دنباله دار یه خاطره از روز اولی که عضو نگاه شدی

[رویا زاده]

من روز اول به طور مداوم در حال سوتی دادن بودم

 

[*Stephanie*]

هیچکی تحویلم نگرفت.
وقتی دوستم اومد؛ یک کمی از حس تنهایی بیرون اومدم.

 

[همـــرآز]

من خاطره م خیلی قشنگه
روزی که اومده بودم از یه جایی دلشکسته بودم @"Giiilass" گیلاسکم گفتش بیاا این انجمن محیطش دوستانست . منم بی رمق اومدم عضوش شدم . اون روز قشنگگگگگ یادمه پدر بود و بقیه ی بچه ها فک کنم صبام بود @spirit᷍ warrior༆ پدر داشت با بقیه بچه ها بازی میکرد منم جواب می دادم ولی چون از پدر می ترسیدم زیاد باهاشون صحبت نمی کردم.
اخی یادش بخیر ...:) اون روز خیلی تو چت باکس خندیدم.

 

[یاسمن25]

هیچی از سایت بلد نبودم

 

[mah.s.a]

اتفاق خاصی نیوفتاد :aiwan_light_crazy: ​

 

[Darvin26]

دعوا کردم

 

[*ROyA]

درخواست دادم برا نوشتن رمانم...

 

[MaryaM.Y]

چهار سال پیش بود...
با چندنفر که مثل خودم تازه عضو شده بودن داشتیم حرف میزدیم و کلی صمیمی شده بودیم و بعد یه ماه همشون از انجمن رفتن :|
کلا در زمینه خاطره، فقط چیزای غمگین یادمه که تعریف کنم