خوزستان معرفی استان خوزستان و مناطق دیدنی آن

تنهای تنها

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/02/08
ارسالی ها
5,564
امتیاز واکنش
7,530
امتیاز
681
محل سکونت
خطه خورشید
خوزستان یکی از زیباترین شهرهای ایران است.
باوجود اینکه نام خوزستان با گرمی هوا پیوند می خورد، زمستان ملایم و مطبوع و طبیعت سرسبز آن در اوایل بهار به خصوص در جلگه خوزستان صحنه های زیبا و بی بدیلی رابرای گردشگران خلق میکند، خوزستان با وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، تاسیسات اداری و صنعتی شرکت مناطق نفت خیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران و شرکت های بزرگ فولادی یکی از مهم‌ترین مراکز صنعتی ایران است و همین امر سبب شده به جهت موقعیت استراتژیک خود در طول سده های گذشته، پذیرای مهاجران زیادی از اقوام مختلف باشد.


thm_4039882_472.jpg
thm_4039883_726.jpg
thm_4039884_708.jpg
thm_4039885_999.jpg
thm_4039886_472.jpg
thm_4039887_235.jpg
thm_4039888_234.jpg
thm_4039889_201.jpg
thm_4039895_703.jpg
thm_4039896_484.jpg
thm_4039897_723.jpg
thm_4039898_975.jpg
thm_4039899_409.jpg
thm_4039900_295.jpg
thm_4039901_494.jpg
thm_4039902_270.jpg

 
  • پیشنهادات
  • *همتا*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/23
    ارسالی ها
    1,787
    امتیاز واکنش
    6,491
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    بام ایران
    در استان خوزستان می‌توان بناهای تاریخی بسیاری یافت. طبیعت متنوع، در کنار تنوع قومی و مذهبی، این منطقه از ایران را به مکانی قابل توجه برای گردشگران تبدیل کرده است.

    اهواز مرکز استان خوزستان
    در زمان ساسانی‌ها "خوجی‌ها" که یکی از طوایف اصیل ایرانی بودند و نام خوزستان هم از آن‌ها گرفته شده، در اطراف کارون به کشت نیشکر و تهیه شکر می‌پرداختند. شهر هرمز اردشیر در اواخر دوره ساسانی به "خوجستان وازار" یعنی بازار خوزی‌ها مشهور شد. پس از سقوط ساسانیان، هنگامی که این شهر به دست اعراب افتاد، خوزی و هوزی را به جمع مکسر درآوردند و آن را "اهواز" نامیدند. عکس: نمایی از پل کابلی اهواز در شب.

    ir2616.jpg


    صائبی‌ها و آیین‌های مندایی
    صائبین یا مندایی‌ها پیروان دین حضرت یحیی هستند که تعدادی از آنان در اهواز و در کنار رود کارون زندگی می‌کنند. مندایی‌ها، یکتاپرستانی هستند که بیش از دو هزار سال پیش به ایران مهاجرت کردند و به دلیل مراسم مذهبی که دارند باید در کنار رودهای جاری زندگی کنند. این مراسم روزهای یکشنبه برگزار می‌شود.

    ir2616-1.jpg


    آبادان
    آبادان زمانی یکی از زیبا‌ترین شهرهای ایران بود. گرچه با حمله عراق به ایران، اکثر مناطق شهر ویران شد. ساحل بسیار زیبای رودخانه‌های اروند و بهمن‌شیر و نخلستان‌های سرسبز از مکان‌های دیدنی این شهر هستند. از مکان‌های مذهبی آبادان می‌توان به کنیسه یهودیان و کلیسای ارامنه، قدمگاه خضرنبی و زیارتگاه سیدعباس اشاره کرد.


    پل معلق اهواز
    پل سفید اهواز یا پل معلق در سال ۱۳۱۵ بر روی رودخانه کارون ساخته شد. این پل دارای دو قوس بتنی ۱۲ و ۲۰ متری است. مهندسی آلمانی به اتفاق همسر شروع به ساختن این پل کرد. برخی مشکلات ساخت پل را متوقف کرد. در همین زمان سازنده آلمانی پل نیز درگذشت، اما چندی بعد همسر وی ساخت پل را به پایان رساند.

    ir2616-3.jpg


    خانه تیزنو دزفول
    خانه تیزنو یکی از نمونه‌های زیبای معماری شهر دزفول است. قدمت اولیه بنای این خانه به دوره صفویه می‌رسد. خانه تیزنو یکی از بزرگ‌ترین و زیبا‌ترین خانه‌های محله قلعه در بافت تاریخی دزفول می‌باشد.

    ir2616-4.jpg


    پل ساسانی
    پل ساسانی (قدیم) دزفول مهم‌ترین اثر تاریخی این شهر است. این پل که دو منطقه شرقی و غربی را به هم وصل می‌کند و یکی از راه‌های رابط منطقه جندی شاپور و سرزمین بین النهرین بوده که به دستور شاپور اول ساسانی پس از پیروزی بر روم و با بکارگیری اسرای رومی در سال ۲۶۳ میلادی ساخته شد. این پل با گذشت نزدیک به ۱۸ قرن همچنان پابرجاست و به عنوان یکی از قدیمی‌ترین پل‌های استوار جهان شناخته می‌شود.

    ir2616-5.jpg


    مسجد جامع دزفول
    مسجد جامع دزفول بعد از پل ساسانی، دومین اثر مهم تاریخی شهر دزفول به شمار می‌رود و از لحاظ معماری و دارا بودن شبستان و ستون‌های سنگی در شمار مساجد اولیه دوره‌ی اسلامی است که در قرن سوم هجری احداث شدند. نوسازی این بنا به اواسط دوره صفویه (۱۰۵۰ هجری قمری) بر می‌گردد. عمده تزئینات کاشی کاری بنا مربوط به دوره‌ی قاجاریه است.

    ir2617-6.jpg


    آبشار شِوی
    آبشار شوی یا تله زنگ در سردشت از توابع دزفول یکی از زیباترین آبشارهای ایران است. این آبشار حدود ۸۵ متر ارتفاع و ۷۰ متر عرض دارد. در دامنه کوه و خروجی آبشار غاری وجود دارد که افراد محلی می‌گویند کیلومتر‌ها طول دارد. در بدنه آبشار نیز خروجی‌های متعددی وجود دارد که آب با فشار از آن‌ها خارج می‌شود.

    ir2616-7.jpg


    حمام کرناسیون
    حمام کرناسیون یا موزه مردم‌شناسی دزفول یکی از بناهای دوره قاجاریه است. این بنای تاریخی پس از بازسازی در سال ۱۳۸۵ به عنوان موزه مردم‌شناسی مورد استفاده قرار گرفت. حمام کرناسیون با مساحتی حدود ۸۸۰ متر مربع دارای سردری کوچک و زیبا با تزئینات ساده آجرکاری می‌باشد.

    ir2616-8.jpg


    شیرهای سنگی
    خوزستان موزه روباز شیرهای سنگی تاریخی ایران است. نمادهای قدرتی که قرن‌هاست در قبرستان‌های این استان دیده می‌شوند، اما به‌گفته مجتبی گهستونی روزنامه‌نگار و فعال حوزه میراث فرهنگی با کم توجهی مسئولان نسبت به ساماندهی آن‌ها، رفته رفته رو به نابودی هستند.

    ir2616-9.jpg


    نرگس‌زارهای بهبهان
    قدیمی‌ترین نرگس‌زارهای ایران متعلق به بهبهان در شرق خوزستان است که قدمت آن به دوران قبل از میلاد مسیح بازمی‌گردد. ب‍‍ه‍ب‍‍ه‍‍ان ‌ب‍‍ا ب‍‍اف‍ت‍‍ی‌ زی‍ب‍‍ا و ک‍‍ه‍ن ‌‌آث‍‍ار‌ی‌‌ ه‍م‍چ‍ون ‌شهر "‌ارج‍‍ان" برجای مانده از‌دوره‌‌عی‍لام‍‍ی‌، پ‍ل ‌س‍‍اس‍‍ان‍‍ی‌ خ‍ی‍ر‌آب‍‍اد، ‌آت‍ش‍ک‍ده ‌خ‍ی‍ر‌آب‍‍اد و ک‍‍ارو‌ان‍س‍ر‌ا‌ی ‌دژ م‍‍ه‍ت‍‍اب‍‍ی متعلق به دوره ساسانی ر‌ا در خ‍ود ج‍‍ا‌ی‌ د‌اده ‌‌اس‍ت‌.

    حلقه قدرت ارجان
    در سال ۱۳۶۱ در ارجان بهبهان آرامگاهی مربوط به عیلامیان کشف شد. این آرامگاه حاوی تابوتی بزرگ از جنس برنز بود. به همراه این تابوت یک حلقه طلایی، نود و هشت دگمه زرین، یک خنجر، یک میله نقره‌ای، تنگ و ساغر و سینی برنزی، ده ظرف استوانه‌ای شکل پیدا شد. حلقه طلایی قدرت در دست چپ جسد قرار داشت. در محل دسته حلقه نوشته شده است: کیدین - هوتران پسر کورلوش

    ir2616-11.jpg


    اش‍ک‍ف‍ت‌س‍ل‍م‍‍ان‌
    ن‍ی‍‍ای‍ش‍گ‍‍اه ‌ت‍‍اری‍ش‍‍ا یا اشکفت در جنوب ایذه بزرگترین خط نوشته میخی "عیلام نو" را در خود جا داده‌ و درب‍رگ‍ی‍رن‍ده ‌چ‍‍ه‍‍ارن‍ق‍ش‌ب‍رج‍س‍ت‍ه‌‌ عی‍لام‍‍ی ‌‌اس‍ت ‌ک‍ه‌ ن‍ی‍‍ای‍ش‌"‌ه‍‍ان‍‍ی" پ‍‍ادش‍‍اه‌ م‍ح‍ل‍‍ی‌‌ آی‍‍اپ‍ی‍ر ب‍ه‌‌ه‍م‍ر‌اه‌ وزی‍ر و خ‍‍ان‍و‌اده‌‌اش ‌ر‌ا ب‍ه‌ن‍م‍‍ای‍ش‌ گ‍ذ‌اش‍ت‍ه ‌‌اس‍ت‌.

    ir2616-12.jpg


    خ‍ون‍گ‌‌اژدر
    خونگ اژدر یا تنگ نوروزی در ۱۵ کیلومتری ایذه است. بر روی سنگ بزرگی دو نقش برجسته قرار دارد. یکی از دوره عیلامی‌ها متعلق به ۴ هزار سال پیش و دیگری از زمان اشکانیان در حدود ۱۸۰۰ تا ۲ هزار سال پیش. نقش عیلامی تقریبا محو شده، ولی نقش اشکانی همچنان قابل تشخیص است.

    ir2616-13.jpg


    مال آقا
    مال آقا درمنطقه‌ای کوهستانی از سلسله جبال زاگرس واقع شده که رودخانه‌ای مواج و سرد از کنار آن می‌گذرد. از سوی شهر باغملک به سمت مال آقا می‌توان شهر قلعه ‌تل را هم مشاهده کرد. روستای تمبی با قدمتی چند هزار ساله در دل کوهستان نیز در همین مسیر قرار دارد.

    ir2616-14.jpg


    چاه شماره یک
    چاه شماره یک نام اولین چاه نفت خاورمیانه است که در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان قرار دارد. این چاه در ۵ خرداد ۱۲۸۷ به نفت رسید. بردنشانده، چهارطاقی سیم بند و قلعه‌های لیت و بردی در اندیکا، نقش برجسته های‌ بی‌شمار و بازرفت، قبرستان انگلیسی‌ها و ارامنه، از جمله دیدنی‌های مسجد سلیمان هستند.

    قلعه‌ی شوش
    قلعه‌ی شوش قلعه‌ای است که توسط ژاک دمورگان فرانسوی برای سکونت باستان‌شناسان فرانسوی در نزدیکی آرامگاه دانیال نبی در شوش بر روی تپه‌ای تاریخی بنا شد. از مهم‌ترین آثار به دست آمده از این تپه‌ها می‌توان به مجسمه‌ی معروف ملکه ناپیر اسوستون، لیوان مشهور سفالی شوش به رنگ نخودی و نقش بزکوهی و قانون حمورابی اشاره کرد. این قلعه، نقشه‌ای قرون‌وسطایی دارد.

    ir2616-16.jpg


    آرامگاه دانیال نبی در شوش
    در مورد محل دفن پیکر دانیال نبی اختلاف نظروجود دارد اما هر سال صده‌ها تن از ایرانیان یهودی بر روی تپه‌ی ارگ شوش جمع می‌شوند و به پیامبرشان ادای احترام می‌کنند. دانیال، پسر یوحنا پیامبری است که نسب‌ وی به یهودا فرزند یعقوب نبی می‌رسد. آن‌چه بیش از همه محل استناد و توجه است، حضور وی در شهر باستانی شوش و در ‌‌نهایت وفات او در همین مکان است.

    ir2616-17.jpg


    زیگورات
    بنای عظیم معبد پنج طبقه "زیگورات چغازنبیل" در اطراف شوش هم اکنون یکی از بناهای عظیم خاورمیانه است که با دیوارهای تو در تو و هزاران خشت و آجر بر تپه‌ای بنا شده و کتیبه‌های آجرین با خط میخی عیلامی قدمت این بنا را آشکار می‌سازد. شوش مرکز حکومت عیلام به وسیله پادشاه آشوری، "آشوربانی پال" ویران گردید و بعدها ‌که با تلاش هخامنشیان و برپائی کاخ‌های زمستانی، بار دیگر رونق گذشته خود را به دست آورد.

    ir2616-18.jpg


    آسیاب‌های شوشتر
    سازه‌های آبی شوشتر در دوران ساسانیان، برای استفاده از نیروی آب به‌عنوان محرک آسیاب‌های صنعتی ساخته شد. در این مجموعه بزرگ، ساختمان آسیاب‌ها، آبشار‌ها، کانال‌ها و تونل‌های عظیم هدایت آب و سیکا که محلی جهت استراحت و تفریح است قابل توجه هستند. در سفرنامه یک باستان‌شناس فرانسوی از این محوطه به عنوان بزرگ‌ترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی یاد شده است.

    ir2616-19.jpg


    روستاى لیوس
    روستاى لیوس در ۷۳ کیلومترى شمال شهرستان دزفول در بخش سردشت واقع شده است. على رغم گذشت سالیان زیاد از عمر این روستاى تاریخى، در بافت کهن آن، هنوز نحوه معیشت، فرهنگ و سنن، گویش، آداب و رسوم و برپایى مراسم مختلف به شیوه کاملاً سنتى است. این روستا داراى یک سبک خاص معمارى است به نحوی که از تمام بخش‌هاى موجود در یک ساختمان استفاده بهینه می‌شود.

    ir2616-20.jpg
     
    آخرین ویرایش:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    نام خوزستان در دوران هخامنشیان

    خوزستان یعنی سرزمین مردمان خوزی یا هوزی. در سنگ‌ نوشته‌های فارسی باستان که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش هستند برای نامیدن سرزمین عیلام (یعنی منطقهٔ جنوب غربی ایران امروز و دربردارندهٔ خورستان امروز) واژه‌های -ʰŪja و -ʰŪvja به کار رفته است. این واژه‌ها ۲۴ بار در سنگ‌نوشته‌های داریوش یکم و یک بار در سنگ‌نوشته‌ای از خشایارشا ثبت شده‌اند. همین واژهٔ -ʰŪja است که در زبان فارسی تبدیل به خوز شده است.

    واژه‌های -ʰŪjiya و -ʰŪvjiya نیز ۷ بار در سنگنوشته‌های داریوش یکم به کار رفته‌اند که در واقع صفت و به معنای «خوزی یعنی اهل سرزمین -ʰŪja و -ʰŪvja» هستند. همین واژهٔ -ʰŪjiya است که در زبان فارسی تبدیل بهخوزی شده است.

    استرابون و پلینیوس از خوزستان به اسم اوکسی نام می‌برند. این استان با عیلامیان باستان و شوش کم و بیش مرتبط است. نام اهواز، شوش و هویزه منعکس‌کننده ساکنین این منطقه در زمان عیلامیان بوده‌است.

    نام خوزستان در دوران ساسانیانویرایش
    نام استان خوزستان در فارسی میانه (یا همان پهلوی ساسانی) و نیز در پارتی (یعنی همان پهلوی اشکانی) به صورت hūjestān (یعنی هوجِستان) یا hūžestān (یعنی هوژِستان) آمده است.

    بخشی از متنی پارتی بر روی دستنویس مانوی M 5569[۵]که از زمان و مکان مرگ مانی می‌گوید و در سدهٔ سوم میلادی (یعنی سیصد سال پیش از اسلام) نوشته شده است:

    pad čafār saxt šahrewar māh, šahrewar rōž, dōšambat, ud ēwandas žamān, andarawestām ī hūžistān, ud šahrestān če bēlābād, kaδ ahrāmād hō
    pidar rōšn[۶]
    برگردان فارسی:

    چهار روز گذشته از شهریورماه، روزِ شهریور، روز دوشنبه، ساعت یازده، دراستان خوزستان و در شهر بیت لاپاط[یعنی همان گندی‌شاپور]، که پدر روشنایی [یعنی مانی] عروج کرد.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    نام خوزستان در دوران اسلامیویرایش
    به گفته سوات سوجک در کتاب‌های تاریخ کلاسیک اسلامی، نام این استان خوزستان بود. ابن حوقل- جغرافی دان قرن ۱۰ میلادی - در کتاب خودش صورت الارض در فصلی جداگانه این استان را همراه با نقشه توصیف می‌کند و یاقوت در سده ۱۳ میلادی در مجعم البلدان جزئیاتی از استان خوزستان نوشته‌است

    ریچارد فرای درمورد خوزستان می‌نویسد: "خوزستان استانی ثروتمند و کم ارتفاع بود که دست کم به هفت کوره تقسیم می‌شد؛ بزرگترین جز آن هرمزداردشیر یا هرمزدشهر بود که عرب‌ها بدان سوق‌الاهواز می‌گفتند "

    واژه خوزستان به معنای سرزمین «خوزها» است و خوز را به صورت‌های «هوز» و «حوز» نیز می‌نوشتند و جمع هوز در زبان عربی اهواز است که نام کرسی ایالت خوزستان است البته ابن خردادبه (متوفای حدود ۳۰۰ ق) خوزستان را با همان اهواز یکی می‌داند و آنجا را سرزمینی وسیع، مشتمل بر هفت کوره بر می‌شمارد که با نام کور الاهواز می خواندش.

    ابن خردادبه نظر دیگری درباره نام اهواز دارد. او نه فقط اهواز بلکه کل موقعیت جغرافیایی خوزستان امروزی را اهواز می‌داند. (متوفای حدود ۳۰۰ ق) خوزستان را با همان اهواز یکی می‌داند و آنجا را سرزمینی وسیع، مشتمل برهفت کوره بر می‌شمارد و به آن اکوار الاهواز می‌گوید.سبب وجود همین هفت کوره در این سرزمین، عضدالدوله دیلمی، آنجا را اقلیم هفت حوزه نام گذارده تا آنجا که مقدسی در قرن چهارم هجری، از رواج این نام خبر داده و پیروی خود را از آن، اعلام می‌دارد. همچنین او یادآور می‌شود که برخی از این حوزه‌ها از میان رفته‌است.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    قبل از اسلام

    ناحیهٔ خوزستان در ادوار مختف تاریخی به نام‌های گوناگونی خوانده شده‌است. واژهٔ سامی سوزیانا/سوزیان، ظاهراً قدیمی‌ترین نام این ناحیه بوده‌است. پس از آن تا سدهٔ سیزدهم پیش از میلاد، نام حالتامتی یا سرزمین حالتام‌ها بر این ناحیه اطلاق می‌شد و از آن پس، آنجا را اَنشان سوسونکا (کشور انشان و شوش) می‌گفتند. در حدود ۶۴۰ پیش از میلاد که چیش‌پیش دوم، جد داریوش اول هخامنشی، به انشان هجوم اورد و انرا تصرف کرد، نام این منطقه به اَنزان بدل شد. در این هنگام، بابلی‌ها و آشوری‌ها این ناحیه را که شامل شوش (پایتخت) و نواحی انشان و خووَج بود، عیلام می‌خواندند. در کتیبهٔ بهستان در تخت جمشید نیز داریوش بزرگ در ذکر سرزمین‌های تحت فرمان خود، از این سرزمین با نان اووَج یاد کرده‌است، که برخی پژوهشگران آن را به معنای سرزمین عیلام دانسته‌اند. در منابع یونانی خوز و خوزیان اوکس/اوکسی و کیسیا نام دارد. در دورهٔ اسلامی گاهی تمام خوزستان را اهواز یا هوجستان می‌خواندند و در مقابل، شهر اهواز را که بازاریان در آن بودند،سوق الاهواز نامیده می‌شد. به رغم این اختلافات، در دورهٔ اسلامی چه در منابع لغوی عربی و چه در منابع ادب فارسی، واژه خوزستان که در عهد ساسانیان نام رسمی این ناحیه بود، بر آن اطلاق شده و گزارش‌های یاقوت حموی نیز این استعمال را تائید کرده‌است. همچنین در این دوره، اشخاص بسیاری با نام خوزی بدین ناحیه منسوب بودند، که برخی از نامورترین آنان عبارتند از سلیمان موریانی (متوفی ۱۵۴)، وزیر منصور عباسی؛ سهل بن ساور بن سهل خوزی، از پزشکان معروف سده‌های دوم و سوم و فرزندش، ساور بنب سهل خوزی (متوفی ۲۵۵)، رئیس بیمارستان جندی‌شاپور و صاحب کتاب اقراباذین؛ ابویوسف یعقوب بن اسحاق معروف به ابن سکیت خوزی (متوفی ۲۴۴)، لغوی و نحوی؛ و ابوحفض خوزی، از عارفان سدهٔ پنجم.

    خوزستان و شهرهای کهن آن مانند شوش، از مناطق متمدن باستان بوده‌اند، البته، علاوه بر ساکنان شهرهای متمدن، اقوام کوهستانی بدوی و نیمه بدوی نیز در این ناحیه به سر می‌بردند. در دورهٔ هخامنشی، خوزستان بخشی از مسیر جادهٔ شاهی را در خود جای می‌داد و اهمیت بسیاری برای شاهان داشت و شهر ثروتمند شوش پایتخت آن بود. پس از هخامنشیان، سلوکیان از ۳۱۲ پیش از میلاد، این سرزمین را مورد هجمه قرار دادند.

    خوزستان در دورهٔ اشکانیان (حکومت: ۲۲۶-۲۵۰ م)، حکومت مستقل داشت، اما پادشاهان آن هدایایی به شاهان اشکانی می‌دادند و تا زوال این دولت، خوزستان تقریباً به همین شکل، به صورت یکی از دولت‌های دست نشاندهٔ اشکانیان، استقلال داخلی خود را حفظ کردند. چنان که حتی استرابو در این دوره، شوش، اوکسی و الیمائی را از نواحی مستقل دانسته‌اند.[۱۴]

    در سال ۲۲۴ میلادی، اردوان پنجم به وسیله اردشیر بابکانحاکم فارس (بعداً اردشیر یکم ساسانی) در نبرد هرمزدگانواقع در استان خوزستان کنونی، شکست خورده و کشته می‌شود. طی این رویداد پادشاهی ۴۷۱ ساله اشکانیانپایان می‌پذیرد.[۱۵]

    خوزستان از اولین مناطقی بود که در پی جنگهای اردوان پنجم و اردشیر اول (حکومت ۲۲۶-۲۴۱ م)، بنیانگذار سلسله ساسانی، در اختیار ساسانیان قرار گرفت. در این دوره، این ناحیه به نواحی شوش/سوس، ایران فره شاپور، هرمزد اردشیر، شوشتر و بیت لاپات یا جندی شاپور تقسیم گردید. در دوره اردشیر اول، ابکساندر سوروس، امپراتور روم، در ۲۳۱ میلادی به خوزستان لشکر کشید، اما شکست خورد. اردشیر در آبادانی خوزستان کوشید و از جمله اقداماتش احداث نهر مسرقان، مرمت و تجدید بنای شوشتر و اهواز و بنای ریو اردشیر (ریشهر) و دزفول بود. شپور اول نیز پس از شکست دادن رومیان در ۲۶۰ م، هفتاد هزار اسیر رومی را، که برخی از آنها معمار و صنعتگر بودند، به خوزستان آورد و با به کار گرفتن آنها، بناهای متعدد از جمله چند پل و شهر احداث کرد. تلاش کاروس، امپراتور روم، در ۲۸۲ میلادی که به دستیابی موقت وی بر قسمتی از خوزستان انجامیده بود، سرانجام موفقیت آمیز نداشت و پس از مرگ وی بر اثر برخورد صاعقه، سربازانش خوزستان را ترک کردند.[۱۴]

    دسته‌ای از مردم عرب از دیرباز تا دوران معاصر به خوستان آمده‌اند؛ مثلاً عرب بنی حنظله، در زمان ساسانیان به همراه اسرای رومی به خوزستان آورده‌شدند. پس از فتح خوزستان به دست مسلمانان، روند مهاجرت عربها به این منطقه سرعت گرفت، اما بیشترین مهاجرت آنان در دورهٔ صفوی و حاکمیت مشعشعیان بود.[۱۴]
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    بعد از اسلام‌ تا صفویه

    خوزستان از اولین مناطق فلات ایران بود که مسلمانان به آن روی آوردند. ابتدا در سال ۱۴ هجری و در دوره خلافت عمر، سپاهی به فرماندهی عتبه بن غزوان از نواحی اُبُلَه و دشت میشان وارد خوزستان شد. سپس تا سال ۱۷ شهرهای مهم آن مانند سوق‌الاهواز، سوس (شوش)، تستر (شوشتر) و ایذج (ایذه) فتح شدند. از جمله مهم‌ترین حوادث خوزستان در دهه‌های اولیه اسلامی، آشوب‌های مختلف خوارج بود که دست کم چند دهه به ناآرامی این منطقه و حداثی چون قیام خوارج و سرکوب آن انجامید. در پی شورش غلامان زنگباری در سال‌های ۲۵۶ تا ۲۵۹، آشوب دیگری رخ داد که خساراتی مانند ویرانی و غارت شهرهای خوزستان و کشتار بسیاری از اهالی آن به دست شورشیان را به دنبال داشت و در ۲۶۷، ابواحمد موفق، برادر خلیفه معتمد عباسی، آن را سرکوب کرد. اسماعیلیه نیز در خوزستان فعالیت داشتند و در ۲۹۴ بر قلعه الناظر دست یافتند.[۱۴]

    به رغم این حوادث، گزارش‌های موجود نشان از استمرار رونق شهرهای متعدد خوزستان مانند سوق‌الاهواز، نَهرتیری، تستر، سوس، جندی‌شاپور، رامهرمز، ایذج (ایذه)، عَسکَرمُکرَم، دورق، مناذِرکبری و مناذِرصغری و رونق کشاورزی آن در قرون اولیه و میانی اسلامی دارد. نگارنده حدودالعالم، حتی به رونق بازارهای برخی شهرهای کوچک خوزستان مانند سمبیل، اَزم و جُبَی (شهرکی در کنار رود شوشتر) تصریح دارد. در آن دوران، علاوه بر صادرات شکر به عنوان محصول مهم کشاورزی، صنایع دستی مانند فرش، دیبا، خز و انواع پارجه، پوشاک و لنگ نیز در خوزستان تولید و به مناطقی چون عراق، جبال و یمنصادر می‌شد. این محصولات از راه‌های گوناگون تجاری به مناطق مجاورش حمل و نقل می‌شدند. خوزستان از ۲ راه، یکی بصره و دیگری واسط، به عراق به ویژه بغداد متصل می‌گردید.[۱۴]

    از نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم، آل بویه خوزستان را تحت نفوذ خود درآوردند و معمولاً برای ادارهٔ آنجا والیانی انتخاب می‌کردند، چنان‌که ابوعلی حسن بن استاد هرمز از طرفبهاءالدوله، حاکم بغداد، بر خوزستان گمارده شد. در سدهٔ ششم و نیمهٔ اول سدهٔ هفتم، میان سلجوقیان، برخی حاکمان محلی مانند امیر شلمهٔ ترکمانی و فرزندش سوسیان و دستگاه خلافت عباسی بر سر تصاحب حکومت خوزستان درگیری بود. شوشتر در عهد ایلخانان، چندی مرکز سیـاس*ـی خوزستان شد.[۱۴]
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    بعد از صفویه تا پهلوی
    به رغم ظهور دولت صفوی (حکومت ۹۰۶-۱۱۳۵) در ایران، مشعشعیان که از ۸۴۵ بر خوزستان حکومت داشتند، همچنان به تائید حکومت صفویان به سلطهٔ خود بر این ناحیه، به ویژه بخش غربی آن - که در ان زمان عربستان خوانده می‌شد - ادامه دادند و فقط بخش شرقی خوزستان را که شامل شوشتر، رامهرمز و دزفول بود و همچنان خوزستان نامیده می‌شد، شاهان صفوی به خاندان رعناشی سپردند.[۱۴]

    در دورهٔ نادرشاه (حکومت: ۱۱۴۸-۱۱۶۰) برخی اروپائیان این ناحیه را عربستان خواندند، در حالی که روملو، همچنان آن را خوزستان نامیده‌است. در دورهٔ زندیه (حکومت: ۱۱۶۴-۱۲۰۸) و قاجار (حکومت: ۱۲۱۰-۱۳۰۴/۱۳۴۴ ش) گاه خوزستان را عربستان یا عربستانِ ایران می‌گفتند.[۱۴]

    در دورهٔ زندیه، مشعشعیان جای خود را به حاکمان محلی، از جمله روسای عربی قبیلهٔ بنی کعب داده‌اند. در سالهای پایانی سدهٔ سیزدهم، به جای دزفول، شوشتر مرکز خوزستان شد. از همین دوره، دولت انگلستان به خوزستان، به ویژه به منظور جداسازی همه یا بخش‌هایی از آن از ایران، توجه نشان داد. برای الحاق بندرهای آبادان و خرمشهر به خاک عثمانی، در جریان عهدنامهٔ ارزروم، استراتفورد کانینگ، سفیر انگلستان در عثمانی، فردی به نام لایارد را به منظور جمع‌آوری اسنادی برای تعیین خط سرحدی جدید به خوزستان فرستاد، اما به رغم این تلاشها این بندرها همچنان ضمیمهٔ خوزستان و جز ایران باقی ماندند. ظاهراً اهمیت این منطقه از نظر دولت مرکزی ایران به حدی بود که در پی تسخیر هرات به دست قوای ایران در سال ۱۲۷۳، نیروهای انگلیسی برای وادار کردن دولت ایران به خارج ساختن نیروهای خود از هرات، خوزستان را اشغال کردند.[۱۴]

    در حدود ۱۲۹۹، به دستور ناصرالدین شاه، هیئت ویژه‌ای برای بررسی امکانات و آبراهه‌های خوزستان و برآورد هزینه‌ای احداث سد به این منتطقه اعزام شد. در گزارش‌های این هیئت، علاوه بر اطلاعات ارزنده‌ای در باب شهرهایی چون خرمشهر، شوش، دزفول، شوشتر، رامهرمز و باغ‌ملک، جمعیت عرب زبانان خوزستان حدود بیست هزار خانوار، طوایف هفت‌لنگ و چهارلنگ ساکن آن پنجاه هزار خانوار و لرهای آن منطقه چهارهزار خانوار ضبط شده است. در این دوره اهمیت طوایف خوزستان چنان بود که این ولایک به مرکزیت شوش در دست حسینقلی خان، ایل خان طوایف بختیاری، قرار داشت. پس از دایر شدن تجارتخانه اسلحه در بوشهر در ۱۳۰۱، طوایف خوزستان به سلاح‌های حتی پیشرفته تر از اسلحه‌های قوای دولتی مجهز شدند و بر اهمیت نظامی شان نیز افزوده شد. به این ترتیب، به رغم ایجاد زمینه‌ای برای افزایش حق کشتیرانی بین‌المللی در کارون در ۱۳۰۶، نبود امنیت و غارت کالاهای تجار، مانع تحقق رونق‌های تجاری خوزستان بود. توان نظامی ایلات و طوایف، درگیری قبایل مختلف لر، بختیاری و عرب در سراسر خوزستان را نیز به همراه داشت.[۱۴]

    نفت از دیرباز در خوزستان وجود داشت و جیهانی در سده چهارم نیز بدان اشاره کرده است، اما اکتشاف صنعتی آن در سال ۱۳۲۷ در مسجدسلیمان، خوزستان را وارد دوره‌ای جدید کرد که بخشی از آن نیز درگیری‌های سیـاس*ـی بود. پس از احداث پالایگاه نفت آبادان و کشیدن خط لوله نفت مسجدسلیمان به خلیج فارس، درگیری حکومت مرکزی به مسائل داخلی و نیز ضعف نظامی اش، دولت انگلیس را بر آن داشت تا بار دیگر توطئه تجزیه خوزستان را از سر بگیرد و از کمک شیخ خزعل، که از ۱۳۱۷ ریاست طایفه عرب بنی کعب را در دست داشت و خود را امیر عربستان (خوزستان) می‌خواند و برای تشکیل عربستان آزاد تلاش می‌کرد، استفاده کند. در ۱۳۲۸، انگلیس طی قراردادی با شیخ خزعل، حمایت از حکومت وی را در مقابل دولت مرکزی ایران به عهده گرفت، اما پس از چندی، انگستان به حمایت از رضاشاه پرداخت.[۱۴]

    در این دوره، علاوه بر انگلیس، آلمان و عثمانی نیز متوجه خوزستان بودند و حتی به این منطقه نیرو می‌فرستادند. چنانکه در جنگ جهانی اول، دولت عثمانی در ۱۳۳۴ به خوزستان نیرو فرستاد که واکنشی انگلستان را، به صورت اعزام نیروی بیشتر و استقرار در اهواز، به دنبال داشت.[۱۴]

    سرانجام در پی قدرتمند شدن حکومت مرکزی در ایران، در ۱۳۰۲ ش، دیگر بار نام خوزستان رسماً بر این منطقه، به عنوان جزئی از خاک ایران، اطلاق شد.[۱۴]

    به رغم تثبیت موقعیت خوزستان در جغرافیای سیـاس*ـی ایران، دولت عراق که پس از سقوط عثمانی در منطقه عراق تشکیل شده بود، از همان ابتدا اندیشه تجزیه خزستان (تحت نام عربستان) از ایران را دنبال کرد و کوشید تا اعراب خوزستان را ضد دولت مرکزی ایران تحـریـ*ک کند. این سیاست در ۱۳۰۴ و ۱۳۰۷ ش به شورش‌های اعراب محلی در خوزستان انجامید. روزنامه‌های منتشره در عراق نیز خوستان را «امارت مستقله عربیه» و شیخ آن را سلطان عربستان می‌نامیدند. به رغم این فعالیت‌ها، در ۱۳۱۵ ش موافقت شد تا در قطعه ۶٫۵ کیلومتری از اروندرود، در مقابل بندر نفتی آبادان که در آن موقع در حال رشد و شکوفایی بود، خط تالوگ (خط القعر، قسمت عمیق رودخانه) مرز قرار گیرد. با این حال، در پی سقوط رضاشاه و پس از اینکه در ۱۳۲۰ ش، انگلستان بهانه حفظ منافع خود در حوزه نفتی این منطقه، خوزستان را اشغال کرد، مجدداً زمینه برای فعالیت‌های تجزیه طلبانه فراهم شد. به طوری که در ۱۳۲۵ ش، بار دیگر توطئه تجزیه خوزستان را حزب استقلال عراق مطرح کرد. در همین سال، حزب سعادت که عراق و انگلیس از آن حمایت می‌کردند، در خوزستان تشکیل شد. تقابل این حزب باب حزب توده، که تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی بود، درگیری‌هایی در خوزستان ایجاد کرد. به دنبال ملی شدن صنعت نفت در ۱۳۲۹ ش، دولت انگلیس مسئله ایجاد دولت مستقل عربی خوزستان را مطرح ساخت و ایلات بختیاری، قشقایی و عرب منطقه را علیه دولت مرکزی تحـریـ*ک کرد و عمال و جاسوسان شرکت نفت نیز به عشایر جنوب اسلحه رساندند. اما با سقوط دولت مصدق و گرایش دولت جدید به غرب و تامین منابع نفتی آنها، تجزیه خوزستان ملغا شد.[۱۴]

    پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق در تیر ۱۳۳۷، بار دیگر جنبش‌های تجزیه طلبانه با حمایت دولت عراق در خوزستان پا گرفتند و در همان سال، جبهه آزادی بخش اهواز (یا جبهة التحریر عربستان) با هدف مبارزه مسلحانه و تحت حمایت دولت عراق تشکیل شد. در ۱۳۴۳ ش، در گردهم‌آیی حقوق‌دانان عرب در بغداد نیز، مسئله تجزیه خوزستان مطرح شد که بلافاصله کانون وکلای ایران بیانیه‌ای در رد آن صادر کرد. در سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۴ ش، علاوه بر عراق، مصر و سوریه نیز برای تجزیه خوزستان تلاش می‌کردند.[۱۴]

    در دوره حاکمیت حزب بعث در عراق، در ۱۳۴۷ ش، دولت عراق در کتاب‌ها و نقشه‌ها خوزستان را به عربستان، خرمشهر را به محمره، آبادان را به عبادان و اهواز را به الاحواز تغییر داد. با این حال در ۱۳۵۳، دولت ایران و عراق طی توافق نامه مرزی الجزیره، مرز میان دو کشور را خط تالوگ اروندرود قرار دادند، مظروط بر اینکه دولت ایران از حمایت شورشیان کُرد در شمال عراق دست بردارد.[۱۴]
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    بعد از انقلاب

    درگیری داخلی پس از انقلابویرایش
    نوشتار‌های اصلی: چهارشنبه سیاه خرمشهر و جبهه خلق عرب
    پس از انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ش، فعالیت عراق برای تجزیه خوزستان شدت یافت و این دولت حوادث تاریخی مجعول مرتبط با این استان و نقشه‌های جغرافیایی جعلی را به تعداد زیادی چاپ و منتشر کرد. در این نقشهه‌ها، تمام دامنه جنوبی زاگرس، خوزستان و نواحی اطراف آن از ایران جدا و ضمیمه خاک عراق تصویر شده بودند. این اقدامات بغداد را به پایگاه جنبش‌های تجزیه طلبانه خوزستان تبدیل کرد و علاوه بر این، اسلحه بسیاری نیز از عراق وارد خوزستان شد و ناآرامی‌هایی را به دنبال آورد.[۱۴]

    آغاز حمله نظامی عراق
    نوشتار‌های اصلی: جنگ ایران و عراق، نبرد خرمشهر و حصر آبادان
    حمله زمینی عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، از استان خوزستان آغاز شد و قسمت‌هایی از نواحی غربی و جنوب غربی آن اشغال گردید. در ماه‌های اول جنگ، نیروهای عراق بستان، سوسنگرد، خرمشهر و هویزه را اشغال کردند و شهرهای مهم دیگری چون اهواز و آبادان، محاصره شدند و در آستانه سقوط قرار گرفتند. هر چند تا آذر ۱۳۶۰، بسیاری از این مناطق را نیروهای ایران آزاد کردند، اما تا پایان جنگ، خوزستان همچنان آسیب دید. چانکه حتی پس از قطعنامه ۵۹۸ و در آستانه آغاز مذاکرات صلح در ۳۱ تیر ۱۳۶۷، بار دیگر عراق از محورهای کوشک و شلمچه، حدود سی کیلومتر از جاده اهواز-خرمشهر را اشغال کردند، ولی نیروهای ایران در مغرب کارون آنها را به سوی غرب راندند.[۱۴]
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    استان خوزستان استانی در جنوب غربی ایران است، که در کرانه خلیج فارس قرار دارد و مرکز تولید نفت و گاز ایران به‌شمار می‌آید. مساحت استان خوزستان ۶۴٫۰۵۷ کیلومتر مربع است و با جمعیتی معادل ۴٬۷۱۰٬۵۰۶ نفر (۱۳۹۵)، به‌عنوان پنجمین استان پرجمعیت ایران محسوب می‌شود.[۱] شهر اهواز مرکز استان خوزستان است.

    خوزستان
    200px-IranKhuzestan-SVG.svg.png

    مرکز اهواز
    مساحت ۶۴٬۰۵۷ کیلومترمربع
    جمعیت (۱۳۹۵) ۴٬۷۱۰٬۵۰۶ نفر
    تعداد شهرستان‌ها ۲۷
    منطقه زمانی IRST (گرینویچ+۳:۳۰)
    -تابستان (دی‌اس‌تی) IRDT (گرینویچ+۴:۳۰)
    وبگاه وب‌گاه رسمی
    نماینده ولی فقیه سید محمدعلی موسوی جزایری
    استاندار غلامرضا شریعتی
    از لحاظ تاریخی، خوزستان قدیمی‌ترین منطقه فلات ایرانمحسوب می‌شود، که پیشینه سکونت انسان در آن به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و شکل‌گیری تمدن عیلام درهزارهٔ سوم قبل از میلاد، بازمی‌گردد.[۲] خوزستان از شمال به استان لرستان، از شمال‌شرقی و شرق به استان چهارمحال و بختیاری، از شمال‌غربی به استان ایلام، از شرق و جنوب‌شرقی به استان کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان بوشهر و خلیج فارس و از غرب به کشورعراق محدود می‌شود.[۳]

    استان خوزستان هم‌اکنون دارای ۱۸ نماینده در مجلس شورای اسلامی و ۶ نماینده در مجلس خبرگان رهبریمی‌باشد. شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب (بزرگترین تولیدکننده نفت ایران)، شرکت ملی حفاری ایران، شرکت فولاد خوزستان و شرکت نفت و گاز اروندان در استان خوزستان مستقر می‌باشند.
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    جغرافیا

    این استان از شمال و شرق توسط کوه‌های زاگرس احاطه شده‌است، با حرکت به سمت داخل استان از ارتفاع این کوه‌ها کاسته شده و جای خود را به تپه ماهورها می‌دهد. خوزستان شامل دو منطقه کوهستانی و جلگه‌ای است. دو پنجم کل مساحت استان را کوهستانی و سه پنجم آن جلگه‌ای است. کوه چو، زردکوه، شاویش، آب بندان،مامازاد، کوه سیاه و کوه چال از جمله کوه‌های خوزستان هستند. جلگه خوزستان شیب کمی دارد و در برخی از نقاط آن گنبدهای نمکی موجود است که نقش عمده‌ای در شور کردن اراضی و آب‌ها دارد.[۱۸]

    رودهاویرایش
    300px-%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86.png

    پنج رود بزرگ خوزستان
    خوزستان پرآب‌ترین استان‌ ایران است.[۱۹] پنج رود بزرگ که از زاگرس سرچشمه می‌گیرند زمین‌های جلگه خوزستان را سیراب کرده و به طور مستقیم یا غیر مستقیم به خلیج فارس می‌ریزند. کارون بزرگترین این رودها، بزرگترین و تنها رود قابل کشتیرانی در ایران است، این رود که از کوه‌های زاگرس مرکزی سرچشمه می‌گیرد در نزدیکیشوشتر به آب دز می‌پیوندد و در نزدیکی ورودی اروندرودبه خلیج فارس به این رود می‌ریزد.[۲۰] رود کرخه سومین رود بلند ایران پس از کارون و سفیدرود است. این رود که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد پس از طی مسیری نزدیک به ۷۵۵ کیلومتر در جهت جنوب غربی به تالاب هورالعظیم در مرز ایران و عراق می‌ریزد. نام کرخه از شهری در کوره شوش خوزستان به نام کرخا یا کرخه برگرفته‌شده‌است.[۲۱] آب دز از زاگرس مرکزی در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی بروجرد نزدیکی چهاربره جریان می‌یابد از میان شهر دزفول می‌گذرد و در ۱۰۰ کیلومتری جنوب این شهر در بند قیر به کارون می‌ریزد. این رود با حجم بالای آب در طول تاریخ شریان حیاتی کشاورزی متمرکز در منطقه بوده‌است.[۲۲] رود مارون از کوه‌های راه باریک، سفید و گل گیلک در ۵۳ کیلومتری شمال غربیاسوج سرچشمه می‌گیرد پس از تلاقی با رود اعلاء در چم هاشم با نام جراحی به راه خود ادامه می‌دهد و پس از نوشیدنی کردن دشت رامهرمز و رامشیر و در کل پس از پیمودن مسافتی نزدیک به ۴۳۸ کیلومتر به خورموسی و خلیج فارس می‌ریزد.[۲۳] رود هندیجان یا زهره از کهگیلویهسرچشمه می‌گیرد و دو سرشاخه اصلی آن دو رود آب شیرین یا خیرآباد و آب شور یا شولستان است، این رود پس از گذر از هندیجان به خلیج فارس می‌ریزد.[۲۴]
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا