دقيق ، در صورت امكان اسامي با ذكر رشته و مقطع تحصيلي در لينكي نمايش داده شود (با اخذ تاييديه از شوراي نويسندگان این وبلاگ) . یکی از معدود اشخاصی که درمنطقه پهناور اشکورات باسوادبود شخصی بنام ملاعباسقلی اهل همین روستا بود که آنچه گذشتگان تعریف کرده اند از روستاهای بسیاردور مثل کاکرود برای خواندن ویانویشتن یک نامه به وی مراجعه میکردند شاید به همین دلیل مدرسه شفیع آباد یکی از قدیمیترین مدارس آن منطقه باشدکه زمانی بیش از نود دانش آموز داشت متاسفانه به دلایل گوناگون ازجمله مهاجرت مردم بسته شده است . مردم اين روستا به زبان گيلكي و فارسي تكلم مي كنند و به شغل كشاورزي و دامداري مشغول مي باشند .

    محصولات :

    فندق ، گردو و گل گاوزبان كه در كنار دامداري از منابع اصلي امرار معاش اهالي اين روستا بوده كه محصولاتي نظير لوبيا ، عدس ، نخود ، سيب زميني ، پياز ، سيب ، به ، آلبالو ، هلو ، زردآلو و گيلاس نيز در حد رفع نياز خانگي در اين روستا بعمل مي آيد . البته جا دارد از كشت گندم و جو نيز يادي كرده باشيم كه روزگاري آن نيز از محصولات اصلي اين روستا بوده كه امروزه به علل گوناگون از جمله هزينه توليد زياد ، كاهش نيروي كار جوان و عدم تناسب قيمت تمام شده توليد با هزينه جايگاه خود را از دست داده و به ندرت كشت مي شود .

    از اماكن زيارتي روستاي شفيع آباد بقعه متبركه آقا سيد وهاب الدين مي باشد . اين بقعه در زمانهاي گذشته در بين اهالي روستا به نام جيرسنه آقا معروف بوده كه هم اكنون نيز با بيان آن بيگانه نيستند .
    از اماكن تاريخي اين روستا نيز قلعه كوتي كه به زبان محلي قلاكوتي بيان مي شود مي توان نام برد اين بنا در ضلع جنوب غربی روستاي شفيع آباد و در فاصله 7/1 كيلومتري آن قرار دارد . هم اكنون از اين قلعه بقاياي جز آجر پراكنده و سفالينه هاي شكسته باقي نمانده است .
    نكته جالب در اين مورد تعدادي از وبلاگها و سايتها با استفاده از اخبار نادرست اين قلعه را جزو روستاي همجوار (لسبو) ذكر كرده اند كه اميدواريم با كسب اطلاعات درست نسبت به تصحيح آن اقدام نمايند .

    امور فرهنگی :

    کانون فرهنگی هنری شهید رجایی شفیع آباد با تشكيل كلاسهاي قرآن با بهره گيري از اساتيد منطقه اي ، تشكيل محفل انسي با قرآن ، انجام مسابقات ورزشی بین روستاهای همجوار ، تشكيل اردوهاي زيارتي و تفريحي سهم بسزايي در رشد فكري و فرهنگي اهالي اين روستا ايفا مي كند .

    29276123060336664987.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    رحيم آباد و دوشنبه بازار:
    شهر رحیم آباد در پای کوه سماموس و نزدیک به رودخانه پلورود، از دیر باز زمستانگاه خوانین اشکور بوده و جمعيتي معادل 7000 نفر دارد . هم اکنون اکثر ساکنان اولیه آن به دیگر نقاط ایران مهاجرت کرده اند. ساکنان شهر به سه طایفه جور حیاطی (بالا حیاطی )، من حیاطی (میان حیاطی) و جیر حیاطی (پائین حیاطی ) تقسیم می شوند که مربوط به حیاطهای موجود در تابستانگذران اهالی شوئیل، که معتبرترین آبادی اشکور به شمار می رفت، می‌شود. من حیاطی ها را از طایفه هزار اسب می دانند(کتاب گیلان،بخش تاریخ اشکور تالیف موسی مسعود) که خود تاریخی دیرینه داشته و در گذشته‌های دور سرزمینهای اشکور و حتی لرستان، خوارزم و ابرکوه ردپای آنان را می توان یافت. قدیمی‌ترین گنبد ایران (گنبد عالی ابر کوه) به دست یکی از افراد طایفه هزاراسب (عمید الدین شمس الدوله دیلمی )به در قرن ۴ ه ق ساخته شده است.
    بخش رحیم آباد یکی از بزرگترین بخشهای استان گیلان و شهرستان رودسر می باشد . از مساحت 1309 کیلومترمربعی شهرستان رودسر بیش از 800 کیلومتر مربع مساحت تقریبی این بخش است .
    بخش رحيم آباد در ۱۲ كيلومتري جنوب شهر رودسر قرار داشته و از شمال به بخش كلاچاي از جنوب به استان قزوين و شهرستان رودبار و از شرق به شهرستان رامسر و از غرب به شهرستان املش و سياهكل متصل و در ضلع شمال غربي، غرب و جنوب قله سماموس قرار داشته، فاصله آن تا دريا 9 كيلومتر بوده و جمعيت بخش حدود 29 هزارنفر و داراي 7830 خانوار را در خود جاي داده است.
    بخش رحيم آباد از سال 1342 دارای شهرداری واز سال 1368 با 4 دهستان و تعداد215 آبادی و روستا به شرح جدول ذیل به بخشداری مستقل ارتقا یافت.

    بخش رحيم آباد از نظر توپوگرافي داراي سه ويژگي جلگه، جنگلي و كوهستاني است. قسمت شمالي بخش رحیم آباد جلگه اي و قسمت جنوبي آن كوهستاني است و محصولات عمده آن در جلگه ها برنج و چاي و در كوهستان ها فندق ،گياهان دارويي ، عسل ، گندم، جو، حبوبات، محصولات جاليزي و ميوه‌هاي بومي بويژه در فصل برداشت به بازار عرضه مي شود. کشاورزان و تولید کنندگان انواع محصولات بومى خود رادر فصول مختلف سال براى فروش به بازار آورده و همچنین فروشندگان دوره گرد بازار رحيم آباد نيز از ميادين ميوه و تره بار و سایر بازارهای اصلی، اقلام مورد نظر خود را خريدارى كرده و در اين بازار به فروش مى رسانند ‎.
    اين بازارها ، محلى براى ديد و بازديد دوستان و آشنايان نيز هست ؛ زيرا اكثر مردم براى خريد به بازارهاى هفتگى مى روند ‎. از ويژگي هاي دوشنبه بازار رحيم آباد، فروش دام است كه مورد استقبال خاص خريداران قرار گرفته به طوري كه هميشه بخش فروش دام از شلوغ ترين قسمت هاي بازار است.

    شایان ذکر است که بازارهاي هفتگي گيلان، مناسب ترين مكان براي خريد و فروش بدون وجود واسطه ها و دلالان است. اين بازارها قدمتي هزاران ساله دارند. همه شهرها و بسياري از روستاها براي خود روزبازار دارند؛ حضور عروس و دامادهاى جوان و همراهان زيادى كه با آنها هستند؛ موجب رونق كار فروشندگان شده و همچنين محيط بازار را دلنشين، شاد و مطبوع مى كند.
    بازارهايي بكر و ناب در دل شهرها و بسياري از روستاهاي نوار سبز شمال و اغلب فروشندگان اعم از زن ومرد که با لباس هاى محلى براى فروش در بازار حاضر مى شوند ، اين موضوع منظره زيبايى از سنت هاى استان را به نمايش گذاشته و براي گردشگران داخلي و حتي خارجي جذاب ، ديدني و البته خريدني است.
    در این راستا ، تعداد زيادى از مردم استان سرسبز گيلان و بخصوص جوانان براى گذران زندگى و كسب در آمد در بازارهاى هفتگى مشغول به كار هستند. شور و نشاطى خاص در اين بازارها به چشم مى خورد كه خود حديثى از زندگى است در اكثر نقاطى كه بازارهاى هفتگى در آن برپاست ، مردم هفتگى خريد مى كنند ، زيرا قيمت محصولاتى كه در آن بازارها عرضه مى شود به نسبت مغازه ها پائين تر است.
    در گذشته داروغه ها مسئول مراقبت از بازارها بودند و در ازاى اين كار از بازاريان حقوق دريافت مى كردند ، اما هم اكنون نيروهاى پليس و شهردارى ها مسئوليت امنيت و ساماندهى بازارها را به عهده دارند و از بروز مشكلات در اين مكان ها جلوگيرى مى كنند و تا حد زيادى نيز موفق بوده اند .
    در سالهای نه چندان دور ، بازار های مذکور در خيابان اصلى شهر بر پا مى شد كه ترافيك شديدى در شهر به راه مى انداخت و مشكلات ديگرى را نيز به دنبال داشت ، اما خوشبختانه با تلاش شهردارى ها و سازمان ميراث فرهنگى گيلان مكان هايى براى برپايى اين بازارها در نظر گرفته شد ه كه تا حد زيادى از مشكلات كاهش یافته ،لیکن هنوز هم در روز بازار ، تردد در شهر با دشوارى هايى همراه است.
    بهرحال،دیدن بازار های فوق خالی از لطف نبوده ، بنابراین از مخاطبان ارجمند و گرامی جهت بازدید از بازارهای یادشده و بویژه دوشنبه بازار رحیم آباد دعوت می گردد..

    * بازارهاي هفتگي گيلان با قدمتي هزاران ساله *

    189007_375106449231591_133196154_n.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    روستاي رييسن يكي ازروستاهاي دهستان شوئيل در59كيلومتري رحيم آبادو 74كيلومتري شهرستان رودسر ودرموقعيت جنوب غربي اين شهرستان ودرهمسايگي روستاهاي هسي كوه وباغسر ايزدين وخانسرك واقع شده است.

    رييسن ازدوواژه ري +يسن تشكيل ومعني ري =چشمه وجريان رود ويسن=ستايش كه بعنوان چمشه ستايش ويارودمقدس معني شده است .همچنين واژه رييسن كه مركب ازري+يسن و ري =عزيزوگرامي ويسن=ستايش به معني ستايشگاه گرامي مي باشد.البته ريسن درلغت نامه دهخدا بمعني رسن وريسندگي آمده است.گويش محلي اين روستا ازنامواژه هاي پيش ازپهلوي بوده وبدون تغييرباهمان ريسين درمنطقه گويش مي شود.

    درروستاي رييسن سه گروه مردم دركنارهمديگر باآسايش وآرامش زندگي مي كنند:

    الف)گروهي كه جزءساكنين اين روستا(بومي)بودندوهستند.افرادي كه بنده آنهاراديده ام ولي اكنون به ديارحق شتافته اند : مرحومين رفيع عليدوخت (گلعليزاده)،جعفر(معروف به پيرمرد)عليزاده، عباسعلي عليجاني ، آقاجانگل ومشدي باباعلي آقاجاني ، حسينعلي عليزاده، همتعلي و رمضان وقاسم وسيف الله غلامي، اسحاق علينژاد، صادق زماني ، برجعلي سليمي پور، عيسي حسني ، محمدعلي باباخاني ، عبدالرحيم رحيمي وآنهاي كه درقيدحيات هستندنيزمتعاقبآ خواهم آوردتا ارتباط نسلها راحفظ كنيم وان شاا… بزرگان محل راباخانواده بااصل ونصب تاجاي كه بتوان درجاي ديگرمطرح خواهم نمود.

    ب)دسته ديگر معروف به گالشان بودند كه ييلاق وقشلاق مي كردنديعني حدودشش ماه درييلاق وشش ماه ديگرسال راروستاهاي پرشه وسياهگل چال مي رفتند. .مرحومين مشدي كوچكعلي كريمي، مشدي تقي محمدي، طهماس حبيبي ، امان الله زلفي ، محمدابراهيم كريمي ، عزيزالله كريمي، حبيب حبيبي ، مصطفي محمدي ، مشدي مراد واصغربابايي، سليمخان عيسي پورودراين قسمت نيزمثل بندالف درجاي خودبه ذكرنام همه آنهاي كه درقيدحيات هستندنيز آشنا مي شويم .

    ج)گروه سوم بنام خوش نشينان بودندكه درواقع دكاندارروستا بوده وازجاي ديگر(ايرمحله ) آمده بودندودراين روستاشاگرداني نيز تعليم دادند.مرحوم حجت رضايي وشاگردانش آقايان موسي ربيعي وصادق بابايي كه شاگردانش اكنون نيزدراين محل مشغول تجارت وكشاورزي ميباشندوبهتر است بگوييم كه ازخوش نشيني بيرون آمده اند.

    30335029640157160815.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    این روستا در 4کیلو متری شهرستان رودسر در استان گیلان واقع شده ودر حال حاضر یکی از محور های اتصال این شهرستان با شهرستان املش است.روستای دیودره با دارا بودن90 خانوار و جمعیتی بالغ بر 150 نفر و با تقدیم دوازده شهید و دوجانباز به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران متآسفانه مورد بی مهری مسئولین شهرستان رودسر قرار گرفته؛زیرا میزان آبادانی در این روستا از دهه ی دوم انقلاب به بعد تقریبآ به صفر رسیده است و تنها پروژه ای که در آن در طول این مدت اجرا شده گاز رسانی به این روستا بوده که آنهم از محل مصوبات سفر رئیس جمهور مردمی آقای دکتر احمدی نژاد مصوب و به اجرا در آمده است.دیودره علاوه بر تقدیم دوازده شهیدو دو جانباز،جوانان بسیاری را برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تربیت و تحویل داده است و دراینده نیزتحویل خواهد داد . هم اکنون بسیاری از آنها در پست ها و مسئولیت های مهم وحساس نظامی و غیر نظامی مشغول به خدمت میباشند.

    06794256383353076178.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    روستای خم پته در شهرستان رودسر استان گیلان ، بخش رحیم آباد واقع شده است. این روستا دارای 155خانوار و600نفر جمعیت است . شغل بیشتر مردم این روستا کشاورزی ودام پروری است . محصول کشاورزی این روستا و روستا های هم جوار بیشتر به مرکبات و چای منحصر می شود. روستای خم پته به طور کلی از روستای لنگه سرا؛ پلددشت؛ و خود خم پته تشکیل شده است{اما روستای پلدشت از لحاظ تقسیمات کشوری مجزا از خم پته است وهمین امر باعث شده که که روستای خم پته دارای دهداری نباشد} ویژگی که این روستا را در بخش رحیم آباد شناخته شده کرده است وجود مدرسه شبانه روزی دخترانه الزهرا است باعث شده تمام دانش آموزان دختر مناطق اشکورات رحیم آباد که میل به تحصیل دارند به این مدرسه بیایند روستای خم پته در اطراف با روستاهای اربوسرا ؛فبیل سرا ؛ نعمت سرا ؛ گلدشت ؛ کوشکوه ؛ همسایه است ضمن اینکه بیش از نود درصد اهالی روستا باسواد میباشند. قابل ذکر است که این روستا ازلوله کشی آب آشامیدنی بهداشتی واشتراک بیش از 100 تلفن خانگی برخوردار است.

    P1030194_small.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    خلیفه محله در جنوب شهر شلمان قرار دارد و از توابع بخش مرکزی رودسر می باشد و مذهب مردم شیعه است ، همچنین این روستا در مجاورت شرق شلمانرود قرار دارد،شغل اصلی مردم این روستا کشاورزی خصوصا کشت برنج می باشد.نام دیگر خلیفه محله ،گلستان محله می باشد. زمانی که رضا شاه سفری به گیلان داشت و اسامی املاک ها را بررسی میکرد نام خلیفه محله بر مزاج آن خوش نیامد و دستور تغییر نام آن را داد که خلیفه محله به گلستان محله تغییر یافت چون مردم محل و حومه اسقبالی ازین نام نکردند که شاید این هم نوعی مبارزه با شاه بود و همچنان نام خلیفه محله باقی ماند.خلیفه یکی از بزرگان گبری بود که در محل زندگی میکرد.

    خلیفه محله یکی از آبادیهای بزرگ و پر رونق بود که جز حاکم تخت محسوب میشد.این روستا در شرق شلمانرود قرار دارد. وسعت این روستای بزرگ از شمال به اراضی شلمان و از جنوب به کنده سر (چماقستان) و رودخانه شلمانرود و از مشرق به شالیزاریهای چماقستان و علی آباد و از مغرب سراسر به شلمانرود متصل میشد. از شمال توسط یک نهر بزرگ و باتلاقهای مشرف به شالیزار از شلمان جدا میگشت.خلیفه محله جز شاهراه اصلی شلمان به املش محسوب میشد و افراد منطقه و کشاورزان گلسفید،دریا کنار ،خالجیر ، شلمان محصولات خود را از روستای خلیفه محله به بازار املش عرضه می داشتند. در دوران گبری این روستا رونق خاصی داشت و بعضی از بناها خشتی همراه با کاشیکاریهای مدرن در آن زمان وجود داشت که با کاوش و کنده کاری بعمل آمده این آثار به وضوح مشخص گردیده است .خلیفه نام بزر گ یا رئیس مردم ان زمان بود و بهمین دلیل این روستا را خلیفه محله نامیدند . پس از فوت خلیفه او را با احترام دفن کردندوبر مرزار او دو نگهبان گماشتند تا از اموالیکه بااو دفن کردندمحافظت نمایند.بعدهااین مردم به اسلام گرویدند و پس از مذهب زید نیز شیعه گشتند. با عقب نشینی دریا،شلمانرود طغیانهای وحشتناکی نمود وهر بارقسمت زیادی از روستای خلیفه محله را تخریب کرد و این روستا کوچک و کوچکتر شد،در یکی از این طغیان ها یکی از امامزاده های بالا دست نخریب گردید و ضریح آن که چوبی بود پس از فرو کش کردن سیلاب در قسمت ساحلی خلیفه محله به گل نشست و همان جا زیارتگاه مردم محل شد با توجه به این که قبلا در این منطقه مسجد و قبرستان قرار داشت و ضریح این امامزاده از احترام خاصی در بین مردمان خلیفه محله و حومه قرار گرفت.در مراسمهای مذهبی و عاشورا اهالی اطراف خلیفه محله همراه با مردم این محل بصورت گسترده شرکت می نمودند بطوریکه مجمعه های طعام و نذورات خود را در این مکان می آوردند. مردم این محل شیفته اهل بیت بودند و در این رابـ ـطه از شهرت خاصی برخوردار بودند.دو نفر از امامزاده ها که به این محل مهاجرت کرده بودند در اینجا فوت نموده گرچه از چگونگی هجرت و مرگ آنها اطلاعاتی در دسترس نیست اما آرامگاه این دو تن یکی در پایین خلیفه محله و دیگری در بالای خلیفه محله قرار دارد.امامزاده پایین محله این روستا را امامزاده غفور و امامزاده بالا محله را امامزاده ابراهیم می نامند.این روستا در اوج شهرت و آبادانی بر اثر زلزله شدید با خاک یکسان شد و هیچ اثری ازین محل و بازماندگان آن باقی نماند.گفته شده فقط دو خواهر بنام خاك سليمه وباد ليلا اخرين بازماندگان اين حادثه بودندكه پس از اين حادثه به جنوبي ترين حاشيه محل پناه بردند. و پس از زلزله و وجود بیماری واگیردار باعث شد که هیچ کس هیچ اثری از مردمان آن محل پیدا نکرد و خلیفه محله خالی از سکنه و ویران ماند . روح همه آنها شاد باد.

    چگونه خلیفه محله ی بدون سکنه پراز ازدهام شد

    جد مردمان خلیفه محله کنونی در روستايي بنام پشتاراه در قسمت غربی شلمانرود مشرف به شهر کنونی کومله زندگي مي كردند .خانه های انها با فاصله از هم قرار داشت.شغل انها کشاورزی بود.اکنون ازاين روستا هيچ اثری پیدا نیست .اکثرمردم این محل با سواد بودند.برای یادگیری سواد اول سواد قران را فرا میگرفتند.بعضی از افراد روستاي پشتاراه مردم خلیفه محله را میشنا ختندوبا انها رفت و امد داشتندوعده ای هم در این محل دارای املاک کشاورزی بودند .پس از انکه خلیفه محله ویران گشت و خالی از سکنه شد این محل برای چند سالی بحال خود رها شد .تا اینکه بیماری وبا به روستای پشتاراه رسید.عده ای زیادی را به کام مرگ فرستاد.افرادباز مانده میدانستند افراد فوت شده الوده به وبا می باشند.به همین دلیل تصمیم گرفتند روستا را ترک کرده وبه خلیفه محله کوچ کنند.این کوچ میبا یست از غرب شلمانرود بطرف شرق شلمانرودصورت میگرفت پس باید از عرض و بستر شلمانرود عبور میکردند.دراین هنگام شلمانرود در حال طغیان بودعده ای از کوچ کنندگان که بعضی از انها خرد سال بودند غرق گشتندومصیبت دیگری به مصیبت انها افزوده شد.در این هنگام شا خه ای از رود خانه از وسط روستا عبور می کرد و خلیفه محله را به سه قسمت تقسیم کرده بود این سه قسمت ، بالا محله ، پاین محله ، سیم چور نام گرفت .سیم چور جزء پایین محله محسوب میشد.تعداد حدودا دوازده خانوار توانستند از رود عبور کنند .شش خانوار که با هم نسبت فا میلی داشتند در با لا محله مستقر می شوند.شش خانوار دیگر که با هم نسبت فامیلی داشتند در پایین محله مستقر می شوند. بدین ترتیب شکل جد ید زندگی در این روستا اغاز گردید.اربابان انها را به رعیت خویش دراوردند.
    اربابان زمینها را بین رعایا تقسیم کردند.خانوادهایی که از جمعیت بیشتری برخوردار بودند زمینهای بیشتری اجاره کردند.انها پر تلاش ظاهر شدند خیلی زودمحل را اباد نمودند.و به کمک اربابان و با بکار گیری از مردم روستاهای دیگر به روش بیگاری استخر بزرگ را ساختند.
    در طول سالیان و به همان روش بیگاری دو استخردیگری بنامهای تازه سل وکوچک سل احداث کردند.این امر باعث شد خلیفه محله ای ها در نظر بغضی از افراد روستا های دیگر منفور گردند.برای پر اب کردن این استخرها نهر بزرگی از خلیفه محله تا خرشتم حفر نمودند تا اب را از شلمانرود به این محل انتقال دهند.بعدها بدلیل تغیر مسیرشلمانرود این نهر از خرشتم به پرابرود تغییر مسیر داده شد.این امر به پیشنهاد محمدکاظم صمد پور که در ان زمان کدخدای محل بود صورت گرفت .انها بکمک گاو همراه وسیله ای بنام گاجمه همان گاواهن که بپشت گاو بسته می شد شالیزارهای خود را شخم میزدند.

    انها فرهنگ سواد اموزی را دراین محل جدید ادامه دادند .در منزل جد ملا محمد باقر کلاس درس تشکیل شد.این کلاس بیشتر به تعلیم قران تعلق داشت .اخرین ملایی که تدریس میکرد ملا علیرضا نام داشت.البته باید از ملا صفروملا محمد رضا سرپرست هم یاد کرد.از ملا خانه ملا علیرضا درویش محمد رضا نوروزی پدیده گشت.او هیچگاه کلاس درسی تشکیل نداد.او با مطالعه ای کتابها وبیان انها در مجالس عروسی وشب نشینیهاومناسبتهای مختلف مردم را با اشعار و داستانهای شیرین اشنا می کرد .جا دارد از پهلوان قدیم خلیفه محله بنام میر زوبا یاد شود .او دارای پسری بود بنام رضا احمد خواه که یکی از غواصهای بنام خلیفه محله بود واز این راه ماهیگیری میکردودر این راه هم غرق شد او تنها پسر خانواده بود.
    مطالبی چند از هم خانوادهای خلیفه محله
    بعضی از دوستان اسامیهایی را در وبلاگ خود قدیمی خواندند در حالیکه فقط نظر شخصی خودشان بود قسمتی از واقعیت بدین شرح میباشد
    خانوادهای عسگری مرادی خانی شعبانی علیزاده عا قبتی اخگری افرادی هستند که سه نسل ما قبل از نسل حاضر به خلیفه محله مهاجرت کرده اند واسماعیل زاده وحسن پور از دو نسل ماقبل به این محل مهاجرت نمو ده اندبجز مرحوم زنده یاد سید علی عسگری بقیه زنانشان خلیفه محله ای بودند. مرادی و عسگری از سیکارود علیزاده از باز ماندگان مبارزین ستار خان اسماعل زاده از کومله خانی وعاقبتی از اطراف گواه سرا وحسن پور از کورنده چاف شعبانی از اطراف املش واخگری از گلسفید به خلیفه محله مها جرت نموده اند.همه این افراد بسیار محترم وبا شخصیت بودند.روحشان شادباد.
    تحقيقات در مورد تاريخچه خليفه محله و روستاييكه قبلا دران زندگي ميكردندادامه دارد .
    نوه نجف از خليفه محله


    خليفه داري چه شخصيتي بود


    خليفه مردي قوي هيكل ورزيده درشت اندام و پر زور بود وي موي سر و ريش و ناخن هاي بسيار بلندي داشت كه قيافه او را ترسناك جلوه ميداد.خليفه فردي مردمي بود واز شهرت خاصي برخوردار بود .همه روستاييان اطراف اين روستا وحتي دورتر از اين روستا خليفه را ميشناختند وبه همين دليل اين روستا را خليفه محله ميخواندند.خليفه از ايين زرتشت پيروي ميكرد .وقتي اسلام به گيلان امد يك شخص مبلغ دين اسلام از مذهب زيد وارد خليفه محله ميشود وبا خليفه قرار مجالست ميگذارد .اين جلسات چندين دور تكرار گشت وسرانجام خليفه به دين اسلام گرويد .قرار شد مسلمان شدن خليفه طي يك مراسم عمومي اجرا شود .در ان روز فرد مبلغ كه اورا پيامبر ميناميدند وخليفه بهمراه اهالي روستا در يك منطقه سرسبز در مجاورت رودخانه كه ان منطقه را صحرا ميناميدند تجمع كردند خليفه در ميان جمعيتي كه بدور او حلقه زده بودند مينشيند فرد مبلغ ايينه اي مياورد واز خليفه ميخواهد خود را در ايينه ببيند خليفه تا انزمان خود را در ايينه نديده بود وقتي كه خود را در ايينه ميبيند از قيافه خود وحشت ميكند وسر خودرا بر ميگرداند .مبلغ از او ميخواهد خودرا دوباره با دقت خودرا در ايينه ببيند .خليفه اين كار را انجام ميدهد بادقت فراوان قيافه خود را در ايينه وارسي ميكند وانگاه براي تغيير قيافه خود از مبلغ راه حل مي خواهد .مبلغ كه به حرفه سلماني تبهر داشته سر و صورت خليفه را اصلاح كرده وناخنهاي او را كوتاه ميكند ودر رودخانه به او غسل ميدهد ولباس تميز ميپوشاند وانگاه از او ميخواهد كه خليفه خود را دوباره در ايينه ببيند وقتي خليفه خود را در ايينه ديد از قيافه جديدش خوشش امد و عشق او به اسلام بيشتر شد .در انروز بقيه افراد محل به طبعيت از خليفه به دين اسلام گرويدند.اين مطلب بصورت سينه بسينه نقل گشته واكنون ان را بتحرير در اورده ام از هرنوع غلط املايي جمله بندي از خوانندگان پوزش ميطلبم زيرا هيچ تبهري در نويسندگي ندارم . باتشكر نوه نجف خليفه محله اي

    karkan.ir_0425.jpg


    karkan.ir_0428.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    معرفی روستای خرسندکلایه

    خرسند کلایه یکی از روستا های دهستان شوئیل بخش رحیم

    آباد شهرستان رودسر در 41کیلومتری

    بخش رحیم آباد و 56 کیلومتری جنوب غربی شهرستان رودسر واقع شده

    است.

    روستای خرسندکلایه با روستاهای لیلکی – مازودره

    وسراورسو همسایه بوده ویکی از روستاهای دهستان

    شوئیل به مرکزیت روستای شوئیل که

    مشتمل بر53 روستا میباشد روستای

    خرسند کلایه از طرف شمال به دورام از طرف جنوب روستای مازودره از

    طرف شرق

    روستای لیلکی ازطرف غرب به روستای سراورسو

    متصل است این روستا از توابع اشکورات دهستان شوئیل بخش رحیم آباد

    شهرستان رودسر می باشد .

    از بزرگان این روستا که حدود 150 سال پیش زندگی می کردنند عبارتند از

    غلام علی – مهدی-علی جان- دوست

    علی -علی عمو – علی حسن-آبرارعمونام برد

    شهید جنگ تحمیلی این روستا مهدی مهدیپورکه دربهارسال 59درمنطقه

    سرپل ذهاب به شهادت رسیدند

    روستای نسبتاٌ دشت و هم اکنون تعداد خانوارهای فعال و نیم فعال به

    حدود 47خانواربوده که

    طایفه های باشهرت های علیزاده – مهدیپور- اکبری-

    فلاحی –علینژاددرآن سکونت داشته و یا دارای باغ وزمین کشاورزی است

    نحوه دسترسی به روستای خرسندکلایه وقتی که به شهرستان رودسربه

    شهررحیم آباد رسیدیم به

    مسیر جاده اشکورات بعداز گذراز روستای

    طولات – سفید آب – گرمابدشت – و عبورازپل و رود خانه سی پل

    روستای رومدشت –

    سلوکبن سمت راست جاده سراورسو می رسیم و سپس

    در ادامه مسیر شرقی جاده و بعدازحدود یک کیلومتر به روستای

    خرسندکلایه خواهیم رسید

    شغل مردم این روستا تولید محصولات کشاورزی درابتداء دامداربوده و با

    کوچ کردن ییلاق و

    قشلاق همانند دامداری عشایری درفصول بهارو

    تابستان درمنطقه ییلاقی روستای خرسندکلایه درفصول پاییزو زمستان

    درمنطقه روستای سیاه

    کلچال مشغول فعالیت روزمره زندکی بودند

    اما هوای پاک و زمین مساعد برای کشاورزی باعث شده تااهالی روستا

    به کشت و کارکشاورزی

    و باغ داری بپردازند و هم اکنون انواع درخت

    های میوه از قبیل فندوق –گردو- سیب –آلوچه که طعم خاص ییلاقی

    برخوداراست دراین مناطق

    دیده می شود همچنین وجود زمین زراعی موجب

    گرددیده که مردم مبادرت به کشت گل گاوزبان و سبزیجات داشته باشند

    البته در میان این

    محصولات فندق سهم بیشتری را به خود اختصاص داده

    است درآمد اکثر آنها از راه کشاورزی آن هم فندق – گردو – گل گاوزبان و

    ظرفیت بسیار

    محدود می باشد و قومیت مردم کیلک است که به زبان

    کیلکی با لهجه شرق کیلان تکلم می کنند مذهب شیعه علوی است .

    بنده حقیر متولد 1346 روستای خرسندکلایه دوران تحصیلات – ابتدایی

    درروستا –دوران

    راهنمایی رادرمدرسه شهید حمید موسی پوراشکلک

    رحیم آباد و دوران دبیرستان را در ایثارکران قزوین پایان رساندم

    از همه عزیزان و بزرگواران که متن فوق را مطالعه کردند متشکرم وانشاالله

    خداوندحکیم همه

    تان را سربلندو پیروز گرداند.

    pvot7vn6xgfdvlnthvem.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    معرفی روستا

    روستای خانســرک از توابع دهستان شوییل، بخش رحیم آباد شهرستان رودسر می باشد و در قسمت جنوبی شهرستان رودسر، در دامنه کوههای البرز میانی و منطقه ای که به اشـکور معروف است قرار گرفته و از سمت شمال با روستای تلابنک ، از جنوب با باغسر ، از شرق با بلکوت و از غرب نیز با روستای برمکو همجوار بوده و راه ارتباطی آن نیز از سمت روستای بلکوت به سمت دهستان شوییل می باشد. فاصله آن از بخش رحیم آباد حدود 60 کیلومتر بوده و ارتفاع آن از سطح دریا 1590 متر و قله آن ملا خورشید می باشد که دارای ارتفاع 2170 متری است. این روستا دارای دو منطقه مسکونی کوچک یکی به نام بورچاله و دیگری که در پایین روستای خانسرک کنار رودخانه چاکرود قرار دارد و به لات معروف است ، می باشد. بورچاله سه خانوار بوده و در قسمت غربی خانسرک قرار دارد و لات نیز دو خانوا می باشد که حدود پنج سالی ست اهالی آن به ناحیه ای در قسمت شرقی خانسرک( نینا رود یا لیلا رود) به دلیل قرارگرفتن باغهایشان کوچ کرده اند.

    در ضمن منطقه اشکور از لحاظ مرز جغرافیایی هم مرز با الموت قزوین بوده و از دیرباز اشکور و قزوین از طریق رودبار الموت با هم ارتباط داشتند.

    تاریخچه روستا

    بنا به استناد منابع تاریخی که تمام آنها اشخاص حقیقی بوده اند و بصورت نقل و قول به نسلهای بعدی منتقل شده است روستای خانسرک فعلی که در راس زاویه یکی از کوههای البرز قرار گرفته بیش از حدود یکصدو چهل سال قدمت ندارد. بدین دلیل که این روستا ابتدا در مکانی دیگر نزدیک به روستای فعلی(طبق روایتی «خونه مقر» ) قرار داشته که پس از رانش زمین و ویرانی روستا اهالی آن مجبور به ترک خانه های خود می شوند. البته اگر با نگاه زمین شناسی به این رخداد نگاه کنیم آثار آن هم اکنون نیز مشخص می باشد . با اندکی تحقیق می توان فهمید وجود چشمه های زیاد در قسمت بالای روستا و همچنین ساختار تخته سنگی بودن لایه زیرین زمین رانش زمین را موجب شده که این پدیده به دلیل سقوط گل و لای به سمت رودخانه باعث سد شدن آب و رسیدن آب جمع شده تا روستای بلکوت را فراهم کرده بود. اما سرنوشت اهالی روستای ویران شده بدین گونه بیان شده که از پنج نفری که در آنجا سکونت داشتند ، همگی با هم برادر بوده و اسامی آنها که در زیر آمده از فرزندان شخصی به نام عینعلی بودند که عینعلی نیز خود فرزند مراد می باشد و ازمکان دیگری (الموت قزوین)بدین مکان مهاجرت کرده بود:

    درویشعلی: جد مرادی ها و درویشی های ساکن روستای خانسرک
    غلامعلی: جد علی نژادهای ساکن روستای خانسرک
    مهرعلی: جد مهریزاده های ساکن روستای زراکی
    دوستعلی: جد رحمتی های ساکن روستای خانسرک
    گلعلی: جد آقاجانیها که بازماندگان وی در روستاهای مختلف می باشند.
    در هر صورت ساکنان روستا پس از مشاهده آثار رانش زمین از جمله ترکیدگی وسیع و تکانهای متعدد تا حدودی آمادگی لازم جهت فرار به موقع را داشته اند. اما شاید هیچوقت فکر آن را نمی کردند که حجم وسیعی از زمینهای بالادست به سمت رودخانه رانش نماید که در این صورت تمامی وسایل زندگی خود را جمع کرده و به مکان امنی پناه می بردند. چراکه پس از رانش حکایت ها از آن حاکی ست که صدای خروسی تا چند روز از زیر زمین به گوش می رسید. اما هنگامیکه این پنج نفر خانه و کاشانه خود را از دست دادند مجبور به ترک دیار و کوچ به روستاهای اطراف خانسرک شدند. بدین صورت که درویشعلی به روستای برمکو ، دوستعلی به روستای اکبراباد ، غلامعلی به بلکوت، مهرعلی به زراکی و گلعلی به روستای کیاسه پناهنده شدند. اما پس از مدتی که زمین به حالت سکون درآمد و اوضاع بهتر شد ، بنا به گفته ها به دلیل نزدیک بودن روستای برمکو به زمینهای اطراف خانسرک و برگشت کردن مداوم دامهای درویشعلی به سمت خانسرک ، وی مجبور به بازگشت به سمت خانسرک می شود. اولین جایی که درویشعلی آنجا را برای زندگی برمی گزیند بخش پایینی روستا(کرسی سر) بوده که در آنجا یک خانه کوچکی می سازد. بدنبال درویشعلی دو برادر دیگر او یعنی غلامعلی و دوستعلی نیز برمی گردند و روستای خانسرک امروزی بنا نهاده می شود. اما مهرعلی در روستای زراکی و گلعلی در روستای کیاسه ماندگار می شوند که هم اکنون نیز روابط نسبتا خوبی بین نوادگان آنها که در واقع پسرعموهای ساکنین فعلی روستای خانسرک هستند، برقرار می باشد.

    4545320_756.jpg
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا