گیلان معرفی استان گیلان و مناطق دیدنی آن

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
روستای آزارکی به عنوان یکی از روستاهای زیبای استان گیلان در بخش رحیم آباد شهرستان رودسر و در دامنه زیبای سلسله جبال البرز واقع می باشد. روستاهای هم جوار آزارکی عبارتند از طول لات، طاهر سرا، لورودبن و امیر گوابر. قرار گرفتن در منطقه آب و هوایی معتدل خزری موجب ایجاد پوشش جنگلی زیبایی در این روستا شده است و وجود قله زیبای سماموس با ارتفاع تقریبی۳۴۰۰متر بر این زیبایی افزوده است. در این آبادی حدود یکصد و پنجاه خانوار ساکن بوده که عمدتا از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش می نمایند. مهمترین محصول کشاورزی در روستای مذکور پرتقال و چای می باشد.همچنین گوجه سبز، به، انبه، انجیر، به وفور در منطقه یاد شده وجود دارد.

شغل اصلی ساکنین آزارکی کشاورزی می باشد. نوع رایج کشاورزی در این روستا چایکاری، پرورش پرتقال، برنج کاری بوده و در کنار آن اقسام دیگری از کشاورزی نیز رواج دارد. همچنین دامداری، زنبورداری و پرورش ماکیان نیز از منابع مهم درآمد اهالی این روستا است.

کشت چای: سالیان نه چندان دور مهمترین ممر اعاشه اهالی آزارکی کشت چای بوده است. لیکن امروزه مشکلات کشت چای(از قبیل فروش محصول و قیمت پایین برگ سبز چای) سبب گردیده که اقبال چندانی برای تداوم چایکاری در بین اهالی وجود نداشته باشد. بوته چای از گیاهان همیشه سبز بوده و این امر سبب شده که روستای آزارکی همیشه حتی در زمستان سرسبز باشد.

پرورش پرتقال: امروزه مهمترین منبع در آمد ساکنین آزارکی محصول پرتقال است. گونه های مختلف پرتقال در باغ های در این روستا کشت می گردد. درخت پرتقال نیز مانند بوته چای همیشه سبز است. مشکل عمده در این شاخه از کشاورزی دور بودن روستای مذکور از بازار مصرف و نیز نبود کارخانجات تبدیلی در منطقه می باشد. این موضوع سبب افزایش واسطه گری و دلالی برای فروش محصول پرتقال شده که تبعات ناخوشایندی برای کشاورزان به همراه دارد.

برنج کاری: غالب ساکنین آزارکی به امر برنج کاری اشتغال دارند. لیکن توجها به وقوع روستا روی تپه امکان کشت برنج در داخل این روستا وجود نداشته و برنج کاری در نواحی جلگه ای صورت می گیرد.

اقسام دیگر کشاورزی: علاوه موارد ذکر شده اقسام دیگری از محصولات کشاورزی نیز در این روستای حاصل خیز برداشت می گردد. مهمترین آن ها عبارتند از گردو، فندوق، کیوی، به (که در اصطلاح محلی به توج مشهور است)، سیب، انواع صیفی جات و سبزی جات، انگور، انار و….

دامداری: دامداری از مشاغل اصلی ساکنین آزارکی محسوب نمی شود ولی عمده اهالی در کنار کشاورزی معمولا دارای چند ر‌اس گاو و یا احیانا گوسفند می باشند. لیکن اخیرا گرایش زیادی جهت احداث گاوداریهایی مطابق با فناوری های روز در بین اهالی به وجود آمده و تعدادی گاوداری در مقیاس کوچک احداث گردیده است.

پرورش ماکیان: همه خانوارهای ساکن در آزارکی مالک تعدادی مرغ جهت تامین نیاز خانه بوده و به ندرت به فروش مرغ یا تخم مرغ در بازار اقدام می کنند.

زنبورداری: در گذشته یکی از مهم ترین فعالیت های مردم آزارکی پرورش زنبور بود. امروزه نیز پرورش زنبور بین اهالی رایج می باشد.

مشکل اصلی در این روستا کم بودن اراضی کشاورزی و نیز تقسیم شدن اراضی موجود به قطعات کوچک می باشد که این امر زمینه ساز بی کاری جوانان و نیز مهاجرت آن ها به شهر های مختلف شده است.

شهدای آزارکی

یکی از جلوه های بارز جغرافیای انسانی آزارکی مذهبی بودن اهالی می باشد. وجود انگیزه های مذهبی قوی در میان ساکنین موجب شده که مردم آزارکی در مبارزات انقلابی و نیز هشت سال دفاع مقدس حضوری بی بدیل داشته باشند و در این راه نسبتا شهدای زیادی تقدیم کشور نمایند به طوری که گلزار شهدای آزارکی هم اکنون با میزبانی1۵ شهید سرفرازبه خود می بالد. حضور این شهدا موجب تقویت روحیات مذهبی و معنوی ساکنین شده و تأثیر آن در رفتار و طرز زندگی افراد مشهود می باشد. ذکر این نکته ضروری است که حضور و فعالیت های روحانی آگاه حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا رحمت قائمی که خود پدر دو شهید می باشند موجب تشدید روحیات دینی و انقلابی اهالی شده است.

azarki-5.jpg
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    روستای شوک بهشت گمشده استان گیلان روستای «هلو بن دره» و «رزی گردن» با روستای «شوک»، یک مجموعه واحد را تشکیل می‌دهند. شوک از روستا‌های اشکور سفلی (جیر ولایت) است که باغ‌های فندق، گردو، به و سیب محلی آن را در برگرفته‌اند. «به» نرم و شیرین این روستا شهرت خوبی دارد. از محصولات دیگر روستا، گندم و گل گاوزبان است. به قول محلی‌ها، واژه «شوک» تغییر یافته شه‌وک و شاه‌وک، به معنی محل شاه است. اشکور نیز منطقه‌ای کوهستانی است که تاریخ کهنی دارد و در کتاب‌های اوستا، حدود العالم، تاریخ گیلان و دیلمستان و … از آن یاد شده و این سرزمین را محل اقامت برخی از طوایف اشکانیان می‌دانند. از تفرج‌گاه‌های این منطقه می‌توان به جنگل لولمان (لولمان دامان)، قلعه شهبازی، ‌تپه شاه‌کوه، چند غار که سکونت‌گاه انسان‌های اولیه بودند و همچنین جنگل‌های ذربین اشاره کرد. در منطقه اشکور مراسم و آیین‌هایی برگزار می‌شود که برخی از آنان عبارتند از «الهی خور دتاوه»، رابچره، عروس گله (عروس گلی)، تبری خوانی، شیلان کشی، مراسم شیردوشان و کت زدن شیر، رسم یشماق (رو گرفتن، مچه گرفته) نوعروسان و همچنین اجرای بازی‌های قیش بازی، لاخن بازی، گوله بله‌ بازی، گودره بازی، اچان اچان (با فتحه الف) و … جمعیت روستای شوک ۶۰۰ نفر است و ۹۰ درصد آن‌ها باسوادند. بیش از ۶۰ نفر در این روستا تحصیلات دانشگاهی دارند که ۱۴ نفرشان از خانم‌ها هستند. ارتفاع روستا ۲۰۰۰ متر از سطح دریاست. خانه‌های روستا بر اساس معماری بومی ساخته شده‌اند و ایوان‌هایی با نرده‌های چوبی دارند که گل‌های رنگارنگ از آن‌ها آویزان است. غازها و اردک‌ها در حیاط خانه‌ها سرگرم کار خود بودند و زنی بر سر چشمه، لباس می‌شست و پیرزنی بر روی پله‌های خانه‌اش نشسته بود و به ما که غریب بودیم، نگاه می‌کرد. بعد از گردش در روستا و چیدن چند «به» بزرگ آبدار شیرین، به محل اجرای مراسم رفتیم. محل برگزاری در باغ فندق و در حد فاصل میان دو درخت چنار قدیمی بود. درختان فندق چنان به هم نزدیک بودند که با شاخ و برگ‌هایشان سقفی را بر روی سر تماشاگران و حاضران در جشن، گسترده بودند. در گوشه‌ای از باغ، بساط چای به راه بود و تازه‌ واردان را به سوی خود می‌کشاند. در طرف دیگر، نمایشگاه کوچکی از هنرهای سنتی منطقه به نمایش درآمده بود. در حیاط خانه‌ای هم که به باغ نزدیک بود، دیگ‌های بزرگ غذا بر روی آتش قرار داشتند و بوی نهار لذیذی به مشام می‌رسید. کمی دورتر از همه‌ی این وقایع، جوانان محل برای شرکت در کشتی «گیله مردی» حاضر می‌شدند و خودشان را گرم می‌کردند. یکی از مجریان مراسم به ما گفت که در سال قبل حدود ۱۵۰۰ نفر از روستاها و شهرهای گیلان، برای شرکت در جشنواره «الهی خور دتاوه» به محل برگزاری جشن آمده بودند. امسال هم همچون سال قبل، این جشنواره با حمایت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان و با همت خود مردم منطقه اشکور اجرا می‌شد. پیرمردها اعتقاد داشتند که قدمت برگزاری این جشنواره بیش از ۲۰۰ سال است. برای این‌که مراسم به آرامی و با امنیت برگزار شود، مسئولانی از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و کارکنانی از سازمان هلال احمر و نیروهای پلیس در محل حضور داشتند و آماده به خدمت بودند.

    490.jpg


    491.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    این روستا در پنج کیلومتری شهرستان رودسر و در هفتاد و پنج کیلومتری شهر رشت قرار دارد. حسن سرا از شمال به دریای زیبای کاسپین از جنوب به سیاوان محله و سلومحله، از شرق به روستای گیلاکجان و از غرب به داروگر محله منتهی می‌شود.
    شغل اکثر مردم این روستا همانند دیگر روستا‌های گیلان اغلب برنج کاری،دامداری، باغ داری از جمله مرکبات مانند، صید ماهی از جمله ماهی‌های همچون فیل ماهی، ازون برون ، چالباش، کاس ماهی، کیلکا، سیاه کولی، سفید کولی و … می‌باشد.
    روستای حسن سرا مانند اکثر روستا‌های ساحلی گیلان به صورت خطی گسترش یافته است .
    بافت اکثر خانه‌های این روستا دو طبقه می‌باشد که طبقه پایین برای فصل سرد و از طبقه بالا برای فصول گرم استفاده می‌شود . مصالح استفاده شده در خانه‌های قدیمی اغلب چوب و کاه گل سقف خانه‌های آن نیز مانند دیگر شهر‌های شمالی کشور شیروانی می‌باشد.
    آب و هوای این روستا به دلیل مجاورت با دریا معتدل و مرطوب و بسیار دلنشین است.
    طبیعت زیبای این روستا و حاشیه ساحلی آن چشم انداز بسیار زیبایی را خلق کرده است که هر ساله گردشگران زیادی را برای تفریح ، ورزش‌های ساحلی و همچنین صید ماهی، به سوی خود فرا میخواند.

    2369.jpg


    2370.jpg


    2371.jpg


    2372.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    اشکورات منطقه ایست در شرق استان گیلان و در امتداد رشته کوه البرز که از جنوب شهرستان رودسر شروع شده و تا جنوب رامسر ادامه دارد.
    منطقه اشکورات از غرب به املش،رودبار،الموت ، از از جنوب به قزوین ، از شرق به کوهستان‌های تنکابن و از شمال به به دامنه کوه‌های رحیم آباد منتهی میشود.
    این منطقه از سه دهستان اشکور علیا و سیارستاق ییلاقی،اشکور سفلی و شکور شوئیل تشکیل شده است .
    اشکورات به دلیل کوهستانی بودن در تابستان اب و هوایی بسیار مطبوع و دلنشین دارد که گردشگران زیادی را هرساله به سوی خود فرا می‌خواند.
    اشکور جزء بخش رحیم آباد شهر رودسر میباشد و در جنوب شهر کلاچای به سمت رحیم آباد قرار گرفته و عجائب هفتگانه‌ای با قدمتی به طول تاریخ را در دل خود جای داده است.
    اشکور تمدنی دیرینه داردو به سلسله کاکیان برمی گردد. در سده‏‌های اخیر نام عالمان بی‏ شماری با پسوند «اشکوری» در کتاب‌ها ، ترجمه‌ها و رجال آمده است.
    این منطقه، به دلیل وجود دریاچه‌های طبیعی، چشمه سارها،چشمه‌های آب معدنی، رودخانه‌های زلال و غارهای فراوان و هوای پاک توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است.
    در قسمت هایی از مناطق کوهستان‌های اشکورات کاوش‌هایی انجام شده است که آثار و شواهد مختلفی مخصوصا قبر هایی مربوط به دوران نبوع تا دوران ساسانی و بعضا نیز از دوران اسلامی بدست آمده و این امر به قدمت این منطقه اشاره میکند.

    اشکور علاوه بر داشتن آب و هوای ییلاقی، باغات فندق و گردو، منایع زیر زمینی،زمینهای مزروعی گندم و جو٬ عدس ولوبیا، سیب زمینی،سیر و پیاز مخزنی طبیعی از گیاهان دارویی از جمله : بنفشه، گل پر،گل گاوزبان، گزنه، گون،کنگر، همیشه بهار، بابا آدم (کو لا کولا) ،قارچ‌های خوراکی،و … نیز میباشد.
    از جمله مناطق دیدنی این منطقه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

    مسجد ناصرالحق یا ناصرالکبیر(ع) – روستای رودبارک:

    این مسجد که به آستانه هفت امام نیز مشهور است در روستای رودبارک اشکور سفلی واقع شده است که قدمت آن به قرن سوم هجری قمری برمیگردد.این روستا در 35 کیلومتری رحیم آباد و 50 کیلومتری رودسر واقع شده است که با روستای توسه چال و نرکی همسایه است.
    چشمه ای از زیر این مسجد عبور میکند که آبی زلال و شور دارد که برای دفع امراض از ان استفاده میگردد.
    از ویژگی‌های ظاهری آستانه هفت امام می‌توان به چهار طرف ایوان، سه درب چوبی دو لنگه در سه جهت غرب و شرق و شمال، تعداد بیست و دو ستون که با آجر البرز ساخته شده اشاره کرد.در اطراف مسجد، یک درب دولنگه فلزی در ورودی ایوان مسجد, یک ستون چوبی در میان آستانه قرار دارد ، سراسر بام مسجد هم از سفال پوشیده شده است.دربی چوبی که به “بی بی هیبت” معروف است در قسمت غربی دیوار مسجدنصب شده است و اعتبار زیادی به این آستانه اعتا کرده است.

    دریاچه روستای صمد آباد- دهستان شوئیل

    این روستا در پنجاه وچهار کیلومتری بخش رحیم آباد و هفتاد کیلومتری شهرستان رودسرقرار دارد و با روستاهای تلابنک، برمکوه،وگلخانی، اکبرآباد، دشتک و زراکی همسایه است .
    مردم این روستا معتقندند در زمان‌های دوردر تاریکی شب دو سید وارد این روستا شدند و کسی حاضر به پناه دادن ان‌ها نشد تا اینکه پیرزنی به آن‌ها پناه داد. آن دو به پیر زن در باره آب گرفتن روستا خبر میدهند تا اینکه زمان موعود فرا میرسد و روستا را اب فرا میگیرد ،
    بعد‌ها شخصی به اسم صمد تصمیم میگیرد شهر را باز سازی کند و از آن زما تا کنون این شهر به صمد آباد معروف شده است.
    دریاچه ای نیز از آن آب گیری به وجود آمده است که هم اکنون نیز این دریاچه به قوت خود پابرجاست.

    دارگردان رجه – روستای گیری

    این روستا در انتهای اشکور بالا و در پای قله بزاکو قرار دارد. در میان منطقه زورو و قله بزاکو، دارگردان رجه واقع شده است که مرز بین استان گیلان و مازندران میباشد.
    د این روستا با روستاهای میانرودکیاشکول، و محمودلات همسایه بوده و درشصت و هشت کیلومتری بخش رحیم آباد و هشتاد و سه کیلومتری شهرستان رودسر قرار دارد.

    تونل روستای یازن

    این روستا با روستاهای نارنه ،تمل و سپارده همسایه است و در صد و هجده کیلومتری شهرستان رامسرقرار دارد.تونل طولانی یازن یکی از عجائب هفتگانه اشکورات گیلان است که در روستای یازنواقع شده است.در این روستا در انبارکاه شخصی به نام صدرالله یازنی یک تونل بسیار طولانی وجود دارد که به عقیده ساکنین روستا راه به جایی میبرد.

    غار واردار – روستای دلیجان

    این روستا با روستاهای یاسور و تواسانکش همسایه بوده و در چهل و هفت کیلومتری بخش رحیم آباد و شصت و دو کیلومتری رودسر واقع شده است.غار وادار این غار در امتداد سرچشمه رودخانه آسمانرود از دیگر عجائب اشکورات است که زیبایی محسور کننده ای دارد.غار وادار در شرق روستا و در امتداد سرچشمه رودخانه آسمانرودقرار دارد و از منطقه ونکش شروع شده و تا غار وادار ادامه دارد. در فاصله این دو نقطه که بصورت تونلی زیرزمینی است دهانه آن در منطقه وادار گشاد و عریض‌تر می‌شود.

    سرچشمه رودخانه آسما نرود – روستای گیری

    سرچشمه رودخانه آسمان رود در روستای گیری واقع است که آسیابی قدیمی در جنوب این روستا قرار دارد.این آسیاب یکی از معدود آسیاب‌های اشکور است که از جاهای دور و نزدیک مردم برای آسیاب کردن گندم،خود به اینجا مراجعه میکردند. آب فراوانی که از دهانه یک سنگ بزرگ در سرچشمه رودخانه آسمان رود بیرون می‌آید.علت اصلی به وجود آمدن این اسیاب می‌باشد.به دلیل آب صاف و زلالی که این چشمه دارد نام آسمان رود بر روی ان نهاده شده است.

    کوه عروس و داماد – روستای زیاز

    این روستا با روستاهای گرمابدشت،آغربن کندسر،سجیران ودیورود همسایه است و در بیست و پنج کیلومتری بخش رحیم آباد و چهل کیلومتری جنوب غربی شهرستان رودسر قرار دارد.
    در شمال منطقه سی پل، کوهی سنگی با شیبی بسیار تند قرار دارد که در بالاترین نقطه آن دو مجسمه سنگی به شکل عروس و داماد نظر هر کسی را جلب میکند.
    این کوه به دلیل زیبایی و شکوه خاص خود در میان کوه‌های اشکورات معروف است و ناخودآگاه ذهن را متوجه عظمت خالق هستی که باعث این همه زیبایی است، می‌کند.
    از صنایع دستی این منطقه میتوان به : جاجیم، گلیم، چادرشب، نمدمالی،چوخادوزی، خورجین، عرق جین، چموش دوزی ، سفال گری، نخ ریسی، کلاه بافی، شال ودستکش بافی،باروت سازی، صنایع چوب،گلوله سازی، منبت کاری و…اشاره نمود.

    2365.jpg


    2366.jpg


    2367.jpg


    2368.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    روستای ساحلی سنگاچین درکیلومتر 10جاده

    انزلی به استارا واقع گشته سمال ان دریای کاسپین وجنوب ان تالاب زیبای

    انزلی قرار گرفته که در رابـ ـطه باتالاب مفصلا بعدا خدمتان عرض میدارم عرض رو

    ستا 3کیلومتر وطول ان 6کیلومتر میباشد کار اصلی مردمان ان ماهیگیری

    صیادی دردریا وشکارپرندگان درتالاب میباشد صید درروشهای مختلف وشکار

    دراشکال متفاوت بسیار دیدنی وجذاب است خصوصا شکار بدون سلاح

    هیات قایقرانی کشوری دراین روستا تاسیسات وباشگاه قایقرانی دایر نموده است.

    10818852_1561386740763267_431521839_n.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    وضعیت جغرافیائی:

    این روستا در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال – آبکنار و در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۹ دقیقه و عرض جغرافیائی ۳۷ درجه و ۲۷ دقیقه واقع و از نظر ثبتی سنگ شماره یک و تا کپورچال ۱۸ کیلومتر و تا انزلی ۳۸ کیلومتر از راه زمینی فاصله دارد و محدود است از شمال به مرداب از جنوب به رودخانه بهمبر از مشرق به آبکنار و از مغرب به روستای اشپلا.

    وجه تسمیه نام روستا:

    همانطوریکه در بعضی بخشها اشاره شده « تروب » بزبان گیلکی به نوعی ( لی = لیغ ) میگویند از نوع پست و داخل آن پر و از نظر استقامت ازلی حصیر بافی بسیار ضعیف است و معمولا روی سر خانه ها می ریختند و از ظاهر کلمه اینطور بر میآید « تربه بر » بمعنی « بردن لی » است ولی عده ای عقیده دارند « تربه » همان « توبره » است که کیسه ای کوچک محتوی کاه – یونجه – جو بوده که با بندی به پشت سر اسب میانداختند و دهان حیوان داخل توبره رفته از داخل آن میخورد. گویا « توبره » اسبی را از محل دزدیدند و بردند و این اسم را بر محل نهادند . یعنی محلی که توبره را بـرده اند.

    آقای غلامحسین خلیلی از معتمدان محل بنقل از پیرمردان و پشتیبان می گوید:

    ( در زمان قدیم آقا سید شرفشاه در همین محل ساکن شد. بخاطر مقدم مبارکش نام محل را « تربت بر » گذاشتند که بعد ها تربه بر شده است ).

    اگر این موضوع را به زمان آسید شرفشاه قبول کنیم می بایستی قدمت محل را حدود ۶۵۰ سال بتصور آوریم و چنانچه این مدت درست باشد خود بخود قدمت آبکنار که تربه بر از حومه آن و در کنارش می باشد با توجه باینکه در منطقه از گذشته آبکناریها ؛ بودند به حدود ۶۵۰ سال میرساند ؛ که بنظر قابل قبول نمیباشد مگر سند و مدرکی بدست آید و ما را روشن کند

    سابقه تاریخی روستا :

    سندیکه بتواند قدمت این روستا را نشان دهد تا این تاریخ در دسترس نگارنده قرار نگرفته و « رابینو » در سال ۱۹۱۱ میلادی ۱۲۹۰ شمسی ذر ص ۱۲۲ ولایات دارالمرز می نویسد :

    (توربه بر ؛ از دهکده های ابکنار و مالیات ۷۷/۴۸۹ قران ).

    اقای غلامحسین خلیلی در این باره آقای طیب شفق که بنا باظهار بعضی ها بیش از یکصد سال دارد و صاحب نظر است .مذاکره و ایشان اظهار داشته است :« اول تربه بر بوجود آمد ؛ بعد آبکنار و تربه بر در سال ۱۰۸۰ بنا گذارده شد و ساکنین آن دارای ۱۰ پشت بیشتر می باشند»).

    تاریخ اعلام شده (۱۰۸) مجددا مورد پرسش قرار گرفت آقای غلامحسین خلیلی می نویسد :

    ( آقای شفق فرمودند « تربه بر پیش از آبکنار بنا شده و تاریخ درست درخت کهنسال و آقا سید کیا همان ۴۸۰ سال و تاریخ اعلام شده تربه بر مطابق سال قمری است » که بعلت وضع مزاجیش بیش از این تحقیق مقدور نگردید اما درختیکه در تربه بر پشت محوطه مسجد تربه بر میباشد بنا باظهار صاحب نظران کهنسال تر از درخت آبکنار است و بسیاری از اشخاص چه محلی و غریبه که آنرا دیده اند بیش از پانصد سال ذکر نموده اند).

    با توجه باینکه درخت نمی تواند قدمت محلی را از نظر تشکیل آبادی و اجتماع مردم نشان دهد بلکه مردم در گذشته به درختهای کهنسال پناه می بردند . اهالی روستاها ؛ سـ*ـینه بسینه تاریخ بناها و تشکیل خانواده ها را نقل می کنند که اگر دقیق نیست میتواند تا اندازه ای نزدیک بحقیقت باشد.

    اقوام اولیه:

    آقای غلامحسین خلیلی با تحقیق دراین باره می نویسد :

    ( خانواده های اولیه تربه بر را شش طایفه تشکیل میدهند که عبارتند از :

    ۱- از کربلائی صفر و پسرش کربلائی قربانعلی : خانواده های مرتضائی ( معروف به قربانعلی طایفه ).

    ۲-از کربلائی غلامعلی و پسرش کربلائی مصطفی : خانواده های منصف – رجبی – دلاور ( معروف به کربلائی مصطفی طایفه ) که کربلائی غلامعلی و کربلائی صفر با هم پسرعمو بوده اند .

    ۳-از داردار و پسرش باقر : خانواده های باقری ( معروف به باقر طایفه)

    ۴-از کربلائی اسماعیل : خانواده های سلطانبخش و صیاد ( معروف به کربلائی اسماعیل طایفه ).

    ۵-از بابا : خانواده های خلیلی ( معروف به بابا طایفه ) که بابا از لنکران وارد تر به بر گردیده است.

    ۶- از مشهدی علی که بازماندگانشان در تهران زندگی مینماید و از تربه بر خارج گردیده اند.

    جمعیت طبق آمار سرشماری رسمی :

    در سال ۱۳۳۵ شمسی ۴۵۷ نفر ۲۲۸ نفر مرد ۲۲۹ نفر زن.

    در سال ۱۳۴۵ شمسی ۵۸۶ نفر ۳۲۰ مرد ۲۶۶ نفر زن در ۸۸ خانوار

    در سال ۱۳۵۵ شمسی ۵۰۴ نفر ۲۴۵ مرد ۲۵۹ نفر زن در ۹۹ خانوار.

    در سال ۱۳۶۵ شمسی ۵۳۹ در ۱۰۸ خانوار که ۳۳۸ نفر باسوادند.

    کشاورزی:

    اهالی تربه بر در سال ۱۳۶۳ شمسی دارای ۸۹ هکتار برنجکاری ۴۵ هکتار صیفی کاری ۳۰ هکتار توتون ۲ هکتار سبزیجات ۱۵ هکتار توتونستان داشته و از یک رودخانه طبیعی بنام « واویلا» استفاده مینمایند و مقدار تولید پیله ۶۵۰ کیلو و دارای ۱۰۰۰ راس گاو ۳۰۰۰ مرغ و خروس و یک مزرعه صنعتی با ظرفیت ۵۰۰۰۰ مرغ .

    طبق آمار سال ۱۳۶۶ شمسی اداره کشاورزی انزلی که از طریق آگاهان محلی بدست آمده است :

    ( وسعت کل روستا ۵/۲ کیلومتر مربع جمعیت ۷۰۰ نفر با ۱۰۴ خانوار – برنجکاری ۱۴۵ هکتار – صیفی کاری ۵ هکتار – توتون کاری ۲۵ هکتار – سبزیکاری نیم هکتار – حبوبات ۲ هکتار – باغ میوه ۸۰۰۰ متر مربع – کرم ابریشم ۵۴ تلمبار – تعداد گاو نر و ماده ۳۵۰ راس – گوساله ۱۵۰ راس – گاومیش۱۰ راس – اسب – ۵۰ راس طیور ۲۵۰۰ قطعه – تیلر ۲۵ دستگاه – پمپ آب ۴۰۰ دستگاه – خرمنکوب ۱۰ دستگاه – تراکتور ۷ دستگاه ).

    و طبق آمار اداره نوغان در سال ۱۳۶۷ شمسی ( ۴۷ نفر در این روستا نوغان دارای کرده ۲۰۸ جعبه تخم نوغان مصرف کرده ) که حدود ۶۲۴۰ کیلو پیله ابریشم بدست آوردند .

    آقای گل آقا جعفری اظهار میدارد:

    ( پدرش مرحوم کربلائی زمان جعفری حدود ۸۵ سال پیش « ۱۲۸۴ شمسی – ن » از ماتک تولمات فومن و به تربه بر وارد و توتونکاری در تربه بر و نواحی اطراف را رواج داد).

    در سال ۱۳۵۷ شمسی مرغداری بزرگی وسیله آقای گل اقا جعفری با شرکت آقای حاج زمان ملک آرا بوجود آمد که بعدا شخص اخیر سهامش را به آقای جعفری واگذار نمود . این مرغداری در سال ۴ مرحله و در هر مرحله ۰۰۰/۵۰ قطعه مرغ تولید میکند که از نظر ظرفیت از مرغداری های بزرگ در گیلان است و همچنین آقای گل اقا جعفری در ۱۶ هکتار پرورش ماهی دارد که در سال ۱۳۵۷ احداث نموده و در سال ۱۳۶۴ یک گاوداری با ظرفیت ۵۰ تا ۱۰۰ راس احداث نموده است.

    متفرقه:

    مدرسه : طبق آمار خرداد ماه ۱۳۶۸ شمسی : دارای دبستان مختلط بنام امام با ۵ کلاس و ۷۲ دانش اموز و ۶ نفر معلم.

    درمانگاه و حمام : ندارد.

    آب و برق که اهالی از اب لوله کشی از طریق چاه نیمه عمیق و مخزن آب هوائی استفاده و روشنایی روستا از طریق شبکه برق انزلی تامین میشود.

    مسجد : آقا غلامحسین خلیلی اظهار میدارد:

    اولین مسجد وسیله کربلائی غلامعلی بنیان گذاری شده و زمین مسجد و گورستان محل را از زمین خود وقف نموده است و آقای محمد خلیلی اظهار میدارد ( قدمت مسجد اولیه را حدود ۱۵۰ سال میداند که در سال ۱۳۳۲ تخریب و نوسازی گردید و بانیان امر آقای گل آقا جعفری – علی اصغر منصف – رحیم وطن دوست – خودش ( محمد خلیلی ) با همیاری مردم ).

    اقای غلامحسین خلیلی اضافه میکند ( این مسجد بار دیگر در حدود ۲۰ سال پیش (۱۳۴۹ شمسی ) نوسازی گردید طول ۲۰ متر عرض ۹ متر و ارتفاع ۵/۳ متر که برای جداسازی بانوان وسط مسجد را بریده اند .

    زیارتگاه : آقای غلامحسین خلیلی اظهار میداد که :

    ( البته زیارتگاه به آن صورت که بقعه ای باشد نداریم لیکن درختی کهنسال وجود دارد که پیشینیان گفته اند . سیدی در زیر همان درخت مدفون است بنام ( سید خلیفه ) که در سابق محل تربه بر در آنجا و قبرستان در بغـ*ـل همان سید خلیفه بوده است که در قدیم در تربه بر طاعون شیوع پیدا کرد و چندین خانواده ای که آنجا ساکن بودند از بین رفتند و خانواده هائیکه از آنان یاد شده تربه بر فعلی را تشکیل دادند.

    سید خلیفه سمت جنوبی استخر تربه بر قرارگرفته که در تابستان محل ورزش جوانان است و درخت کهن که علامت قبر سید خلیفه می باشد همانجا قرار دارد و آنانیکه عقایدی دارند در آنجا به نذر و نیاز می پردازند و گاهی آش نذری را در آن محل تقسیم مینمایند و بعضی شبها برای رفع بیماری زیر آن درخت میخوابیدند و حالیه نیز بعضی از شبهای جمعه فانوس و شمعی در آنجا روشن مینمایند).

    آقای محمد خلیلی نیز اظهار داشته است که :

    ( زیارتگاه اقا سید خلیل ( معروف به سید خلیفه ) درختی است قدیمی از نوع بلوط یا هفرا یا « مازو» که قطر زیادی دارد و پیر مردان محل قدمت آنرا حدود ۴۰۰ سال میدانند و قرار است در کنار آن بقعه ای بسازند ).

    اماکن اقتصادی : در اوایل سال ۱۳۶۹ : نانوایی یک باب – خواربار فروشی ۲ باب – قهوه خانه ۲ باب – بنزین و نفت فروشی یک باب.

    آثار تاریخی :

    ابنیه تاریخی در محل وجود ندارد ولی ضمن تحقیق آقای غلامحسین خلیلی می نویسد:

    ( بطوریکه از قدیمی ها شنیده ایم ؛ ما بین تربه بر و اشپلا درختی بنام درویش دار وجود داشته که آثارش هنوز باقی است و در سمت غربی درویش دار حدود صد متری جاده ماشین رو خندق بزرگی به پهنای هشت متر و عمق سه متر حفر که بنام کافر لشکر نامیده میشد و حالیه خندق وسیله بولدوزر پر شده و جاده شوسه ای جهت رفت و آمد به طالش محله اشپلا احداث کرده اند و آقای شفق در این باره گفته است که :

    ( از آن جهت آنجا را کافر لشگر نامیده اند که روسها خندق را برای لشگر خود بعنوان سنگر درست کرده اند).

    احتمالا روسها در زمان کاترین ملکه روسیه اوایل نادرشاه و یا در زمان جنگهای سیزده ساله ایران و روس در حدود ۱۸۰ سال پیش و زمان فتحعلی حفر شده و با بنظر میرسد که کافر سنگر بوده که به کافر لشگر تبدیل شده باشد.

    DSC_0428_2.jpg


    DSC_0454_2.jpg


    3376795561389668187.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    جلیل الملک مژدهی از رشت به محل وارد و سید یاد شده را کنار زد و اشترکان را بملکیت خود درآورد.

    مالک یا شده برای اینکه از رفتن اهالی برای کار در شالیزار های کرگان و روستاهای دیگر جلوگیری نماید به مساحت تقریبی بیست هکتار زمین زراعتی و استخری برای تامین آب بوجود آورد و در سالهای بعد نمایندگان مالک یاد شده نتوانستند کشاورزان را بنحو شایسته ای سرپرستی نموده و یا با آنان سلوک نمایند و برسم آن زمان ها که همواره استبداد و ظلم و جور حاکم بود قادر به ادامه امور نشدند در نتیجه بعدها این زمین ها و جنگل ها ی تابعه به مالک دیگر فروخته شد و مردم نیز برای مالک کار میکردند تا اینکه در سال ۱۳۴۱ زمین ها بر اساس قانون اصلاحات ارضی از مالکین اخذ و به کشاورزان داده شد در خلال این مدت مرم ناچار بکوچ شدند و بیشتر به روستای کرگان رفتند).

    محمد شاه قاجار از سال۱۲۵۰ تا سال ۱۲۶۴ هجری قمری برابر با ۱۲۱۳ تا ۱۲۲۷ شمسی سلطنت کرده است.

    آقا موسی رضائی ۸۵ ساله از خانواده های اولیه اشترکان مسئله ورود سید و بعدا مالکیت مرحوم جلیل الملک را تائید کرده است.

    ((رابینو)) در سال ۱۹۱۱ میلادی ۱۲۹۰ شمسی در ص ۱۷۶ ولایات دارالمرز ایران –گیلان می نویسد:

    (مالیات اشترکان ۹۵/۴۱۴ ریال بوده و تابع گسکر می باشد سابقا مقدارکشت در آنجا خیلی کم بود ولی از وقتی که مالکین استخری ایجاد کردند محصول برنج آن افزایش یافت).

    آقای اسکندری جمال از خانواده های قدیمی شیلسر که جد اعلایش از اشترکان به شیلسر کوچ کرده میگویند :

    (اشترکان سابقه ای بس طولانی دارد و در گذشته های دور تابع امیر ساسان گسکری پدر زن سید شرفشاه بوده و جد اعلایش مرحوم ملاغلام از اهالی اشترکان بوده و همسری نیز از آن محل داشته است).

    چنانچه زمان حاکم ساسان پدر زن شرفشاه را در نظر بگیریم حدود ۷۰۰ سال را باید بنظر بیاوریم که متاسفانه هیچگونه سند یا نوشته ای تا این تاریخ بدست نگارنده نرسیده است تا قدمت این محل دقیقا معلوم گردد.

    آقای قاسم محسنی و آقای سیف الله سیفی کارمندان آموزش پرورش که به ترتیب از خانواده های اولیه شیلسر و خمیران می باشند میگویند:

    (از پدران و پیر مردان شنیده اند اشترکان یکی از محل های آباد و صاحب نام در گذشته های دور بوده و حتی از شیلسر – خمیران-کرگان – سیاه خاله سر- سابقه قدمت بیشتری دارد.

    اقوام اولیه:

    بعلت کوچ اقوام و یا مرگ و میرهای اهالی در سنوات مختلف بر اثر شیوع طاعون و وبا بجز چند خانواده قدیمی باقیمانده است.

    آقای حاج موسی رضائی اظهار میدارد:

    (پدرش مرحوم سیف الله فرزند میرزا رضا فرزند اصلان می باشد که اجداد قبل از آنان را نمیداند و اینکه از کجا به اشترکان وارد شده اند و خانواده های مرحوم ملاغلام و خانواده های منشعب از او ساکن شیلسر –خانواده های محمد علی عاشوری ساکن سیاه خاله سر و خانواده های قدیمی کرگان – خانواده حمزه جلیل آبادی

    جمعیت طبق آمار سرشماری رسمی:

    سال ۱۳۳۵ شمسی ۱۴۱ نفر ۸۶ مرد ۷۳ زن

    سال ۱۳۴۵ شمسی ۱۴۲نفر ۷۰ مرد ۷۲ زن در ۲۶ خانوار

    سال ۱۳۵۵ شمسی ۱۲۰ نفر ۶۱ مرد ۵۹ زن در ۲۳ خانوار

    سال ۱۳۶۵ شمسی ۷۷ نفر در ۱۵ خانوار که ۳۶ باسوادند

    به طوریکه ملاحضه میشود آمار جمعیت در روستای محل بشدت کاهش یافته است.

    کشاورزی:

    همانطور که قبلا اشاره شد کشاورزی در گذشته های دور از اشترکان بصورت امروزی وجود نداشت و اهالی جهت کار به کرگان و روستا های دیگر میرفتند تا اینکه مرحوم جلیل الملک با احداث استخر و ایجاد زمین هائی جهت کشت برنج پایه گذاری کشاورزی را از نظر برنجکاری میگذارد.

    در سال ۱۳۶۳ شمسی این روستا با ۱۳ نفر زارع ۴۶ هکتار زمین زیر کشت داشته و ۴۴ هکتار آن برنجکاری بوده است اهالی از یک رودخانه بنام ((چاف رود))و یک استخر استفاده مینمایند- درسال ۱۳۶۳ دارای یک دستگاه تیلر و ۳۰ راس گاو و ۵ راس گاومیش و ۵۰۰ مرغ و خروس بوده و مقدار تولید پیله ابریشم آن ۳۵۰ کیلو بوده است).

    طبق آمار رسمی و سرشماری سال ۱۳۶۵ شمسی دارای ۱۰۰ راس گاو – ۲ راس گاومیش- ۵ راس اسب بوده است توضیح اینکه در آمار اداره کشاورزی سال ۱۳۶۶ شمسی که برای روستا استفاده شده است آمار کشاورزی اشترکان در روستاهای کرگان ادغام گردیده است.

    متفرقه:


    مدارس:دارای یک دبستان به نام ((جهاد اشترکان)) در سال ۱۳۵۹ شمسی با ۶ کلاس و ۵۳ نفر دانش آموز و ۵ معلم تاسیس گردید و حالیکه طبق آخرین آمار خرداد ۱۳۶۸ آموزش و پرورش انزلی نامی از مدرسه در آن محل بـرده نشده است.

    درمانگاه و حمام ندارد.آقای اسکندر جمالپور اظهار میدارد (چشمه ای در محل وجود دارد بنام گرخونی –گر بمعنی گال و چشمه مواد گوگردی دارد).

    آب و برق: اهالی از آب لوله کشی از چاه نیمه عمیق و مخزن آب فلزی هوائی استفاده مینمایند و برق روستا از شبکه برق انزلی تامین میگردد.

    مسجد : آقای قربان رحیمی از مادربزرگش نقل میکند که (او از پدرانش تعریف مینماید در گذشته های دور که اشترکان دارای آبادانی و جمعیت زیاد بود دارای چندین مسجد بوده است که گویا رو به ویرانی گذارد تا اینکه مسجد وسیله جلیل الملک مژدهی بنا گردید که بصورت ابتدائی و کوچک بوده و اصولا اهالی فقط دهه محرم را بمسجد روی میآورند و تا سال دیگر کسی بمسجد مراجعه نمیکرد و اهالی حتی برای مجلس ختم از آنجا استفاده نمیکردند تا اینکه حدود سی سال پیش با پیشگامی آقای ولی قاسم زاده – آقای ثارالله فلاح – آقای غلام هوشیار –میرزا آقا ((آقای حاج موسی رضائی نام بانیان را مشهدی میرزا آقا صفری – مشهدی ابوتراب شیرزاد))را نیز تائید نموده است-ن – و همیاری اهالی مسجد فعلی را در محل مسجد قدیمی احداث کردند طول و عرض و ارتفاع آن حدودا ۳*۸*۲۰ متر می باشد و برای جداکردن بانوان وسط مسجد را پرده میزنند و از آن تاریخ اهالی به مسجد بیشتر روی میآورند و برای فوت شدگان خود مراسم ختم میگیرند) و گورستان محل نیز اطراف مسجد است.

    منبع : سایت
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    وضعيت جغرافيايي:

    اين روستا در منطقه جلگه اي و در كنار جاده كپورچال – آبكنار و در طول جغرافيايي ۴۹ درجه و ۱۷ دقيقه و عرض جغرافيايي ۳۷ درجه و ۲۹ دقيقه واقع و داراي نسق ۱۱۶ ساله « تا سال ۱۳۶۳ شمسي » و از نظر ثبتي شماره سنگ ۴ ميباشد. و تا انزلي ۳۲ كيلوتر از راه زميني فاصله دارد . و محدود است از شمال به مرداب و از جنوب به « جير سر » بهمبر و از غرب به روستاي كركان و از شرق به روستاي معاف .

    وجه تسميه:َ

    ميگويند «خمير» بمعني سفالگر ميباشد و خميران جمع سفالگران است و از آن جهت باين روستا اطلاق ميشود كه اهالي آن از گذشته هاي دور بامر سفالگري اشتغال داشته اند و بعضي از پير مردان محل ميگويند « شنيده اند . سيد شرفشاه در حين عبور از خميران چون شغل عمده اهالي محل را خم سازي تشخيص ميدهند . نام روستا را خميران ميگذارد» كه با توجه به تاريخ وفات سيد شرفشاه بنظر نميرسد اين روستا قدمت آنجناني داشته كه بزمان سيد شرفشاه برسد . و آقاي غفار بي طمع ۸۶ ساله اظهار ميدارد « چون اهالي خمسازي ميكردند نام محل را خميران گذارده اند ».

    درباره واژه « خمير » يا « خميران » از لحاظ ريشه يابي در لغت نامه دهخدا مطلب جديدي بدست نيامده و از خميران بنقل از فرهنگ جغرافياي ايران جلد ۲ مي نويسد ( خميران دهي است از توابع انزلي – دهي است از شفت فومن – دهي است از دهستان كرون بخش نجف آباد اصفهان ).

    سابقه تاريخي:

    در حال حاظر بنا يا آثاري كه بتواند قدمت محل را دقيقا معلوم نمايد بدست نيامده است . آقاي اباذر غلامي اظهار ميدارد:

    ( در سال ۱۳۲۱ يك كوزه سفالي حاوي تعدادي سكه وسيله پدرم علي غلامي خميران در روستاي خميران و در محل خانه فعلي آقاي عبدالوهاب نيك بخش پيدا شده كه تنها يكي از سكه ها باقيمانده كه متاسفانه تاريخي بر آن مشاهده نميشود و يا نوشته روي آن قابل خواندن نيست ولي عكس نقش بسته بروي سكه چنين مينمايد كه يكي از پادشاهان ساساني باشد « كه نگارنده نيز مشاهده اين سكه باندازه يك دوريالي است چنين عكسي را بر آن ديده است و نوشته اي همچون نوشته اوستايي بر آن حك شده است – ن » و اما تا حدود سال ۱۳۵۴ شمسي دو عدد از همان سكه هاي بدست آمده در همان كوزه سفالي نزد پدرم بوده كه تاريخ ضرب آن ۱۱۳۰ هجري قمري و مربوط به شاه سلطان حسين بوده است . با اينكه كشف يك دفينه نمي تواند قدمت محل را تعيين نمايد فاصله بين دو سكه نيز چندان عجيب نمي تواند باشد).

    آقاي سعدالله هوشمند خميران و آقاي اباذر غلامي از پير مردان محل خصوصا آقاي غفار بي طمع نقل مينمايند كه :

    ( وجود گورستاني قديمي در يك كيلومتري جنوب خميران در مرز بين روستاي معاف و خميران مي تواند قدمت محل را بيش از ۱۵۰ سال نشان دهد زيرا پير مردان كنوني حتي از پدرانشان نيز نشنيده اند كه در آن گورستان مرده اي دفن نمايند ولي تلاش بي ثمر جويندگان گنج در آن گورستان . باعث بيرون آوردن اسكلتهاي انسانهائي با قامتي بلندتر از مردم حاليه گرديدند .علاوه بر اين وجود آثاري از قلعه اي منهدم شده در ۵۰۰ متري شمال غربي خميران در كنار جاده آسفالته آبكنار – كپورچال بيش از ۲۰۰ سال قدمت را براي روستاي خميران تعيين ميكند).

    آقاي اباذر غلامي اظهار ميدارد :

    ( قلعه باغ يا « قالا باغ » يا « قالا » آثار قلعه منهدم شده اي كه تا ۳۰ سال پيش «۱۳۳۸ شمسي » جنگلي پوشيده از درختان جنگلي بود كه در حال حاضر باغ توت مي باشد . آثار اصلي قلعه در باغ توت پدرم قراردارد كه شامل خندقي به عمق ۶ و عرض ۸ متر مي باشد. اين خندق در زميني بوسعت دو كيلومتر مربع قرار دارد . اين قلعه بنظر ميرسد همان قلعه اي باشد كه رابينو در ص ۵۳۶ ولايات دارالمرز گيلان از آن بنام « كاترينوپل » واقع در ساحل غربي مرداب كه وسيله روسها ساختند ياد كرده و اضافه كرده كه بدون شك همان است كه « كوك » ويرانه هاي آنرا در سال ۱۷۴۶ ميلادي « ۱۱۲۵ شمسي – ن » نزديك گوراب گسكر ديده است ).

    نامبرده اضافه مينمايد كه :

    ( زمانيكه محل اين قلعه باغ توتونكاري بود در سالهاي ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷ شمسي حين كار در آنجا به يك انبر ذغال گير و يك گل سينه كه هر دو برنجي بوده است برخورد نموده كه انبردسته اي قيچي مانند داشت و طول آن حدود ۳۰ سانتيمتر بوده است گل سينه هم به يك جفت كفش پاشنه بلند چسبيده بوده كه ۵/۲ * ۲ سانتيمتر طول و عرض داشت كه ساخت گل سينه و انبر غير از ساخته هاي ايرانيها بوده و كفش نيز خارجي بوده است ).

    « مگلونوف » كه در سال ۱۸۶۰ ميلادي « ۱۲۳۹ شمسي – ن » از انزلي و سواحل درياي خزر ديدن كرده مي نويسد :

    ( جنارال مايور « لواشيف » در گيلان ماند و پس از رفتن « سوي نالف » در ژوئن ۱۷۲۵ ميلادي « ۱۱۰۴ شمسي – ن » در غرب انزلي قلعه « اكاترين پل » نام بنا نهادند ولي چندي بر نيامده كه خراب شد).

    درباره قشون كشي روسها در آن سال و شكست مفاضحانه اي كه خوردند در جلد سوم تاريخ انزلي مشروحا اشاره شده است و آقاي طيب شفق يكي از پيرترين مردان آبكنار چنين قلعه اي را در آن ناحيه تائيد كرده است حال اگر وجود اين قلعه ثابت گردد قدمت روستاي خميران را ميتوان بيش از ۲۶۴ سال دانست زيرا احتمالا قبل از احداث قلعه در روستاي خميران اشخاصي ساكن بوده اند .

    مگلونوف در سال ۱۸۶۰ ميلادي ۱۲۳۹ شمسي از خميران جزو دهات متعلقه گيل گسكر منسوب به طالش ياد نموده است .

    رابينو در سال ۱۹۱۱ ميلادي ۱۲۹۰ شمسي خميران را از دهكده هاي آبكنار با ماليات ۸۸/۲۵۹۶ قران نوشته است .

    آقاي احمد محمدي معاف كارمند بازنشسته دادگستري كه داراي اطلاعات محلي است اظهار ميدارد كه ( خميران بالاي ۲۰۰ سال قدمت دارد ) و آقاي قاسم محسني بازنشته آموزش و پرورش و از خانواده هاي اوليه روستاي شيلسر كه داراي اطلاعات وسيع محلي است ميگويد:

    (تا آنجا كه ميداند خميران بعد از آبكنار داراي قدمت بيشتري نسبت به روستاهاي تابعه انزلي ميباشد).

    خانواده هاي اوليه و قديمي:

    آقاي اباذر غلامي و آقاي سعدالله هوشمند با استفاده از اطلاعات پير مردان از جمله آقاي غفار بي طمع چنين اظهار ميدارند.

    (احتمالا ساكنان اوليه خميران را بايد از گسكر آمده باشند . چون ارتباط فاميلي هم اكنون نيز بين روستاي لارسر و خميران وجود دارد و رئيس اولين خانواده « قلي » نام داشت . پس از قلي ؛ علي كرم و پس از او خيري وارد خميران گرديد ولي آقاي غفار بي طمع ميگويد « قلي اصلا در خميران بوده است » كه فرزندان او بشرح زير مي باشد.

    قلي داراي دو پسر بنامهاي نوري و شهسوار بوده است .

    نوري : داراي يك پسر بنام مشهدي نظر كه همسرش از اهالي لارسر بوده است – مشهدي نظر داراي دو پسر بنامهاي ابراهيم و علي اكبر – ابراهيم داراي سه پسر بنامهاي محمد ؛ محمود و غفار بي طمع كه غفار بي طمع حدود ۸۶ ساله مي باشد.

    شهسوار: داراي يك پسر بنام كربلائي شفقت و كربلائي شفقت داراي يك پسر بنام خير الله طالبي و نامبرده داراي يك پسر بنام اسلام طالبي حقيقي كه متولد ۱۳۱۵ مي باشد.

    آقاي حاج نصرت ظفر ۸۴ ساله اظهار ميدارد :

    ( اجدادش نيز از اولين كساني بودند كه به خميران وارد شده اند كه قبل از پدر بزرگ خودش را نمي شناسد) و اجدادش را اينگونه معرفي كرده است:

    ( مرحوم هادي « پدر بزرگش » داراي دو پسر بنامهاي ميرزا مهدي – محمد كه ميرزا مهدي داراي سه پسر بنامهاي نصرت ظفر – قدرت ظفر – هادي ظفر و محمد داراي يك پسر بمام نعمت فلاح داشته كه نامبرده بنامهاي رسول فلاح و محمد فلاح داشته است ).

    و از خانواده هاي قديمي خميران:

    مرحوم سلطان محمود : كه داراي سه پسر عزيز سلطاني – محمد سلطاني و علي محمد خاكسار بوده است .

    مرحوم ميرزامهدي معروف به بلوكباشي = داراي دو پسر بنامهاي مرحوم حسين جهاني – حسن جهاني .

    مرحوم سيف الله = داراي يك پسر بنامهاي عزيز سيفي و نامبرده داراي دو پسر بنامهاي عين الله سيفي – سيف الله سيفي .

    مرحوم كربلائي جواد= داراي دو پسر بنامهاي مرحوم تراب ملكي – ابوطالب ملكي.

    ضمنا خانواده شاكري :از مرحوم ميرزا حسين قلي – خانواده نوري از مرحوم شيخ محمد نوري – خانواده قديري از مرحوم ميرزا قدير – خانواده خمساز از مرحوم ميرزا ابراهيم خمساز – خانواده اميدوار از مرحوم اميد علي اميدوار ميباشند .

    مرحوم سلطان محمود و ميرزا مهدي بلوكباشي – مرحوم سيد يحيي معافي و عزيز سلطاني از كدخدايان معروف خميران بودند.

    جمعيت روستاي خميران برابر سرشماري رسمي:

    در سال ۱۳۳۵ شمسي ۶۸۵ نفر ۳۲۶ نفر مرد ۳۵۹ نفر زن

    در سال ۱۳۴۵ شمسي ۶۴۰ نفر ۲۹۷ نفر مرد ۳۴۳ زن در ۱۶۲ خانوار

    در سال ۱۳۵۵ شمسي ۵۵۱ نفر ۲۶۱ مرد ۲۹۰ زن در ۱۰۹ خانوار

    در سال ۱۳۶۵ شمسي ۵۳۴ نفر در ۱۰۸ خانوار با ۴۴۶ نفر با سواد

    بطوريكه ملاحضه ميشود بجاي اينكه جمعيت روستا رو بفزوني بگذارد در هر دهه رو بكاهش گذارده است – و از طرفي اگر جمعيت كمتر از شش سال را كم كنيم مي بينيم اين روستا در حدود ۱۰۰% باسواد هستند.

    كشاورزي:

    طبق آمار رسمي سال ۱۳۶۶ شمسي اداره كشاورزي كه از طريق آگاهان محلي بدست آورده است:

    (وسعت كل روستا ۳ كيلومتر مربع – برنجكاري ۱۵۵ هكتار – صيفي كاري ۲۵ هكتار – توتونكاري ۲۵ هكتار – سبزي كاري ۲ هكتار – حبوبات ۳ هكتار – باغ ميوه ۵ هكتار – گاو نر و ماده ۲۵۵ راس – گوساله ۱۲۰ راس – اسب ۵۰ راس – طيور ۲۱۰۰ قطعه – تيلر ۱۹ دستگاه – پمپ آب ۱۰۹ دستگاه – خرمنكوب ۱۱ دستگاه ).

    خميران رودخانه عمده و پر آبي ندارد. همه رودخانه هاي آن در تابستان تقريبا خشك ميشود – رودخانه هاي فعلي عبارتند از ترك رود منشعب از رودخانه خوشابر منتهي به مرداب – ويشا روبار از آبهاي جنگلي سرچشمه گرفته و به مرداب ميريزد- كوچي خاله منشعب ازويشا روبار منتهي به همان ويشا روبار – كمال داغان متشكل از آبهاي جنگلي منتهي به « سل بجار» متعلق به مزرعه ملامحسن موسوم به « ملامحسن سل » – كوچار كه , متشكل از آبهاي جنگلي منتهي به ملاحسن سل . در مسير كوچار كه « آب پادنگ » آسياب آبي مير فتاح داير بوده است ميرسيد.

    طبق آمار اداره نوغان در سال ۱۳۶۷ شمسي در اين روستا ۵۱ نفر كشاورز ۱۹۷ جعبه نوغان مصرف كرده است « ۵۹۱۰ كيلو پيله توليد كرده اند – ن».

    منبع:

    DSC00037.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    وضعیت جغرافیایی:

    این روستا در منطقه جلگه ای و کنار جاده کپورچال –آبکنار و در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۸ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقه واقع و در سال ۱۳۶۱ شمسی دارای نسق یکصدساله بوده و از نظر ثبتی جزو بخش ۷ انزلی و سنگ شماره ۸ که مسافتش تا کپورچال ۵ کیلومتر و تا انزلی ۲۵ کیلومتر می باشدو محدود است از شمال به روستای های سیاوزان و علی آباد –از جنوب و جنوب غربی به خلیل محله و جنگل بهمبر و هفت دغانان و از شرق به سیاه خاله سر و مرداب انزلی و از غرب به رودخانه شیل وسعت کل روستا ۲۰ کیلومتر مربع است.

    قدمت شیلسر:

    ((رابینو))در سال ۱۹۱۱ میلادی((۱۲۹۰ شمسی-ن))در صفحه ۱۲۲ ولایات دارالمرز ایران-گیلان شیلسر را جزو دهات آبکنار می نویسند که تابع طالشدولاب می باشد ولی بازماندگان خانواده های اولیه ورود اولین خانوار در شیلسر را حدود ۳۰۰ سال میدانند.

    وجه تسمیه:

    روستای شیله سر که ((شیلسر)) درست تر بنظر میرسد و البته ((شیلسر و خلیل محله ))نیز نامیده اند واژه ایست از دوکلمه ((شیل)) و ((سر)) که شیل عبارت است از وسیله ای جهت صید ماهی در رودخانه ها که در بخش تاریخچه شیلات مشروحا به دان اشاره شده است و ((سر ))نیز به معنی ((محل)که برگردان فارسی میشود ((محل شیل)).

    با بررسی و تحقیقات از معمرین و آگاهان محلی چنین استنباط میشود که نام روستا از شیل گرفته شده و این رودخانه از رودخانه شفارود در منطقه طوالش از حدود پل ((پونل))شاخه ((به زبان محلی خاله))شده و پس از گذشتن از ((گیل دولاب تالش)) به چاپ رود ملحق و از روستای مزبوربه مرداب می ریزد و چون در گذشته به علت عمق زیاد و فراوانی ماهی در آن ((شیل))می بستند به ((رودخانه شیل)) معروف گردید که البته برای صید ماهی و اجاره این رودخانه از دولت رقابت های زیادی صورت میگرفت .

    ((رابینو)) در صفحه ۱۷۰ ولایات دالمرز می نویسد:

    (شیل جریان آب وسیعی است که به وسیله مجرائی از شفارود به آن میرسد بزرگتر میگردد و نام امیر اصلان خان پسر علیقلی خان طالشدولابی به امیر کنده معروف میشود و این نامگذاری به سبب آن است که این شخص سدی بر رودخانه شفا رود در پای پل پونل برای گرداندن قسمتی از آب رودخانه شیل ایجاد کرد زیرا دهکده های شمال غربی مرداب برای مزارع خود آب کافی نداشتند شیل در سه شاخه ((شیل سر))((کچلک))((صافخاله)) وارد مرداب میشود .کچلک و صافخاله و کپورچال رودهای کوچکی هستند که پس از نوشیدنی کردن چای بیجار و کچلک و کپورچال وارد مرداب میشوند).

    اقوام اولیه:

    بطوریکه آگاهان و پیر مردان محلی اظهار میدارند که در بدو امر چند خانوار از روستای آبکنار و اشترکان به محل فعلی شیلسر وارد و به آبادی محل میکوشند و بقیه خانواده ها به تدریج از نواحی ضیابر فومن طالش و حتی از مازندران به این روستا وارد شدند.

    در باره دو خانواده قدیمی تر با استفاده از اطلاعات آقای رشید مجیدی خصوصا آقای قاسم محسنی که هر دو پسر عمو وبازنشسته آموزش و پرورش هستند به بررسی آتها می پردازیم:

    (مشهدی علی با خانواده خود حدود ۳۰۰ سال پیش از آبکنار به شیلسر فعلی وارد گردید.پسرش کربلائی مجید و پسر یاد شده نیز کربلائی محمد علی بوده که دارای پنج پسر به نامهای میرزا حسن –مشهدی محسن – میرزا مهدی- اصغر مجیدی مقدم و اکبر مجیدیان که آنان هم فرزندانی بشرح زیر دارند که به خانواده های مختلف تقسیم میکردند.

    میرزا حسن:دارای فرزندانی بنامهای مجید مجیدی-حمید مجیدی-بابا مجیدی.

    مشهدی محسن :چهار پسر بنامهای جواد محسنی –حاج صفر محمد محسنی –عیسی محسنی –قاسم محسنی (دونفر اخیر فرزند نداشتند).

    میرزا مهدی :پسرش مشهدی حسین فردادی.

    اصغر مجیدی مقدم :چهار پسر بنامهای محمد-ابراهیم-رشید-محمدعلی

    اکبر مجیدیان:سه پسر بنامهای فرهاد-کاس آقا-عزیز.

    مجید مجیدی:اسماعیل –حسن

    حمید مجیدی:کاظم – عظیم-ناظم-رحیم-ربیع

    بابا مجیدی:محمود-هیبت اله-حجت.

    جواد محسنی:قاسم-محسن-دو دختر.

    مشهدی حسین فردادی:سیف علی-مهدی-احمد-وجیه اله – فریدون-هژیر).

    (کربلائی غلام تقریبا همزبان با مشهدی علی از اشترکان که از اشترکان که سابقا دارای آبادی به شیلسر وارد گردیده که دارای سه پسر بنامهای جمال-عباس-مشهدی عاشور بوده که فرزندان آنها و خانواده هائی که از آنان شاخه شده اند بشرح زیر میباشد.

    جمال :دارای چهار پسر بنامهای رحمت جمالپور – حسنعلی عاشوری- احمد عاشوری-غلامعلی قمری.

    عباس :سه پسر بنامهای داود غلامی-حبیب پور غلامی – زین العابدین .

    رحمت جمال پور:فرزندان اسکندر-فرهاد – عسکر.

    حسنعلی عاشوری:پسران بنامهای علی –قربان –رجب.

    احمد عاشوری :پسران علی اصغر-محمود.

    غلامعلی قمری:پسران عزیز – جعفر-محسن-داریوش.

    داود غلامی:ناصر-نادر-منصور-پرویز-عباس-ناظم- ربیع- رحیم

    حبیب پور غلامی:ابوالفضل – طالب – یعقوب – قدرت.

    زین العابدین عباسیان:قاسم – حسن- غلامحسین.

    تقی شمسی:رشید – رسول – محرمعلی – جواد .

    رجب خوشوقت :حسین – حسن – نجفعلی –یحیی.

    محمد علی حسینی:دارای یک پسر بنام اسماعیل – و اسماعیل دارای سه پسر بنامهای گداعلی – احمد – سجاد.

    بنا بگفته بسیاری از پیرمردان کربلائی ملاغلام جداعلای نامبردگان فوق در جوانی به نجف اشرف رفته و پس از ۷ سال طلبگی به شیلسر وارد گردید:

    آقای اسکندر جمال پور اظهار میدارد (مرحوم ملاغلام دو همسر داشته یک همسرش که از کرگان بوده یکی در اشترکان که از آن نیز اولادانی و خانواده هائی شاخه شدند و از همسر اشترکانی خانواده های ذکر شده فوق بوجود آمدند).

    (مرحوم سید هاشم نیز از نجف به شیلسر وارد پسرش سید عیسی در حدود ۷۲ سال پیش فوت کرده و دارای سه پسر بنامهای سید هاشم – میر صادق –سید پیله آقا بود که :

    سید هاشم هاشمی :پسرانش بنامهای سید عیسی – سید جلال .

    میر صادق هاشمی مقدم:پسران سید مصطفی – سید رضا – سید تقی – میر فتحی – میر حسین.

    سید پیله اقا نوربخش:پسران به نامهای سید یحیی –سید احمد-ضمنا خانواده های نوربخش برادران ناتنی سید پیله آقا و میر صادق می باشند).

    خانواده های قدیمی دیگر بعد از سه فامیل قدیمی یاد شده بالا عبارتند از:

    (حسرتعلی از اشترکان وارد که در ۱۲ سال پیش در سن ۷۵ سالگی درگذشت که خانواده های حسرتیان و پورحسرت از وی باقیمانده است).

    جمعیت طبق آمار سرشماری رسمی:

    سال ۱۳۳۵ شمسی ۶۰۵ نفر ۳۱۱ مرد ۲۹۴ زن

    سال ۱۳۴۵ شمسی ۶۷۰ نفر ۳۳۱ مرد ۳۳۹ زن در ۱۰۶خانوار.

    سال ۱۳۵۵ شمسی ۶۵۶ نفر ۳۲۳ مرد ۳۳۳زن در ۱۱۷ خانوار.

    سال ۱۳۶۵ شمسی ۶۶۱ نفر در ۱۱۸ خانوار که ۳۷۱ نفر با سواد می باشند .

    سال ۱۳۶۶ شمسی ۸۰۰ نفر در ۱۳۰ خانوار (آمار غیر رسمی از طریق آگاهان مجلسی وسیله اداره کشاورزی بدست آمده).

    کشاورزی:

    شغل اکثر اهالی کشاورزی که کاشت برنج در درجه اول اهمیت قرار دارد و آمار سال ۱۳۶۶ شمسی که وسیله اداره کشاورزی انزلی از طریق آگاهان محلی تهیه شده بشرح زیراست:

    (برنجکاری ۲۴۱ هکتار-صیفی کاری ۸ هکتار –سبزیکاری ۸/۰ هکتار-حبوبات ۷ هکتار – باغ میوه ۳ هکتار و دارای ۳۰۰ راس گاو نر و ماده -۱۴۵ راس گوساله – ۵۰ راس اسب ۳۰۰۰ قطعه طیور بوده و از ۳۵ دستگاه تیلر – ۲۰ دستگاه پمپ آب -۲۰ دستگاه –خرمنکوب –یکدستگاه برنجکوبی استفاده شده است).

    طبق آمار اداره نوغان انزلی در این روستا ۲۵ نفر از اهالی ۵۴ جعبه تخم نوغان را مورد بهره برداری قرار دادند.(تقریبا ۱۶۲۰ کیلو تولید پیله ابریشم داشته اند –ن)البته تولید پیله در گذشته در این روستا رواج داشته است.

    آب زمینهای کشاورزی از رودخانه شیل –کهنه رودبار ((رودخانه کهنه)) و از گیل چالان سمت جنوب شرقی چاپ رود و امیر بند تامین ولی رودخانه شیل اکثرا در اوایل پاییز طغیان و مرتبا به اهالی صدمات و خسارات نیز وارد میسازد و حتی درختها و شالیزارها و خانه ها و انبارهای اهالی را سیل می برد و این بزرگترین مشکل اهالی است.

    ضمنا اهالی از دوازده استخر که از آب رودخانه چاپ تغذیه میشود استفاده مینمایند که معروفترین استخرها به نامهای :یوسفخان –مشهدی اصغر – شیخ حسن مجیدی (دارای ۲ استخر)-مشهدی حسین –سید عیسی و استخر تازه ای که وسیله جهاد سازندگی احدث گردیده که بیش از ده هکتار مساحت دارد.

    بنا به اظهار آقای قاسم محسنی:

    (مرحوم سید باقر و پسرش که در سال ۱۳۱۹ شمسی از فومنات به شیلسر وارد و در زمین آنان کار میکردند پیشنهاد کردند روی زمین محل کشت نیشکر بکارند که برای این کار دو هکتار زمین در اختیار شان قرارگرفت و نیشکر کاشتند و محصول بسیار خوبی هم برداشت کردند و دستگاهی نیز آوردند برای گرفتن شیره نیشکر.

    یکسال دیگر نیز بهره برداری گردید که به علت فوت سید باقر پسرش از عهده این کار برنیامد و کشت نیشکر متوقف گردید).

    آقای قاسم محسنی اضافه کرده است که :

    (در سال ۱۳۱۷ شمسی وسیله مرحوم کربلائی ابوالقاسم برادران نویری در ۵ هکتار زمین چایکاری انجام و تا سال حدود ۱۳۴۰ نیز چای برداشت میشد که از نظر کیفیت و کمیت در سطح بسیار خوبی قرار داشت و کارخانه ای هم به منظور خشت کردن و مالش چای احداث نمودند که متاسفانه بعد از فوت ایشان کشت چای که می توانست در منطقه وسیعی گسترش یابد متوقف شد).

    در گذشته سه دستگاه ((پادنگ آبی)) برای کوبیدن جو برنج وجود داشته که وسیله فشار آب به پره های چرخ آن کار میکرد ولی امروز یک کارخانه برنجکوبی دارد و آرد هم میکند.

    متفرقه:

    مدارس:مدرسه این روستا قبلا در مسجد محل بوده تا اینکه در سال ۱۳۴۱ یک دبستان قبلی احداث گردید و نام دبستان را ((فلاح)) گذاردند که نام کارگری بود در حین کار از بالای سقف سقوط کرده بود.

    آخرین آمار در خرداد سال ۱۳۶۸ شمسی دبستان مختلط فلاح دارای ۵ کلاس با ۹۵ دانش آموز و با ۷ معلم میباشد.

    درمانگاه:این روستا فاقد درمانگاه است و دارای یک مامای محلی به نام سلمه قنبری بوده که به علت پیری از انجام وظیفه خودداری و یا مورد اعتماد نیست و اهالی زانوی خود را به بندرانزلی میرسانند.

    حمام:روستا فاقد حمام است و در بسیاری از مناطل حمام خصوصی وجود دارد.

    آب:اکثر خانه ها از آب لوله کشی که از چاه نیمه عمیق و از منبع آب فلزی هوائی تامین میشود استفاده مینمایند لیکن بعلت آهکی بودن آب قابل نوشیدن نیست و از آن برای شستشو استفاده میشود و برای نوشیدن اهالی آب چاه را ترجیح میدهند و البته بعضی نیز از همان آب لوله کشی استفاده میکنند.

    برق:روشنائی روستا از شبکه برق انزلی تامین میشود.

    مساجد:بنا به اظهار آقای قاسم محسنی :شیلسر دارای یک مسجد است.ابتدا مسجد کوچک وقدیمی بوده ولی در حدود سال ۲۷-۱۳۲۸ شمسی مرحوم کربلائی ابوالقاسم برادران نویری که مردی واقعا خیر و خدمتگزار بوده با اهدای زمینی پیشگام شده با همیاری مردم مسجد فعلی را احداث و برای سفال سرپوش مسجد دستگاه سفال زنی از ((لارسر)) طالشدولاب آورده و در حدود سال ۱۳۵۰ مسجد وسیله معتمدین محل تعمیر اساسی یافته و سرپوش مسجد را از سفال به حلب سفید تبدیل کردند. طول مسجد حدودا ۲۸ متر و عرض آن حدود ۱۲ متر و ارتفاع حدود ۵/۳ متر است و تصمیم دارند شیروانی مسجد را بردارند و ارتفاع مسجد را بحد کافی بلند کنند تا برای بانوان بالکن احداث نمایند.زیرا فعلا مسجد را از طول دو نیم کردنده اند برای زنانه و مردانه.

    گورستانها:این روستا دارای یک قبرستان کوچک و قدیمی است که در داخل آبادی و در جوار مسجد قرار دارد و معمرین محلی میگویند که بارها در حین دفن مرده ای مشاهده گردید اسکلت مرده ای وجود دارد و این نشانه قدمت گورستان است ولی آماری که بتوان قدمت آنرا نشان دهد وجود ندارد.

    امامزاده:در سمت جنوب غربی گورستان بقعه ای بنام سید عیسی وجود دارد که مورد احترام اهالی است .سید عیسی فرزند سید هاشم است و میگویند هر دو دارای قامتی بلند و حدود ۲ متر داشته اند .با بررسی که انجام گرفت درباره تاریخ فوت مرحوم عیسی اختلاف نظر وجود دارد لیکن با توجه به اینکه پسر کوچکش آقا سید پیله آقا هاشمی مقدم ۷۲ سال دارد و در حدود ۳ یا چهار ماهه بوده که پدرش فوت مینماید میتوان تاریخ فوت آن مرحوم را ۱۲۹۶ شمسی حساب آورد که بعدا اهالی روی قبر مرحوم سید علی اطاقکی بطول و عرض ۳*۵/۳ متر و ارتفاع حدود ۵/۲ متر احداث کردند.

    میگویند در سالهائی که وبا آمده و مردم را درو میکرد مرحوم سید علی شمشیر به دست در جاده شیلسر قرار گرفته با خواندن اورادی با جولان دادن شمشیر بیماری را تهدید به آمدن به شیلسر میکرد و این شمشیر هنوز در خانواده آن مرحوم موجود است و گاها بعضی ها که هنوز به اعتقادات قدیمی خود پای بند هستند شمشیر را با آب شسته و آب آغشته به آن را جهت شفای بیماری به بیمار می نوشانند.

    گفتنی است که مرحوم سید هاشم هاشمی فرزند مرحوم سید عیسی و مرحوم غلام ذغالی زمانیکه اهالی با کمبود آب و نباریدن باران مواجه میشدند هر کدام از دو نفر یاد شده که در محل بود سنگ بالای قبر سید عیسی را برداشته و آنرا بداخل آب رودخانه شیل فرو کرده و نیت میکردند که باران ببارد و بعد از این دو نفر شیخ علی نامی که فلج بوده سنگ مزبور را برداشته در حالیکه مردم روستا بدنبالش بودند با نوحه خوانی با فرو کردن سنگ در آب رودخانه شیل تقاضای باران میکرد.

    اماکن اقتصادی : نانوایی یک باب – بقالی ۳ باب –قهوه خانه ۲ باب –جوشکاری یک باب – تعمیرگاه موتور یک باب –درب و پنجره آلومینیوم سازی یک باب –کارگاه چوب بری یک باب .



    karkan.ir_0116.jpg


    karkan.ir_0114.jpg


    karkan.ir_0115.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    اشیک اغاسی یکی از محله های روستای خطبه سرا می باشدو وسعت بیشتری نسبت به محله های دیگر دارد و جزء محله های قدیمی می باشد
    روستای خطبه سرا دارای ییلاق زیبایی می باشد
    از محله های ییلاق خطبه سرا عبارتند از تاج دره .تمشلّه (تمشک لانه).برزبیل.کندی .کومری.انا بولاغ.قوشا بولاغ و غیره می باشد
    از روستای خطبه سرا تا ییلاق تقریبآ 30 کیلومتر راه گردنه ای می باشد که پوشیده از جنگل است .از 30کیلو متر 3 کیلومتر ان اسفالت است و ادامه راه خاکی می باشد

    chopan.jpg
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا