نقد و بررسی فیلم ایرانی نقد و بررسی سریال گلشیفته

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 291
  • پاسخ ها 8
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
نقد و بررسی قسمت اول سریال گلشیفته


mohamad-bahrani2.jpg

در این روزهایی که بازار مجموعه‌های نمایش خانگی داغ است، چه چیزی بهتر از یک مجموعه کمدی خوش‌ساخت از یک فیلم‌ساز جوان و خوش‌قریحه، آن‌هم در روزهای نزدیک به سال نو؟ درست حدس زدید، راجع به «گلشیفته»، ساخته بهروز شعیبی که به‌تازگی پخش آن آغازشده است صحبت می‌کنیم. (این سریال جذاب را می‌توانید انحصاری و اختصاصی به‌صورت آنلاین در سایت نماوا تماشا کنید یا آن را از طریق اَپ نماوا دانلود کنید)
«گلشیفته» از یک تیم بازیگران حرفه‌ای بهره می‌برد. سیامک انصاری که بیشتر به‌واسطه همکاری‌هایش با مهران مدیری شناخته می‌شود، بازیگر بااستعدادی است که اتفاقاً بدون مدیری، طنازتر است، نقشش را در «بی‌پولی» حمید نعمت‌الله که به یاد دارید؟ حالا سیامک انصاری فرصتی دارد تا در یک مجموعه چندقسمتی، بُعد دیگری از توانایی‌های بازیگری و طنزش را به نمایش بگذارد. امیرمهدی ژوله که بیشتر نویسنده است تا بازیگر، با حضور در «خندوانه» رامبد جوان و ارائه یک استندآپ کمدی خوب، به چهره‌ای شناخته‌شده تبدیل شد و با نقش‌آفرینی در سریال«دیواربه‌دیوار» ساخته سامان مقدم در کنار ستاره‌هایی چون ویشکا آسایش، آزاده صمدی و استادانی چون فرهاد آییش و گوهر خیراندیش، به‌خوبی درخشید و نشان داد علاوه بر قلمی شیوا درزمینهٔ اجرای کمدی هم مهارت خوبی دارد.
cinemacinema_ir-659.jpg
مهناز افشار هم گرچه در ابتدای شروع کارش در سینما و آن زمانی که بیشتر در فیلم‌های گیشه‌ای و نوجوان پسند ایفای نقش می‌کرد چند فیلم کمدی هم تجربه کرد که شاید معروف‌ترینشان «آتش‌بس» بود، اما این روزها که مسیر متفاوتی در پیش‌گرفته است، حضورش در یک سریال کمدی می‌تواند جذاب باشد، مخصوصاً که کاراکتر متفاوت راحله گل شیفته را حداقل در قسمت اول به‌خوبی بازی کرده و حسابی باورپذیر ظاهر می‌شود. مهدی هاشمی، اما ستاره بی‌چون‌وچرای «گلشیفته» است. هاشمی آن‌قدر تجربه دارد که سطحی‌ترین کاراکترها را به‌خوبی بازی کند و بیننده را متقاعد کند که آن کاراکتر را دوست داشته باشد.
اما فقط بازیگران «گلشیفته» نیستند که این مجموعه را دیدنی می‌کنند. حال و هوای شاد و کاراکترهای متنوع و مهم‌تر از همه فضایی متفاوت و طنزی دل‌نشین، می‌تواند «گلشیفته» را تبدیل به گزینه‌ای کند که بعد از پخش مجموعه «شهرزاد» و غصه خوردن باشخصیت‌هایش، حال و هوای بیننده را عوض کند و حسابی سرحالش بیاورد.
قسمت اول این مجموعه، به‌مانند هر مجموعه دیگری، مقدمه‌ای است برای معرفی کاراکترها و روایتی که قرار است چندین قسمت با آن همراه شویم؛ اما شعیبی به‌جای سر زدن به تک‌تک کاراکترهایش و مهیاکردن فضایی برای شناسایی آن‌ها به مخاطب از روش سینمایی‌تری استفاده کرده است و روایت را در اولویت قرار داده است.

167166-1.jpg
«گلشیفته» با بسط روایت شروع می‌شود هرچه داستان جلوتر می‌رود، شخصیت‌ها هم در دل آن بیشتر خودشان را معرفی می‌کنند و مهم‌تر اینکه شعیبی این فرایند ورود مخاطب به دنیای داستانی‌اش را با بی‌حوصلگی و شتاب‌زدگی به‌پیش نمی‌برد، بلکه همان‌قدر که قصه‌اش را تعریف می‌کند و با شاخ و برگ دادن بیننده را مجذوب می‌کند، به کاراکترهایش فرصت می‌دهد تا بهتر با بیننده ارتباط برقرار کنند. از همین روست که در قسمت اول، چند کاراکتر بیشتر معرفی نمی‌شوند و زمان اصلی قسمت اول بیشتر به فضاسازی اختصاص پیدا می‌کند.

داستان «گلشیفته» از آنجایی شروع می‌شود که گلی (نازنین بیاتی) دختر نابغه و باهوش یزدی که در زندگی اجتماعی یک کودن به تمام معناست، رتبه یک کنکور ریاضی را به دست آورده و راهی تهران است تا با تحصیل در دانشکده معماری زندگی جدیدی را شروع کند. در کنار گلی، پدرش (مهدی هاشمی) قرار دارد، یک معمار سنتی که از کودکی گلی و فوت مادرش، همه خلأهای زندگی گلی را پرکرده و با حمایت‌های بیش‌ازاندازه و وابستگی بیمارگونه به دخترش، اجازه رشد شخصیتی به گلی نداده است و حالا با قبولی گلی در کنکور در مقابل عمل انجام‌شده قرارگرفته است. اولین کلید کمدی «گلشیفته» هم‌جایی خورده می‌شود که گلی از پدر خداحافظی می‌کند و راهی تهران می‌شود اما پدر مخفیانه او را تا تهران، خوابگاه و بعد دانشگاه تعقیب می‌کند.
8123_702.jpg
آن‌سوی ماجرا، راحله گل شیفته (مهناز افشار) قرار دارد که به‌تازگی به ریاست دانشکده منسوب شده است و برای جشن اولین روز سال تحصیلی به‌شدت اضطراب دارد تا همه‌چیز درست برگزار شود. جشنی که قرار است با حضور وزیر برگزار شود و نفر اول کنکور که همان گلی است هم در آن سخنرانی کند. بی‌دست و پایی گلی یک‌طرف، گروه موسیقی که به‌جای سبک سنتی رپ می‌خوانند یک‌طرف، پدر ایرادگیر و دل‌نگران گلی هم که وارد مراسم شده است از طرف دیگر، ضمانتی هستند تا نه‌تنها جشن با خوبی و خوشی پایان پذیرد که با یک افتضاح به‌تمام‌معنا حتی شروع هم نشود.
هومن سیدی که قبلاً با نقش‌آفرینی در «عاشقانه» توانست محبوبیت زیادی در نزد مخاطبان کسب کند، در آخرین لحظات قسمت اول ظاهر می‌شود و همه‌چیز را با هشتگ هایش بدتر از پیش می‌کند و بیننده را مشتاق نگه می‌دارد تا روابط میان این شخصیت‌ها را در قسمت بعدی کشف کند.
خلاصه که قسمت اول «گلشیفته» با یک ریتم خوب، معرفی شخصیت‌های کلیدی و داستانی جذاب، عرضه‌شده است و به نظر می‌رسد که در قسمت‌های آینده هم با همین رویکرد بتواند مخاطبان زیادی را جلب کند. باید دید، در قسمت بعدی کدام کاراکترهای دیگر «گل شیفته» وارد قصه می‌شوند و گلی و پدرش چه بلایی بر سر خانم گل شیفته می‌آورند.
“منبع: بلاگ نماوا”
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت دوم سریال گلشیفته


    Golshifteh-e02-ss4.jpg

    دومین قسمت از مجموعه «گلشیفته» به کارگردانی بهروز شعیبی، دو روز بعد از ششمین قسمت «شهرزاد» پخش شد و این در حالی بود که بعد از همه غم و مصیبت‌هایی که در این قسمت از «شهرزاد» دیدیم به‌شدت به مجموعه «گلشیفته» نیاز داشتیم تا حداقل کمی حال و هوایمان را عوض کند. همان‌طور که پیش‌بینی کرده بودیم، «گلشیفته» تازه در ابتدای راه روایتش قرار دارد و هنوز به اوج خود نرسیده است. قسمت دوم«گلشیفته» اما خبر از اتفاقات خوبی در این مجموعه می‌دهد. روایت کلی «گلشیفته» بااینکه کاراکترهای اصلی‌اش را معرفی کرده و مسیر روایت را تا حدودی نشان داده است اما هنوز کامل نشده و با ورود کاراکترهای دیگر و پیشروی روایت، «گلشیفته» می‌تواند خیلی بیشتر با مخاطبانش ارتباط برقرار کند. در دومین قسمت دو کاراکتر دیگر معرفی شدند که حال و هوا و فضایی متفاوت نسبت به کاراکترهای قسمت اول دارند که می‌تواند در نوع خود جذاب باشد.
    Golshifteh-e02-ss1.jpg
    همان‌طور که درباره قسمت اول این مجموعه هم گفتیم، شعیبی به‌جای جمع‌کردن کاراکترهایش در یکجا و معرفی آن‌ها و نسبت‌هایشان و گره زدن سرنوشت کاراکترهای مشخص به هم تمرکز اصلی‌اش روی روایتش است و هرچه روایت جلوتر می‌رود، کاراکترهای بیشتری وارد داستان می‌شوند و در ادامه همین مسیر به نقطه‌ای مشترک خواهند رسید. همچنین این روایت آرام و پیوسته، کم‌کم دارد حقه‌های طنزش را رو می‌کند و با کنایه‌های اجتماعی و سیـاس*ـی و شوخی‌های ظریف با سبک شهرنشینی تهرانی‌ها، بعد کمدی‌اش را به نمایش می‌گذارد. شاید بتوان گفت این شوخی با تهرانی‌ها و ترسشان از زلزله، ترافیک‌های بی‌امانشان و اعتیادشان به برنامه نود عادل فردوسی پور که در دو قسمت اول «گلشیفته»شاهدش بودیم، جالب‌ترین جنبه کمدی «گلشیفته» باشد، به‌ویژه که کاراکترها هنوز در جای درست خود قرار نگرفته‌اند و راه طولانی در برقراری ارتباط با بیننده دارند. از میان شخصیت‌های مجموعه «گلشیفته» تاکنون، هومن سیدی در نقش هومن که هنوز جایگاهش در داستان معلوم نیست موفق‌تر از همه بوده و بااینکه به نظر می‌رسد هومن ادامه کاراکتر پیمان «عاشقانه» باشد اما استعداد کمدی هومن سیدی تازه کشف‌شده و حسابی هم دل‌نشین است.
    golshiftejpg.jpg

    مهناز افشار که در میان این جمع کمترین تجربه را در یک اثر کمدی این‌چنینی دارد خوب ظاهرشده و بازی روانی ارائه می‌دهد اما تلاش فیلم‌ساز برای تیپ‌سازی از این کاراکتر چالشی است که شعیبی با آن روبروست. تیپ‌سازی به این شیوه در مجموعه‌های نودقسمتی و مشابه آن پرورش میابد و جای خود را در میان مخاطب باز می‌کند و حالا باید دید، شعیبی در طول یک مجموعه‌ای که احتمالاً پانزده‌تا بیست قسمت بیشتر نخواهد بود، خواهد توانست یک کاراکتر زن را به‌عنوان یک تیپ کمدی معرفی کند یا خیر؛ اما مهم‌ترین چالشی که شعیبی با آن روبروست، پرورش کمدی در داستانی است که شخصیت‌های اصلی آن از دل موفق‌ترین و محبوب‌ترین کمدی‌های چند سال اخیر می‌آیند و شعیبی عملاً با چندین سال تجربه‌های کمدی تلویزیون ایران که بازیگرانش یدک می‌کشند در رقابت است. مهدی هاشمی که بارها توانایی‌اش را در اجرای نقش‌های طنز اثبات کرده است و کاراکترهای به‌یادماندنی کم خلق نکرده است. محمد بحرانی علاوه بر حضور موفقش در خندوانه رامبد جوانو صداپیشگی جنابخان، در کنار ایرج طهماسب و صداپیشگی عروسک ببعی در مجموعه‌های نوروزی کلاه قرمزی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین کاراکترهای این مجموعه را جان بخشیده است.
    28766563_2091750377775696_142261982702075904_n.jpg
    سیامک انصاری هم که سلطان بی‌رقیب کمدی‌های نودقسمتی مهران مدیری است. امیرمهدی ژوله هم با پیشینه کار طنز و کمدی که در کناربرادران قاسم‌خانی، مهران مدیری و رامبد جوان دارد، باوجوداینکه هنوز وارد داستان «گلشیفته» نشده است، اما انتظار می‌رود یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های این مجموعه باشد. شعیبی باید کاری کند که مخاطبی که این شخصیت‌ها و کارهایشان را می‌شناسد وقتی به تماشای «گلشیفته»می‌نشیند ناخودآگاه فکر نکند که فلان مجموعه یا فلان نقش بهتر بود و این بازیگران در این اثر به‌خوبی همیشگی‌شان نیستند. به‌هرحال، کمدی شاید در سینما چندان موفق نبوده باشد اما در تلویزیون سابقه طولانی دارد و بیننده خوب قواعدش را می‌شناسد و شعیبی که تاکنون چنین تجربه‌ای نداشته است، پا در راهی پرپیچ‌وخم گذاشته و باید بتواند مخاطبانش را راضی کند که «گلشیفته» یک‌قدم روبه‌جلو برای تمام بازیگران و عوامل این مجموعه و خود مخاطب است.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     
    آخرین ویرایش:

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت چهارم سریال گلشیفته


    photo_2018-04-09_01-50-01-e1523222695404.jpg

    سه قسمت ابتدایی مجموعه «گلشیفته» همان‌طور که نوشته‌های قبلی گفتیم بیش از آنکه روی معرفی کاراکترها تکیه کند، تمرکز اصلی‌اش روی پیشبرد روایت بود. رویکردی که تا قبل از قسمت چهارم گرچه نقاط جذابیت خود را داشت اما به نظر می‌رسید که بیشتر از روی عدم جسارت و حاشیه رفتن است و به همین دلیل هم «گلشیفته» با همه قابلیت‌هایش بیشتر در حد یک مجموعه تلویزیونی می‌مانست تا یک مجموعه مستقل در شبکه نمایش خانگی.
    واضح است که کارگردانی تلویزیونی با سینمایی بسیار متفاوت است. کارگردانی تلویزیونی با تمپو و ضرباهنگ کوتاه‌تر و تندتر و روایتی هماهنگ با این تمپو می‌طلبد. گرچه بهروز شعیبی، قبلاً هم سریال سازی را تجربه کرده است، اما «گلشیفته» تاکنون ساختاری شبیه یک اثر سینمایی را دارد که چند قسمت شده است. ساختاری که به نظر می‌رسد از قسمت چهارم این رویکرد به‌مرور در حال عوض شدن است و ساختار یک مجموعه تلویزیونی چندقسمتی کم‌کم در «گلشیفته» دارد به شکوفایی می‌رسد. با قسمت چهارم ابهاماتی در مورد شخصیت سعیده (بهاره کیان افشار) و برادرش وحید (امیرمهدی ژوله) مشخص شد که نشان می‌دهد آن محتاط اندیشی که در قسمت‌های قبل دیدیم به چه دلیل بوده است. به‌وضوح، شعیبی و گروه نویسندگانش در اینجا و به‌ویژه شخصیت سعیده که تغییر جنسیت داده است در حال بازی کردن با دم شیر هستند و اگر محتاطانه و با دوراندیشی زوایای مختلف این کاراکتر و زندگی‌اش را بررسی نکنند نه‌تنها ممکن است اسیر تیغ سانسور شوند که حتی در برقراری ارتباط با مخاطب هم به مشکل بربخورند و رویکرد صریح‌تری که زودتر این ابعاد قصه را برملا می‌کرد می‌توانست به رنجاندن طیف وسیعی از مخاطبان «گلشیفته» بیانجامد.
    168935.jpg

    به همین دلیل هم هست که هنوز «گلشیفته» این بعد از قصه و کاراکترهایش را به‌اندازه بقیه پرورش نداده است و نقش سعیده، وحید و هومن هنوز در کنار بقیه کاراکترها گنگ و ناپخته است و ارتباط بین این شخصیت‌ها با خانواده راحله گلشیفته و دیگر کاراکترهای دور و برش معلوم نیست. البته به همان دلیل تفاوت مدیوم سینما و تلویزیون باید هرچه زودتر این کاراکترها درجایی به هم پیوند بخورند و روایتشان در کنار یکدیگر ادامه پیدا کند، زیرا در یک مجموعه چندقسمتی اینکه کاراکترها هرکدام مسیر خودشان را بروند و شخصیت‌هایی کاملاً مستقل باشند جایی ندارد.
    به‌هرحال باوجوداینکه پیشروی روایت «گلشیفته» کمی کند به نظر می‌رسد و علیرغم رویکرد محتاطانه این مجموعه، با تماشای قسمت چهارم، به‌صراحت می‌توان گفت با یک مجموعه انتقادی طرف هستیم که شاید حتی وجهه انتقادی آن به کمدی بودن و توانایی خنده گرفتن از مخاطبش بچربد. «گلشیفته» در سه قسمت اول، به زبانی شوخی و غیر جدی از حقوق زنان یا به عبارت بهتر، حقوق نداشته زنان می‌گفت؛ اما در قسمت چهارم، در ابعاد مختلف به انتقاد از جامعه‌ای می‌پردازد که زنان، دوجنسیتی‌ها و در پی آن‌ها خیلی اقلیت‌های دیگر، از حقوق اجتماعی محروم هستند و نادیده‌گیری‌شان محدود به اجتماع نیست و در فضاها و جوامع کوچک‌تری چون خانواده نیز باید با چنگ و دندان برای جایگاه خود بجنگند. دخترکی که رتبه یک کنکور سراسری را به دست آورده است، زنی که سال‌های زیادی از عمرش را صرف تمرین و مبارزه خستگی‌ناپذیر کرده است و استاد دانشگاهی که مدیریتش صرف جنسیت او زیر سؤال می‌رود، نماینده زنانی هستند که هرروزشان یک جنگ به تمام‌عیار است و حتی در مامن خانه و در کنار کسانی که باید پشتوانه و حامی‌شان باشند نیز نمی‌توانند لباس جنگ از تن دربیاورند.
    99157-31014893633.jpg
    و آن‌سوی ماجرا دخترکی که کار خلاف قانونی انجام نداده است و تنها گناهش تولد در بدنی غیر از بدن خودش بوده است قرار دارد که از سوی خانواده‌اش طردشده است و گوشه‌گیری تعمدی‌اش اجازه هرگونه تضییع حقوقش را به خانواده‌اش می‌دهد.
    نوک‌تیز انتقادهای «گلشیفته» دامن فؤاد افشار (سیامک انصاری) را می‌گیرد که مسئولیتی دولتی دارد و دم از برابری حقوق زن و مرد و ایجاد فرصت برای زنان در جهت پرورش استعدادهایشان میزند اما همین‌که مدیریت همسرش در دانشگاه ممکن است موقعیت او را به خطر بیندازد، او را وحشت‌زده می‌کند و دورویی و کلام دروغش با یک اشتباه سهوی و خنده‌دار رو می‌شود اما آب از آب تکان نمی‌خورد؛ حال‌آنکه راحله تمام تلاشش را می‌کند تا تفاوتی ایجاد کند و همه تلاش‌هایش به‌پای کار نابلدی‌اش نوشته می‌شود و رسماً از سمتش آن‌هم با وساطت همسر گرامی، تعلیق می‌شود.
    درنهایت به نظر می‌رسد که «گلشیفته» کم‌کم دارد روایت اصلی‌اش را رو می‌کند و با دور زدن خط قرمزها آهسته‌آهسته و نرم نرمک پیامش را به گوش مخاطب می‌رساند. اگر شعیبی بتواند کاراکترهایش را به هم ارتباط بدهد و موتور محرکه این روایت را هرچه سریع‌تر به راه بیندازد می‌توان روی «گلشیفته» حساب باز کرد. فقط به نظر نمی‌رسد که با پیشروی روایت هم‌بار کمدی آن بیشتر شود و گویا مخاطبان باید انتظاراتشان را تعدیل کنند و به همین چند لبخند کوچک در طول یک قسمت اکتفا کنند.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت پنجم سریال گلشیفته


    Golshifte-Serial-Episode5-SabzPendar.jpg

    بالاخره بعد از پنج قسمت، روایت اصلی «گلشیفته» شروع شد و گویی قصه روی غلتک افتاد. همان‌طور که هفته قبل گفتیم همه جذابیت‌های مجموعه نمایش خانگی «گلشیفته» در کنار روایتی که ناقص به نظر می‌رسید و کاراکترهایی که سرگردان و آواره بودند و نقششان در روایت اصلی معلوم نبود، چنان جلوه‌ای نداشت و این نواقص کمی کلیت مجموعه را آزاردهنده کرده بود؛ اما خب، انگار ما زود قضاوت کردیم، چراکه باعرضه و پخش قسمت پنجم، تمام انتقاداتی که به «گلشیفته» وارد کرده بودیم پاسخ داده شد که مهم‌ترین آن‌ها هم پیوند خوردن خرده روایت‌ها به روایت اصلی و شروع قصه به معنای کامل بود. «گلشیفته» تا همین‌جا هم به‌روشنی مشخص کرده است که موضعش چیست و پیام اصلی‌اش حقوق زنان است، این رویکرد هرچقدر در قسمت‌های اولیه محتاطانه و دوراندیشانه به نظر می‌رسید با پیشروی داستان لحن رک‌تر و سرراست‌تری به خود می‌گیرد و حالا با اضافه شدن سعیده به گروه بانوان ساکن خانه راحله، کلیت پیام شعیبی آشکار و واضح خود را نشان می‌دهد. این پررنگ‌تر شدن نقش سعیده با بازی بهاره کیان افشار، چالشی است که هم می‌تواند به ضرر مجموعه تمام شود و هم برگ برنده آن باشد که در قسمت پنجم خوشبختانه مورد دوم اتفاق افتاد.
    1588285_319.jpg

    هم‌نشینی سعیده، دختری که تغییر جنسیت داده است با دیگران به‌ویژه راحله موقعیت‌های طنز جالبی را ایجاد کرد که شعیبی هم به‌خوبی از آن‌ها استفاده کرد و حتی خیلی زیرکانه با انتقاد از تصویرسازی زن در منزل در سینما و تلویزیون ایران که گاهی نشان داده می‌شود با چادر به رختخواب می‌روند، یکی از بهترین موقعیت‌های طنز این مجموعه تاکنون را ساخت. البته بار بیشتر کمدی «گلشیفته» که در قسمت پنجم خیلی بیشتر از همه قسمت‌های قبلی بود، بر دوش هومن سیدی و کاراکتر جذابش است. کاراکتری که در «عاشقانه» اولین بار دیده شد. باوجوداینکه کسی فکرش را هم نمی‌کرد هومن سیدی نه‌تنها از عهده ایفای یک کاراکتر متفاوت برآمد که آن‌قدر استادانه ظاهر شد که پیمان «عاشقانه»محبوب‌ترین کاراکتر آن مجموعه شد. «عاشقانه» استعداد کمدی سیدی را نشان داد و او که این روزها در سینما با «مصادره» در کنار رضا عطارانحسابی می‌درخشد، در «گلشیفته» هم شمایل مشابهی دارد و همان جنس کمدی را با خود به این مجموعه آورده است. گرچه بازی وی در این مجموعه بسیار جذاب است و از نقاط قوت «گلشیفته» به‌حساب می‌آید و حتی عملاً تنها جنبه کمدی این مجموعه کمدی است، اما به‌شدت امیدواریم بازیگر توانایی چون هومن سیدی در این نقش ماندگار نشود و کاراکتر هومن/پیمان تبدیل به تیپ بازیگری او نشود. البته با توجه به بینش سینمایی سیدی که بیشتر در نقش فیلم‌ساز عرضه می‌کند، بعید به نظر می‌رسد که در این دام بیفتد.
    به «گلشیفته» بازگردیم، بد نیست اینجا اشاره‌ای هم به شخصیت‌های فرعی داستان داشته باشیم.
    551f89f8-6d6f-4e50-a7da-878e65d97b6b.jpg

    شخصیت‌هایی چون مرضیه با بازی نسیم ادبی و وحید با بازی امیرمهدی ژوله که بسیار در بطن روایت نشسته‌اند و طنازی‌های مخصوص خودشان رادارند و گرچه در مرکز اتفاقات «گلشیفته» هستند اما کاراکترهایی هستند که آن‌قدر خوب پرداخت‌شده‌اند که بیننده حضور اندکشان را مغتنم می‌شمرد و ارتباط خوبی با آن‌ها برقرار می‌کند. این شخصیت‌پردازی دقیق و واقع‌گرایانه در مورد شخصیت‌هایی که نقش کمتر و فرعی‌تری هم دارند صدق می‌کند، مخصوصاً نامزد وحید و خانواده‌اش که یکی دیگر از نقاط جذاب قسمت پنجم را رقم زدند.
    درنهایت، قسمت پنجم مجموعه «گل شیفته» با شروع تبادل آتش میان راحله و فؤاد پایان یافت. جنگ میان این دو، دیگر به نجواها و درگوشی‌های اتاق‌خواب خاتمه نمی‌یابد و فضایی عمومی‌تر به خود گرفته است. فؤاد و راحله، هرکدام با در اختیار گرفتن یک تریبون جمعی‌تر سعی در پیشبرد خواسته‌هایشان رادارند و به نظر می‌رسد که این قائله میان زوج اصلی به این زودی‌ها ختم به خیر نمی‌شود. آتش‌بس و پایان این جنگ مسلماً نقطه عطفی در روایت «گلشیفته» خواهد بود، چراکه دعوای میان راحله و فؤاد، بازتاب جنگ هرروزه زنان و جامعه‌شان است و پایان قصه شعیبی می‌تواند نمادی از پایان این راهی باشد که زنان در نیمه‌اش هستند.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت ششم سریال گلشیفته


    Golshifteh-e06-ss3.jpg

    قسمت ششم مجموعه «گلشیفته» در حالی پخش شد که خبر فوت یکی از بازیگران فرعی این مجموعه، سورنا غضنفری، علاوه بر مجموعه عوامل، بینندگان را هم تحت تأثیر قرارداد. درحالی‌که گفته می‌شد وی از بازیگران اصلی زن مجموعه است و عکس‌ها و حواشی که معمولاً اتفاقات این‌گونه را احاطه می‌کرد در فضای مجازی شروع شد، اما غضنفری یکی از بازیگرانی است که در نقش یکی از کارگران گاوداری وحید مشغول به کار بود و در قسمت ششم حضور کوتاهی داشت. گفته می‌شود سورنا غضنفری، بعد از مدت طولانی دست‌وپنجه نرم کردن با بیماری درگذشته است و قسمت ششم مجموعه «گلشیفته» در سومین روز فوت وی با احترام به خانواده‌اش تقدیم شد.
    بعد از گذشت پنج قسمت از مجموعه «گلشیفته»، روایت روی غلتک افتاده است و حالا که شخصیت‌ها معرفی‌شده‌اند و ارتباطشان کاملاً شکل‌گرفته است این روایت است که مجموعه را به‌پیش خواهد برد. برخلاف قسمت گذشته که بار کمدی خوبی داشت، قسمت ششم با تمرکز روی زنان قصه و ماجراجویی‌هایشان چندان درزمینهٔ سرگرم کردن و خنداندن مخاطب موفق نبود و می‌توان نتیجه گرفت که حضور هومن سیدی، در میان همه بازیگران «گلشیفته» که سابقه درخشانی در کمدی و طنز دارند فعلاً بر همه می‌چربد و هرچقدر کاراکتر هومن بیشتر میدان بگیرد،«گلشیفته» هم در ادا به وعده اولیه‌اش که یک مجموعه کمدی بود نزدیک‌تر خواهد شد.
    Golshifteh-e06-ss1.jpg

    در مورد روایت «گلشیفته» باید گفت که فیلم‌نامه این مجموعه گرچه در بیان نقطه نظرات اجتماعی‌اش ذکاوت و دقت نظر خوبی داشته است اما در مورد شخصیت‌پردازی‌ها و پرداخت قصه تاکنون، با مشکل روبرو بوده است و ضعفی که بیش از همه خودنمایی می‌کند فقدان منطق دراماتیک در سناریوست که می‌تواند در قسمت‌های آینده ضربه مهمی به این مجموعه وارد کند. برای مثال، وحید که به نظر می‌رسد مار هفت‌خطی است و آن‌قدر زرنگ بوده که بتواند تا اینجای کار سر خواهرش را کلاه بگذارد و تمام اموال پدرش را صاحب شود، چگونه فریب دخترکی را می‌خورد که به‌وضوح قصد تلکه کردن او را دارد؟ این رخنه در فیلم‌نامه و شخصیت‌پردازی به دیگر کاراکترها هم قابل‌تعمیم است. آقا حبیب، با بازی مهدی هاشمی (که شاید جز بی‌فروغ‌ترین نقش‌هایش باشد)، وقتی آن‌قدر با ازدواج مجدد مخالف بود و لحظه‌ای دخترش را تنها نمی‌گذاشت، یک‌دفعه و در طی یک ملاقات کوتاه عاشق می‌شود و ناگاه گلی، دخترش را رها می‌کند و سر از دربند و کباب خوردن با معشوق درمی‌آورد. شخصیت مژگان با بازی شیلا خداداد هم از همه کاراکترهای دیگر سرگردان‌تر است و باوجوداینکه یکی از شخصیت‌های اصلی را بازی می‌کند اما برای بیننده گنگ است و ارتباط برقرار کردن با او سخت است. ویژگی‌های اخلاقی که قرار است این شخصیت را بسازد مثل تنبلی و بی‌خیالی‌اش و عدم حساسیت به حرف‌هایی که میزند، زنی را به نمایش می‌گذارد که با کاراکتر مژگان زمین تا آسمان تفاوت دارد.
    Golshifteh-e06-ss4.jpg

    از روایت که بگذریم می‌رسیم به ساخت و بهروز شعیبی. تا قبل از این قضاوت این مجموعه کمی سخت بود؛ زیرا نه شخصیت‌ها جایگاهشان را در روایت پیداکرده بودند و نه روایت اساساً استارت اصلی را خورده بود. در قسمت ششم که به نظر می‌رسد بالاخره، همه‌چیز در جای خود قرارگرفته است، انتقادات اساسی به کار شعیبی وارد است. «گلشیفته» در چند قسمت اول، تمرکزش روی پیشبرد روایت بود به‌جای معرفی کاراکترها که تا حدی جذاب بود اما از یکجایی به بعد خسته‌کننده شد، چراکه روایتی که می‌دیدیم روایت اصلی نبود و از آن‌طرف معمای کاراکترها مانع برقراری ارتباط بیننده با رشته باریکی از روایت که به وی ارائه‌شده بود می‌شد. در قسمت پنجم، روایت و کاراکترها جان گرفتند و به نظر می‌رسید که در قسمت ششم باید شاهد یک اوج اساسی در داستان باشیم. اشتباه هم نکردیم، اوج داستان در قسمت ششم اتفاق افتاد اما آن‌قدر که انتظار داشتیم اساسی نبود و مخاطب را مجذوب نکرد. زمانی که زنان قصه به گاوداری وحید می‌روند تا وکالت‌نامه سعیده را بردارند، با میزانسن و دکوپاژی به‌غایت دم‌دستی طرف هستیم. سکانسی که می‌توانست هیجان زیادی داشته باشد به لطف تدوین نه‌چندان خوب و فیلم‌برداری که دائماً تمرکز بیننده را به هم می‌زد به یک سکانس معمولی تبدیل شد.
    0.jpg
    شعیبی که در «سیانور» توانسته بود به‌خوبی نشان دهد می‌تواند سکانس‌های تعقیب و گریز و هیجان‌انگیز بسازد در این سکانس به بی‌سلیقه‌ترین شکل ممکن سروته قضیه را هم آورد و بازبیننده را با اشکالات فیلم‌نامه‌اش تنها می‌گذارد؛ چگونه زنانی که نخبه‌های جامعه هستند به همراه یک هکر توانمند هیچ فکری برای دوربین مداربسته گاوداری نکرده بودند؟
    شعیبی گرچه تاکنون به‌عنوان فیلم‌ساز با دقت و سختگیری شناخته می‌شد در «گلشیفته» همه‌چیز را به راحت‌ترین شکل ممکن برگزار می‌کند و صحنه‌هایی که بازیگران زیادی در آن حضور دارند را به‌جای دکوپاژ کردن، دوربین را ثابت می‌گذارد و کاراکترها را به‌صف می‌کند تا دیالوگشان را بگویند و با شلوغ کردن سکانس و دیالوگ‌های هم‌زمان سعی می‌کند این بی‌سلیقگی را بپوشاند.
    به‌شخصه، امیدوارم قسمت بعدی «گلشیفته» کمی فکر شده تر و حرفه‌ای‌تر باشد. شاید حتی بشود امیدوار بود که گره‌افکنی که در این قسمت دیدیم صرفاً در مسیر به اوج رسیدن داستان بوده باشد و آن اوج اساسی که منتظرش بودیم اتفاق بیافتد.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت هفتم سریال گلشیفته


    e2707a7a-3c6a-4350-81d2-cbf2a7b27fc1.jpg


    قسمت هفتم مجموعه «گلشیفته» با یک هفته تأخیر در حالی توزیع شد که در قسمت قبلی شاهد کامل شدن پازل روایتی این مجموعه و پیوند خوردن همه کاراکترها و روابطشان بودیم. درنتیجه پیش‌بینی می‌شد که در قسمت هفتم، بالاخره موتور قصه‌گویی «گلشیفته» روشن شود و بتوان منطقی‌تر آن را بررسی و تحلیل کرد.
    به نظر می‌رسد پاشنه آشیل «گلشیفته» ساختار روایتی آن است. اینکه هنوز و بعد از هفت قسمت، پی‌رنگ داستان «گلشیفته» در میان هیاهوی شخصیت‌های متفاوت و هیجان داستان گم می‌شود یا حداقل چندان به چشم نمی‌آید بزرگ‌ترین مورد قابل انتقاد «گلشیفته» است؛ که البته به نظر قسمت به قسمت بهتر می‌گردد؛ در این میان بن‌مایه حمایت از حقوق زنان و قرار دادن چند زن مختلف در جایگاه‌های اجتماعی مختلف با درگیری‌ها و موانع مشابه همچنان نقطه قابل‌توجه «گلشیفته» است. موضوعی که حساسیت آن و مطرح‌شدنش برای اولین بار در چنین مدیومی، دقت و نکته‌بینی خاصی می‌سنجد که هم مخاطب همراه شود و هم خواب دلواپسان به هم نخورد و شاید فقط این موضوع را بتوان دلیل پیشرفت روایت «گلشیفته» دانست.

    4cea64ed-854b-401f-a7b2-d76129d8b1b8.jpg

    از سوی دیگر تلاش «گلشیفته» برای خنداندن مخاطبش اگرچه در لحظات نابی همراه با کنایه‌های درست و به‌جای سیـاس*ـی و اجتماعی روز که به لطف فیلم‌برداری هم‌زمان خیلی هم به‌روز هستند، همراه با طنازی‌های همیشگی امیرمهدی ژوله و هومن سیدی که حضور کمرنگ‌تری دارد است؛ اما هنوز جا دارد تا با افزایش آن‌ها به یک مجموعه کمدی ناب تبدیل شود. از طرف دیگر بازی همیشه روان مهدی هاشمی و واکنش‌های سیامک انصاری یا بهتر است بگوییم عدم واکنش‌های آشکارش در لحظات کمدی در کنار صورت خشک و بی‌احساسش و بازی که با چشمانش انجام می‌دهد و مخاطب را به عمق فلاکت موقعیت خود می‌برد، در کنار سایر تیم پرستاره «گلشیفته» می‌تواند همچنان مخاطبان را در انتظار تکرار لحظات کمدی خوب و قابل‌توجه که تاکنون دیده‌ایم نگه دارد.
    767c09e0-03d9-4b46-832b-36295bf519fd.jpg
    در این میان بن‌مایه حمایت از حقوق زنان و قرار دادن چند زن مختلف در جایگاه‌های اجتماعی مختلف با درگیری‌ها و موانع مشابه همچنان نقطه قابل‌توجه «گلشیفته» است. موضوعی که حساسیت آن و مطرح‌شدنش برای اولین بار در چنین مدیومی، دقت و نکته‌بینی خاصی می‌سنجد که هم مخاطب همراه شود و هم خواب دلواپسان به هم نخورد و شاید فقط این موضوع را بتوان دلیل پیشرفت روایت «گلشیفته» دانست.
    بهروز شعیبی که هم در سریال سازی و هم در سینما توانایی‌هایش را ثابت کرده است، تاکنون روی صندلی کارگردانی «گلشیفته» هنوز درخشان ظاهرنشده است و باور اینکه «گلشیفته» و جذابیت‌هایش در همین‌جا ختم شود کمی مشکل به نظر می‌رسد و بی‌شک باید منتظر سورپرایزهای ویژه در آستانه پخش قسمت هشتم باشیم، شعیبی سعی و صدالبته توانایی این را دارد تا بتواند سطح «گلشیفته» را چندین مرتبه ارتقا دهد و از ثبت یک کار سفارشی و صرفاً بازاری در کارنامه کاری‌اش که تاکنون با دقت چینش شده است جلوگیری کند.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت هشتم سریال گلشیفته


    gol-3.jpg


    مجموعه نمایش خانگی «گلشیفته» مسیرش را با انتقادات اجتماعی کمرنگی شروع کرد و خیلی زود نشان داد که نباید گول حال و هوای شوخ‌وشنگ این مجموعه را خورد. «گلشیفته» آرام‌آرام و آهسته، با مطرح کردن مسائلی چون حقوق زنان، بعد انتقادی‌اش را در قالب طنزی دوست‌داشتنی عرضه کرد و باگذشت زمان جسارت لحن بیشتری به کار گرفت؛ و حالا در قسمت هشتم از این مجموعه شاهد انتقاداتی اجتماعی و اساسی هستیم که مثل همیشه هوشمندانه پرداخت‌شده‌اند تا مخاطب را پس نزنند، اما از حق تحصیل زنان و خروج زنان نخبه از کشور بدون اجازه همسرانشان تا گرانی دلار و تخم‌مرغ و حتی مسدودسازی شبکه تلگرام را پیش می‌کشد. اگرچه همچنان بن‌مایه اصلی «گلشیفته» حقوق زنان است اما عوامل سازنده این مجموعه با استفاده از موقعیتی که در اختیارشان قرارگرفته است، گستره انتقاداتشان را وسیع‌تر کرده‌اند و درعین‌حال زبان طنز و کمدی جاری مجموعه را از دست نداده‌اند. در کنار این کنایات اجتماعی که شاید جای دیگری برای بیانشان نباشد، کاراکتر سعیده، به‌عنوان یک ترنسکشوال، کمدی موقعیتی جذاب پدید آورده که هرگاه در روایت حضور دارد، بیننده را همراه می‌کند و موقعیت سخت و دردناکی که این بخش از جامعه‌مان درگیرشان هستند را به‌خوبی به آن‌ها گوشزد می‌کند.
    428338d09ab6f9eb9253ee41744eae60.jpg

    به‌طورکلی، همه کاراکترهای «گلشیفته» متمایز و جذاب پرداخت‌شده‌اند تا علی‌رغم تفاوت‌هایشان هم‌نشینی آن‌ها و در کنار هم قرار گرفتنشان، هم به بار کمدی مجموعه بیفزاید و هم جذابیت و کشش روایت را بیشتر کند. این کاراکترهای متمایز با بازی بازیگرانشان و دیالوگ‌های هوشمندانه و زیرکانه «گلشیفته» بیش‌ازپیش می‌درخشند. هومن سیدی و بهاره کیان افشار که قبلاً هم در مقابل هم‌بازی کرده‌اند، شیمی خوبی روی صحنه دارند و در «گلشیفته» موقعیت جذاب کاراکترهایشان را به‌خوبی نشان می‌دهند. امیرمهدی ژوله، جوانکی که در سال‌های دور به‌واسطه نوشته‌هایش در مجله چلچراغ مخاطبان خاص خودش را داشت، با اجرای استندآپ کمدی در خندوانه رامبد جوان پایش به بازیگری باز شد و شاید هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که بتواند درزمینهٔ اجرای طنز همان‌قدر مهارت داشته باشد که در نگارش آن، یکی از مهره‌های درخشان«گلشیفته» است. طنازی ژوله برخلاف انصاری بیش از آنکه وابسته به شناختش از جنس اجرای کمدی برگردد مدیون فیزیک خاص و اعتمادبه‌نفسش در اجرای نقش و همچنین راحت بودنش جلوی دوربین است. کاراکترهای فرعی دیگر هم چون نسیم ادبی، معلوم است که دقت خوبی در پرداخت تاروپود نقششان به‌کاررفته است و اجرای ماهرانه ادبی هم شخصیت مرضیه را باورپذیر و دوست‌داشتنی کرده است. همه این کاراکترها، موقعیت‌ها و شوخی‌ها از دل فیلم‌نامه‌ای می‌آید که خود شعیبی بر آن نظارت می‌کند و خشایار الوند را به‌عنوان یکه‌تاز نگارش مجموعه‌های کمدی نیز به‌عنوان سرپرست نویسندگان در اختیار دارد.
    42802-959923627.jpg

    همین تیم حرفه‌ای نویسندگان است که باعث می‌شوند داستان از ریتم نیافتد و تا بیننده فکر می‌کند داستان اوج خود را پشت سر گذاشته است، یک غافلگیری اساسی پیش رویش قرار گیرد.
    پایان قسمت هشتم، نشان می‌دهد که نه شعیبی و نه نویسندگانش کارشان با روایت «گلشیفته» تمام نشده است. قسمت هشتم درست جایی تمام می‌شود که بیننده‌ای که تا این لحظه همیشه یک‌قدم از کاراکترها پیش بوده است، حالا باید پا به‌پای آن‌ها سرنخ‌ها را دنبال کند. دزدی از گاوصندوق وحید، اتفاقی است که هم می‌تواند همه کاراکترها را روبروی هم قرار دهد و هم می‌تواند همه آن‌ها را باهم متحد کند. قسمت نهم«گلشیفته» به همین جهت جذابیت ویژه‌ای دارد و این گره‌افکنی جدید می‌تواند مسیر داستان و تمام پیش‌بینی‌های بیننده تا این لحظه را تغییر دهد. باید منتظر قسمت نهم ماند و دید که این حوادث جدید چه تأثیری روی روابط کاراکترها می‌گذارد و وقایع بعدی که پیرامون آن شکل می‌گیرند چه هستند. بی شک قسمت نهم «گلشیفته» بسیار جذاب خواهد بود.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت نهم سریال گلشیفته


    76508adb-163e-4531-b75a-9b0a39022b2e.jpg


    چند روز گذشته، فیلمی در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود که حاکی از پایان فیلم‌برداری نقش مهناز افشار در مجموعه «گلشیفته» دارد. در این فیلم کوتاه، مهناز افشار در یک جشن خصوصی کوچک، سر صحنه از عوامل فیلم و کاراکتر راحله گلشیفته خداحافظی می‌کند. از همین‌جا می‌شود حدس زد که «گلشیفته» هم به‌روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود. ازآنجایی‌که کاراکتر اصلی، مهناز افشار است و همین جشن و پای‌کوبی نشان می‌دهد که این خداحافظی بادل خوش بوده است و از اکنون می‌توان همه شایعات مبنی بر خروج مهناز افشار به دلیل اختلاف با گروه سازنده (اتفاقی که گفته می‌شد در «عاشقانه» منوچهر هادی هم برای افشار افتاد و علت غیبت چندقسمتی وی همین موضوع بوده است)«گلشیفته» را مردود دانست. به‌هرحال تا اینجای کار، گروه «گلشیفته» به‌خوبی توانسته‌اند تا مسیر داستانی خود را به‌دوراز هر حاشیه‌ای پیش ببرند و هنوز با خطر لو رفتن پایان روایت و اجبار به تعویض فیلم‌نامه روبه‌رو نشده‌اند که باید این موفقیت را که برای یک مجموعه خانگی خیلی بزرگ است را به‌پای شعیبی و منش دور از حاشیه وی گذاشت.
    5960a064-b9f7-4633-bd95-ec3aab15bdd5.jpg

    قسمت نهم «گلشیفته» داستان را از جایی پی می‌گیرد که قسمت قبلی پایان یافت. با به سرقت رفتن پول‌های گاوصندوق همان‌طور که پیش‌بینی می‌کردیم خیلی از کاراکترها در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. وحید و سعیده و بعد سعیده و پیمان و درست مانند یک دومینو تک‌تک کاراکترهای وارد ماجرای سرقت از گاوصندوق گاوداری شدند. از آن‌طرف هم ماجرای عاشقانه حبیب آقا و مرضیه، مرزبندی‌های زنانه و مردانه روایت را پررنگ‌تر کرده است و حالا مرضیه که همیشه با دخالت در زندگی مژگان سرخود را گرم می‌کرده است مجبور است مانند او، اما در میدان مبارزه‌ای متفاوت برای ابتدایی‌ترین حق خود بجنگد.
    «گلشیفته» به‌خوبی توانسته با واکاوی خواستگاه‌های اجتماعی کاراکترها و توسعه روابط میان آن‌ها، نشان دهد که روابط مردسالارانه جامعه ما چگونه توسط خودزنان اجرا می‌شوند درواقع خود این زنان هستند که این روابط مردسالارانه را تعریف می‌کنند و از سوی دیگر، زنانی مانند راحله گلشیفته، مژگان رضایی و سعیده که تنها خواسته‌شان در پوسته طنز روایت، برابری است به‌ناچار در مقابل همین زنان قرار می‌گیرند و از آن سو، مرضیه‌ای که با باورهای سنتی خود همیشه مانعی بر سر راه مژگان بود، حالا خود کم‌کم دارد قربانی همین باورها می‌شود.
    15801238-0e56-4ea8-af06-c22c5f6c6df5.jpg
    روایت خاص و متفاوت «گلشیفته» تنها نقطه مثبت این اثر نیست. فیلم‌نامه «گلشیفته» همان‌قدر که شخصیت‌های متفاوت و دوست‌داشتنی آفریده و با به چالش کشیدن خیلی از مناسبات اجتماعی جسارتش را به رخ می‌کشد، دیالوگ‌های هوشمندانه و ظریفی نیز دارد که توجه کامل مخاطب را می‌طلبد تا منعقد شود؛ مخصوصاً شوخی‌های کلامی ژوله در نقش وحید. نامزد وحید و خانواده‌اش هم که واقعاً اعجوبه‌ای هستند؛ از اتاق تزئین شده و رویایی دخترک برای ویدیوی لایو گذاشتن در اینستا، چرخش دوربین و نشان دادن جایی که بیشتر شبیه انباری است تا سفارش لازانیا و ماست.
    خلاصه اینکه تا اینجای کار، «گلشیفته» در پیشبرد روایتش موفق بوده است و کاراکترهایش هم هرکدام شیرینی و جذابیت خود رادارند و در کنار هم قرار گرفتنشان به جذابیت این مجموعه افزوده است.
    همچنین «گلشیفته» از آنجایی هنوز برگ برنده را در اختیار دارد که پیش‌بینی مسیر و مقصد نهایی برای بیننده مشکل است و با پیشی گرفتن روایت از کاراکترها و بیننده تضمینی است که همچنان باید با «گلشیفته» همراه باشیم تا سرنوشت داستان زنان بدون مردان و مردان بدون زنان«گلشیفته» را دریابیم.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    نقد و بررسی قسمت دهم سریال گلشیفته


    9bc9e0d6-f88f-4bb3-a4f6-3089c37caf2e.jpg

    روایت «گلشیفته» آرام‌آرام پیش‌آمده و حالا بعد از قسمت دهم، یارکشی کاراکترها کامل شده است. ضیا علی‌رغم اینکه از آقا حبیب دل‌خوشی ندارد اما بعدازآنکه مرضیه را هم در جبهه مخالف خود دید، حالا مجبور است در کنار او و فؤاد بماند. هم‌نشینی ضیا با این مردان از چند جهت جذاب و دیدنی است. اول اینکه ضیا تنها مردی دراین‌بین است که کمتر از بقیه باورهای مردسالارانه دارد و جنگی که به تحـریـ*ک خواهرش علیه مژگان شروع کرد حالا تبدیل به یک لج و لج بازی بی‌انتها شده است. از سوی دیگر، ضیا تنها مردی در این گروه است که به‌واسطه غیبت‌های طولانی همسرش، می‌تواند امور خانه را انجام دهد و برای اولین بار به این مردان یادآوری کند که زندگی بدون وجود همسرانشان چگونه خواهد بود. وحید هم در موقعیتی قرارگرفته است که هم از طرف نامزدش رانده‌شده است و هم اعتبارش نزد خواهر خود را ازدست‌داده است. فؤاد که قبل از همه این ماجراها، زندگی آرامی داشت، حالا باید در دفتر کارش بخوابد و دوری از راحله‌ای را تحمل کند که به‌هیچ‌وجه حاضر به کوتاه آمدن نیست. در این میان، هم‌نشینی ناگزیر مردان که با کنایه‌ای به «فروشنده» اصغر فرهادی و آواربرداری که موجب فروریختن ساختمان دفتر فؤاد می‌شود، به خانه پدری وحید منتقل می‌شود و این مردانی که هرکدام انگیزه‌های مختلفی دارند، برای رسیدن به یک هدف مشترک مجبور به تحمل یکدیگر هستند.
    maxresdefault.jpg

    در آن‌سوی یارکشی‌ها، زنان هستند. به‌واسطه مشغولیت حبیب آقا و عشق تازه‌اش، گلی میدان عمل بیشتری پیداکرده است و حالا در میان حلقه دوستان دانشگاهش جای خود را پیداکرده است و برای اولین بار می‌تواند بدون سایه سنگین پدرش بدرخشد؛ اما مژگان به خوش‌شانسی گلی نیست. همه تلاش‌های راحله و دیگران تاکنون به سرانجامی نرسیده است و مژگان در آستانه خط خوردن از لیست تیم ملی قرار دارد. سعیده هم که همچنان مشغول کشف دنیای جدیدی است که وارد آن شده است و درعین‌حال باید به دنبال احیای حق‌وحقوق خود باشد.
    تضادی که موقعیت‌های مختلف مردان وزنان در «گلشیفته» پدید آمده است، علاوه بر به دوش کشیدن بار کمدی روایت، بیانگر پیام اجتماعی این مجموعه هم هست. آقایانی که در یک جبهه قرار دارند، برای رسیدن به هدف خود از یکدیگر گروکشی می‌کنند و هیچ‌کدام دل‌خوشی از یکدیگر ندارد و تنها نقطه اشتراکشان به‌جز جنسیت، تقابلشان با جنس مخالف است؛ اما در اردوگاه زنان، باوجوداینکه شرایط سخت‌تر است و دائماً بدتر هم می‌شود، دوستی‌ها در حال شکل‌گیری است و اهداف متفاوت در کنار انگیزه‌های یکسان این زنان را هرروز مصمم‌تر می‌کند تا به یکدیگر کمک کنند و مشکلاتشان را از سر راه بردارند. وقتی برای مژگان مشکلی پیش می‌آید وقتی سعیده در مقابل برادرش قرار می‌گیرد، زنان هم‌صدا در کنار هم به پشتیبانی از دوستشان برمی‌خیزند و مشکل او می‌شود مشکل همه. درحالی‌که مردان دائماً سعی دارند یکدیگر را قانع کنند که مشکل هرکدام می‌تواند مشکل دیگری باشد و درنهایت وعده ‌و وعیدها و آتوهایی که از یکدیگر دارند آن‌ها را وادار به همکاری می‌کند.
    maxresdefault-1.jpg
    «گلشیفته» علاوه بر کمدی که در تقابل شخصیت‌ها و جستیشان وجود دارد، بیشتر وابسته به شوخی‌های لحظه‌ای و دیالوگ‌های شخصیت‌ها است و در لحظات نادری که کمدی موقعیت پیش می‌آید، بار کمدی فیلم اوج می‌گیرد؛ اما شاید مهم‌ترین نقطه طنز «گلشیفته» تا امروز انتقادات اجتماعی و سیـاس*ـی آن است که هوشمندانه در لفافه پیچیده شده است تا کسی را نرنجاند اما آن‌قدر شفافیت دارد که پیامش را منتقل کند. در قسمت قبل انتقادات به قیمت دلار و گرانی بازار را دیدیم و در این قسمت وقتی فؤاد برای دیدن خانواده نامزد وحید می‌رود یک شوخی اساسی با مدیریت تیم ملی فوتبال صورت می‌گیرد. کیست که نداند اعزام تیم ملی به جام جهانی در ادوار گذشته با چه حاشیه‌هایی همراه بوده است؛ از سرود تیم ملی گرفته تا قرارداد تأمین لباس‌های بازیکنان. «گلشیفته» در عین ظرافت با پیشنهاد سرود تیم ملی، به خوان گسترده‌ای اشاره می‌کند که هر کس سهمی از آن طلب می‌کند.
    به‌هرحال، بعد از قسمت دهم، روایت به نقطه‌ای رسیده است که کاراکترها باید تصمیمات مهمی بگیرند و موضع نهایی خود را مشخص کنند. با پایان یافتن مجموعه خانگی «شهرزاد» حالا «گلشیفته» فرصت طلایی دارد تا جای خود را میان مخاطبان محکم کند.
    “منبع: بلاگ نماوا”
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    633
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    225
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    280
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    241
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    412
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    644
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    402
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    748
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    423
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    225
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    165
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    1,361
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    1,431
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    334
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    932
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    443
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    170
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    504
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    903
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    396
    پاسخ ها
    6
    بازدیدها
    861
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    454
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    326
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    277
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    203
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    570
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    141
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    344
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    165
    بالا