آموزش موسیقی آموزش ترانه سرایی ( اختصاصی تالار موسیقی )

>YEGANEH<

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/13
ارسالی ها
10,634
امتیاز واکنش
74,019
امتیاز
1,171
محل سکونت
Clime of love
سکته در ترانه سرایی)))))

سکته در ترانه یعنی یه جای خالی بزاریم تا آهنگ ساز بتونه با هنر خودش هنرنمایی کنه
اینجور کارها باعث میشه که یه ترانه و آهنگ حس خوبی به شنونده بده

مثلا : توی بعضی مصرع ها وزن رو کم میگیرم و آوایی به کار میبریم که نشه کشش داد
آوا های – و – آ – ه – ی - رو میشه خیلی کش داد
من از تووووو راه برگشتی ندااااارم
به سمت تو سرازیرم همیشه ه ه ه
تو میدونییییییی اگه از من جداشییییی منم که...

ولی بعضی اوا ها در جا قطع میشن
مثلا :: -- ت – ث – ...

مثل ترانه ی زیبای ۱۰۰بار باصدای قشنگ خانم باران عزیز

اصلا*****تو حواست نیست
من****غرق تماشاتم
تو*****فکر یکی دیگه
من**پای قدم هاتم

البته این علامت (*)رو‌من گذاشتم برای آموزش و علامت معیار نیست

اگه بادقت و توجه کافی بگردید نمونه های جالب دیگه ای هم تو آثار دوستان هنرمندمون پیدا می کنید
 
  • پیشنهادات
  • >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    روتوش درترانه سرایی)))))

    رتوش ترانه خیلی مهمه چون شما بیشتر اوقات در زمان و مکان و حس و حال خاصی ممکنه بااستفاده از کلمات و احساسات اون لحظه تون ترانه ای رو بنویسین و در اون لحظه فقط و فقط سرشار از کلمه حس و تخیل بودید
    وقتی ترانتون تموم شد باید واسه یکی دو روز بذاریدش کنار تا وقتی که از اون حس در بیاید بعد واسه رتوش دوباره برید سراغ ترانتون
    تو این حالت حس شما و دید شما فرق کرده و میتونید ایراد های ترانه رو از نظر وزن ،بیان و زنجیرواژگانی و ریتم بگیرید

    این آموزش کوتاه اما خیلی خیلی خیلی مهمه .پس سعی کنید حتما به خاطر بسپارید و در ترانه های خوشگل تون به کار ببرید
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    ترانه بدون قافیه
    ترانه بی قافیه)))))))

    شخصا با ترانه های بدون قافیه به هیچ وجه موافق نیستم و از نظر من قافیه ستون ترانه ست و باید باشه تا موزیک شنیدنی و دلچسب بشه
    اما....
    ترانه هایی هستن که وزن قوی و ملودی خوبی دارن خیلی کم هستن و طرفدارهای کمی دارن ولی اگر خوب نوشته بشن کارهای قشنگی میشن

    نمونش ترانه استاد احمد شاملو – یکی بود یکی نبود –
    که یه کار فوق العادس
    برای نوشتن همچین ترانه هایی باید خیلی به ریتم و وزن مسلط باشید و موضوع و کلمات خیلی خوب کنار هم چیده بشه

    هم چنین دایره واژگانی قوی و زنجیرواژگانی قوی میخواد

    نمونه های غربی این نوع ترانه ها خیلی زیاده
    و دوستانی که موزیک غربی زیاد گوش می کنند قطعا بااین سبک ترانه ها آشنایی دارند
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    حسن تعلیل)))))))))

    هروقت شاعر وترانه سراو نویسنده برای موضوعی، دلیلی غیر واقعی وتخیلی، اما دلپذیر و قانع کننده ارائه بده به حسن تعلیل دست پیدا میکنه

    مثال:
    تا چشم بشر نبیندت روی
    بنهفته به ابر چهر دلبند

    (شاعر علت ابر پوش بودن قله دماوند را برای ندیدن او بیان کرده‌است.)

    مثال۲

    تو قلب فسرده ی زمینی از ///از درد ورم نموده یک چند

    حسن تعلیل:علت برامدگی دماوند اینگونه توجیه شده است که((دماوند))قاب زمین تصور شده است که دردگرفته و از شدت درد ، ورم نموده است
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    لف ونشر چیست؟)))))

    لفّ به معنی پیچیدن و نشر به معنی بازکردن و پراکندنه و در اصطلاح ادبی وقتیه که دو یا چند چیز را نخست بدون توضیح در پی هم بیاریم (لفّ) وبعد توضیحات مربوط به هر کدوم رو ذکرکنیم (نشر).
    نمونه :
    - به روز نبرد آن یل ارجمند / به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
    برید و درید و شکست و ببست / یلان را سر و سـ*ـینه و پا و دست (فردوسی )
    یعنی در روز نبرد آن یل ارجمند به شمشیر سر یلان را برید و به خنجر سـ*ـینه شان را درید و به گرز پاهایشان را شکست و به کمند دست هایشان را ببست.

    اگه دو یا چند چیز که اول بدون توضیح بیان شده و توضیحاتش به تربیب در مصراع بعد آورده شه «لفّ و نشر» را مرتب میگن و اگه توضیحات به ترتیب نباشه بهش «لفّ و نشر نامرتب (مشوّش )» میگن

    نمونه ی بالا از انواع لفّ و نشر مرتب بود
    نمونه ی لفّ و نشر نامرتب :
    - افروختن و سوختن و جامه دریدن / پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت (بهار)
    پروانه سوختن، شمع افروختن و گل جامه دریدن را از من آموخت .
    نمونه ی دیگه:
    - چه باید نازش و نالش بر اقبالی و ادباری / که تا برهم زنی دیده نه این بینی، نه آن داری (سنایی )
    - ای شاهد افلاکی در مـسـ*ـتی و در پاکی / من چشم تو را مانم، تو اشک مرا مانی
    یعنی ای شاهد افلاکی من در مـسـ*ـتی به چشم تو می مانم و تو در پاکی به اشک من می مانی
    - در باغ شد از قد و رخ و زلف تو بی تاب / گلبرگ تری، سرو سهی، سنبل سیراب
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    ارسال مثل درشعروترانه))))

    هروقت شاعر.ترانه سرا یا نویسنده ای در سخن خود از ضرب المثلی استفاده کنه ، آرایه ی ارسال مثل رو به وجود آورده.

    مثال:
    هر کسی از ظّن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من (مولوی )
    مصراع اول امروزه به عنوان ضرب المثل به کارمی رود.

    مثال های بیشتر :
    - سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد / که در آب، مرده بهترکه در آرزوی آبی (سعدی )
    - توسنی کردم ندانستم همی / کز کشیدن تنگ تر گردد کمند (رابعه )
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    تمثیل در شعروترانه)))))

    وقتی برای روشن شدن مطلبی پیچیده، اون رو به موضوعی ساده تر تشبیه کنیم و یا برای اثبات موضوعی نمونه ای بیاریم، آرایه ی تمثیل به وجود میاد


    مثل:
    - من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش / هر کسی آن درود عاقبت کار، که کشت (حافظ )
    - دل من نه مرد آن است که با غمش برآید / مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی (سعدی )
    - محرم این هوش جز بیهوش نیست / مرزبان را مشتری چون گوش نیست (مولوی )


    یا....
    مثال از ترانه ی (همون اشکا)نوشته ی خودم:
    تومثل شمع خاموشی٬من اما باتو دلگرمم
    به امید یه کم سوختن همش دور تو می گردم
    ببینید برای درک بهتر مخاطب اومدم مخاطب ترانه رو به شمع تشبیه کردم و گوینده رو به پروانه ای که به دور اون شمع خاموش می گرده .خاموشی شمع تمثیلی از سردی و بی روحی رابـ ـطه ست که به خوبی می تونه بیانگر اون حس باشه
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    اسلوب معادله در شعروترانه))))))

    به معنی به شک انداختنه و در اصطلاح ادبی، به کاربردن واژه یا ترکیبی در دو معنی نزدیک و دور به ذهنه و هر کدوم از اون دو معنی رو بتوان ازش برداشت کرد. ایهام، هنری ترین آرایه ی معنویه و استاد مسلم آن حافظ هست
    نمونه :
    - غرق خون بود و نمی مرد ز حسرت فرهاد / گفتم افسانه ای شیرین و به خوابش کردم (رهی معیری )
    که شیرین هم به معنی زیبا و دلنشین و هم نام معشـ*ـوقه ی فرهاد است.
    - گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید / گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
    که بر آید هم به معنی طلوع کردن و هم به معنی اگر امکان داشته باشد است.
    - خانه زندان است و تنهایی ملال / هر که چون سعدی گلستانش نیست
    گلستان به دو معنی باغ و کتاب گلستان سعدی است
    نرگس مـسـ*ـت نوازشگرِ مردم دارش / خون عاشق به قدح گر بخورد ، نوشش باد (حافظ)
    نرگس مـسـ*ـت مردم دار یعنی چشمی که دارای مردمک است و خوش رفتار با مردم.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    ایهام تناسب در شعروترانه))))))

    باتوجه به توضیح آرایه ی ایهام، هر واژه در سخن، وقتی دارای ایهام تناسب هست که تنها یکی از معانی اون رو بشه درجمله جای گذاری کرد و معنای دیگه ی اون اگر چه به دلیل تناسب و قرینه ای که درکلام داره به ذهن خطور می کنه ولی نمی شه اون رو در جمله جای گذاری کرد


    حافظ میگه:
    گر در سرت هوای وصال است حافظا / باید که خاک درگه اهل هنر شوی
    واژه ی «هوا» در این جا تنها به معنی «آرزو» به کار رفته ، ولی خواننده باخوندن مصراع دوم به دلیل تناسبی که میان «خاک » و هوا (یعنی آسمان ) وجود داره معنای دومِ «هوا» رو که همون«آسمان» باشه به یاد میاره، لیکن نمی شه این معنی ( یعنی آسمان) رودر جمله جای داد.

    - آشنایی نه غریب است که دلسوزمن است / چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
    واژه ی غریب دو معنی گوناگون داره. یکی عجیب و دیگری ناآشنا، ولی تنها معنی عجیب را می توان در جمله جای داد ولی معنای دوم (یعنی ناآشنا) که با آشنا تضاد داره به ذهن خطور می کنه، پس واژه ی غریب ایهام تناسب دارد.
    درمصراع دوم همین بیت نیز کلمه خویش دارای دو معنی « خود » یا « قوم و خویش » هست ولی تنها معنی «خود» درجمله جای می گیره ولی به علت تناسب و تضادی که با واژه ی بیگانه داره .معنای دوم اون (یعنی خویش و خویشاوند) هم به ذهن میاد، پس واژه ی «خویش»هم ایهام تناسب داره
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    حس آمیزی درشعروترانه

    یعنی آمیختن دو یا چند حس با یکدیگر
    مانند: « بوی لطیفی به مشام می رسد » که با آن که « بو» به حّس بویایی و لطافت به حس لامسه مربوط است، ولی لطافت به بویایی نسبت داده شده

    نمونه های دیگه:
    دیدی چه گفت
    بوی تلخ
    قیافه بامزه
    برخورد سرد


    « مزه پیروزی راچشید ».
    « بردوش زمانه لحظه ها سنگین بود ». (سنگین بودن که مربوط به احساس وزن هست به لحظه ها نسبت داده شده.)
    « جان از سکوت سرد شب دلگیر می شد». (سرد بودن به سکوت شب نسبت داده شده ).
    از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر / یادگاری که در این گنبد دوّار فتاد
    دیدن صدا: آمیخته شدن دوحس بینایی و شنوایی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا