در خیال خود ذکر گویان تورا منحنی رسم میکنم
یه پلنگ کویین نما اول مهر ب ناظمش گفت بیشعور :|
رفتیم کنار یه چشمه اومدم گره روسریمو باز کنم ک چشمم افتاد به ی خاک انداز
داشتم تو قابله نچفسکو می پختم که برره پخش شد .
داداشم یه سیب خوشمزه خورد اسهال گرفت رفت ازمایشگاه ،ازمایش ادرار داد☺