قواعد و اصول دانستنی های زبان فارسی

~●Monster●~

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/11/09
ارسالی ها
3,467
امتیاز واکنش
25,677
امتیاز
918
محل سکونت
●آرامگاه تاریکی●
یا می دانستید که تقریبن همه ی فارسی زبانان، حتا بزرگانی از ادب فارسی، اصطلاح " گرگ بالان دیده " را که کنایه از افراد آزموده ، سرد و گرم چشیده و دنیا دیده است به نادرستی " گرگ باران دیده " می گویند و می نویسند ؟


علامه ی فقید دهخدا در لغت نامه، شادروان صاحب در فرهنگ نظام و زنده یاد دکتر معین در فرهنگ جامع خود، همگی درباره ی ریشه ی اصطلاح گرگ باران دیدهتوضیحات و توصیفاتی نوشته اند که کوتاه شده ی آن این است که گرگ تا هنگامی که باران ندیده است از آن می ترسد ولی اگر سرانجام و به ناگزیر باران بخورد، دیگر از آن نمی ترسد.

ایرج میرزا می گوید:

همانا گرگ باران دیده باشی / تو خیلی پاردم ساییده باشی
 
  • پیشنهادات
  • ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    صائب می نویسد:

    نیست دلگیر از زر قلبی که در کارش کنند / یوسف بی طالع ما گرگ باران دیده است

    با این وجود به کار بردن واژه ی باران در این اصطلاح به کلی نادرست است، زیرا همه ی گرگ ها اصولن باران دیده هستند و اتفاقن بیش تر در روزهای زمستانی و بارانی از لانه خارج می شوند و به شکار می پردازند و اگر باران دیدن علت با تجربه شدن گرگ باشد، این شامل همه ی حیوانات است نه تنها گرگان.

    رشیدی نیز که گویا نخستین کسی است که به نادرست بودن این اصطلاح پی بـرده است در فرهنگ رشیدی آن را گرگ پالان دیده نوشته است و می گوید که در گذشته در برخی از نمایش ها، بازیگران بر پشت گرگ پالان می بستند و آن را نمایش می دادند و گرگی که بر اثر تربیت مربی از پالانی که بر پشتش می گذارند ترسی نداشته باشد می تواند مورد استناد افراد کارآزموده و دنیا دیده قرار گیرد.

    لیکن این پالان نهادن بر گرگ که هرگز دیده نشده و سابقه ای از آن وجود ندارد نیز نمی تواند علت پیدایش اصطلاح نادرست گرگ پالان دیده باشد و اگر چه در گذشته شاید در حضور سلاطین و امروزه در سیرک ها چون این کارهای شگفت آوری انجام گرفته باشد و یا انجام بگیرد، ولی پالان گذاشتن بر پشت گرگ بی تردید چندان نیز جالب و چشمگیر نیست که در دهان مردم و در ادبیات فارسی به اصطلاح تبدیل گردد.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    برخی دیگر نیز بر این باورند که واژه ی گرگ در این اصطلاح نادرست و در اصل واژه ی کرک به معنی پوستین نرم و چرمینه است که باران های زیاد در آن اثری ندارد و نفوذناپذیری آن تجربه و ثابت شده است.

    لیکن همان گونه که گفته شد شکل درست این اصطلاح گرگ بالان دیده است و بالانواژه ای است به معنی دام و تله و گرگی که چند بار از دشواری و خطر بالان نجات یافته باشد پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده است و افراد آزموده و سرد و گرم چشیده نیز آنانی هستند که با اندیشه های عاقلانه ار همه ی دشواری ها و بلاها رهایی یافته و راه و رسم زندگی را فرا گرفته اند. ولی عامه ی مردم چون معنی واژه ی بالان را نمی دانسته اند آن را به باران و بدین ترتیب اصطلاح را به گرگ باران دیدهتبدیل کرده اند تا معنی و مفهوم این عبارت به ذهن آنان سهل و آسان بیاید.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    آیا می دانستید که عبارت کنایه ای ِ " گربه ی مرتضی علی " که مردم آن را برای کسانی که فرصت طلب هستند و نان را به نرخ روز می خورند، به کار می برند، ارتباطی به مرتضی علی که لقب علی ابن ابیطالب نخستین امام شیعیان است ندارد و این عبارت به احتمال قوی " گربه ی مرتاض علی " بوده است ؟


    گربه حیوانی است که این ویژگی بدنی را دارد که در هر وضع و حالتی که به پایین بیافتد با چهار دست و پا به زمین می آید. از این رو مردم به کنایه افرادی را که در هر اوضاع و احوالی خود را همرنگ جماعت می کنند و هیچ گاه پشتشان به زمین نمی خورد "گربه ی مرتضی علی " گفته اند.

    جای تردیدی وجود ندارد که مرتضی علی یعنی علی ابن ابیطالب به سبب شان و مقام خود نه اهل گربه بازی و کبوتربازی و از این قبیل بازی های جلف و نابخردانه بوده است و نه در دوران کوتاه و پر تلاطم خلافت خود فرصت و مجالی برای این گونه کارها داشته است.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    یکی از قوی ترین روایاتی که البته در درستی آن جای درنگ هست، این است که گربه ی مرتضی علی در اصل گربه ی مرتاض علی بوده است و به علت نزدیکی ذهنی و در طی زمان به گربه ی مرتضی علی تبدیل شده است.

    درباره ی مرتاض علی نیز گفته اند که این مرد از مرتاضان هندی بوده است که سالی به ایران آمد و چند چشمه از تردستی و شعبده بازی های خود را نشان داد.

    از جمله شیرین کاری های او گربه ی سیاه براق دست پرورده ای بود که مرتاض علی آن را گاه از سر و گاه از پا یا دم در حال چرخش به هوا پرتاب می کرد و گربه هر بار بدون آن که پشتش به زمین بخورد با چهار دست و پا پایین می آمد.

    این روایت گرچه جای تامل و درنگ دارد، لیکن با رد آن این تردید نیز که این گربه با شخص علی ابن ابطالب ارتباطی دارد، از میان نمی رود.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    احمد افلاکی در کتاب "مناقب العارفین" ( جلد نخست، برگ ۴۷۷ ) داستان دیگری برای توجیه این عبارت دارد که کوتاه شده ی آن این است که در مجلسی که محمد، پیامبر اسلام در آن حضور داشت ماری قصد نیش زدن به او را کرد که ناگاه یکی از گربه هایابو هریره که در آن مجلس حضور داشت و به داشتن گربه های فراوان شهرت داشت، بر مار جهید و آن را از هم درید . پیامبر سپس دستی بر پشت گربه ی ابو هریره کشید و از آن روز است که دیگر هرگاه گربه ای از بام های بلند فرو می افتد پشت او به زمین نمی رسد و با چهار دست و پا به زمین می آید.

    از این رو به باور احمد افلاکی عبارت گربه ی مرتضی علی در واقع گربه ی ابو هریرهبوده است ( که اتفاقن به همین صورت در میان عرب زبانان رایج و مصطلح است) ولی چون شیعیان به ویژه ایرانیان که به ابوهریره اعتمادی نداشته اند و به علی ابن ابیطالب ارادت دارند نام ابو هریره را به مرتضی علی تبدیل کرده اند.

    بدیهی است که این گمان و فرضیه ی احمد افلاکی نیز از دید هم دینان او تا هنگامی اعتبار دارد که هویت "مرتاض علی" یا " مرتضی علی " دیگری روشن نشده باشد و سرانجام نیز این تردید که گربه ی مرتضی علی ارتباطی با شخص علی ابن ابیطالبدارد، همچنان باقی می ماند.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    آیا می دانستید که واژه ی لولو که پدران و مادران ایرانی فرزندانشان را با آن می ترسانند یادگار و سوغات فرنگ رفته های ایرانی است و از کشور فرانسه آمده است ؟


    پدران و مادران ایرانی به هنگام شیطنت و بازیگوشی کودکان خود آنان را با آمدنلولو که فکر می کنند لابد موجودی ترسناک و خیالی مانند غول و جن است تهدید می کنند تا کودکانشان آرام گرفته و دست از گریه یا بازیگوشی خود بردارند. در حقیقت اما واژه ی لولو واژه ای فرانسوی به معنی گرگ است که در زبان فرانسوی آن را Le Loup می نویسند و لُلو می خوانند.

    در اروپا و به ویژه در فرانسه رسم بر این است که مردم کودکان خود را به هنگام شیطنت و بازیگوشی از گرگ بترسانند و ایرانیانی که در دوره ی قاجار به اروپا رفتند و بیش ترشان نیز در فرانسه بودند، پس از بازگشت به ایران کودکان خود را به همان روش و سنت اروپایی از لُلو یعنی گرگ می ترسانیدند و این واژه رفته رفته به لولوتبدیل شد.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    ناگفته نگذارم که برخی از پژوهشگران نیز بر این باورند که اصل این واژه لؤ لؤ بوده است که همان ابو لؤلؤ ( یا فیروز ) جوان صنعتگر ایرانی است که به شکل غلامی در دستگاه والی کوفه خدمت می کرد و در آرزوی رهایی از قید بندگی بود. به نوشته ی "تاریخ بلعمی" نوشته ی محمد ابن جریر طبری و نیز "مروج الذهب" نوشته ی مسعودی روزی که ابو لؤلؤ تنها در حضور خلیفه ی دوم، عمرخطاب بود از او خواهش فراوان کرد که از والی کوفه بخواهد تا او را در مقابل کارمزدش از بندگی رها سازد . اما عمر پس از آن که درخواستش برای ساختن آسیابی بادی در مکه و مدینه، به دلایل فنی توسط فیروز رد شد، خواهش او را برای آزادی از بندگی اش نپذیرفت و ابو لؤلؤ که دیگر از آن زندگی ننگین و از جان خود سیر شده بود به نوشته ی "اسلام شناسی از دیدگاه فلسفه و عرفان" نوشته ی بابک دوستدار با خشم به خلیفه گفت: « اگر سلامت بمانم آسیابی برایت خواهم ساخت که در شرق و غرب از آن تعریف ها کنند».

    عمر که نمی توانست قصاص قبل از جنایت کند او را مجازات نکرد و چند روز بعد که برای خواندن نماز به مسجد رفته بود در رکعت دوم ابو لؤلؤ از پشت به او حمله کرد و با شش ضربه ی خنجر از پای در آورد و به نوشته ی "حبیب السیر " نوشنه ی خواند میر، ابو لؤلؤ همان کارد را در دم بر حلق خویش مالید و قبل از دستگیر شدن خود را کشت.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    بی باکی و تهور ابو لؤلؤ که توانسته بود خلیفه ی مقتدر و سختگیری چون عمر را هلاک کند به اندازه ای ترس و وحشت در دل های مردم انداخته بود که دیگر هرگاه ایرانیان مقیم عربستان می خواستند کودکان خود را از بازیگوشی و شیطنت باز دارند به آنان می گفتند که لؤ لؤ آمد که این واژه رفته رفته در تمام مناطق فارسی زبان رایج گردید و به لولو تبدیل شد.

    با این حال می توان گفت که چون استفاده از واژه ی لولو دز میان ایرانیان عمر چندانی ندارد، اصل واژه ی لولو نه در ماجرای ابو لؤلؤ ، بلکه در همان واژه ی فرانسوی لُلو به معنی گرگ قرار دارد.
     

    ~●Monster●~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/09
    ارسالی ها
    3,467
    امتیاز واکنش
    25,677
    امتیاز
    918
    محل سکونت
    ●آرامگاه تاریکی●
    آیا می دانستید که فارسی زبانان هنگامی که کسی در مورد کاری یا چیزی کوتاه بیاید و به آن تسلیم شود به نادرستی اصطلاح لنگ انداختن را درباره ی او به کار می برند و می گویند : « طرف بالاخره لنگ انداخت» یعنی از عهده ی کار بر نیامد و شکست خورد ؟


    معنی درست ِ اصطلاح لنگ انداختن اما نه شکست خوردن و تسلیم شدن، بلکه کاملن چیز دیگری و به معنی میانجی گری کردن و وساطت میان دو حریف و آشتی دادن آنان است و هر کس این اصطلاح را به منظور اظهار تسلیم و شکست بفهمد و بفهماند کاملن اشتباه کرده است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا