- عضویت
- 2017/07/30
- ارسالی ها
- 3,720
- امتیاز واکنش
- 65,400
- امتیاز
- 1,075
- سن
- 27
کاوه به اعضای بدنش قول می دهد
آن روز معلم، سرِ درسِ علوم، برای بچه ها در مورد بدن انسان صحبت می کرد. پسرهای کلاس برخلاف همیشه که شیطنت می کردند و گاهی اوقات هم باعث می شدند تا خانم معلم ناراحت شود، آرام نشسته بودند و با علاقه به حرف های او گوش می کردند.
خانمِ معلم در مورد بدن انسان چیزهایی می گفت که برای پسرها واقعاً عجیب بود. کاوه، همان طور که چانه اش را روی دست چپش تکیه داده بود و با دقت به حرفای خانم معلم گوش می داد، به این فکر می کرد که چقدر تا آن روز نسبت به اعضای بدنش بی توجه بوده.
مثلاً وقتی خانم معلم گفت که چشم هایِ ما یکی از مهم ترین اعضای بدنمان است، یعنیپنجره ی بدن ماست به دنیای رنگارنگ بیرون و ما باید خوبِ خوب از آن ها مراقبت کنیم، کاوه حسابی شرمنده شد.
آخر او خیلی وقت ها، موقع تماشای کارتون، نزدیک تلویزیون می نشست و به حرفِ بقیه هم گوش نمی داد که می گفتند نباید این قدر از نزدیک تلویزیون ببیند و یا نباید آن قدر زیاد با رایانه بازی کند که چشم هایش خسته و قرمز شود!
وقتی صحبت های خانم معلم در مورد اهمیت چشم ها تمام شد، انگار یک آدم نامریی زیرِگوش او آرام می گفت:
« کاوه، به چشمات قول بدن که دیگه اونا رو این قدر اذیت نکنی! »
بعد نوبت به دندان ها رسید.
« کاوه، به دندونات قول بده که هر شب قبل از خواب، مسواک بزنی! »
یکی از پسرها از خانم معلم پرسید: « اجازه خانم، مامانم می گـه کلیه های آدم از همه چی مهم تره،درسته؟»
خانم معلم جواب داد: « بله عزیزم
علی فوری گفت: اجازه ... باید زیاد آب بخوریم. اونم آب تمیز و سالم!
کاوه، کمی رویِ نیمکت جابه جا شد تا اطمینان پیدا کنه که لازم است همین الان به دستشویی برود یا نه!
« کاوه، به کلیه هات قول بده که دیگه زیاد آب بخوری و به موقع بری دستشویی!»
با صدای زنگِ تفریح، صدای «اوف» بچه ها بلند شد.
منبع: مجله روزهای زندگی (بچه ها)، نویسنده زهرا ابراهیمی خبیر