آموزش موسیقی آموزش ترانه سرایی ( اختصاصی تالار موسیقی )

>YEGANEH<

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/13
ارسالی ها
10,634
امتیاز واکنش
74,019
امتیاز
1,171
محل سکونت
Clime of love
مقدمه ی آموزش ترانه سرایی
(مهم)

با سلام و عرض ادب
آموزشی که قراره در طی ۵۰جلسه متوالی در اختیار شما عزیزان و علاقه مندان به ترانه سرایی و در کل هنر موسیقی قرار بگیره با زبانی ساده به آموزش ترانه سرایی می پردازه
طوری که عامه بتوانند مطالب رو درک و ازش استفاده کنند

لازم به ذکرهست که این آموزش فقط و فقط برای ترانه سرایان نبوده و برای هر شخصی که به هر نحوی با موسیقی سرو کار داره می تونه مفید و ارزشمند باشه ...

در اول کار ما باید بدونیم ترانه سرا کیه؟ و ایا ما میتونیم یک ترانه سرای خوب بشیم ؟

خوب جواب این سوال به صورت ساده اینه: ایا شما از احساس و تخیل بالایی برخودارید ؟؟

اگر بله پس شما میتونید ترانه سرای خوبی بشید

تراوش احساس و تخیل با دانش اصولی و نحوه بکار گیری قلم از شما میتونه یک ترانه سرا بسازه

هم چنین انسانی که بتونه دورنیات خودش رو نوشته و اثری خلق کنه انرژی درونی خودش رو ازاد کرده و به آرامش و تذکیه نفس میرسه

پس کسانی که از احساس و تخیل بالایی برخور دارند باید برای رسیدن به آرامش درونیات خود را بنویسند

حال ترانه باشه. نثر باشه یا داستان ?
 
  • پیشنهادات
  • >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    مفاهیم اولیه ی ترانه و ترانه سرایی)))

    قبل از هرچیز باید بگم برای فراگیری هرچیز صبوری و دقت خیلی لازمه
    و چون انسان های احساسی کم طاقت و کمی عجول هستن
    من باز هم تاکید میکنم لطفا برای یادگیری صبر داشته باشید و تمام مراحل را با دقت دنبال کنید


    اول اینکه در زبان ترانه سرایی و کلا شعر دو زبان وجود داره
    1 زبان ادبی
    2 زبان کوچه بازاری که همون حرف زدن معمول خودمون میشه
    که بهش میگن عامیانه


    مفهوم شعر و ترانه فقط جا به جا کردن واژه ها نیست
    یعنی ما اینکه فقط فاعل و مفعول (انجام دهنده و انجام شده ) را جا به جا کنیم نمیشه که اسم خودمون رو ترانه سرا بذاریم

    مثال برای جابه جا کردن فاعل و مفعول :

    در معمول ما میگیم

    دلمو دادم دستت ولی تو دلم رو شکستی

    ولی در زبان ترانه گون :

    به دستت دادم دلمو ولی تو شکستی دلمو

    خوب میبینیم که فاعل و مفعول جاهاشون تغییر کرده ولی این نوشته هنوز ترانه نیست چون خیلی چیزا کم داره

    من نمیخوام خیلی بحثمون رو تخصصی کنم و بگم ارایه و جناص و .... چون وقتی کسی اصول رو یاد بگیره خود به خود ارایه ها رو به کار می بره .من میخوام به زبان ساده توضیح بدم پس از این کلمات استفاده نمیشه و جاش طوری توضیح میدم که درکش راحت و آسون باشه

    خوب برگردیم

    در مثال بالا چند مشکل هست
    قافیه رعایت نشده که جزء مهم و اصلی شعر و ترانه هست
    وزن رونی رو نمیتوینم حس کنیم (در مورد وزن در درس های بعد مفصل حرف میزنیم)

    خوب حالا چطور باید این حرف و جمله رو به ترانه و یا شعر تبدیل کنیم؟

    خوب برای این کار ما باید یه سری اصل و رعایت کنیم .در ترانه من به شخصه از ساده نویسی متنفرم یعنی استفاده از کلمات دم دستی مثلا دیدید که وقتی توی یه ترانه یه مصرع اخرش میشه (شکستی) همه میتونن حدس بزنن که قافیش (نشستی) یا (بستی )میشه این میشه کلمات دم دستی
    برای اینکه ترانه قوی بشه باید اول اینکه ما به کلمات زیادی دسترسی داشته باشیم و این کار رو میتونم با خوندن دایره المعارف بدست بیارم به این میگن دایره واژگانی یعنی دسترسی یک ترانه سرا به کلمات پس ما هرچی کلمات بیشتری رو بلد باشیم امکان نوشتن و ابراز اینکه چه در دل مون میگذره و اینکه میخوایم چی رو بیان کنیم بیشتره البته باید مفهوم اون رو هم بلد باشیم


    خوب تا اینجا فکر کنم مفهوم و کلیات رو کمی یاد گرفتید و با این پیش زمینه راحت میتونید مطالب رو هضم کنید ..
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    چهارچوب و قواعد ))))))))))

    سلام ودرود دوستان با احساس و هنرمند خودم

    لازم به ذکره که بگم در این آموزش برای معرفی این چهارچوب ها(قالب ها)از اشعار بزرگان استفاده می کنم ولی بعد ها قراره تو بحث ترانه این چهارچوب ها رو با ترانه های ساده و امروزی تر بیان کنم
    پس از مثال ها نترسید و فقط و فقط روی هدف آموزش تمرکز کنید و مطالب رو مو به مو به خاطر بسپارید

    هر چیزی چهار چوب و قواعد و اصلی داره از زندگی گرفته تا بازی ای مثل مسابقه فوتبال
    پس ما باید اصول و قواعد رو بدونیم تا بتونیم شروع به کار کنیم

    چهار چوب چیه ؟
    خوب حتما در شعر اسم های – غزل – دوبیتی – رباعی – چهار پاره و... رو شنیدید
    خوب البته که من اینجا نمیخوام اصول شعر رو توضیح بدم این فقط برای مثال هستش چون ترانه خیلی به شعر نزدیکه


    ببینید مثلا در غزل از مولانا حافظ
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را -- که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

    شکرفروش که عمرش دراز باد چرا/تفقدی نکند طوطی شکرخا را

    غرور حسنت اجازت مگر نداد / ای گل که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را

    به خلق و لطف توان کرد صید اهل/ نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

    ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست/سهی قدان سیه چشم ماه سیما را

    چو با حبیب نشینی و باده پیمایی/به یاد دار محبان بادپیما را

    جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب/که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

    در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ/سرود زهره به رقـ*ـص آورد مسیحا را

    در این سبک چهارچوب اینه که ما در مصرع اول و مصرع دوم قافیه رو داریم که میشه »(عنا را)و (ما را )– (را)اینجا «ردیف» میشه که بعدا مفصل درموردش حرف میزنیم
    و بعد در مصرع سوم قافیه گذاری رو رها کرده و در مصرع چهارم دوباره قافیه دغریم که میشه »(شکر خارا)
    دوباره مصرع پنجم قافیه نداره و مصرع ششم »(شیدا را)

    با رسم که واستون بخوام بکشم این شکلی میشه –( ستاره ها قافیه و نقطه کلمه هستن)

    . . . . . . . * -- . . . . . . . *
    . . . . . . . . -- . . . . . . . *
    . . . . . . . . -- . . . . . . . *
    . . . . . . . . -- . . . . . . . *
    . . . . . . . . -- . . . . . . . *

    امیدوارم متوجه شده باشد ..

    دوبیتی چیه؟
    گاهی سخنم به صد جنون بنویسند/گاه از سر عقل ذولفنون بنویسند
    گر از فضلایند به زر نقش کنند / ور عاشق زارند به خون بنویسند

    دوبیتی مثل غزل هست ولی همون طور لز اسمش پیداست دو بیت بیشتر نداره راستی باید بگم به جمله اول میگن (مصرع) و وقتی دو مصرع بشه میشه (بیت)

    البته توی ترانه خیلی کم از سبک غزل استفاده میشه چون سخته اکثر ترانه سرا ها از چهارپاره و دو بیتی و مثنوی استفاده می کنند

    چهار پاره
    این عنوانی عام است برای شعری که از بندهای چهار مصراعی تشکیل شده باشه و در هر بند، بعضی مصراع ها با یکدیگه هم قافیه باشه. مشهورترین شکل چهارپاره که رواجی عام هم یافته، این است که مصراع های دوم و چهارم هر بند، هم قافیه باشن. طوری که در این نمونه از عبدالجبار کاکایی می بینیم:

    چون شبانان وحشی درآیند / نای در نای و آتش در انگشت
    عشق، خورشید خورشید در دل / خشم، فوّاره فوّاره در مشت

    یعنی ما میایم اخر هر بیت رو قافیه میکنیم

    مثنوی
    وقتی ما توی هر بیت قافیه های جدا داشته باشیم میشه مثنوی

    مثال برای مثنوی:
    نخستین بار، گفتش کز کجایی؟ / بگفت: از دارِ مُلکِ آشنایی
    بگفت: آن جا به صنعت در چه کوشند؟ / بگفت: اندُه خرند و جان فروشند
    بگفتا: جان فروشی در ادب نیست / بگفت: از عشقبازان این عجب نیست
    بگفت: از دل شدی عاشق بدین سان؟ / بگفت: از دل تو می گویی، من از جان

    اینجوری
    . . . . . . . * -- . . . . . . . *
    . . . . . . . / -- . . . . . . . /
    . . . . . . . % -- . . . . . . . %

    یعنی هر بیت دو قافیه واسه خودش داره
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    سبک های ترانه)))))))

    واژه ی ترانه در قدیم در معنای رباعی به کار میرفت. به عبارتی قدیما به هر تصنیفی که سه گوشه داشته باشه ترانه گفته میشد. در قدیم همچنین واژه ی ترانه رو گاه در معناهای سرود، نوا و نغمه به کار میبردند

    استخون بندی یک ترانه شامل چندین بخش میشه که این بخشها در جایی به هم وابسته اند یا اصولا مستقل از هم هستند...
    مثل وزن مناسبو
    طرح اصلی یا موضوع ترانه

    اصلی ترین سبک های ترانه سرایی:
    عشقی
    اجتماعی
    توصیفی
    اعتراضی
    وصف و مدح


    که منظور از اون طرز بیان موضوع ترانهاست و به دو شکل (اول شخص) و (سوم شخص) در ترانه جریان داره و در مواردی تلفیقی از این دو هست.
    زبان سرایش
    که می تونه زبان گفتاری باشه یا زبان معیار نوشتاری
    که همون ادبی و عامیانه میشه .

    تمایز بین ترانه و شعر»»»
    بعضی به اشتباه ترانه رومعادل شعر می دونند. ولی شعر چه در قالب شعر کلاسیک و چه در قالب شعر آزاد یک اتفاق ادبیه که احساسی رو با کمک کلمات و خیال پردازی به خواننده منتقل می کنه که در هر دو سبک کلاسیک و آزاد مقتضیات و قواعد خاص خودش رو داره.اما ترانه سروده ای هست که به هدف هم آغـ*ـوش شدن با موسیقی نوشته می شه واین نوشته باید بتونه برای قالب موسیقایی مدّ نظر سراینده یا آنچه با هماهنگی آهنگساز تعیین می شه، کارکرد مناسبی داشته باشه. شعر می تونه به عنوان ترانه هم استفاده بشه مانند شعر های حافظ در موسیقی سنتی اما ترانه محدود به شعر نیست. در ترانه لزومی به رعایت پارامترهای شعری نیست و مهم اینه که ترانه بتونه با موسیقی مورد نظر یک ترکیب دلنشین ایجاد کنه. به این ترانه توجه کنید:


    باز ای الهه ناز
    با غم من بساز--
    کاین غم جانگداز
    برود زبرم

    و ترانه های دیگه که ماندگار شده اند اما خودِ متن ترانه از نظر ادبی ارزش شعری چندانی نداره اما نوشته بسیار مناسبی برای کارکرد موسیقایی بوده و در ترکیب با موسیقی مناسب خودش بسیار دلنشین شده. ترانه ها به خصوص در کارهای جدید مانند رپ یا راک و کارهای مدرن دیگه حتی از اول تا آخر یک ترانه می تونه با تغییر ریتم و وزن همراه باشه یا حتی در مواقعی بدون وزن باشه و یا هر نوآوری ای که ترانه سرا و آهنگ ساز براش در نظر بگیرند مهم اینه که مجموعه کار یک اثرِ قابل قبول از آب در بیاد.
    در مجموع باید گفت ترانه با وجود بهره بردن از زیبایی های ادبی باید در قالب موسیقایی ارزیابی بشه نه در قالب ادبی محض!!
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    قافیه چیست؟
    چه کلماتی قافیه میشن؟
    مبحث قافیه مبحث فوق العاده طولانی و پرقاعده ایه که خوندن و دونستنش نیاز به زمان و تمرکز زیادی داره که در صورت تمایل می تونید از منابع معتبر و کتابهای ادبی مطالعه کنید
    در این جا سعی من بر اینه که حدالامکان جوری توضیح بدم که باصرف کمترین زمان و انرژی بیشترین مطلب رو در رابـ ـطه بااین موضوع یاد بگیریم

    قبل از هرچیز باید بگم برای سرودن شعر یا ترانه نیاز هست که ما از کلمات استفاده کنیم .کلماتی که خودشون از اجزای کوچیک تر به نام حرف تشکیل شده ....
    اما ما در بحث شعرو ترانه از حرف استفاده نمی کنیم و در واقع ما باآواها (صداها)سروکار داریم
    و این آواها بردو نوع هستند
    ۱_صامت
    ۲_مصوت

    اگه با مصوت هاآشنا باشید که خیلی هم آسونه و فقط و فقط ۶تا هستند ...ساخت قافیه باقاعده ی فوق العاده آسونی که الان یادتون میدم مثل آب خوردن میشه...

    (خودمونیم ...از نظر من «زهراامیدی»نوشتن ترانه با مضمون خاص و تصویرسازی در ترانه خیییییلی سخت تر و تخصصی تر از قافیه پردازیه)

    خوب .برمی گردیم ...

    مصوت‌ها:
    /-َ/.../-ِ/.../-ُ /.../آ/.../ای/.../او/

    توجه*سه تای اول مصوت کوتاه و سه تای دوم مصوت بلند هستند

    و غیر از اینها همه و همه ی صداها یا همون آواها صامت هستند

    خیلی آسون بود نه ؟؟؟؟
    صبرکنید آسون ترم میشه

    بریم سر اصل مطلب
    چطور قافیه بسازیم ؟؟؟؟
    برای این کار کافیه در کلمه ی پایانی مصرع از آخر به سمت اول کلمه نگاه بندازیم و به اولین مصوت که رسیدیم متوقف بشیم

    مثلا در کلمه های
    انکار /انگار /ا/
    و در کلمه های
    روشن/گلشن /-َ/
    اولین مصوت است ...در قافیه باید آواهای بعد از این مصوت کاملا یکسان باشه
    مثل (ار)و(شن)در مثال های بالا

    دو نکته ی مهم :
    اگه مصوت هایی مثل (ا)و(او) در آخر کلمه قرار بگیره
    مثل فردا/رویا
    قافیه صحیح اما ضعیفه
    و در کلماتی مانند باران/یاران
    که مصوت دوم برای قافیه گذاری استفاده میشه قافیه قابل لمس تر و قوی تر میشه
    در مثال های بالا (اران)و(اران)حروف قافیه هستند
    گاهی پیش میاد که در قافیه گذاری ما در حروف قافیه معنا پیدا می کنیم مثلا
    (می ش ه) /(م ی ش ه)
    که از این حروف کلمه ی (میشه) که کامل و دارای مفهوم هست تشکیل میشه
    در چنین موقعیتی ما این کلمه رو رها کرده و در کلمه ی قبل از اون قافیه سازی می کنیم مثل:

    آسون میشه/ارزون میشه
    میشه در اینجا (ردیف)و کلمه های آسون و ارزون (قافیه) هستند

    قافیه به تکمیل وزن کمک زیادی میکنه
    کلمات زیررو بادقت بخونید و به حروف قافیه باتوجه به اولین مصوت در هر کلمه( از آخر به اول)
    توجه کنید

    نشست – بست
    شقایق – دقایق
    سکوت – قنوت
    بی کسی – دلواپسی
    خون – مجنون
    گـ ـناه – تباه

    برای قافیه کردن باید یکم دقت کنیم و از کلمات دم دستی استفاده نکنیم و تا میشه کلمات دو اوایی رو کنار هم بزاریم مثلا همون دریا رو با رویا قافیه کنیم که جون داشته باشه
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    تقطیع درشعروترانه

    تقطیع–قطعه قطعه کردن واژه ها به صورت هجا،هجا را تقطیع هجایی و قطعه قطعه کردن مصراع یا بیت را به ارکان عروضی تقطیع به ارکان می نامند.

    نکات قابل توجه در تعیین وزن شعر فارسی عبارتند از:

    1) درست خواندن و درست نوشتن شعر فارسی (خط عروضی)

    2) تقطیع هجایی

    3)تقطیع به ارکان

    4) اختیارات شاعری

    در خط عروضی و تقطیع هجایی

    رعایت موارد زیر ضرورت دارد:

    1) در خط عروضی صورت ملفوظ (گفتاری)واژه ها نوشته می شود نه شکل مکتوب (نوشتاری )

    خواهش = خاهش ، تو = ت ، که = ک و...

    2) هرمصوت بلند از نظر امتداد (مقدار کشش صدا یا آوا) دو برابر مصوت کوتاه یا دو واج محسوب می شود.

    ( با ، بو ، بی ) هر کدام سه واج شمرده می شود ؛ چون یک واج صامت (ب)+ یک واج مصوت بلند (ا ، و، ی) است که خود از نظر امتداد دو واج به حساب می آید.

    3) در هر واژه به تعداد مصوت (کوتاه یا بلند) هجا یا بخش وجود دارد ؛ مثلا کلمه ی " برادر"سه هجادارد؛ سه مصوتدارد.

    4)هر مصوت (کوتاه یا بلند ) همیشه دومین حرف هجاست.چنانکه در واژه ی ( کتاب )می بینیم که مصوتهای ( ـــ )و "ا هر کدام دومین حرف هجاست. مصوت بلند زمانی مصوت بلند و دو واج محسوب می شود که هم دومین حرف هجا باشد

    وهم صدای ( آ ،او ، ای) بدهد.مثال: باد ،بود،بید و...

    5)نون ساکن(ن )بعد از مصوتهای بلند ( ا ، و، ی ) در یک هجا در خط عروضی به حساب نمی آید؛یعنی ،واژه های (جان ،خون و دین ) به ترتیب به صورت ( جا ، خو ،دی ) خوانده می شوند یا به حساب می آیند.

    نکته- اگر " چون " به معنی ( مثل و مانند =حرف اضافه و زیرا و هنگامی که=حرف ربط) باشد، ( ن) ساکن در خط عروضی حذف نمی شود و اگر به معنی ( چرا ،چطور و چگونه )باشد،( ن ) ساکن در خط عروضی حذف می گردد.

    زفراق چون ننالم من دل شکسته چوننی که بسوخت بندبندم ز حرارت جدایی

    6) "آ"در خط عروضیو در آغاز هجا سه واج به حساب می آید؛ چون در واقع برابر است با " همزه( ء) + ا"

    که همزه یک حرف صامت و "ا"یک مصوت بلند است که خود دو واج شمرده می شود.

    مثال:آب،مرآت، قرآن، مآخذ و...

    7)اگر حروف (ا،و،ی)حروف اول و سوم و چهارم هجا باشند،در این صورت صامت به حساب می آیند و دیگر دو واج شمرده نمی شوند. در( ابر، وقت ،یاد) = حرف اول ، در ( مبدا ، نو، سیل )=حرف سوم و در ( ناو ، چای) =حرف چهارم هجا هستندکه در هر حال چون دومین حرف هجا نیستند و صدای (آ،او، ای) نمی دهند، مصوت نیستند بلکه صامت به حساب می آیند.

    8)اگر پیش از همزه حرف صامت باشد،همزه می تواند در تلفظ و خط عروضی حذف شود؛ پیش از= پیشز،

    دانش آموز = دانشاموز ، دل افسرده = دلفسرده و...

    9) در خط یا املای عروضی مصوتهای کوتاه یا حرکات باید نوشته شود تا در شمارش واج کمک کند.

    س لا مَت می کُ نَم از دِلُ از جان = سلامت می کنم از دل و از جان

    10) حرف ربط یا عطف (و) همچون ضمّه ای روی حرف پیش از خود قرار می گیرد؛

    چنان که روی (ل ) در مصراع بالا به کار رفته است.یا "من و تو "را می خوانیم (( مَ / نُ / تُ )) ، (( مرگ و زندگی )) را می خوانیم (( مَر/ گُ / زِن / دِ /گی ))

    11) حروفی که در بعضی از واژه ها نوشته می شود ولی خوانده نمی شود در خط عروضی نیز حذف می‌شود؛

    خویش = خیش، چه= چ ، تو = ت و...

    12)حروف مشدّد در املای عروضی دو بار نوشته می شود؛ دقت = دق/قت شدت = شد/دت ...
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    ردیف چیست؟)))))))))))))



    ردیف از خواص شعر فارسیه و در هیچ زبانی به اندازه [زبان فارسی] استفاده نمی‌شه و استفاده ی اون رودر اشعار زبان‌هایی چون عربی، ترکی و اردو رو از تأثیرات زبان فارسی می‌دونند

    به گفته کارشناسان، از مهمترین عوامل پیدایش ردیف در شعر فارسی وجود فعل ربطی در این زبانه



    به کلمه یا کلماتی مکرری که در آخر مصراع‌ها و ابیات بعد از قافیه تکرار بشن ردیف میگن

    مثل :

    «آید همی» در این بیت از رودکی:

    بوی جوی مولیان آید همی

    یاد یار مهربان آید همی



    مثل:


    نخستین باده کاندر جام کردند// ز چشم مـسـ*ـت ساقی وام کردند
    ز بهر صید دل‌های جهانی// کمند زلف خوبان دام کردند
    به گیتی هرکجا درد دلی بود//به هم کردند و عشقش نام کردند

    در ابیات بالا، کلمه‌های «جام، وام، دام، نام» قافیه و کلمه «کردند» ردیف است



    ردیف انواعی داره که در این جا از توضیحش صرف نظر می کنم اما در آموزش های بعدی حتما توضیح خواهم داد
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    زنجیره ی واژگانی)))))))

    در بحث ترانه و کلا شعر به مضمون کار خیلی باید توجه داشت
    این که ترانه چطور شروع بشه و با چه روالی پیش بره و چطور تموم شه
    خیلی مهمه که استارت ترانه جذاب باشه طوری که مخاطب رو برای همراهی تا آخر موزیک دنبال خودش بکشونه
    و اینم خیلی مهمه که ترانه چه پایانی داشته باشه؟
    جمع بندی بخش مهمی از ترانه رو تشکیل میده
    و یه چیز مهم دیگه این که در ترانه ابیات باید از لحاظ موضوع در یک مسیر حرکت کنند و باهم هم خوانی داشته باشند
    مثلا اصلا جالب نیست که در بیت اول تو ترانه بگیم :
    عزیزم تو چقدر مهربونی.من عاشقتم و یهو تو بیت دوم یا سوم بگیم:
    برو ازم دور شو.ازت بدم میاد
    مهم تر از همه این که این جوری مخاطب گیج میشه می مونه که بمونه؟؟؟ یا بره ؟؟؟

    یه آهنگ حدود یک سال پیش اتفاقا از یکی از دوستان دریافت کردم چند روزی داشتم می خندیم دست خودم نبود آخه تو ابیات اول می گفت:
    (مگه تو نگفتی من مثل داداشتم ؟)

    بعد تو ابیات میانی می گفت:
    (چرا دستاتو تو دستام نمیذاری؟
    (چرا بغلم نمی کنی چرا نمی بوسی منو از ته دل باعشق ؟)

    مگه میشه؟مگه داریم ؟

    پس باید در ترانه نویسی بی نهایت به مضمون ترانه و مخصوصا به زنجیره ی واژگانی توجه کرد
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    انتخاب موضوع در ترانه سرایی)))

    خوب امیدوارم تا اینجای کارخوب پیش اومده باشید

    بحث موضوع و انتخاب موضوع درزمان مناسب و حسی که در لحظه ی ترانه سرایی داریم خیلی مهمه
    اولا باید بگم که ترانه سرایی و سرودن شعر یک حس و یه یورش درونی حساب میشه
    به قولی یک الهام درونی

    پس خیلی وقتا یه شاعر و ترانه سرای قوی هم نمیتونه بشینه و بگه من امروز در این رابـ ـطه میخوام ترانه خوب بگم
    به قول گفتنی ترانه یاشعر باید خودش بیاد

    ولی بنا بر این که هیچ چیزی مطلق نیست (کار نشد نداره)
    حتی همون قلیان یا یورش یا الهام شاعری هم کامل نیست یعنی نمیشه گفت یهو یه شعر یا ترانه کامل به کسی هجوم بیاره و اونو در جا بشه نوشت
    در واقع نوشتن یک ترانه ی خوب و کامل و پرمحتوا و عام پسند نیازمند وقت کافی٬حوصله،تمرکز،تجربه و علم ترانه سراییه

    انتخاب موضوع در بیشتر اوقات بستگی به حس و حال شما در اون لحظه داره!
    پس باید دقت کنید وقتی غم دارید بهتر می تونید غمگین بنویسیدو وقتی شاد هستید بهتر می تونید شاد بنویسید حتی اگه اون غم یا شادی درونی شما به موضوع ترانه تون هیچ ارتباطی نداشته باشه
    وقتی غم دارید ترانتون رو به در و دیوار نزنید و ازش یه مرثیه و سوگ نامه نسازید و قتی شاد هستید گل و بلبلش نکنید
    چون ترانه هایی موفق هستن که بشه توی همه حال و همه حس باهاشون ارتباط برقرار کرد

    پس حدوسط رو همیشه رعایت کنید ..

    وقتی حس یا یورشی از طرف احساستون بهتون هجوم میاره یا اینکه یهو یه کلمه یا حسی یا موضوعی تو ذهنتون میاد بلافاصله یادداشتش کنید چون اینها مثل احساسات آدمی زودگذرند و از ذهن فرار می کنند
    توی تخیل خودتون بهش بال و پر بدید و بعد بنویسید

    مثلا من شخصا یه روز داشتم آلبوم عکسامو ورق میزدم که تو ذهنم گفتم ممکنه فردا اتفاقی برام بیفته و‌این آخرین عکس من باشه؟
    به این فکر کردم که چقدر عکسم جدیه و لبخندو انگار ازش دزدیدند
    و این جوری شد که ترانه ی مثبت و به قول دوستان زیبای (آخرین عکس) متولد شد
    اگه من افکار اون روزم رو یادداشت نمی کردم ترانه ی آخرین عکس تو ذهنم قبل از تولد می مرد و دفن می شد

    پس احساس وافکار خودتون رو بلافاصله یادداشت کنید و از مرگ ترانه های قشنگ تون جلوگیری کنید
    بعد از این که از حس تون و موضوع تون یادداشت برداشتید در اولین فرصت برید سراغش و سعی کنید بهش رسیدگی کنید و نذارید ترانه ی نوزادتون مریض شه
    پروبالش بدید و از احساس و تخیل تون کمک بگیرید و از اون نوشته و یادداشت یک ترانه ی زیبا و هدفمند بسازید
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    سیاه نویسی در ترانه سرایی))))


    سیاه نویسی یعنی یک ترانه گنگ و کور نوشتن با مفهوم سنگین یا اصلا به طور کل بدون مفهوم
    اکثرا وقتی به شاعر یا ترانه سرایی یه حس دست میده و یا الهامی صورت میگیره و مصرع یا یک بیت و دو بیت رو حس میکنه لمس میکنه و مینویسه
    و بعد از گذر شاید حتی نیم ساعت از اون حس خالی میشه واون حس از وجودش می پره
    وبا خوندن ترانه باز هم نمیتونه اون حس رو برگردونه و با این حال اصرار به نوشتن کنه

    توی اکثر اوقات اون شعریا ترانه گنگ و بی روح و نا مفهوم میشه و درواقع ترانه سرا سیاه نویسی کرده یعنی موقع نوشتن کامل اون شعر حس و احساسی تو وجودش نبوده
    من خودم خیلی شعر دارم که روی دو بیت و سه بیت موندن و حتی چندین شعر تک مصرعی دارم که برای نوشتن ادامشون فعلا کاری نکرم چون حس اون شعر هنوز در من برنگشته
    چندین ترانه هم دارم که اون حس اولیه رو نوشتم و بعد از یکی دوماه دوباره حسم به ترانه شبیه شده و تکمیلش کردم

    پس برای نوشتن و کامل کردن ترانه لجاجت نکنید چون هم ترانه خراب میشه و هم اعصابتون
    وقتی که به دنبال پیدا کردن کلمه و واژه تمام فکرتون رو در گیر کنید چیزی جز سیاه نویسی نکرده اید پس ترانه رو وقتی بنویسید و تکمیل کنید که از احساس و تخیل تون بتونید بهره ببرید نه صرفا از جابجایی و بازی باواژه ها
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا