خوزستان معرفی استان خوزستان و مناطق دیدنی آن

Shirin Saadati

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/15
ارسالی ها
528
امتیاز واکنش
6,633
امتیاز
613
جمعیت شناسی

برپایه نتایج نهایی سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان‌ماه ۱۳۷۵ جمعیت استان خوزستان ۳٬۷۴۶٬۷۷۲ نفر بوده‌است که از این تعداد ۶۴ درصد در سکونتگاه‌های شهری و ۳۵ درصد در سکونتگاه‌های روستایی زندگی می‌کردند و ۱ درصد کوچرو بوده‌اند. شمار عرب‌ها در نواحی روستایی استان خوزستان در سال ۷۸ تعداد ۴۲۹۱۹۷ نفر برآورد شده که حدود ۳۷٫۸ درصد کل جمعیت روستایی استان را دربر می‌گرفت. جمعیت تخمینی عرب‌های استان خوزستانبرپایه آمار ذکر شده آن سال بین پانصد تا هشتصد هزار نفر بوده‌است[۳۴] که با در نظر گرفتن جمعیت کل استان در آنزمان که ۳٬۷۴۶٬۷۷۲ نفر ذکر شده حدود سی درصد جمعیت استان تخمین زده می شود. این تخمین در پژوهش شورای فرهنگ عمومی که در سال 1389 انجام شد رقم ۳۳٫۶٪ (۳۵٫۶٪ مرد، ۳۱٫۹٪ زن) را نشان داد.[۳۵] شهرهای دزفول، شوشتر، بهبهان، رامهرمز، ماهشهر، هندیجان، بندر امام (شاهپور)به طور اصلی میزبان بازماندگان مردم باستانی خوزستان هستند. بختیاری (لر بزرگ) هابطور اصلی در شهرهای اهواز، مسجد سلیمان، ایذه، آغاجاری، باغ ملک، گتوند، لالی، اندیکا، هفتکل، قلعه تل، شیمبار، دهدز، سردشت و در سایر شهرهای استان بجز سوسنگرد و هویزه جمعیت قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهند. در شهرهای شادگان، دشت آزادگان، خرمشهر، هویزه، باوی، رامشیر، کارون و حمیدیه عشایر اسکان داده شده عرب اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند. در شهرستان‌های اهواز، شوش، آبادان و امیدیه جمعیت های ترکیبی از مردم خوزستان زندگی می کنند بویژه شهر اهواز رنگین کمانی از تمامی اقوام خوزستان است. شهرهای اندیمشک، شوش، حسینیه و الوار گرمسیری مردم لر کوچک زندگی می کنند. قنواتی ها در شهرهای اهواز، بهبهان، ماهشهر، شادگان زندگی می کنند. قشقاییها در شهرهای هفتگل و آغاجاری ساکن هستند. صابئیان مندائی که گروهی مردم پناهنده به ایران در زمان اشکانی بودنددر شهرهای اهواز، دزفول و آبادان زندگی می کنند.

از میان ۲۷ شهرستان این استان تراکم عرب‌های خوزستان در شهرستان‌های دشت آزادگان، شادگان، شوش، خرمشهر و مناطق روستایی اهواز است.[۳۴] بیش از ۹۹ درصد از عرب‌های خوزستان شیعه هستند.[۳۶] عربی خوزستانیترکیبی از لهجه عراقی و کویتی است که در مناطق جنوبی به لهجه کویتی شبیه تر است چرا که ریشه این طوایف و تاریخ مهاجرت آنها از مناطق جنوبی عربستان مشترک است. گرچه ارزیابی زبانی از خوزستان تاکنون انجام نشده، گویش‌های صحبت شده توسط فارسی زبانان استان شامل:دزفولی- شوشتری،بهبهانی، رامهرمزی، گتوندی، قنواتی،ماهشهری، هندیجانی، لری، بختیاری و لکی است.[۳۷]

ترکیب قومیویرایش
300px-Ba%E1%B8%B5t%C4%AB%C4%81r%C4%AB_territory.png

خاک بختیاری، منتشر شده توسط دانشنامه ایرانیکا. ایرانیکا گستره سکونتگاه بختیاری‌ها را از فریدن تا اهواز معرفی می‌کند.
استان خوزستان تیره‌های گوناگون انسانی را در بر می‌گیرد. خوزستان از لحاظ خرده‌فرهنگ‌ها متکثرترین استان ایران است. بختیاری‌ها، عربها، فارس‌های بومی شهرها، لرها و.. از آن جمله می‌باشد که به تفصیل در ذیل می‌آیند:[۳۸]

بومیان خوزستان، مردم بومی فارس زبان شوشتر، دزفول،بهبهان، ماهشهر، رامهرمز، هندیجان، رامشیر (رام اردشیر)،زیدون، سربندر (قنواتی)، شادگان (قنواتی) از بازماندگان مردم شهرنشین باستان خوزستان هستند و هر کدام گویشمخصوص به خود دارند که با هم متفاوتند.[۳۸]

بختیاریها که از هزاره‌های دور در خوزستان و عراق (تا سده‌های اولیه اسلامی) حضور داشته‌اند. شهرهای اهواز،آبادان، ایذه ،مسجد سلیمان، هفتکل ،باغملک ،اندیکا، لالی،سالند (سردشت دزفول)، صفی آباد، قلعه خواجه، دهدزو.. بصورت اصلی و سایر شهرهای خوزستان نیز جمعیت قابل توجهی از ایشان را در خود دارند. طرح لباس اینان، ترسیمی از معبد چغازنبیل شوش است. بر خلاف نام استانچهار محال و بختیاری، مرکزیت جمعیتی اینان خوزستان است. در نقشه‌های زمین‌شناسی، زمینهای وسیعی از نیمه مرکزی خوزستان به سمت شمال و شرق، به نام کنگلومرای بختیاری[۳۹] شناخته می‌شود. اوکسیان (هوزیان) زمان هخامنشی که از سپاهیان ویژه امپراتوری ایران بوده‌اند تطبیق با ایشان دارد که به روایتی نام خوزستان نیز از نام ایشان گرفته شده است: پارسی‌ها (۲۷۰۰ سال قبل) با عیلامی‌ها (هالتامتی‌ها) درآمیختند و نژاد واحدی به وجود آوردند که بعدها در دوره‌های هخامنشی و ساسانی «هسی یا اوکسی یا خوزی یا هوزی» نامیده شدند و در سده ۶ هجری قمری به نام لر بزرگ، و در اوایل دوره صفویه،بختیاری خوانده شدند.[۴۰]

عرب‌های خوزستان، طوایف عرب خوزستان همگی از دسته کوچ نشین، غیر ثابت و با اصل و نسب مشخص در شبه جزیره عربستان بودند. مهاجرت ایشان به جنوب غربی خوزستان از سده نهم ه. ق پس از دعوی سید محمد مشعشع از روسای قبایل عرب شبه جزیره عربستان، پس از فتح هویزه شروع گردید و تا زمان معاصر ادامه یافت. بزرگترین این طوایف بنی طرف است که حدود سیصد سال پیش پس از گذر از اروند رود وارد خوزستان شدند.[۴۱] در دهه‌های اخیر بویژه از زمان جنگ به این سو، در برخی از شهرهای این منطقه نیز ساکن گردیدند. تا پیش از جنگ ایران و عراق عمده تمرکز جمعیتی عربهای خوزستان، شادگان، سوسنگرد، هویزه و روستاهای جنوب غربی خوزستان بود که پس از شروع جنگ، جنگ‌زدگان عرب در (بیشتر شهرکهای اطراف) شهرهای امیدیه، ماهشهرو اهواز سکنی یافتند. شهر صنعتی و تجاری خرمشهر که پس از جنگ کاملاً خالی از سکنه بوده است نیز محل اسکان جمعیت زیادی از عشایر عرب شد.[۴۲]

لرها (لر کوچک)، قلمرو اینان که در سده‌های اولیه اسلامی نیز حضورشان در این منطقه گزارش شده، در منطقه شمال غرب خوزستان، ازشوش تا الوار در شمال اندیمشک امروزی بوده است و امروزه نیز تمرکز شهری جمعیتی ایشان نیز دراندیمشک، شوش، حسینیه و الواراست. (رج:همان منبع))

قشقایی‌ها، در حدود شهرستان هفتکل زندگی می‌کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    اقتصاد و منابع طبیعی

    در سال ۱۲۸۷ خورشیدی نخستین چاه نفت ایران وخاورمیانه، توسط گروهی بریتانیایی به سرپرستی ویلیام ناکس دارسی در شهر مسجد سلیمان در خوزستان حفر و نفت از آن استخراج شد. این چاه که به «چاه شماره یک» مشهور است، نخستین چاه نفت در جهان است که از آن در مقیاس صنعتی، نفت استخراج شده، و اولین گام در تأسیس صنعت نفت ایران و شرکت نفت انگلوپرشینبوده‌است. چاه شماره یک هم‌اکنون بصورت موزه تحت مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب ایران(NISOC) اداره می‌شود. استان خوزستان غنی‌ترین استان ایران در زمینهٔ منابع نفت و گاز است که در حال حاضر عمدهٔ درآمد کشور از راه صدور این دو محصول حاصل می‌شود.

    اهواز، مرکز صنایع پخش نفت و گاز در خوزستان و تمامی مناطق نفتخیز در جنوب، غرب و شرق ایران است.پالایشگاه آبادان و پتروشیمی بندر امام و پتروشیمی ماهشهر از جمله صنایع وابسته به نفت در این استان هستند.

    کارخانجات ذوب و فولادسازی و محصولات آهنی و فولادی و لوله‌سازی از جمله صنایعی هستند که تأثیر بسزایی در اقتصاد منطقه و استان دارند. از جملهٔ این مجموعه‌ها می‌توان به لوله‌سازی خوزستان، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، شرکت فولاد خوزستان، نورد کاویان اشاره کرد.

    گرمای بیش از حد و تمرکز صنایع بزرگ در استان خوزستان باعث شده است که این استان پس از استان تهرانبزرگترین مصرف‌کنندهٔ انرژی در ایران باشد.[۴۳] نیروگاه‌های حرارتی و گازی استان عبارتند از رامین، زرگان، آبادان،خرمشهر و فجر.[۴۴]

    تا چندی پیش قابلیت کشتی‌رانی تجاری در رود کارون تا بندری در شهر اهواز وجود داشت و بخشی از بار ترانزیت تجاری از این راه منتقل می‌شد. اما در پی عدم رسیدگی این کاربرد درحال حاضر منتفی است و کشتی‌رانی تجاری عملاً انجام نمی‌گیرد. بندرهای آبادان و خرمشهر (با دسترسی از رود بهمن‌شیر) و ماهشهر و بندر امام پیش ازجنگ ایران و عراق از لحاظ تجاری اهمیت فراوانی داشتند و مجموعهٔ این بنادر با خط آهن خرمشهر-تهران، مسیر پراهمیتی برای حمل و نقل تجاری بود، اما در طول جنگ ایران و عراق، آسیب فراوانی دیدند و عملاً مخروبه و متروکه شدند و امروز با روندی بسیار کُند، به کسری از وضعیت سابق خود نزدیک می‌شوند.

    آب فراوان رودهای کارون، کرخه و هندیجان (زهره)،جراحی، مارون، اروندرود و دز که اکثراً جزو پرآب‌ترین رودهای ایران هستند و ساختار جلگه‌ای استان خوزستان، قابلیت بالقوهٔ کشاورزی فراوانی در آن ایجاد کرده‌است. جدا از کشاورزی سنتی و نیمه مکانیزهٔ محصولات سنتی (مثل برنج، گندم، مرکبات و صیفی‌جات)، نیشکر هم به صورت صنعتی در قالب طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان در ابعاد جغرافیایی وسیعی کاشته شده و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. از جمله صنایع جانبی قدیمی نیشکر در خوزستان، مجتمع کاغذسازی هفت‌تپه است که از دیرباز با استفاده از ضایعات نیشکر به تولید کاغذ می‌پردازد
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    Shirin Saadati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/15
    ارسالی ها
    528
    امتیاز واکنش
    6,633
    امتیاز
    613
    شهرستان‌های خوزستان

    500px-Khuzestan_counties_1.png

    اندیمشک
    دزفول
    لالی
    اندیکا
    ایذه
    شوش
    گتوند
    شوشتر
    مسجدسلیمان
    دشت آزادگان
    هویزه
    اهواز
    باوی
    هفتکل
    باغ‌ملک
    رامشیر
    رامهرمز
    خرمشهر
    شادگان
    ماهشهر
    امیدیه
    بهبهان
    آبادان
    هندیجان
    400px-%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D8%A7%D9%84_1391.png

    سهم شهرستان‌های استان خوزستان از مجموع ۱۴۰۰۱۱۰۰ میلیون ریال سپرده بانکی در این استان در سال ۱۳۹۱[۴۵]
    استان خوزستان دارای ۲۷ شهرستان و ۵۴ شهر و ۵۲ بخشو ۱۱۲ دهستان و ۳۸۸۰ آبادی مسکونی و ۲٬۵۱۴ آبادی غیر مسکونی می‌باشد. نگاه کنید به: فهرست کامل شهرهای خوزستان.

    شهرستان‌های استان خوزستان
    نام‌شهرستان
    جمعیت زبان
    شهرستان اهواز ۱٬۳۱۷٬۳۷۷ فارسی، عربی، بختیاری
    شهرستان آبادان ۲۷۵٬۱۲۶ فارسی؛ عربی
    شهرستان آغاجاری --- فارسی، بختیاری، عربی
    شهرستان امیدیه ۸۵٬۱۹۵ فارسی، بختیاری، عربی
    شهرستان اندیکا ۴۹٬۷۲۸ بختیاری
    شهرستان اندیمشک ۱۵۴٬۰۸۱ لری
    شهرستان ایذه ۱۹۳٬۵۱۰ بختیاری
    شهرستان باغ‌ملک ۱۰۳٬۲۱۷ بختیاری
    شهرستان باوی --- عربی، فارسی شوشتری
    شهرستان بندر ماهشهر ۲۴۶٬۸۰۴ فارسی، عربی،
    شهرستان بهبهان ۲۱۰٬۰۰۰ فارسی بهبهانی، فارسی معیار، بختیاری، لری
    شهرستان حمیدیه --- عربی
    شهرستان خرمشهر ۱۵۵٬۲۲۴ عربی، فارسی
    شهرستان دزفول ۴۲۰٬۰۰۰ فارسی دزفولی، بختیاری
    شهرستان دشت آزادگان ۱۲۶٬۸۶۵ عربی
    شهرستان رامشیر ۴۹٬۲۳۸ عربی، بختیاری، فارسی
    شهرستان رامهرمز ۱۲۰٬۱۹۴ بختیاری، لری
    شهرستان شادگان ۱۳۸٬۲۲۶ عربی
    شهرستان شوش ۱۸۹٬۷۹۳ فارسی، عربی، بختیاری
    شهرستان شوشتر ۱۹۲٬۳۶۱ فارسی شوشتری، بختیاری
    شهرستان کارون --- عربی
    شهرستان گتوند ۵۸٬۳۱۱ بختیاری
    شهرستان لالی ۸۸٬۸۹۵ بختیاری
    شهرستان مسجدسلیمان ۱۹۷٬۲۲۶ بختیاری
    شهرستان هفتکل ۲۳٬۶۳۳ بختیاری
    شهرستان هندیجان ۳۵٬۹۳۲ بختیاری، فارسی
    شهرستان هویزه --- عربی
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    پوشاک عرب‌های خوزستان
    1- پوشاک مردان
    دشداشه: پوششی بلند و یکسره تا مچ پا است و معمولاً به رنگ سفید می‌باشد. دشداشه در دو نوع عراقی (یقه‌دار) و خلیجی یا اماراتی (بدون یقه) وجود دارد.
    بشت یا خاچیه: از دیگر لباس‌های مردم عرب خوزستان است که روی دشداشه پوشیده می‌شود و جنس آن از نخ پشمی نازک است. برخی برای زیبایی سرشانه‌ها و آستین‌ها را با ابریشم زیبا که به رنگ بشت باشد گلدوزی می‌کنند. نوع دیگر بشت به نام «مزویه» معروف است و جنس آن از پشم ضخیم است و مخصوص زمستان می‌باشد و معمولاً به رنگ قهوه‌ای، سیاه و یا سورمه‌ای است و روی آستین و دور آن با استفاده از تورهای طلایی رنگ حاشیه‌دوزی می‌شود. امروزه بیشتر مردان مسن از مزویه استفاده می‌کنند.
    چفیه یا کوفیه: نوعی سربند و نام پارچه‌ای است که روی سر گذاشته می‌شود تا از سر، چشم و دهان افراد در برابر آفتاب و شن محافظت کند. سادات از رنگ‌های سیاه یا سبز و دیگر افراد از رنگ‌های سفید خالی یا سفید و سیاه استفاده می‌کنند. ممکن است چفیه یا کوفیه را روی سر نبندند و دور گردن بسته شود یا روی شانه قرار گیرد. منشأ اصطلاح کوفیه را شهر کوفه در عراق می‌دانند.
    عقال: حلقه‌ای است سیاه رنگ از نخ‌های بافته شده به هم که روی سر گذاشته می‌شود و چفیه را نگه می‌دارد .
    2- پوشاک زنان
    عبایه یا عبا (چادر عربی): چادر سیاهرنگی است که زنان عرب می‌پوشند و برخلاف چادرهای رایج

    در ایران، در طرفین شانه‌های عبا بریدگی‌هایی وجود دارد که دست به راحتی از آن بیرون می‌آید تا در صورت وزش باد عبا به آسانی از بدن جدا نشود.
    شیلّه: نوعی روسری است که زنان عرب از آن برای پوشش سر و سـ*ـینه به شکل مقنعه استفاده می‌کنند. رنگ این روسری سیاه است و جنس آن از ابریشم یا نخ خالص است و در دو نوع تابستانی که پارچه آن نازک است و زمستانی که به صورت ضخیم بافته شده، وجود دارند. زنان ثروتمندی که برای تزئین سر و گردن خویش از مهره‌ای به نام «قابچی» استفاده می‌کنند، از روسری‌های نازک‌تر استفاده می‌کنند تا از زیر آن مهره تزئینی دیده شود. معروف‌ترین نوع شیله، «فوطه» نام دارد. شیله‌ای که از الیاف کتان بافته می‌شود و بلبول نامیده می‌شود، ویژه استفاده در فصل تابستان است. شیله‌ای به نام «جز» از نوع مرغوب روسری زنان عرب خوزستان است.
    چِلّاب: وسیله‌ای گیره مانند از جنس طلا یا نقره است که به وسیله آن شیلّه روی سر محکم بسته می‌شود و برای زیبایی بیش‌تر در آن نگینی معمولاً فیروزه‌ای به کار می‌برند.
    عُصّابه یا چرغدیه: پارچه سیاه رنگی است از جنس ابریشم یا کتان که زنان میانسال و مسن عرب دور سر خود می‌پیچند. در این حالت شیلّه در بالای سر و زیر عصابه قرار می‌گیرد. در مراسم عزاداری نیز اغلب زنان از آن استفاده می‌کنند و برای نشان دادن تألم روحی خود روی عصابه مقداری گِل می‌مالند. بزرگی یا کوچکی عصابه به چند عامل بستگی دارد. این عوامل عبارتند از سن، طبقه اجتماعی و علویه (سیده) بودن زن. بدین معنا که هر چه سن زن بیش‌تر باشد یا متعلق به طبقه اجتماعی بالاتری (شیوخ یا سادات) باشد به دورهای عصابه افزوده می‌شود و در حقیقت بزرگی عصابه نمایانگر منزلت اجتماعی صاحب آن است. از این رو زنان شیوخ به ویژه زنان طایفه بنی‌طرف از عصابه‌های بزرگی که از جنس ابریشم است استفاده می‌کنند. این پوشش در عراق، کویت، اردن، سوریه، جنوب فلسطین در نوار غزه و عرب‌های شهر و روستاهای خوزستان متداول و مرسوم است. در فرهنگ عامه عرب خوزستان اقوال مختلفی درباره بستن عُصّابه وجود دارد. داستانی در خصوص این پوشش به این شرح وجود دارد که در زمان‌های گذشته یکی از ملوک عرب زنی خوش سیما داشت که روی پیشانی او خال بد شکلی قرار گرفته بود. زن ملک با بستن پارچه‌ای به دور پیشانی مانع از دیده شدن این خال می‌شد که اتفاقاً این سبک بستن پارچه نیز به چهره این بانو می‌آمد. از آن زمان به بعد زنان عرب با دیدن این نوع بستن پارچه آن را مرسوم کردند. چه بسا منشأ بستن عُصّابه همان داستان باشد.
    نِفنوف: لباس بلندی است که زنان عرب می‌پوشند. معمولاً زنان جوان بیش‌تر از رنگ‌های تند مانند قرمز، زرد و نارنجی و زنان میانسال و مسن از رنگ‌های قهوه‌ای، سورمه‌ای و سیاه استفاده می‌کنند.
    لباس: شلوار زنان عرب «الباس» نام دارد که فرقی با شلوارهای معمولی دیگر اقوام ایرانی ندارد جز این که در برخی مناطق پاچه شلوار تنگ و در بعضی مناطق گشاد دوخته می‌شود.
    ثوب: لباس توری شکل و بلند و پهنی است که اغلب به رنگ سیاه و روی نفنوف پوشیده می‌شود که تا نیمه ساق پا و تا مچ دست را می‌پوشاند و از پشت گردن گره می‌خورد.
    بوشیه: نام روگیر زنان عرب در گذشته بوده است که اکنون به ندرت به کار می‌رود. جنس آن از حریر و به صورت توری بافته می‌شود. زنانی که از باورهای مذهبی محکم‌تری برخوردارند، بوشیه به صورت می‌زنند تا چهره از نامحرم برگیرند.
    یکی از زینت‌های زنان عرب خالکوبی می‌باشد. نقوش خالکوبی از جمله نقوش تزئینی هنرهای قومی مردم عرب خوزستان و برگرفته از عقاید و آرایی است که به نظر می‌رسد متفاوت با دیگر نقاط کشور بوده و خاص بومیان آن منطقه است. نقوش خالکوبی زنان عرب ریشه در نقوش سفالینه‌ها و نقاشی دیواری غارهای دوشه و میرمندی از دوران پیش از تاریخ در لرستان دارند که شامل نقوش انتزاعی، ابزار و وسایل روزمره زندگی گیاهی، حیوانی و انسانی است. این خالکوبی‌ها که از دیرباز در میان مردم عرب خوزستان مرسوم بوده با دو هدف درمانی و تزئینی صورت می‌گیرد و معمولاً بین زنان و مردان مسن و میانسال مشاهده می‌شود. بنا به گفته زنان و پیرزنان محلی، پیشینه خالکوبی در میان مردم عرب خوزستان به بیش از 300 سال می‌رسد و سابقه آن در جهان به مائوری‌ها، زلاندنو، ساکنان اولیه جزایر نیوزلند و سایر جزایر اروپایی و آفریقایی می‌رسد. در واقع از زمان حضور بشر به کره خاکی خالکوبی وجود داشته است. برای خالکوبی سوزنی را به دوده ظروف روحی و یا فانونس آغشته و به صورت ضربات پشت سر هم در قسمت‌های مورد نظر پوست فرو می‌کنند. رنگ اولیه این خالکوبی‌ها به دلیل خون‌مردگی ایجاد شده از فرورفتگی‌های سوزن، در ابتدا مشکی است. معمولاً نقوش درمانی خالکوبی‌های مردم خوزستان در مکان‌های مختلف بدن و به منظور برطرف ساختن دردهای گوناگون صورت می‌گیرد. از جمله این خالکوبی‌ها می‌توان به خالکوبی خط‌های ممتد در امتداد ابروها و به منظور رفع سردرد و خالکوبی نقاطی بر چانه برای برطرف ساختن گریه نوزاد اشاره کرد که کمترین خالکوبی رایج در میان زنان عرب خوزستان است. برخلاف نقوش درمانی، نقوش تزئینی در خالکوبی از تنوع بسیاری برخوردار است که با استفاده از وسایلی همچون قیچی و سایر موارد بر بخش‌هایی از بدن طراحی و ایجاد می‌کنند. ناگفته نماند که چنین طرح‌های تزئینی خاص دختران و زنان عرب بوده و مردان تنها از طرح حیوانات برای خالکوبی استفاده می‌کنند. طایفه چنانی تنها طایفه در میان طوایف عرب خوزستان است که خالکوبی از ماه و ستاره مخصوص به خود دارد و در واقع می‌توان گفت نشانه خاص این طایفه است. بنا به گفته زنان عرب خوزستان خالکوبی زینت دختران فقیر است. به این معنا دخترانی که پدران آن‌ها به دلیل فقر اقتصادی قادر به خرید زیورآلات و طلا برایشان نبوده‌اند به منظور جبران این کمبود، خالکوبی‌هایی برای زیبایی بیش‌تر در نقاط مختلف بدنشان همچون صورت، مچ پا، انگشتان، ساق دست و سایر نقاط بدن ایجاده کرده‌اند. در حال حاضر خالکوبی در میان نسل جوان به دلیل نداشتن قابلیت اصلاح‌پذیری و پاک‌شوندگی، کمتر به چشم می‌خورد و باید آن را بیش‌تر بین میانسالان و سالخوردگان عرب خوزستان جست‌وجو کرد.

    پوشاک لر‌های خوزستان
    1- پوشاک سنتی مردان لر
    شلوار دبیت: این شلوار از پوشاک‌های سنتی مردان بختیاری است و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. جنس شلوار از دبیت است و رنگ آن سیاه. در دوخت این شلوار 5 متر پارچه استفاده می‌گردد. برای بند این شلوار 3 الی 4 کش استفاده می‌شود.
    چوقا: نوعی بالاپوش است که از نخ‌های پشمی خودرنگ بافته می‌شود. چوقا به رنگ سفید و گاهی سفید متمایل به زرد با خطوط راه راه بدون آستین و جلو باز است. بلندی چوقا تا بالای زانو می‌باشد.
    کلاه نمدی: کلاه نمدی در بختیاری‌ها شامل شب‌کلاه و کلاه خسروی و کلاه خانی است. رنگ شب‌کلاه قهوه‌ای روشن است و گنبدی شکل است و کودکان و اقشار عادی در قدیم از آن استفاده می‌کردند. کلاه خسروی کلاه‌هایی هستند که بالایشان صاف و دهانه آن‌ها اندکی تنگ و رنگ آن‌ها سیاه است. کلاه‌های بلندی که بالایشان صاف و دهانه آن‌ها اندکی تنگ و به رنگ سفید می‌باشند؛ کلاه خانی نام دارند. در گذشته شیوه قرار گرفتن کلاه بر سر نمایانگر موقعیت اجتماعی افراد بوده است. مثلا کدخداها و افراد مسن‌، کلاه‌هایشان را مایل به جلوی سر و کمی کج قرار می‌دادند. جوانان کلاه را وسط سر و رو به عقب می‌گذاشتند.
    نمدمال‌های شوشتر و دزفول، عمده‌ترین سازندگان کلاه‌های نمدی بودند که متأسفانه امروزه به جز عده معدودی، کسی از آن‌ها باقی نمانده است.
    کردین: پوشاک نمدین ضخیم و سیاه رنگ و بدون آستین می‌باشد. درازای آن تا زیر زانوست و از جلو باز است. این پوشاک ویژه چوپانان محلی است.
    2- پوشاک سنتی زنان لر
    تنبان قری: برای دوخت آن 10 متر پارچه نیاز است. پارچه مورد استفاده این نوع تنبان معمولاً ضخیم است. این نوع پارچه‌ها از تنوع رنگ برخوردارند. در بالای این نوع پوشاک، برای رد کردن بند تنبان قسمتی تعبیه شده است. هنگام بسته شدن بند شلوار قری، بر روی کمر، به علت پهنای زیاد پارچه، چین‌های متعددی بر روی آن ایجاد می‌شود. لبه شلوار قری به وسیله نوار رنگی که به زبان محلی گِرز (gerz) گفته می‌شود، تزئین می‌شود.
    زیر پیراهن: بالاپوشی است که از حدود 2/5 متر پارچه تهیه می‌شود. پیراهن دارای آستین‌های ساده و آزاد و یقه گرد است. لبه‌های زیر پیراهن توسط نوار رنگی تزئین می‌شود.
    پیراهن: بالاپوشی است که از حدود 3/5 متر پارچه تهیه می‌شود. پیراهن دارای یقه هفت و چاکی است که از دو طرف از کمر به پایین می‌باشد. پارچه پیراهن از بهترین جنس مخملی انتخاب می‌شود. لبه‌های پیراهن را با نوار رنگی و سکه تزئین می‌نمایند.
    جلیقه: پوشاکی است بدون آستین که از جلو باز می‌باشد و بر روی پیراهن پوشیده می‌شود. پارچه آن نیز از مخمل تهیه می‌شود و لبه‌های آن با نوارهای رنگی و سکه تزیین می‌شود. دو جیب نیز در قسمت پایین جلیقه تعبیه شده است.
    لچک: روسری است که عمدتاً از پارچه‌های سفید (تترون) تهیه می‌شود. برای دوخت آن، قاعده پارچه مستطیل شکلی به وسیله پارچه نیم دایره‌ای دوخته می‌شود. به لبه‌های آزاد لچک، بندهایی نیز دوخته می‌شود. این بند به وسیله مهره‌های رنگی با نام محلی بونا (buna) مزین شده و نوک هر مهره نیز توسط سکه، مهره و الماس‌های مصنوعی تزیین می‌شود تا آویزی زیبا، شکل گیرد. به پشت لچک، پارچه‌ای مربع شکل تزیین شده با منجوق و نوارهای رنگی آویخته می‌شود، به این زیور زنانه «پی سری» یا «زلزله» یا «مونجاق» می‌گویند. بندی به طول 1 تا 1/5 متر مزین به مهره، سکه و الماس‌های مصنوعی با سنجاق قفلی به دو طرف لچک، وصل می‌گردد. این زیور از پشت به حالت آویزان می‌باشد و به «بند سیزن» معروف است. زنان بختیاری هنگام بستن لچک، دو قسمت از گیسوی خود را از طرفین جدا کرده و از دو طرف چهره خود و از زیر بند لچک می‌گذرانند که این نوعی آرایش زنانه محسوب می‌شود. این نوع پوشاک بیشتر در آیین‌های شاد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    مِی‌نا (=مینا): روسری بلندی که از 5 متر پارچه تهیه می‌شود و مستطیل شکل است. مینا را با سنجاق به پشت لچک وصل می‌کنند. یکی از گوشه‌های مینا از روی شانه رد شده و بر روی شانه دیگر با سنجاق قفلی مهار می‌شود.
    تیگ بند: دستمال سیاهی است که زنان عزادار به پیشانی می‌بندند.
    در اصطلاح محلی لری و بختیاری به پاپوش، «پاوزار» (pawezar) می‌گویند. از معروف‌ترین پاپوش‌های زنان لر و بختیاری می‌توان از کفش‌های چرمی زنانه موسوم به «اُرسی» نام برد که در قدیم به رنگ سفید بودند. اُرسی از جنس پلاستیک هم ساخته می‌شد.

    1265.jpg


    1266.jpg


    1267.jpg


    1268.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان
    استان خوزستان با مساحتى حدود ۲۳۶‚۶۴ کيلومترمربع، بين ۴۷ درجه و ۴۱ دقيقه تا ۵۰ درجه و ۳۹ دقيقه طول شرقى از نصف‌النهار گرينويچ و ۲۹ درجه و ۵۸ دقيقه تا ۳۳ درجه و ۴ دقيقه عرض شمالى از خط استوا، در جنوب غربى ايران واقع شده است. اين استان از شمال غربى با استان ايلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقى و شرق با استان‌هاى چهارمحال و بختيارى و کهگيلويه و بويراحمد، از جنوب با خليج فارس و از غرب با کشور عراق هم مرز است. براساس تقسيمات کشورى سال ۱۳۷۵، اين استان داراى ۱۵ شهرستان، ۳۵ بخش، ۱۳ دهستان و ۴۴۹۶ آبادى داراى سکنه مى‌باشد. مرکز استان خوزستان، شهر اهواز و ساير شهرستا‌ن‌هاى آن عبارتند از: آبادان، انديمشک، اهواز، ايذه، باغ ملک، بندر ماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوش، شوشتر و مسجد سليمان.
    جغرافياى طبيعى و اقليم استان
    شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فرا گرفته است که ارتفاعات آن در جهت جنوب غربى کاهش مى‌يابد، به طورى که در نواحى جنوبى‌تر به صورت تپه ماهورهائى نمايان مى‌شود.
    استان خوزستان را از نظر پستى و بلندى مى‌توان به دو منطقه کوهستانى و جلگه‌اى تقسيم کرد. منطقه کوهستانى در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگه‌اى آن از جنوب دزفول، مسجد سليمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا کرانه‌هاى خليج‌فارس و اروند رود ادامه مى‌يابد. استان خوزستان داراى آب و هواى مختلف است:
    آب و هوايى نيمه‌بيابانى که شهرهاى آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هنديجان، دشت آزادگان و نواحى دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحى شمال اهواز را در بر مى‌‌گيرد. آب و هواى استپ گرم که نواحى شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را در بر مى‌گيرد.
    استان خوزستان تحت تأثير سه نوع باد قرار دارد: اولين باد، جريان سرد نواحى کوهستانى و دومين باد (شرجي)، جريان گرم و رطوبى از خليج‌فارس است که به سوى جلگه مى‌وزد. سومين باد يا باد سموم از عربستان مى‌وزد و هميشه مقدارى شن و خاک و رطوبت همراه دارد. براساس داده‌هاى ايستگاه‌هاى سينوپتيک استان خوزستان در سال ۱۳۷۵، حداقل مطلق درجه حرارت ۰/۲- درجه سانتى‌گراد و حداکثر مطلق درجه حرارت با ۵۰/۴۰ درجه سانتى‌‌گراد در اهواز گزارش شده است.
    جغرافياى تاريخى استان
    استان خوزستان يکى از کهن‌ترين سرزمين‌هاى تمدن بشرى است. اين تمدن در ۶۰۰۰ سال پيش در شوش پديد آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عيلام در شوش پايه‌گذارى شد و ۳۰۰۰ سال پيش از ميلاد، دولت عيلام توسط آشوريان منقرص گرديد. در سال ۶۴۰ ق.م شوش به دست آشورى‌ها تسخير و به دو بخش تقسيم شد. قسمت شمالى يعنى انزان به دست پارس‌ها افتاد و قسمت جنوبى آن به تصرف آشور درآمد. در تابستان سال ۵۳۸ ق.م کوروش هخامنشى به بابل لشکر کشيد و با شکست بابل کليه خاک عيلام جزو متصرفات هخامنشى گرديد و شهر شوش به عنوان يکى از پايتخت‌هاى هخامنشى برگزيده شد. داريوش هخامنشى در حدود سال ۵۲۱ ق.م شوش را به مرکز شاهنشاهى خود تبديل کرد و در آن کاخ باشکوهى از سنگ به نام «هديش» احداث کرد. در زمان خشايار شاه پايتخت‌هاى ايران از جمله شوش به اوج عظمت و رونق رسيدند. با حمله اسکندر دوران اوج و شکوه سلطنت خيره‌کننده هخامنشيان به پايان رسيد. در سال ۳۳۳ ق.م اسکندر بر هخامنشيان پيروز شد و شهر بابل و شوش را با ذخاير بسيار ارزشمند طلا و نقره تصرف کرد.
    پس از فوت اسکندر در بابل جانشينان او در ايران دولت سلوکيان را تشکيل دادند. در سال ۱۸۷ قبل از ميلاد در اثر ضعف دولت سلوکى پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوکى جدا شدند.
    مهرداد اول اشکانى ۱۷۱-۱۳۷ ق.م نيز «دقريوس» شاه سلوکى را در جنگى شکست داد و شخصى به نام کامثاسکير را که از خاندان اشکانى بود به حکومت خوزستان منصوب کرد. با قدرت گرفتن ساسانيان اين ناحيه رو به عمران و آبادى گذاشت. شهر جندى شاهپور با دانشکده بسيار معروف نيز از شهرهايى است که در اين دوران از رونق و شکوفايى چشمگيرى برخوردار بوده است.
    پس از شکست يزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ايرانيان به مرور به دين اسلام گرويدند. از سال ۱۷ هـ.ق در عهد خلافت عمر که کشورگشايى مسلمانان به پيروزى تازه‌اى دست يافته بود، بصره به عنوان يکى از حاکم‌نشين‌ها و نايب‌‌الحکومه انتخاب شد. مهمترين و خونين‌ترين واقعه نخستين قرن اسلام در خوزستان، قيام توده‌‌هاى بدوى و روستائيان عرب و ايرانى بود که زير لواى خوارج يا ارزقيان سر به شورش برداشتند. حجاج بن يوسف در سال ۷۸ هـ.ق اين قيام را با بى‌رحمى و سنگدلى سرکوب کرد. قيام ديگرى نيز در سال‌هاى ۲۴۹ هـ.ق به رهبرى صاحب‌الزنج خوستان را فرا گرفت.
    در اواسط سده سوم هـ.ق دولت عباسيان رو به انحطاط گذاشت و زمينه رشد قيام ايرانيان به رهبرى يعقوب ليث صفارى فراهم شد. يعقوب ليث از سيستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال ۲۶۱ هـ.ق فارس را تسخير و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسيان) آغاز کرد، ولى بلافاصله به شوش و شوشتر عقب‌نشينى کرد.
    در سال ۲۸۸ هـ.ق عمروليث جانشين يعقوب در خوزستان به قتل رسيد. در سال ۳۲۶ هـ.ق معزالدوله ديلمى، کرمان و خوزستان را تصرف کرد. با روى کار آمدن سلجوقيان ابوکاليجاد ديلمى به حکومت خوزستان منصوب شد و در سال ۴۳۴ هـ.ق با همين سمت درگذشت. از اين سال تا سال ۸۴۵ هـ.ق به ترتيب خوارزمشاهيان، خاندان شلمه افشار، اتابکان فارس، آل‌مظفر، آل جلاير و تيموريان بر تمام يا قسمتى از خوزستان حکم راندند. در سال ۸۴۵ هـ.ق جنبش مذهبى ديگرى به عنوان شعشعيان در اين نواحى شکل گرفت. رهبر اين جنبش سيد محمد مشعشع ادعاى مهدويت داشت و از اين زمان خوزستان به دو ناحيه عرب‌نشين و غير عرب‌نشين تقسيم شد. در سال ۸۷۲ هـ.ق سلسله ايلخانان به دست آق‌قويونلوها منقرض شد و سيد محسن فرزند سيد محمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشى از آن استفاده کرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد. پادشاهان صفوى چندين بار براى سرکوب مشعشيان و افشار به خوزستان لشگر کشيدند و هر بار پس از سرکوب آنها مشعشعيان را بر حکومت نواحى تحت تسلط آنها ابقا کردند. با انقراض صفويان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب ميرزا جانشين پادشاه شکست خورده صفوى وابسته باقى ماند و محمد افغان براى دست يافتن به اين ناحيه در سال ۱۱۳۶ هـ.ق لشگرى به اين ناحيه گسيل داشت ولى نتيجه‌‌اى نگرفت. نادرشاه، افغان‌ها را از اصفهان بيرون راند و در بهار سال ۱۱۴۲ هـ.ق از راه فارس و کهگيلويه روانه خوزستان شد.
    پس از قتل نادر، ‌ خاندان مشعشعى بار ديگر به رياست موسى مطلب هويزه را به تصرف در آوردند. مشعشع‌ها پس از استقرار در هويزه به سوى شوشتر، دزفول و شوش روى آوردند و با طايفه آل کثير جنگيدند و نواحى مزبور را تصرف کردند. در همين دوران کريم‌خان زند پس از ده سال کشمکش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت کريم‌خان زند بار ديگر خوزستان دچار هرج و مرج شد. در زمان فتحعلى‌شاه قاجار خوزستان به دو بخش تقسيم شد. بخش شمالى، شامل شوشتر، دزفول و هويزه جزء کرمانشاهان، به محمدعلى ميرزاى دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبى آن شامل رامهرمز، فلاحيه و هنديجان جزء فارس به حسينعلى ميرزا پسر ديگر فتحعلى‌ شاه واگذار شد و محمّد على ميرزاى دولت شاه شاهزاده مقتدر قاجارى دوباره براى سرکوب مخالفين به خوزستان لشگر کشيد. در زمان همين شاهزاده بند معروف ميزان در شوشتر بازسازى شد و آب به شاخه شطيط و نهرداران جريان يافت.
    در سال ۱۲۶۷ هجرى قمرى قواى انگليس از طريق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پيش آمد و به آن شهر دست يافت. پس از سال ۱۲۷۳ هـ.ق که جنگ انگليس با ايران روى داد تا پايان حکومت ناصرالدين‌شاه که چهل سال طول کشيد در خوزستان جنگى روى نداد. در اين زمان عشاير عرب به چند بخش تقسيم شده و هر بخش شيخى جداگانه داشت که حاج جبار خان نام‌آورتر از ديگران بود و چون پس از جنگ انگليس فداکارى‌هايى از خود نشان داده بود توسط ناصرالدين‌شاه به رتبه سرتيپ اولى ارتقاء يافت. پس از او پسرش شيخ خزعل جانشين پدر شد و با کشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. اين مرد که با حمايت انگليس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود، ‌ در سال ۱۳۳۲ هجرى قمرى عليرغم بى‌طرفى ايران در جنگ جهانى اول جانب انگلستان را گرفت.
    انگليس‌ها عثمانى‌ها را از خوزستان بيرون کردند و رشتهٔ اختيار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر يک از شهرهاى شوشتر و دزفول ادارهٔ سياسى يا کنسولگرى و عدليه داير کردند و در همه جا اداره‌‌هاى پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستى آن‌ها را به مأموران خود واگذار کردند.
    از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۹ هجرى قمرى اين وضع پايدار بود و شيخ خزعل نيز خود را امير خوزستان (عربستان) مى‌‌خواند. در دوران رئيس الوزرايى رضاشاه سپاهى از شيراز به بهبهان، سپاهى از اصفهان و سپاه سومى از بروجرد عازم سرکوب شيخ خزعل در خوزستان شد. پس از جنگى کوتاه شيخ خزعل شکست خورد و با فرستادن پيامى به رئيس الوزرا امان خواست و در سال ۱۳۱۵ هـ.ق به روايت مرحوم محمدخان قزوينى اين مرد را در سن ۷۵ سالگى به دستور رضاشاه در منزلش خفه کردند و بدين وسيله عمر يکى ديگر از حکام محلى به سود قدرت يافتن دولت مرکزى به پايان رسيد. سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ شمسى به عمر بيش از نيم قرن حکومت پهلوى‌ها نيز خاتمه داده شد.
    وضعيت اجتماعى و اقتصادى استان
    در آبان ماه ۱۳۷۵، جمعيت استان ۷۷۲‚۷۴۶‚۳ نفر بوده است که از اين تعداد ۶۲/۵۲ درصد در نقاط شهرى و ۳۶/۵۱ درصد در نقاط روستايى سکونت داشته و بقيه غيرساکن بوده‌اند. در سال مذکور از کل جمعيت استان، ۵۲۹‚۹۱۰‚۱ نفر مرد و ۲۴۳‚۸۳۶‚۱ نفر زن بوده‌اند و نسبت جنسى آن ۱۰۴ بوده است. از جمعيت اين استان ۴۴/۲۰ درصد در گروه سنى کمتر از ۱۵ ساله، ۵۲/۴۷ درصد در گروه سنى ۶۴-۱۵ ساله و ۳/۲۳ درصد در گروه سنى ۶۵ ساله و بيشتر قرار داشته‌اند و سن بقيه افراد نيز نامشخص بوده است. در آبان ماه ۱۳۷۵، از جمعيت استان ۹۹/۷۱ درصد را مسلمانان تشکيل مى‌داده‌اند و اين نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۶۶ درصد و در نقاط روستايى ۹۹/۸۱ درصد بوده است.
    در فاصلهٔ سال‌هاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ حدود ۷۰۰‚۸۴۱ نفر به استان وارد و يا در داخل آن جابه‌جا شده‌اند. در آبان ۱۳۷۵، از جمعيت ۶ ساله و بيشتر استان، ۷۶/۸۹ درصد باسواد بوده‌اند. نسبت باسوادى در گروه سنى ۱۴-۶ ساله ۹۱/۸۰ درصد و در گروه سنى ۱۵ ساله و بيشتر ۶۹/۲۵ درصد بوده است. در اين استان نسبت باسوادى در بين مردان ۸۳/۵۳ درصد و در بين زنان ۷۰ درصد بوده است. در سال مذکور، از جمعيت ۲۴-۶ ساله استان، ۶۳/۶۵ درصد در حال تحصيل بوده‌اند.
    در اين استان، افراد شاغل و افراد بيکار (جوياى کار) در مجموع، ۳۲/۴۶ درصد از جمعيت ۱۰ ساله و بيشتر را تشکيل مى‌‌داده‌اند. بيشترين ميزان فعاليت، مربوط به گروه سنى ۳۹-۳۵ ساله با ۵۳/۹۷ درصد و کمترين ميزان مربوط به گروه سنى ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۰۶ درصد بوده است. بالاترين ميزان فعاليت‌ براى مردان به گروه سنى ۳۹-۳۵ ساله با ۹۵/۹۸ درصد و براى زنان به گروه سنى ۴۴-۴۰ ساله با ۹/۳۴ درصد مربوط بوده است. در آبان ماه ۱۳۷۵، از شاغلان ۱۰ ساله و بيشتر استان، ۲۰/۳۵ درصد در گروه‌‌هاى عمده کشاورزى، ۳۰/۸۵ درصد در گروه عمده صنعت، ۴۷/۲۵ درصد در گروه عمده خدمات و ۱/۴۵ درصد نامشخص و اظهار نشده گزارش شده است. کشاورزى در تمام منطقهٔ خوزستان، ‌ به ويژه در قسمت جلگه‌اى از اهميت خاصى برخوردار است به همين سبب، اين استان را «زرخيز» ناميده‌اند. جلگهٔ خوزستان دنبالهٔ جلگهٔ بين‌النهرين است. استعداد خاک و آب و هواى اين جلگه براى کشاورزى بسيار مناسب است.
    استان خوزستان به دو منطقهٔ عمدهٔ کشاورزى تقسيم مى‌شود: اول؛ مناطق کشت فشرده شامل نواحى شمالى، غربى و مرکزي. دوم؛ مناطق کشت گسترده شامل مناطق کوهستانى و شرق استان. محصولات عمدهٔ کشاورزى استان خوزستان عبارتند از : گندم، جو، برنج، نيشکر، خرما و مرکبات. پس از کشاورزى، دامپرورى در اين استان حائز اهميت مى‌‌باشد. پرورش طيور نيز رايج است. استان خوزستان به جهت مجاورت با خليج فارس و جريان رودخانه‌هاى بزرگ و پرآب زمينهٔ مساعدى براى پرورش و صيد ماهى دارد. صنعت نيز مانند کشاورزى در خوزستان سابقه‌‌اى بسيار طولانى دارد.
    در دوران ماقبل تاريخ (دورهٔ عيلامى‌ها) انواع و اقسام ظروف و کوزه‌هاى سفالى در خوزستان ساخته شده است. در دورهٔ ساسانيان خوزستان داراى صنايع مهمى بوده و منسوجات آن نيز معروف و مشهور بوده است، خاصه ديبا و حرير شوشترى، خز شوش و غيره معروف بوده‌اند. صنعت خوزستان به دو گروه تقسيم مى‌گردد: صنايع دستى و ماشيني. صنايع دستى خوزستان خاصه منسوجات و صنعت حريربافى در گذشته رونق فراوان داشته است. بطورى که شهرهاى مختلفى چون شوشتر در بافتن مسنوجات ابريشم مشهور بوده‌اند.
    از مهمترين صنايع دستى استان مى‌توان به عبا‌بافى در شهرهاى شوشتر و شادگان، مقنعه (روسرى زنانه) و چفيه (روسرى عربى مردانه) در شهرهاى دزفول و شوشتر، ملحفه (ملافه) در دزفول و شوشتر، جاجيم در شادگان، ورشو در دزفول و نقره‌کارى در اهواز اشاره کرد.
    علاوه بر صنايع دستى مذکور توليد فرآورده‌هاى چوبى، نمد مالى، گيوه‌دوزى، سبدبافى، خراطى، نازک‌کارى، قلمزنى و مسگرى نيز رواج دارد. صنايع کارخانه‌اى را مى‌توان برحسب مقدار مصرف مواد اوليه و کيفيت توليد به دو دسته عمده صنايع سنگين و صنايع سبک تقسيم نمود. صنايع سنگين استان عبارتند از:
    استخراج و تصفيه نفت مشتمل است بر پالايشگاه آبادان، دستگاه تقطير مسجد سليمان و پالايشگاه گاز بيد بلند. صنعت پتروشيمى مشتمل بر مجتمع شيميايى رازى، مجتمع پتروشيمى آبادان، ‌ مجتمع شيميايى خارک، مجتمع پتروشيمى ايران – ژاپن، کارخانجات نورد و لوله اهواز و ذوب آهن گازى اهواز. صنايع سبک خوزستان عبارتند از: قندسازى، کاغذسازى، بسته‌بندى خرما، صنعت ماهيگيرى و صنعت توليد برق. در خوزستان معادن سرشارى وجود دارد که برخى از آنها از روزگاران گذشته شناخته شده بود و از آنها بهره‌بردارى مى‌‌شده است. اهم معادن شناخته شده عبارتند از: نفت، گاز، ‌ نمک، گوگرد، لاشه آهکى، سيليس، سنگ‌گچ و سنگ آهک.
    khz_map.gif
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مرکز استان خوزستان شهر اهواز و سایر شهرستانهای آن عبارتند از: آبادان، اندیمشک، اهواز، ایذه، باغ‌ملک، بندرماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، دشت‌آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوش، شوشتر و مسجد سلیمان.

    جغرافیای طبیعی و اقلیمی استان

    شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فراگرفته است که ارتفاعات آن در جهت جنوب غربی کاهش می‌یابد، به‌طوری که در نواحی جنوبی‌تر به صورت تپه ماهورهایی نمایان می‌شود.استان خوزستان را از نظر پستی و بلندی می‌توان به دو منطقه کوهستانی و جلگه‌ای تقسیم کرد.

    منطقه‌ای کوهستانی شمال و شرق استان را قرار گرفته و منطقه جلگه‌ای آن از جنوب دزفول، مسجدسلیمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا کرانه‌های خلیج‌فارس و اروندرود ادامه می‌بابد.

    استان خوزستان دارای آب و هوایی مختلف است: آب و هوایی نیمه‌بیابانی که شهرهای آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هندیجان، دشت‌آزادگان و نواحی دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحی شمال اهواز را در بر می‌گیرد.

    آب وهوای استپ، نواحی شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را دربرمی‌گیرد. استان خوزستان تحت‌ تأثیر سه‌نوع باد قرار دارد: اولین باد، جریان سرد نواحی کوهستانی و دومین باد (شرجی)، جریان گرم و رطوبتی از خلیج‌فارس است که به سوی جلگه می‌وزد. سومین‌باد یا باد سوم از عربستان می‌وزد و همیشه مقداری شن و خاک و رطوبت همراه دارد.

    بر اساس داده‌های ایستگاه‌های سینوپتیک استان خوزستان در سال هزار و سیصد و هفتاد و پنج، حداقل مطلق درجه حرارت منفی دو دهم درجه سانتیگراد و حداکثر مطلق درجه حرارت با چهل پنجاه درجه سانتیگراد در اهواز گزارش شده است.
    Khoozest-ostan.jpg


    جغرافیای تاریخی استان

    استان خوزستان یکی از کهن‌‌ترین سرزمین‌های تمدن بشری است. این تمدن در شش هزار سال پیش در شوش پدید آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عیلام در شوش پایه‌گذاری شد و سه هزار سال پیش از میلاد، دولت عیلام توسط آشوریان منقرض گردید.

    در سال ششصد و چل قبل از میلاد شوش به دست آشوری‌ها تسخیر و به دو بخش تقسیم شد. قسمت شمالی عینی انزان به دست پارس‌ها افتاد و قسمت جنوبی آن به تصرف آشور درآمد. در تابستان سال پانصد و سی و هشت قبل از میلاد کوروش هخامنشی به بابل لشکر کشید و با شکست بابل کلیه خاک‌عیلام به تصرف هخامنشیان ‌در آمد و شهرشوش به عنوان یکی ازپایتخت‌‌های هخامنشی برگزیده شد.

    داریوش هخامنشی درحدودسال پانصدوبیست ویک قبل از میلاد شوش را به مرکز شاهنشاهی خودتبدیل کردودرآن کاخ باشکوهی ازسنگ بنام هدیش احداث کرد. در زمان خشایار شاه پایتخت‌های ایران از جمله شوش به اوج عظمت و رونق رسیدند. با حمله اسکندر دوران اوج و شکوه سلطنت خیره‌کننده هخامنشیان به پایان رسید.

    در سال سیصد و سی و سه قبل از میلاد اسکند بر هخامنشیان پیروز شد و شهر بابل و شوش را با ذخایر بسیار ارزشمند طلا و نقره تصرف کرد. پس از فوت اسکندر در بابل جانشیان او در ایران دولت سلوکیان را تشکیل دادند. در سال صد و هشتاد و هفت قبل از میلاد در اثر ضعف دولت سلوکی پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوکی جدا شدند.

    مهرداد اول اشکانی (صد و چهل تا صد و شصت و چهار) نیز «دقریوس» شاه سلوکی را در جنگی شکست داد و شخصی به نام کامثاسکیر را که از خاندان اشکانی بود به حکومت خوزستان منصوب کرد. با قدرت گرفتن ساسانیان این ناحیه رو به عمران و آبادی گذاشت. شهر جندی شاهپور با دانشکده بسیار معروف نیز از شهرهایی است که در این دوران از رونق و شکوفایی چشمگیری برخوردار بوده است.

    پس از شکست یزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ایرانیان به مرور به دین اسلام گرویدند. از سال هفده هجری قمری در عهد خلافت عمر که کشورگشایی مسلمانان به پیروزی تازه‌ای دست یافته بود، بصره به عنوان یکی از حاکم‌نشین‌ها و نایب‌الحکومه انتخاب شد. مهمترین و خونین‌ترین واقعه نخستین قرن اسلام در خوزستان قیام توده‌های بدوی و روستائیان عرب و ایرانی بود که زیر لوای خوارج یا ارزقیان سر به شورش برداشتند.

    حجاج بن‌یوسف در سال هفتاد و هشت هجری قمری این قیام را با بی‌رحمی و سنگدلی سرکوب کرد. قیام دیگری نیز در سال‌های دویست و چهل و نهم هجری قمری به رهبری صاحب‌آلزنج خوزستان را فراگرفت. در اواسط سده سوم هجری قمری دولت عباسیان رو به انحطاط گذاشت و زمینه رشد قیام ایرانیان به رهبری یعقوب لیث صفاری فراهم شد.

    یعقوب لیث از سیستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال دویست‌و ششصد و یک هجری قمری فارس را تسخیر و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسیان) آغاز کرد، ولی بلافاصله به شوش و شوشتر عقب‌نشینی کرد. در سال دویست و هشتاد و هشت هجری قمری عمرولیث ،جانشین یعقوب در خوزستان به قتل رسید.

    در سال سیصد و بیست و شش هجری قمری معزالدوله دیلمی، کرمان و خوزستان را تصرف کرد. با روی کار آمدن سلجوقیان ابوکالیجاد دیلمی به حکومت خوزستان منصوب شد و در سال چهارصد و سی و چهار هجری قمری در اوج قدرت، درگذشت. از این سال تا سال هشتصد و چهل و پنج هجری قمری به ترتیب خوارزمشاهیان، خاندان شلمه افشار، اتابکان فارس، آل مظفری، آل جلایر، تیموریان بر تمام یا قسمتی از خوزستان حکم راندند.

    در سال هشتصد و چهل و پنج جنبش مذهبی دیگری به عنوان مشعشعیان در این نواحی شکل گرفت. رهبر این جنبش سیدمحمد مشعشع ادعای مهدودیت داشت و از این زمان خوزستان به دو ناحیه عرب‌نشین و غیرعرب‌نشین تقسیم شد. در سال هشتصد و هفتاد و دو هجری قمری سلسله ایلخانیان به دست ‌آق‌قویونلوها منقرض شد و سیدمحسن فرزند سیدمحمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشی از آن استفاده کرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد.

    پادشاهان صفوی چندین بار برای سرکوب مشعشعیان و افشار به خوزستان لشگر کشیدند هر بار پس از سرکوب آنها مشعشعیان را بر حکومت نواحی تحت تسلط آنها ابقا کردند. با انقراض صفویان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب میرزا جانشین پادشاه شکست ‌خورده صفوی وابسته باقی ماند و محمود افغان برای دست یافتن به این ناحیه در سال هزار و صد و سی و شش هجری قمری لشگری به این ناحیه گسیل داشت ولی نتیجه‌ای نگرفت.

    نادر شاه، افغان‌ها را از اصفهان بیرون راند و در بهار سال هزار و صد و چهل و دو هجری قمری از راه فارس و کهگیلویه روانه خوزستان شد. پس از قتل نادر، خاندان مشعشعی بار دیگر به ریاست موسی مطلب هویزه را به تصرف درآوردند. مشعشع‌ها پس از استقرار در هویزه به سوی شوشتر، دزفول و شوش روی آوردند و با طایفه آل‌کثیر جنگیدند و نواحی مزبور را تصرف کردند.

    در همین دوران کریم‌خان زند پس از ده سال کشمکش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت کریم‌خان زند بار دیگر خوزستان دچار هرج ومرج شد. درزمان فتحعلی شاه قاجارخوزستان به دوبخش تقسیم شد. بخش شمالی، شامل شوشتر، دزفول، هویزه جزء کرمانشاهان، به محمدعلی میرزای دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبی آن شامل رامهرمز، فلاحیه و هندیجان جزء فارس به حسینعلی میرزا پسر دیگر فتحعلی شاه واگذار شد.

    دولت شاهزاده مقتدر قاجاری دوباره برای سرکوب مخالفین به خوزستان لشگر کشید. در زمان همین شاهزاده بند معروف میزان در شوشتر بازسازی شد و آب به شاخه شطیط و نهرداران جریان یافت. در سال هزار و دویست و شصت و هفت هجری قمری قوای انگلیس از طریق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پیش آمد.

    پس از سال هزار و دویست و هفتاد سه هجری قمری که جنگ انگلیس با ایران روی داد تا پایان حکومت ناصرالدین‌شاه که چهل سال طول کشید در خوزستان جنگی روی نداد. در این زمان عشایر عرب به چند بخش تقسیم شده و هر بخش شیخی جداگانه داشت که حاج جبار خان نام‌آورتر از دیگران بود و پس از جنگ انگلیس فداکاری‌هایی از خود نشان داده بود توسط ناصرالدین شاه به رتبه سرتیپ اولی ارتقاء یافت.

    پس از او پسرش شیخ خزعل جانشین پدر شد و با کشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. این مرد که با حمایت انگلیس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود، در سال هزاروسیصدو سی ودوهجری قمری علیرغم بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول جانب انگلستان را گرفت. انگلیس‌ها عثمانی‌ها را از خوزستان بیرون کردند و رشته اختیار سراسر خوزستان را به دست گرفتند.

    در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر یک از شهرهای شوشتر و دزفول اداره سیـاس*ـی یا کنسولگری و عدلیه دایر کردند و در همه جا اداره‌های پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستی آن‌ها را به مأموران خود واگذار کردند. از سال هزار و سیصدو سی ودو تا هزار و سیصد و سی و نه هجری قمری این وضع پایدار بود و شیخ خزعل نیز خود را امیر خوزستان (عربستان) می‌خواند. در دوران رئیس الوزرایی رضاشاه سپاهی از شیراز به بهبهان، سپاهی از اصفهان و سپاه سومی از بروجرد عازم سرکوب شیخ خزعل در خوزستان شد.

    پس از جنگی کوتاه شیخ خزعل شکست خورد و با فرستادن پیامی به رئیس الوزرا امان خواست و در سال هزار و سیصد و پانزده ه‍-ش به روایت مرحوم محمدخان قزوینی این مرد را در سن هفتاد و پنج سالگی به دستور رضا شاه در منزلش خفه کردند و بدین وسیله عمر یکی دیگر از حکام محلی به سود قدرت یافتن دولت مرکزی به پایان رسید. سرانجام در بیست و دو بهمن سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت شمسی به عمر بیش از نیم قرن حکومت پهلوی‌ها نیز خاتمه داده شد.

    اهواز

    اهواز مرکز استان خوزستان است. بانی و تاریخ بنای شهر اهواز بدرستی معلوم نیست، عیلامیان شهری در حدود اهواز بنام «اکسین» بنا کرده بودند. پس از ویرانی آن، شهر اهواز در دوران اشکانیان، تجدید بنا گردید و پس از اشکانیان، اردشیر ساسانی به بنای مجدد اهواز همت گماشت و در دوران پس از ساسانیان نیز شهر اهواز دستخوش ویرانی شد که باز به عمران آن پرداختند.

    ابن منشاد می‌نویسد: اهواز شهر بزرگی است، مردمش زرتشتی و مسلمان و انبار کالاها و فرآورده‌های خوزستان است، شکر، بافته‌های پشمی، جامه‌های دیبا، پارچه‌های کنفی و دیگر محصولات را از همه شهرهای ایران به اهواز می‌آورند و از این شهر و به وسیله کشتی از راه خلیج فارس به هندوستان و چین و از راه بصره و عراق و اصفهان به سایر کشورهای جهان حمل می‌کنند.

    بازرگانان و سوداگران و بیگانگان در این شهر سود بسیار می‌برند. نام اهواز با کالاهای شکر و پارچه، در همه جهان مشهور و به بزرگی موصوف بود و به همین جهت عرب‌ها این شهر را «سوق‌الاهواز» نامیده‌اند.

    از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنین جنگل‌ها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماری‌های وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال هزار و سیصد هجری قمری همزمان با حفر کانال سوئز و توجه اروپائیان رونق تازه‌ای گرفت.

    ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد ولی در دوره پهلوی به نام قدیمی «اهواز» خوانده شد.

    مراکز دیدنی

    رودخانه کارون، گورستان زرتشتیان

    آبادان

    آبادان نام بندر و جزیره دلتا مانندی است که در گذشته «عبادان» نام داشته است. یاقوت حموی جزیره بزرگ را که بین دو شط یعنی اروندرود و کارون واقع شده «میان رود» نام داده است.

    ناصر خسرو قبادیانی نیز در سال چهارصد و سی و هشت ه‍-ق آبادان را دیده و آن را توصیف کرده است. در اواخر قرن سیزدهم هجری قمری آبادان به واسطه وجود صنعت نفت رونق و گسترش یافت.

    در سال هزارو نهصد و نه میلادی شرکت نفت به دنبال عملیات استخراج نفت در خوزستان پالایشگاه و تصفیه‌خانه‌های عظیمی در آبادان ایجاد کرد. پس از ایجاد پالایشگاه اهمیت اقتصادی، سیـاس*ـی و بین‌المللی این جزیره افزایش یافت.

    در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی نام عبادان به آبادان تغییر یافت. شهر آبادان قبل از حمله‌ عراق به ایران در سال هزار و سیصد و پنجاه و نه خورشیدی از شهرهای بسیار باشکوه و آباد ایران بشمار می‌رفت. در حال حاضر کار بازسازی و نوسازی این شهر به اتمام رسیده است.

    اندیمشک

    اندیمشک در کنار خرابه‌های شهر قدیم (لور) و (اری‌ترین) احداث گردیده است. لور شهری آباد بود که جغرافی‌نویسانی چون اصطخری و مقدسی از آن نام بـرده‌اند.

    گویا شهر لور تا قرون وسطی از آبادی بهره‌مند بود و پس از آن رو به ویرانی نهاده است. اندیمشک در دوره قاجاریه و در حکومت حاج صالح‌خان مکری با ساختن قلعه‌ای اهمیت پیدا کرد و صالح‌آباد نامیده شد، سپس به اندیمشک تغییر نام یافت.

    مردم این شهر در گذشته در کپرها، چادرهای ساده و بعدها در خانه‌های گلی زندگی می‌کردند. ولی امروزه رشد و توسعه قابل توجهی یافته است.

    مراکز دیدنی:

    شهر لورساسانی، چشمه عین خوش، چشمه دهلران، منطقه حفاظت شده کرخه، دریاچه سد کرخه

    ایذه

    ایذه یک شهر تاریخی است و آ‌ثاری از زمان‌های بسیار قدیم در آن به جا مانده است. این شهر در روزگار عیلامیان اهمیت و عظمت بسیار داشته و مرکز آن آنزان یا آشتیان بوده و در عهد ساسانیان نیز نام و اعتبار داشته است.

    در کتابهای تاریخی و جغرافی دوران بعد از اسلام نیز نام این شهر ذکر شده است. مقدسی و ابن‌خرداد و یاقوت حموی از ایذه نام بـرده‌اند. آتشکده‌ای هم در آن شهر بود که تا زمان هارون‌الرشید فروزان بوده است.

    «استرنج» می‌نویسد: ایزج به پل سنگی بزرگی که در آن شهر روی کارون بسته بودند معروف بود. پل مزبور را یاقوت از عجایب جهان شمرده است.

    این پل که خرابه‌های آن هنوز دیده می‌شود، بنام مادر اردشیر بابکان (خزهزاد) نامیده می‌شود. کلمه ایذه در زمان اتابکان لر کمتر بکار رفت و به جای آن مالمیر (مال امیر) نامیده شد. کلمه ایذه در قرن‌های گذشته به کلی متروک شده بود تا در دوره پهلوی مجددا مورد استفاده قرار گرفت.

    همچنین یکی از مراکز دیدنی این شهر نقوش کول فره است. کتیبه کول فره در انتهای دشت ایذه قرار دارد. در این اثر نقوش بدیع و حیرت‌انگیزی از صورتهای شاه، فرمانروا، زن، مرد، اسرا و جانورانی چون گاو، گاومیش و گوسفند حجاری شده‌اند.

    نقوش این کتیبه در حال نیایش و احترام و حمل هدایا و تقدیس رب‌النوع یا امیر دیده می‌شوند. این اثر به دوران حکومت عیلام (قبل از میلاد) مربوط است و از آثار بسیار مهم باستانی استان خوزستان به شمار می‌رود.

    مراکز دیدنی:

    نقوش کول فره، مجسمه سوسن، قلعه تل، قلعه دیزه وراز، قلعه ارک، روستای شمی، نقش حونک اژدل، برد نبشته ایذه، نقوش کول فره، نقوش کوباد ایذه، کتیبه هانی، کوه تاراز، کوه تلکه، کوه تورک، کوه دوتو، کوه کله، کوه مونگشت، اشکفت سلمان(غار سلمان)، گورستان شمی

    بهبهان

    این ناحیه در روزگاران باستان وجود داشت و مرکز حکومت آن ابز قباد، قباد فره و ارگان نام داشت.مقدسی در وصف آن می‌نویسد: ارجان، ولایتی است بس مهم، دشتی و کوهستانی و دریایی پر از درختان نخل، انجیر و زیتون، نعمت‌های آن فراوان است.

    یاقوت حموی درباره ارجان (بهبهان) می‌نویسد: نخستین کسی که ارجان را احداث کرد، قباد ابن فیروز بود. زمانی که با رومیان جنگید دستور داد شهری در مرز فارس و خوزستان احداث کنند و آن را ابز قباد نام نهاد.

    در روزگار ساسانیان شهر ارجان که در دوازده کیلومتری بهبهان بود بنا گردید بعد از ویرانی ارجان مردم به بهبهان فعلی نقل مکان کردند.

    در قرن چهارم میلادی شهر ارجان پر جمعیت و آباد بود. به قول مقدسی، ارگان خزانه فارس و عراق و بارانداز خوزستان و اصفهان بود. به قول حمدالله مستوفی ارجان در اوایل قرن هشتم، دیگر آبادی سابق را نداشت و در نیمه دوم قرن هشتم اثری از ارجان نمانده بود و طولی نکشید که بهبهان کنونی بوجود آمد.

    مراکز دیدنی:

    آب‌انبار مله‌ پیر گل سرخ، قلعه ارجان، قلعه های گلاب، قلعه باسیف، محوطه باستانی ارجان، یرانه های شهربه گوار، پل امام رضا، پل کسری، پل دختر ارجان، پل بند بکان‌، کتیبه‌ تنگ تک‌آب، رودخانه زهره، مسجد جامع بکان

    خرمشهر

    شهرستان خرمشهر که در گذشته به نام «بندر محمره» معروف بود، از دو قرن قبل به دلیل اهمیت سوق‌الجیشی فوق‌العاده مورد توجه استعمارگران قرار گرفت و چندین بار به اشغال قوای خارجی در آمده است.

    امپراطوری عثمانی در سال هزار و هشتصد و هشتاد و سه میلادی، انگلیسی‌ها در سال هزار و هشتصد و پنجاه و هفت میلادی و ارتش متجاوز بعث عراق در سال هزار و سیصد و پنجاه و نه خورشیدی خرمشهر را اشغال کرده‌اند.

    استرنج در کتاب سرزمین‌های خلافت شرقی درباره بندر خرمشهر (محمره) می‌نویسد: «بندر محمره» (خرمشهر) در کنار نهر حفار در جای سابق شهر بیان واقع شده است.

    نهر حفار نواحی بالای شط‌العرب (اروند رود) را به دو قسمت بالای کارون متصل می‌کند. یاقوت، جزیره بزرگ را که بین دو شط یعنی شط‌العرب و کارون واقع شده «میان رودان» نام داده است.

    مقدسی می‌گوید: این جزیره باتلاقی است که در یک زاویه آن کنار دریا شهر عبادان است و در زاویه دیگر در مصب شط کارون بندر سلیمان واقع شده است. کشف نفت در قرن نوزده و مجاورت خرمشهر با آبادان که بعدا پالایشگاه مدرنی در آن ساخته شد، اهمیت آن را دو چندان کرده است. رودخانه اروند‌رود یکی از مراکز دیدنی این شهر می‌باشد.

    دزفول

    دزپل یا دژپل را در اصطلاح محلی دزفیل و دژپیل گویند و معرب آن دسفول است. دزفول در زمان ساسانیان همزمان با پلی که در کنار آن بر روی رود دز به منظور برقراری ارتباط بین پایتخت جدید یعنی جندی‌شاپور و شوشتر ساخته شد، بنا شده است.

    دزفول در اصل اندامیش نام داشت و تا اوایل قرن سیزدهم نیز به همین نام معروف بوده است. احتمالا نام دزفول یا دزپل از نام همان پل مشتق گردیده است. دز به معنی قلعه است. شهر دزفول در روی تپه‌ای به ارتفاع دویست و ده متر از رودخانه بنا شده و سردابهای عمیقی دارد.

    دزفول مانند شوشتر مدتها تحت‌الشعاع جندی‌شاپور بود و پس از ویران شدن آن، رونق یافت، سپس به سبب عدم توجه به تعمیر شبکه آبیاری عهد ساسانی، آسیب دید.

    دزفول از هجوم مغول محفوظ ماند، ولی بعدا تحت فرمان ایلخانان در آمد، در مقابل امیر تیمور مقاومتی نشان نداد. نادرشاه چند بار به دزفول آمد و برای حفظ آن در مقابل لران قلعه دزشاه را در نزدیکی دزفول کنونی بنا نهاد.

    مراکز دیدنی:

    آسیاب‌های قدیمی رعنا و گله‌گـه، آرامگاه شاه ابوالقاسم(و یعقوب لیث)، تپه چغامیش، شهر باستانی جندی، اهپور، حمام وزیر، حمام کرناسیون، پل دزفول، پل کرخه، کاروانسرای دزفول، بند بالا رود، منطقه حفاظت شده دز، دریاچه سد دزفول، هور مزرعه، مسجد جامع دزفول، مسجد لب خندان، مسجد علیشاه، بقعه ابو دانیال، بقعه پیر روبن، بقعه شاه رکن الدین، بقعه علی مالک

    دشت آزادگان

    دشت‌آزادگان در ابتدا به دشت میسان یا سهل میسان و بعد از آن به بنی طرف معروف بود. در سال هزار و سیصد و چهارده خورشیدی بنا به تصویب هیأت وزیران به «دشت میشان» تغییر نام یافت و در سال‌های اخیر «دشت آزادگان» نام‌‌گذاری شد.

    ساکنان این منطقه را عشایر عرب زبان تشکیل می‌دهند. این شهرستان تا سال هزار و سیصد و بیست و سه خورشیدی جزء شهرستان اهواز بود و بعد از آن با پیوستن به بخش بستان به شهرستان دشت میشان و دشت‌‌آزادگان تبدیل شد.هورالعظیم یکی از مراکز دیدنی شهر می‌باشد.

    رامهرمز

    در لغت نامه دهخدا آمده است: «رامهرمز نام شهری است از بناهای هرمز پادشاه در اهواز در حوالی شوشتر و آن را رامز گویند و منسوب بدانجا را رامزی و رامی گویند و در قدیم آن را سمنگان می‌گفته‌اند. اصطخری می‌گوید: در رامهرمز پارچه‌های ابریشمی می‌بافند و به بسیاری از شهرها و دیار می‌برند.

    می‌گویند مانی پیشوای دینی نامدار در این شهر کشته و به دار آویخته شده است و نیز گویند وی در این شهر در مجلس بهرام گور به مرگی حتمی درگذشت و سپس سرش را از تن جدا کردند و گفتند او را کشته‌ایم.

    ابن‌البشار می‌گوید: رامهرمز قصبه بزرگی است و بازارهای بسیار و پر نعمت دارد. مسجد جامع زیبایی دارد که در گرد آن بازارهای آبادی بر پا بوده و از عضدالدوله دیلمی است: این بازار تماما سنگ‌فرش، مسقف، پاکیزه، زیبا و روشن است.

    او همچنین به وجود کتابخانه‌ای در این شهر اشاره می‌کند و اهمیت و بزرگی آن را با کتابخانه بصره مقایسه می‌کند. شهرستان رامهرمز در سال‌های اخیر، مجددا اهمیت گذشته خود را به دست آورده و رو به توسعه و ترقی نهاده و امروزه از شهرستان‌های مهم استان خوزستان به شمار می‌رود.

    مراکز دیدنی:

    قلعه یزدگردی، قلعه دختر، ویرانه شهر مختارک، تل برمی، گورهرمز ساسانی

    شهر شادگان

    شادگان در سال‌های گذشته به علت ارتباط با خلیج‌فارس از راه پیش بندر بوزی، واقع در منتهی‌الیه خوردورق، اهمیت داشته است ولی به علت از کار افتادن بندرگاه در اثر پر شدن خوردورق از رسوبات، از اهمیت آن کاسته شده است.

    شهرستان شادگان در گذشته یکی از بخش‌های مهم شهرستان خرمشهر بود و در سال‌های اخیر به شهرستان تبدیل شده است.تالاب شادگان و هور الدورق از مراکز دیدنی این شهر می‌باشند.

    شهر شوش

    شوش یکی از کهن‌ترین مراکز تمدنی جهان است در نتیجه کاوش‌های باستان‌شناسی آثار و بقایایی در آن یافت شده است که قدمت آن را به دوران ماقبل تاریخ مرتبط می‌سازد. عیلامی‌ها اولین قومی هستند که شوش را رونق بخشیدند. در دوران تسلط این قوم، شوش آنچنان اعتباری یافت که به پایتختی برگزیده شد.

    شوش پس از تسلط هخامنشیان نیز عظمت خود را حفظ کرد و داریوش هخامنشی آن را به عنوان پایتخت زمستانی برگزید و تا اوایل تسلط مسلمانان عرب همچنان رونق داشت. در زمان ساسانیان، شوش پایتخت زمستانی بود.

    از سده دوم تا هفتم ه‍-ق نیز دوباره رونقی نصیب این شهر گشت ولی با حمله مغولان، عظمت و شکوه آن از میان رفت. از سال هزار و هشتصد و چهل و نه میلادی باستان‌شناسان به کاوش در ویرانه‌های شوش پرداختند و آثار نفیسی از شهر خاموش و متروک شوش بدست آوردند. قلعه معروف شوش در سال هزار و هشتصد و نود و هشت توسط دمرگان بر فراز تپه اکروپل بنا شده است .

    مراکز دیدنی:

    ایوان کرخه، کاخ آپادانا، کاخ اردشیر، قلعه آکروپل (شوش)، هفت تپه، تپه های شوش (شهرشاهی)، تپه های شوش (شهرصنعتی)، معبد زیگورات، معبد برد نشانده

    شهر شوشتر

    شهر شوشتر از شهرهای بسیار کهن ایران است. طبق روایت گویند: شهرستان شوش و شوشتر را شوشیند (شوسن) زن یزدگرد پسر شاپور ساخت، زیرا او دختر ریش گلوته پادشاه یهودیان و مادر بهرام گور بود. در عید عیلامیان شهر هیدالو ظاهرا در موضع کنونی شوشتر بود و سپاهیان آشور بانیپال در دنباله فتوحات خود بدانجا رسیدند.

    قدیمی ترین آثار به دست آمده نشان می‌دهد که شوشتر در زمان ساسانیان نیز وجود داشته است. در سال دویست و شصت میلادی والدین قیصر روم اسیر شاپور اول (دومین پادشاه سلسله ساسانی) گردید و در مدت هفت سال اسیری به ساختن سد عظیم شادروان در نزدیک شوشتر مشغول بود.

    عرب‌ها، سد شادروان را از عجائب ابنیه جهان می‌شمردند و هنوز آثاری از آن باقی مانده است.شوشتر در دوره قاجاریه نیز کرسی ایالت خوزستان محسوب می‌شد.

    در زمان فتحعلی شاه قاجار، شوشتر، دزفول و هویزه جزء کرمانشاه گردید و به محمدعلی میرزای دولتشاه سپرده شد. بر اثر طاعون در سال هزار و دویست و چهل و هفت ه‍-ق بیش از نیمی از جمعیت شهر خالی شد. در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، دو دستگی حیدری و نعمتی در آن به اوج خود رسید و هر یک در کوچه‌ها و یا پشت‌بام سنگربندی کردند.

    خزعل خان هم از این وضع استفاده کرد و دسته‌های عرب‌ها را به تاخت و تاز در شوشتر فرستاد. مردم شوشتر از آغاز ظهور اسلام مسلمان و بعدها شیعه شدند. شوشتر را دارالمومنین دانسته‌اند.

    مراکز دیدنی :

    آسیابهای آبی سیکا، خانه مستوفی، منزل معین التجار، کلاه فرنگی، خرف خانه، قلعه رستم عقیلی، قلعه سلاسل، قلعه رستم، روستای گتوند، شهر باستانی دستوا، پل شادروان، پل لشگر، پل آبشور، پل نفس کش، پل بند گرگر، پل حاج فدایی، کاروانسرای شوشتر، بند میزان، بند برج عیار، معبد توعاشقون، چشمه گراب، چشمه سی زنگر، آبشارهای شوشتر، مسجد جامع شوشتر، بقعه سید محمد گیاهخوار، بقعه سید محمد ماهرو، امامزاده عبدالله، بقعه براء بن مالک، بقعه خضر

    شهر ماهشهر

    نام قبلی ماهشهر بندر مهشور بود و پیش از آن مهرویان و ماچوله خوانده می‌شد. این شهر یکی از قدیمی‌ترین بندرهای خلیج‌فارس است حمدالله مستوفی می‌گوید: «به فاصله کمی از رودخانه شیرین یعنی رودخانه زهره که به تازگی به رودخانه طاب مرسوم شده، قرار دارد. بندر مهرویان در مرز غربی فارس واقع شده است.

    این شهر اولین بندری بود که کشتی‌های مسیر بصره به اروند رود و به هند از آن می‌گذشتند. این شهر در سال 1326 تابع خرمشهر شد و سرانجام در سال 1339 به صورت شهرستان در آمد و تا قبل از ایجاد تأسیسات خارک، بزرگترین بندر صادراتی نفت ایران بود و هم اکنون نیز مهمترین واحد تبدیل و صدور گاز در این بندر قرار دارد و فرآورده‌های صادراتی پالایشگاه آبادان از طریق این بندر صادر می‌شود.

    مراکز دیدنی:

    روستای صالحک، شهر باستانی آسک، جراحی – مارون

    مسجدسلیمان

    مسجد سلیمان از شهرهای مهم نفتی استان خوزستان بشمار می‌رود طبق کاوش‌های باستان‌شناسی، آثار کهن مربوط به زندگی غارنشینی و دوران ماقبل تاریخ در این سرزمین کشف شده است و گفته می‌شود که در همین مکان هوشنگ پیشدادی در اثر برخورد دو سنگ چخماق شعله آتش را برای اولین بار کشف کرده است.

    مسجد سلیمان در زمان کیانیان، عیلامی‌ها، مادها، پارس‌ها، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان اهمیت فراوانی داشته است و آثار بر جای مانده از آن دوران شاهد این ادعاست. مسجد سلیمان همچنین زادگاه چیش پیش پارسی بوده است.

    این شهر در قرن هشتم قبل از میلاد جزء سرزمین عیلام بود و در آن عصر «آساک» نام داشت و در دوران پارس‌ها «پارسوماش» نامیده می‌شد. در قرون وسطی نیز «تلغر» نامیده می‌شد، سپس به «جهانگیری» و «میدان نفتون» معروف گردید. بعد از اینکه آثار آتشکده سر مسجد برای همگان مشخص شد، بنابه تصویب مجلس شورای ملی در سال هزار و سیصد و پنج خورشیدی به «مسجد سلیمان» تغییر نام یافت.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مقاله‌های مرتبط:
    • راهنمای سفر به شوشتر؛ شهرآسیاب های آبی دنیا
    • شوشتر در یک نگاه
    • دیدنی های شوشتر، سرزمین سازه های آبی
    دزفول و شوشتر، از شهرهای استان خوزستان هستند که در دامنه کوه‌های زاگرس قرار گرفته‌اند و از آن‌ها می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین شهرهای این استان یاد کرد. هر دو شهر آثار تاریخی و جاذبه‌های طبیعی متعددی را در دل خود جای داده‌اند و شاید بخش‌هایی از آن را بتوان با شمال کشور مقایسه کرد. اکثر ما به دلیل داشتن اطلاعات کم در رابـ ـطه با شهرهای جنوب کشور، این شهرها را برای مقاصد سفر انتخاب نمی‌کنیم.

    به دست آوردن آگاهی و آشنایی با جاذبه‌های شهرهای جنوبی فرصت خوبی است تا این بخش از کشور را بیشتر بشناسید و شاید مقصد بعدی سفر شما یکی از شهرهای زیبای جنوب کشور باشد.

    fb74c2df-216c-44d3-a7b9-c3f755e7d465.jpg


    برنامه سفر ۳ روزه از دزفول به سمت شوشتر، برنامه سفری درون استانی است که به ساکنین نزدیک استان به‌شدت توصیه می‌شود. البته تهرانی‌هایی که برای سفر استان خوزستان را انتخاب کرده‌اند هم می‌توانند از این برنامه استفاده کنند.

    dd3c38c0-2598-4c13-857a-b5eb2a306963.jpg


    در این سفر ما از مرکز استان خوزستان، شهر اهواز به سمت دزفول حرکت کرده، پس از بازدید از جاذبه‌های شهر به سمت شوش و شوشتر می‌رویم، با ما همراه باشید:

    روز اول | روز دوم | روز سوم

    آسیاب‌های آبی دزفول، مجموعه‌ای از سازه‌های آبی در بستر رودخانه دز است که در گذشته به‌عنوان بند و آسیاب کاربرد داشته است و بیشتر قدمت آن‌ها به دوره تاریخی صفویه و قاجاریه برمی‌گردد. مصالحی مثل قلوه‌سنگ رودخانه‌ای، آجر با ملات ساروج در ساخت این آسیاب‌ها استفاده شده است. بازمانده این آسیاب‌ها در سه بخش از رود دز قرار گرفته‌اند. بخش اول در بالادست در پارک ساحلی دز، بخش دوم در کنار پل جدید دزفول و بخش سوم در کنار پل تاریخی دزفول قرار دارند.

    [paste:font size="4"]مسجد جامع دزفول

    b5dcbef5-ba9e-4a93-8373-ebe203017d30.jpg


    • نشانی: خوزستان، دزفول، خیابان امام خمینی شمالی
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: ۳۰ دقیقه
    • فاصله با جاذبه قبلی: ۲ دقیقه با خودرو
    مسجد جامع دزفول بعد از پل قدیم دزفول، دومین اثر مهم تاریخی شهر دزفول به شمار می‌رود و ازنظر معماری و دارا بودن شبستان و ستون‌های سنگی در شمار مساجد اولیه دوره‌ی اسلامی بوده که در قرن سوم هجری ساخته شده است. این بنا برگرفته از اصول معماری کاخ ایوان کرخه بوده و شکل‌گیری کنونی و در عصر صفوی به شکل چهار ایوانی امروزی‌اش درآمد. این مسجد در قرون هفت تا دوازده میلادی بارها مرمت‌شده است.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    خانه تاریخی تیزنو
    7255f463-aa23-4010-a1c9-bc2a9fcc6764.jpg


    • نشانی: خوزستان، دزفول، ضلع شرقی میدان اصلی محله قلعه
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: ۳۰ دقیقه
    • فاصله با جاذبه قبلی: یک دقیقه با خودرو
    خانه تاریخی تیزنو در محله قلعه بنا شده و نمونه کاملی از معماری خانه‌های دزفولی را به نمایش می‌گذارد. خانه تاریخی تیزنو یادگاری به‌جای مانده از دوران صفویه است که در زمان قاجار و پهلوی نیز تغییراتی در آن صورت گرفته است.

    آستانه مبارکه سبزقبا
    5210f74b-fa27-43eb-aab7-a00f1696394b.jpg


    عکاس:ایمان برزه کار

    • نشانی: خوزستان، مرکز دزفول
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: یک ساعت
    • فاصله با جاذبه قبلی: ۲ دقیقه با خودرو
    آستانه متبرکه «سبزقبا» در مرکز شهر دزفول، آرامگاه سيد محمد بن موسی كاظم (ع) (برادر امام رضا علیه‌السلام)، است. بقعه سبزقبا به‌عنوان چهارمین حرم اهل‌بیت عصمت در کشور به شمار می‌رود و عاشقان عصمت و طهارت در دزفول و ساير شهرهای کشور به‌خصوص استان خوزستان، به زيارت سبزقبا به دزفول می‌روند. اصل بنای اين بقعه متعلق دوره‌ی به تيموری و سلجوقی بوده كه در دوره‌های اخير به شکل جدیدی تغيير و توسعه‌یافته و گنبد زیبایی برای آن ساخته شده است.

    پس از بازدید از جاذبه‌های یادشده ساعت ۱۲:۳۰ ظهر است، بهتر است قبل از ادامه گردش، به یکی از نزدیک‌ترین رستوران‌ها برای صرف ناهار بروید.

    پیشنهاد ناهار

    پیشنهاد ما برای ناهار رستوران ترمه، رستوران ساحلی زیگورات، رستوران دلنوازان، رستوران شوادون و رستوران پدیده دز است.

    بعد از اختصاص دادن یک ساعت به ناهار و استراحت بازدید را از ساعت ۱:۳۰ از سر می‌گیریم.

    حمام کرناسیون (موزه مردم‌شناسی)
    0c646357-0a9c-40d6-8138-054d46ec80b7.jpg


    • نشانی: خوزستان، دزفول، مرکز محله کرناسیون
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: ۳۰ دقیقه
    حمام کرناسیون (موزه مردم‌شناسی) به شماره ۸۴۷۷ در ردیف آثار ملى ایران به ثبت رسیده و یکی از بناهای دوره قاجاریه است. این بنای تاریخی پس از بازسازی در سال ۸۵ توسط سازمان نوسازی و میراث فرهنگی به‌عنوان موزه مردم‌شناسی تغییر کاربری داده و با بازدید از آن می‌توان با انواع مشاغل قدیم دزفول آشنا شد. این حمام در مرکز محله «کرناسیون» در شمالی‌ترین قسمت بافت قدیم قرارگرفته است. حمام کرناسیون با مساحتی حدود ۸۸۰ مترمربع دارای سردری کوچک و زیبا با تزیینات ساده آجرکاری است. بنای حمام به دو قسمت زنانه و مردانه قابل‌تفکیک بوده که هرکدام از فضاهایی به نام‌های دالان ورودی، سربینه، گرمخانه و... تشکیل شده است.

    بازار کهنه یا قدیم دزفول
    e55f87fc-6eeb-4be7-b080-68d5712646c3.jpg


    • نشانی: خوزستان، دزفول، بازار قدیم
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: یک ساعت
    • فاصله با جاذبه قبلی: ۴ دقیقه با خودرو
    بازار کهنه یا قدیم دزفول از چهار بخش بازار آهنگران، بازار بزازان، بازار خرده‌فروشان و بازار خراطان تشکیل شده است. در میان بازار، کاروانسرایی تاریخی قرار گرفته که بسیار دیدنی است. همچنین قدیمی‌ترین بنای موجود در بازار بقعه شیخ اسماعیل قصر است که قدمت آن به قرن ششم هجری می‌رسد.

    دریاچه میانه دزفول
    98a05ac1-5ada-43a8-863b-4a7b903a742f.jpg


    • نشانی: خوزستان، دزفول؛ جاده سردشت، پشت سد خاکی پلنگان
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: یک ساعت
    • فاصله با جاذبه قبلی: ۲۶ دقیقه با خودرو
    دریاچه میانه در جاده بین سردشت و شهیون در شمال شهر دزفول، این دریاچه دل‌انگیز در پشت سد خاکی پلنگان قرار گرفته است و یکی از نقاط زیبای دزفول برای طبیعت‌گردی محسوب می‌شود.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    آرامگاه دانیال نبی
    808bd76b-d7dd-4c5e-87ee-d0a6536ad73d.jpg


    عکاس: مسعود محمدی

    • نشانی: خوزستان، شوش، خیابان امام خمینی
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: ۳۰ دقیقه
    • فاصله با رستوران: یک دقیقه
    آرامگاه دانیال نبی یکی از آرامگاه‌های مذهبی با گنبدی اورچین و دوپوسته است، این گنبد منحصربه‌فرد ۲۵ طبقه دارد. ارتفاع گنبد حدود ۲۰ متر و قطر آن در حدود ۵ متر است. یکی از ویژگی‌های این مقبره مقیاس انسانی بودن در پوسته داخلی یا آهیانه آن است. گنبد دانیال نبی در دوره سلجوقی ساخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از معماری چغازنبیل در آن دیده می‌شود.

    یکی از ویژگی‌های بسیار خاص مقبره دانیال نبی، تقسیم نیروها به‌وسیله آهیانه است که در نهایت منجر به افزایش عمر گنبد می‌شود. پوسته خارجی تنها حالتی نمادین و از سراسر شهر به‌راحتی دیده می‌شود.

    • راهنمای سفر به خوزستان
    • سفر ۳ روزه به اهواز
    • دیدنی های شوش؛ کهن ترین شهر ایران در خوزستان
    هفت‌تپه
    52422946-51fe-4f80-bb56-912e752565a2.jpg


    • نشانی: خوزستان، ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شوش
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: ۳۰ دقیقه
    • فاصله با جاذبه قبلی: ۲۵ دقیقه با خودرو
    هفت‌تپه یکی دیگر از بهشت‌های باستان‌شناسان است که در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شوش قرار دارد. هفت‌تپه از مجموعه‌ای از تپه‌های باستانی تشکیل شده که به‌احتمال‌زیاد شهر «تیکنی» یا «کابناک» از تمدن ایلام را در خود جای داده است. وسعت این منطقه به اندازه‌ای است که نظر بسیاری از کاوشگران جهان را به خود جلب کرده است، بر اساس نظریات مختلف این شهر مرکز مهم سیـاس*ـی در زمان حکومت ایلامیان و پادشاه تپتی اوهار (اهر) بوده است. نکته جالب در رابـ ـطه با کشف این منطقه باستانی این است که گیر کردن گاوآهن در ماشین‌های شخم‌زنی کشت و صنعت نیشکر هفته تپه منجر به پیدایش این منطقه شد.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    موزه‌ هفت‌تپه
    58e5cb28-226e-4456-bc1e-713ad329632f.jpg


    • نشانی: خوزستان، ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شوش
    • ساعات بازدید: در طول روز
    • مدت‌زمان بازدید: یک ساعت
    • فاصله با جاذبه قبلی: ۴ دقیقه با خودرو
    موزه‌ی هفت‌تپه در نزدیکی شوش قرار دارد. اشیای زیادی در منطقه هفت‌تپه کشف شده است و امروز در موزه هفت‌تپه قرار دارد؛ ازجمله این آثار می‌توانیم به موارد زیر اشاره‌کنیم:

    • گل نوشته و کتیبه‌های سنگی به خط میخی و زبان اکدی (از زبان‌های رایج بین آشوریان و بابلیان در دوران باستان)
    • مهرهای سنگی و گلی
    • ظروف سفالی مانند کوزه‌های کف گرد و نوک‌تیز، ساغرهای پایه‌دار، خمره‌ها و...
    • اشیای تزیینی مانند گردنبندهایی از جنس سنگ‌های نیمه قیمتی همچون عقیق و سنگ سلیمان، دکمه‌های تزیینی با اشکال دایره و چهارگوش از جنس استخوان، پلاک‌های منقوش از جنس مفرغ یا قیر طبیعی و... .

    • موزاییک‌هایی با نقوش هندسی و ساخته‌شده از ترکیب سنگ لاجورد، استخوان، صدف و مفرغ اندودهای گلی منقوش
    • سردیس‌های گلی از مرد و زن ایلامی و ماسک‌های گلی مردانه
    • اشیای فلزی از جنس مفرغ مانند سلاح‌های جنگی همچون خنجرها، پیکان‌ها، سرنیزه‌ها و...
    • ابزارآلاتی مثل اسکنه، مغار، تبر و... و اشیایی دیگر مانند سوزن‌ها و میخ‌ها و...
    • پیکرک‌های سفالی انسانی
    • پیکرک‌های فلزی حیوانی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا