آموزش موسیقی آموزش متفرقه های موسیقی ( اختصاصی تالار موسیقی)

>YEGANEH<

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/13
ارسالی ها
10,634
امتیاز واکنش
74,019
امتیاز
1,171
محل سکونت
Clime of love
آموزش های متفرقه ی موسیقی

درزمینه های

ترانه سرایی،تئوری موسیقی،هارمونی موسیقی،آهنگسازی و تنظیم ومیکس و مستر

ترانه چیست؟

عروض و قافیه چیست؟

مقدمات آموختن عروض و قافیه

آموزش ساده صدا سازی و سلفژ

انواع هجا در زبان فارسی و نماد و نحوه ی تشکیل آن

سازهای اصیل ایرانی

نت چیست؟

هارمونی در موسیقی چیست؟

سخنانی ازبزرگان موسیقی جهان

چندنکته ی مهم در زمینه ی موسیقی و خوانندگی

موسیقی پاپ چیست؟

موسیقی بلوز چیست؟

دوره ی باروک در موسیقی

موسیقی هیپ هاپ

سبک داپ استپ در موسیقی

سبک ترنس درموسیقی

تقسیم بندی ارکان عروضی برحسب جای آنها در مصراع

تقطیع درشعروترانه

کلید درموسیقی

ترانه های اجتمایی،بایدونبایدها
 
  • پیشنهادات
  • >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    ترانه چیست؟
    تفاوت ترانه با شعر در کجاست؟
    آیا می‌توان هر دو را از یک جنس دانست؟ اگر نه، معیارهای تفکیک این دو از یکدیگر کدامند؟
    موضوعی که ذکر آن در ابتدای بحث لازم است و باید مدنظر قرار گیرد، این است که آنچه در این مقاله مورد بحث قرار می‌گیرد، همان جریان ترانه‌سرایی معاصر است. به بیان ساده‌تر، هدف،‌ بیان آن چیزی است که امروز هست و در حال حاضر با آن طرفیم.
    آیا ترانه نوعی شعر است؟ یا به بیان دیگر، آیا می‌توان ترانه را هم زیرمجموعه‌ی شعر در نظر گرفت؟
    برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید دید که شعر بر چه اساس طبقه‌بندی می‌شود. طبقه‌بندی شعر یا بر اساس سبک است (خراسانی، عراقی، هندی و…) یا بر اساس دارا بودن یا نبودن و چگونگی وزن و قافیه (کلاسیک، نیمایی، ‌سپید…) و یا مثلا بر اساس قالب (قصیده و غزل و…) و شاید مواردی دیگر. اما ترانه را نمی‌توانیم به هیچ یک از این طبقه‌بندی‌ها محدود کنیم. جالب‌تر از آن که این تقسیم‌بندی‌ها را به نحوی در مورد خود ترانه هم می‌توان به کار برد؛ ترانه‌های موزون و بی‌وزن را می‌توان با اشعار کلاسیک و نیمایی و سپید (البته فارغ از بحث محتوایی) مطابقت داد. از سوی دیگر، ترانه به عنوان قالب مطرح نیست، بلکه خود از قالب‌های شعری استفاده می‌کند و ترانه‌های موزون و مقفی بر اساس جای قرار‌گیری قافیه، لباس غزل، چهارپاره و… را به تن می‌کنند.(۱) در مورد سبک هم با اینکه از عمر ترانه‌ی نوین مدت زیادی نمی‌گذرد، ولی با این وجود اگر چند ترانه‌سرای بزرگ مانند جنتی عطایی، قنبری و سرفراز را مبنا قرار دهیم، شاید با کمی اغماض بتوان آثار آنان و پیروانشان را هر یک در سبکی جداگانه تعریف کرد. هر چند، هنوز گذشت زمان و پختگی کار ترانه‌سرایان جدیدتر لازم است تا بتوانیم در این باره اظهارنظر کنیم.
    از سوی دیگر حتی اگر بخواهیم به عقیده‌ی برخی، نوع دیگری از تقسیم‌بندی بر مبنای زبان (رسمی و محاوره‌ای) را به کار ببریم تا از این راه برای ترانه، در زیر چتر شعر جایی باز کنیم،‌ باز هم صحیح به نظر نمی‌رسد، زیرا نمونه‌های نه چندان اندکی داریم که با وجود عدم استفاده از زبان محاوره‌، آنها را نیز ترانه می‌دانیم. نیازی به جست‌وجو نیست. احتمالا حافظه‌ی اکثر ما چند نمونه سراغ دارد (جالب هم اینجاست که در ذهن خود ترانه را می‌شناسیم،‌ ولی در هنگام تعریف، بیان درستی از آن نداریم). علاوه بر این، ترانه فقط از طریق زبان تعریف نمی‌شود و ویژگی‌های دیگری دارد که به آنها اشاره خواهد شد.
    اصلا بیاییم و تقسیم‌بندی‌ها را کنار بگذاریم؛ زیرا همان طور که می‌دانیم هیچ تقسیم‌بندی مطلق نیست و شاید مواردی باشند که خارج از طبقات تقسیم شده قرار بگیرند. سراغ تعریف شعر برویم و ببینیم تا چه حد با ترانه قابل تطبیق است.
    شاید تا پیش از نیما و بعد شاملو، وزن و قافیه از جمله ارکان اصلی تعریف شعر به شمار می‌رفتند، ولی از آن به بعد این اصول از تعریف برداشته شده‌اند و به همین دلیل همان تعریف منطقی معروف، به نظر پذیرفتنی می‌آید: «سخن خیال‌انگیز»
    هر چند این تعریف در بعضی موارد مشکل‌ساز بوده و در برابر نثرهای شاعرانه، ما را بر سر دو راهی قرار می‌دهد که بالاخره آن را به واسطه‌ی شکلش نثر بدانیم و یا به دلیل شاعرانه و خیال‌انگیز بودنش، شعر. اما باز هم به نظر می‌رسد این تعریف حداقل برای زمان حال و برای مقصود ما راه‌گشا باشد.
    به هر حال، اگر این تعریف را اساس کار قرار دهیم، آیا می‌توان ترانه را هم زیرمجموعه شعر دانست؟
    در «سخن» بودن ترانه که شکی نیست، اما «خیال‌انگیز بودن»… هر چند بسیاری از ترانه‌ها به دلیل به کار رفتن آرایه‌‌های گوناگون ادبی، فضاسازی‌‌های شاعرانه و… ویژگی‌ خیال‌انگیزی را دارا هستند، ولی بسیاری هم عاری از این ویژگی می‌باشند.
    نکته‌ی بسیار مهمی که ذکر آن در اینجا ضروری است، این است که برای بررسی ترانه و تطبیق یا عدم تطبیق آن با تعریف فوق باید صرفا «کلام» آن را مورد توجه قرار دهیم، یعنی جدا از موسیقی می‌دانیم که بسیاری از ترانه‌ها با موسیقی. همراهند و اصلا اکثر قریب‌ به اتفاق ترانه‌ها برای همراهی با موسیقی سروده می‌شوند؛ ولی اینجا باید این دو بخش را از یکدیگر تفکیک کرد. و ضرورت آن هم از این جهت است که در بسیاری از موارد آنچه که سبب خیال‌انگیزی شده و در نتیجه سبب همان مشکل آشنا، یعنی اشتباه گرفتن ترانه یا شعر می‌شود؛ وجود موسیقی است. اصلا خاصیت موسیقی در همین خیال‌انگیزی و جذب شنونده است. مثال‌ها فراوان است؛ از ترانه‌هایی مثل «چه خوشگل شدی امشب!» و «دیگه دوستم نداری» و… موسیقی را بگیرید و ببینید کدام عامل جاذب باقی می‌ماند
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    ولی اینجا باید این دو بخش را از یکدیگر تفکیک کرد. و ضرورت آن هم از این جهت است که در بسیاری از موارد آنچه که سبب خیال‌انگیزی شده و در نتیجه سبب همان مشکل آشنا، یعنی اشتباه گرفتن ترانه یا شعر می‌شود؛ وجود موسیقی است. اصلا خاصیت موسیقی در همین خیال‌انگیزی و جذب شنونده است. مثال‌ها فراوان است؛ از ترانه‌هایی مثل «چه خوشگل شدی امشب!» و «دیگه دوستم نداری» و… موسیقی را بگیرید و ببینید کدام عامل جاذب باقی می‌ماند؟!!!
    پس مشاهده می‌شود که این بار هم پاسخ ما منفی است، زیرا ترانه اعم از شعر است و باز بر پایه‌ی همان تعریف، دامنه‌ی آن از سخن محض (موزون یا غیر موزون) تا شعر گسترده است.
    از لابه‌لای آنچه که گفته شد و همچنین یکی دو موردی که اشاره خواهد شد،می توان به تعریفی- هر چند دست و
    پا شکسته- از ترانه رسید. جمع‌بندی آنچه که گفته شد را می‌توان به این صورت خلاصه کرد که ترانه کلامی است گاه شاعرانه و گاه غیر شاعرانه، گاه موزون و گاه غیر موزون، که در بسیاری از موارد در جنبه‌هایی مانند استفاده از قافیه و یا قالب، با شعر مشترک است.
    تا اینجای کار را می‌توان این گونه بیان کرد، ولی این تعریف هنوز کامل نیست. برای اینکه به تعریف نسبتا کاملی برسیم،باید به دو ویژگی مهم دیگر هم اشاره شود:
    مورد اول، ‌بحث زبان است. زبان ترانه با زبان شعر متفاوت است، اما همان طور که گفته شد نمی‌توان تعریف آن را در حیطه‌ی زبان محاوره‌ای محصور کرد. اگر بخواهیم تا حدودی بحث زبان را در ترانه روشن‌تر کنیم (با وجود گستردگی بسیار آن)، می‌توانیم دو جنبه را مورد نظر قرار دهیم:
    جنبه‌ی اول فاصله داشتن از زبان سنتی و کهن است. واژه‌های نامانوس در ترانه جایی ندارند. همچنین ساختار دستوری کهن و تعبیرات و ترکیباتی که فقط در کتاب‌های ادبی کهن می‌توان سراغ گرفت، ترانه را از «ترانه‌گی» دور می‌کند. شاید حتی به کارگیری «ز» به جای «از» برای ترانه فاجعه‌بار باشد!
    جنبه‌ی دیگر، فاصله داشتن از زبان رسمی است. منظور از زبان رسمی در اینجا همان است که می‌توان آن را زبان اداری یا شاید زبان کتابی دانست، یعنی آنچه در نوشتار رسمی لحاظ می‌شود ولی خارج از آن جایی ندارد. ترانه‌ باید به زبان مردم نزدیک باشد ولی این نزدیکی صرفا به معنای زبان محاوره نیست (هر چند در اکثر موارد همین زبان در ترانه مورد استفاده است). شاید ساده‌ترین توضیح و مثال برای چنین مواردی این باشد که یک فرد عادی بخواهد نامه بنویسد یا خاطرات روزانه‌ی خود را به روی کاغذ بیاورد:
    می‌نویسم: پرواز! می‌نویسی:‌ رگبار
    می‌نویسم: یک رقـ*ـص! می‌نویسی:‌ بر دار!
    (یغما گلرویی)
    آنچه در ترانه باید باشد همین زبان نزدیک به مردم است. حتی تعبیرات و ترکیباتی که آفریده می‌شود هم باید با توجه به همین امر بوده و از این دیدگاه پذیرفتنی باشد. در واقع باید حد وسطی باشد که اکثریت مردم، از تحصیل‌کرده و روشنفکر گرفته تا مردم عامی به نحوی با آن ارتباط برقرار کرده و آن را بپذیرند. اینجاست که کار مشکل می‌شود، زیرا ترانه‌سرا معیار دقیقی در دست ندارد و تنها معیار او شناختی است که از جامعه دارد. همین شناخت است که به عنوان مثال تعابیر سنگین جنتی عطایی را پذیرفتنی می‌کند ولی کار بسیاری از ترانه‌سرایان دیگر را در حد یک واژه صرف نگه می‌دارد.
    مورد دوم قابلیت تلفیق با موسیقی است.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    منظور همان چیزی که ایرج جنتی عطایی از آن تحت عنوان «خاصیت زمزمه‌پذیر بودن» یاد می‌کند. (۲) ترانه صرف‌نظر از موزون بودن یا نبودن، دارای نوعی آهنگ و ریتم است که آن را با موسیقی پیوند می‌دهد. حتی با بررسی ترانه‌های موزون درمی‌یابیم که بیشتر آنها در چند وزن خاص سروده شده‌اند.
    اما باید توجه داشت که منظور این نیست که هر کلامی که اکنون با موسیقی همراه است را ترانه بدانیم و بقیه را مستثنی کنیم. همان طور که گفته شد، مهم، ‌داشتن آن «قابلیت» است که ترانه‌ی مکتوبی که هنوز آهنگی برای آن ساخته نشده هم می‌تواند دارای آن باشد. شاید بهترین بیان برای این موضوع، بیان جنتی عطایی باشد که ترانه‌ای که با موسیقی همراه نشده را به نمایشنامه‌ای مانند می‌کند که هنوز اجرا نشده است. (۳) متاسفانه برای این موضوع هم ملاک دقیق و صد درصدی وجود ندارد و شناخت آن با خواندن و شنیدن حاصل می‌شود. شاید ساده‌ترین شیوه‌ی شناخت این باشد که وقتی بارها بر یک وزن و ریتم خاص موسیقی قرار گرفته، پس آن وزن این قابلیت را دارد (البته باز هم باید به تفاوت اوزان عروض کلاسیک و اوزان ترانه توجه داشت). گاهی هم اصلا ترانه بر روی یک ملودی سروده می‌شود؛ یعنی ابتدا موسیقی ساخته شده و به تبع آن کلام شکل می‌گیرد که نمونه‌های آن هم کم نیستند. در این موارد هم وجود سایر ویژگی‌ها می‌تواند از کلام، ترانه بسازد. نمونه‌‌ی زیر بخشی از ترانه‌ای است که توسط یغما گلرویی بر مبنای یک ملودی از Diana Krall نوشته شده است:
    این بالا،‌ یه آسمونه، اینجا بین قلبا نه مرزه نه دیواره
    این بالا، یه آسمونه، هم جای آفتاب مهتابه، ‌هم پرستاره…(۴)
    مجموعه‌ی موارد گفته شده می‌تواند تا حد زیادی به شناخت ترانه و مرز آن با شعر کمک کند، اما نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که موارد یاد شده صرفا یک سری ملاک‌ها برای تسهیل در تشخیص هستند، صرف‌نظر از اینکه کدام یک نقش پررنگ‌تر یا کمرنگ‌تری دارند. هر یک به تنهایی عواملی هستند که در صورت ترکیب آنها در اثری، می‌توان نام ترانه بر آن نهاد. حال، اینکه چه عواملی می‌تواند باعث قوت یا ضعف ترانه شود و اهمیت نقش هر یک از این عوامل، موضوعی است که سعی می‌شود در گفتارهای آینده به آن پرداخته شود
    در پایان لازم به یادآوری است که این مطالب از یک سو به دلیل گستردگی قلمرو و دشواری تعاریف در علوم انسانی و به

    ویژه ادبیات و از سوی دیگر به دلیل دخیل بودن مطالعات و تجربیات شخصی نگارنده، مسلما از خطا و اشتباه خالی نبوده و نیست و باب انتقاد به روی تمامی صاحب‌نظران گشوده است.
    هدف، گشودن دریچه‌ای است به سوی فضایی که در آن شرایط برای اظهارنظر و نقد منصفانه‌ی ترانه فراهم شود
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    عروض و قافیه چیست؟

    شعر سخنی موزون و با قافیه ست و منطقیان اگر چه معتقدند که شعر سخنی خیال انگیزه، اما وجود وزن یا وزن و قافیه را برای شعر ضروری دونسته اند. اصولا شعر همیشه برای مردم موزون بوده وفقط در سده ی اخیر، شعرهای بی وزن سروده شده. شعرهای بی وزن هرچند خیال انگیز هم باشند، اما شور و فسون اشعار موزون را ندارند.
    مراد از خیال انگیز بودن یک شعر چیه؟ این سوالیه که در برابر شاعران مطرح می شه. اگر بگیم : "خورشید طلوع کرد" تنها خبر از طلوع خورشید داده ایم، اما اگر بگیم: "گل خورشید شکفت"، افزون بر دادن خبر طلوع خورشید و آغاز روز، سخن ما خیال انگیز و موزون و زیبا نیز هست. چرا خیال انگیزه؟چون ما پیوند نهانی زیبایی میان خورشید و گل روپیداکردیم و خورشید رو به گل، و طلوعش رو به شکفتن تشبیه کرده ایم. این سخن ما موزون نیز هست، چون بخش هجاهای آن با نظمی زیبا کنار هم نشسته اند و اگر می گفتیم: " گل خورشید شکفته شد"، این سخن ما تنها خیال انگیز بود، اما از نعمت وزن بهره ای نداشت.
    وزن به شعر زیبایی سحرآمیزی می بخشه و آن را شورانگیز میکنه. اگر وزن شعری را برهم بزنیم می بینیم که تا چه میزان از زیبایی و تاثیرش در خواننده کاسته می شه.از این رو کسانی که با شعر و شاعری سر و کار دارند، به ویژه با شعر فارسی، باید شناختی از وزن و قواعد ان داشته باشند، زیرا وزن های شعر فارسی از نظر خوش آهنگی و زیبایی و کثرت و تنوع و نظم در جهان بی نظیره....
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    مقدمات آموختن عروض)))))

    برای آموختن عروض به شیوه وسبک امروزی باید بااصطلاحاتی مثل واج٬مصوت٬صامت وحرف آشنا شویم

    واج»کوچکترین جزء زبانه که قابل تجزیه نیستو بعضیا بهش واک میگن.
    هرصامت و یا مصوت یک واج یا واک است

    مصوت چیست؟
    صوتی است که در هنگام ادای آن هوای ریه هنگام خروج از گلو و دهان به هیچ مانعی برخورد نمی کنه و زبان فارسی دارای شش واکه(مصوت)است
    انواع مصوت ها»»»
    مصوت های کوتاه: ( ـَــِــُ )
    تلفظ»»»(o) (e) (a)
    در کلمات :سَگ گِرد گُل

    مصوت های بلند : ( آ - ای - او)
    تلفظ»»» (u) (i) (aa)
    درکلمات:باد بید بود

    مصوت های مرکب کشیده:ey و ow
    درکلمات : میثم خسرو

    صامت ها»»»»
    صامت ها اجزای بی صدای زبان اند که به کمک مصوت ها خوانده می شوند

    صامت ها در زبان فارسی عبارتند از :
    (ء)_ب_پ_ت_ث_ج_چ_ح_خ_د_ذ_ر_ز_ژ_س_ش_ص_ض_ط_ظ_ع
    _غ_ف_ق_ک_گ_ل_م_ن_و_ه_ی

    زبان فارسی ۲۴صامت دارد
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    آموزش ساده صدا سازی و پایه سلفژ کوتاه و مؤثر))))))
    حتما روزی یک ساعت تمرین کنید
    شاید این تمرین ها برای خیلی ها مسخره باشه ولی اگه از یه استاده سلفژ حرفه ای درباره این تمرینا سوال کنی اینارو تایید میکنه

    شما باید اول از هر چیزی تکلمتون درست باشه یعنی کلمات رو مو به مو درست بیان کنید!!!

    درس اول: تکلم

    دقت داشته باشید همه حرف هارو باید تمرین کنید نه اینکه فقط اونایی رو که مشکل دارید!!! این باد عجب باده بدی بود که من باد به بد بادیه این باد دگر باد ندیدیم (حداقل باید روزی چندین بار این شعر رو با بیانه محکم تمرین کرد یعنی با شل حرف زدن تمرین نکنید) لِ-رِ

    رِ-لِ (این رو سریع و بدون مکث بشت سره هم بگید طوری که قاطی نکنید)



    با - بَ - بِ - بی - بو - بوُ

    ما - مَ - مِـ - می - مو - موُ

    لا - لَ - لِ - لی - لو - لوُ

    را - .....................

    تا - ......................

    را - .....................

    زا - .....................

    فا - .....................

    کا - .....................

    گا - .....................

    قا - ......................

    سا - .....................

    پا - ......................

    ژا - .....................

    ها - .....................

    چا - ......................

    جا - .....................

    یا - .....................

    خا - ....................

    و غیره (روزانه 3 مرتبه تمرین شود)



    در این دَر گُه کِه گَه کُه کَهُ گَهُ کَه کُه شود ناگه_ مشو غرهّ به روز خویش که از آن نیستی آگه



    چون نیست زهرچه هست-جز باد به دست

    چون هست زهرچه هست-نُقصان شکست

    انگار که هرچه هست در عالم نیست

    پندار که هرچه نیست در عالم هست



    سعی کنید سخت ترین کلمات دنیا رو تمرین کنید

    کتاب های اخوان ثالث بخونید-حافظ بخونید اینا خیلی تاثیر داره



    با صدای خواننده همخوانی کنید

    شمرده حرف بزنید با اعتماد به نفسه بالا

    تمرین کنید با صدای بلند در حده همون آهنگ



    در اینجا میرسیم به خوردنیها:

    سعی کنید صبحها زود از خواب بیدار شید چون صدا آماده تر وسرحال تره

    قبل از این که صبحونه بخورید قبلش یه چیزه گرم بخورید

    چیزهایی نخورید که در هنگام قورت دادان به گلو ساییده شده

    از دود پرهیز کنید (دخانیات)

    اگر حالته خلت دارید شربت برونتکیدی بخورید (یه قاشق)

    برای تشنه نشدن در هنگام خوندن یه لیوان آب جوش تهیه کنید و در آن آب لیموی طبیعی بریزید و مقداری هم نمک تا شوری رو حس کنید

    برای باز شدن صدا (آماتورها) نشاسته رو در آب سرد بریزید و هم بزنید تا بعد از 5 دقیقه حل شود ودر آن آب جوش وچند حبه قند بریزید

    سس - فلفل - چیپس - تخمه - غذاهایی که چربی داره - و ... نوشابه - دلستر - و نوشیدنی های گاز داره نخورید به جاش آب پرتقال بگیرید هم ارزون تره هم ویتامین داره و...

    از میوه جات و سبزی جات: بادمجون نخورید - کدو نخورید - تُرب نخورید - وقتی از خوندنه زیاد در گلوتون احساس سوزش کردید انار-سیب ترش (کلا" میوه های ترش نخورید)

    اگر هم چیزهایی که برای صدا مضر هستو نوشه جان کردید حتما قبل از اینکه 15 دقیقه بگذره یه نوشیدنیه گرم میل کنید

    اگه صدات نامیزونه هیچ وقت داد نزنید

    سعی کنید غذاهای آماده نخورید

    عسل - چایی (بدون قند) و (شکر) واسه صدا خیلی خوبه از نوشیدنی هایی ماننده قهوه - نسکافه پرهیز کنید (به علته کافئین)

    وقتی میخواید یه دهن بخونید قبلش به چیزهای خوب فکر کنید لحظاتی که در زندگی دوست داشتید ( از اون خوب ها رو نمیگما)

    اگه صدا تون بیش از حد میلرزه در هنگام خوندن چشمانتان رو ببندید و یه قلم و یه کاغذ در ذهنه خود تجسم کنید که داره همون ترانه ای رو که میخونید رو مینویسه و باهاش هماهنگ کنید ذهنتون رو

    اگه بازم لرزش دارید میتوانید بدن خودتونو آهسته به هر سمتی که دوست دارید در بیاورید (حرکت دستها تو خوندن خیلی تاثیر داره)

    قبل از خواب یه نوشیدنیه گرم بخورید (چایی)

    اگر هم خدای نکرده سرما خوردید تا وقتی که خوب نشدید بیخیاله خوندن بشید

    دقت داشته باشید صدا خیلی به تکلم کمک میکنه شما اگه صداتون گرفته باشه یعضی از کلمات رو اشتباه بیان میکنید

    و در آخر هرچی اعتماد به نفس شما بیشتر باشه در خوانندگی موفق تر هستید.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    انواع هجا در زبان فارسی و نماد و نحوه ی تشکیل آن



    هجای کوتاه »»»

    نماد» (U)

    به دوصورت تشکیل میشه»»»

    ۱_مصوت کوتاه »اَ اِ اُ

    ۲_صامت +مصوت کوتاه»نُ تُ رِ و....



    هجای بلند »»»

    نماد»(__)

    به سه شکل تشکیل میشه»»»

    ۱_صامت+مصوت کوتاه+صامت»مَن زَد شُد و...

    ۲_صامت +مصوت بلند»با بو سو مو و...

    ۳_مصوت بلند به تنهایی »آ او ایی





    هجای کشیده »»»

    نماد»(__U)

    به سه صورت تشکیل میشه»»»

    ۱_مصوت بلند+صامت»آش آک و...

    ۲_صامت +مصوت کوتاه +صامت+صامت» بَست شَصت رُشد و....

    ۳_صامت +مصوت بلند+یک یا چند صامت »دور گور مار کار پیش و...



    توجه:هجای کشیده دو هجاء محسوب میشه
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    لیست سازهای اصیل ایرانی


    ارغنون
    باغلاما
    بربط
    بم‌تار
    بیشه
    تار
    تنبک
    تنبور
    تنبیک
    توتک
    جلاجل
    جلجل
    چغانه
    چنگ
    چوگور
    خبتر
    دایره
    دف
    دهل
    دنبره
    دوتار
    رباب
    رود
    زنگل
    ستا
    سرنای
    سلانه
    سنتور
    سه رود
    سه‌تار
    شارشک
    شاه‌نای
    شمشال
    شهرود
    شوشک
    شیپور
    شیشاک
    شیشم
    عود
    غچک
    غژک
    غناده
    قانون
    کلی
    کمانچه
    کمانه
    کنگر
    گچک
    مراژ
    مهری
    موسیقار
    موسیه
    نای مشک
    نایچ
    نایلوس
    نی
    امیدوارم هرگز موسیقی اصیل خودمونو فراموش نکنیم
    برخی از سازهای ایرانی در دوره پیش از اسلام به سه دسته رده بندی شده اند:

    ▪️ سازهای بادی مانند نی و سرنا و...

    ▪️ سازهای کوبه ای (ضربه ای) مانند تنبک و...
    ▪️ سازهای زهی مانند کمانچه و غچک و...


    ▪️ ارغنون: بر وزن اندرون، ساز-ی ایرانی است مشهور و بسیار قدیمی. گویند این سازایرانی را افلاطون وضع کرده است. در نوشته ها آمده ارغنون ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و نوازنده است که جملگی یک چیز را به یک بار و به یک آهنگ با هم بخوانند و بنوازند.


    ▪️ بربط: ساز-ی ایرانی است مرغابی شکل که کاسه کوچک و دسته بلند دارد و عرب ها آن را گرفته، کاسه چوبی را بزرگ، دسته را کوچک و کوتاه کرده و آن را العود نام نهاده اند.


    ▪️ بیشه: سازی ایرانی است بادی که بیشتر شبانان از آن استفاده می کردند.


    ▪️ توتک: بر وزن موشک ، ساز-ی ایرانی است مانند نی که چوپانان می نوازند.


    ▪️ تنبور: بر وزن زنبور، ساز-ی ایرانی است مانند بربط. عرب ها به آن الطنبور می گویند.


    ▪️ جلاجل: ساز-ی ایرانی است دف مانند همراه سنج و دایره.


    ▪️ چغانه: بر وزن ترانه، ساز-ی ایرانی است کوبه ای شبیه قانون و برخی آن را همان قانون می دانند.


    ▪️ چنگ: از سازهای ایرانی پیش از اسلام است که در ادبیات فارسی و نقش های باستانی به چشم می خورد و در اروپا این ساز به هارپ معروف است.


    ▪️ دنبره: سازی ایرانی است شبیه تنبور و معرب آن طنبوره است.


    ▪️ دهل: سازی ایرانی است ضربه ای که در زیر بغـ*ـل گرفته می نوازند.


    ▪️ رباب: سازی ایرانی است شبیه تنبور که کاسه ای بزرگ و دسته کوتاهی دارد و روی کاسه پوست آهو می کشند.


    ▪️ رود: نام سازی ایرانی است قدیمی که در ادبیات فارسی همراه چنگ و رباب آمده است.


    ▪️ زنگل: سازی است قدیمی که دارای زنگوله ها و جلاجل هایی است.


    ▪️ سرنای: سازی است بادی که به آن نای رومی نیز گفته می شود.


    ▪️ سنتور: سازی است خوش صدا که بر صفحه چوبی آن ۹ تا ۱۲ خرک با سیم های زرد و سفید دیده می شود و با مضراب می نوازند.


    ▪️ سه رود: سازی ایرانی است که ترکیب شده از سه ساز چنگ و رباب و بربط.


    ▪️ شاخ و شانه: نام یک ساز ایرانی قدیمی است.


    ▪️ شاشک: بر وزن ناوک، سازی است معروف که به آن رباب نیز گویند.


    ▪️ شاوغر: بر وزن گاوسر، سازی است بادی و نفیرش از کرنا کمتر است و به آن نای رومین نیز می گویند.


    ▪️ شاه نای: که مخفف آن شهنای است که به سرنای رومی نیز معروف است.


    ▪️ شش تا: نام سازی است که به تنبور شش تار معروف است.


    ▪️ شوشک: سازی است که به آن رباب چهار رود نیز می گویند.


    ▪️ شهرود: سازی است مانند موسیقار که ایرانیان و رومیان در بزم و رزم نوازند.


    ▪️ عجب رود: از سازهای بادی است و مانند نی می نوازند.


    ▪️ عربانه: سازی ایرانی است شبیه دف و دایره و بعضی به آن دایره حلقه دار می گویند.


    ▪️ عود: همان بربط ایرانی است که عرب ها نام آن را العود نهاده اند.


    ▪️ غیچک: نام سازی است معروف که امروزه به آن کمانچه می گویند.


    ▪️ قانون: نام ساز ایرانی بوده که با دو حلقه یا زخمه با انگشتان می نوازند. امروزه به کشورهای عربی و ترکیه راه پیدا کرده است. نوازندگان این ساز در دوران تیموریان و سلجوقیان و صفویه زیاد بوده اند که می توان به حافظ قانونی، حافظ مضرابی و رحیم قانونی اشاره کرد که نقش آنها در عالی قاپو اصفهان دیده می شود.


    ▪️ موسیقار: سازی است که از نی های بزرگ و کوچک به شکل مثلث به هم وصل است و دارای صدای جالبی است که درویشان و شبانان می نوازند و نام پرنده ای نیز است.


    ▪️ مولو: سازی است که از شاخ آهو ساخته و دارای حلقه هایی نیز است.


    ▪️ مهری: نوعی از ساز چنگ است و یکی از نام های چنگ است.


    ▪️ نای مشک: نام سازی است بادی که به آن نی انبان نیز می گویند.
    ر

    ▪️ نی هفت بند و نی لبک نیز از سازهای بادی ایرانی هستند.
     

    >YEGANEH<

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/13
    ارسالی ها
    10,634
    امتیاز واکنش
    74,019
    امتیاز
    1,171
    محل سکونت
    Clime of love
    هارمونی در موسیقی چیست ؟

    هارمونی دانشی است برای چند بخشی کردن موسیقی بر پایه خصوصیتهای آکوردها و شایستگی وصلشان به یکدیگر به قصد ساختن ملودیهای زیبا.کسانی که قصد آموختن هارمونی را دارند باید به تئوری بنیادی موسیقی احاطه کامل داشته باشند در آغاز هارمونی یک دانش مقدماتی به نام – آکورد شناسی باید فرا گرفت.

    فاصله چیست؟ مسافت بین دو نت را فاصله میگویند. فاصله همیشه بالارونده حساب میشود به عنوان مثال برای محاسبه فاصله بین نت Do و Mi باید گفت Do- Re – Mi (فاصله سوم ) در واقع نت بم قبل از نت زیر باید بیان شود.

    فاصله ساده: فاصله بین دو نت که از یک اکتاو تجـ*ـاوز نکند را فاصله ساده گویند.

    فاصله ترکیبی: فواصلی که از یک اکتاو تجـ*ـاوز کنند را فاصله ترکیبی گویند.


    برای محاسبه فاصله های ترکیبی باید آنها را به فاصله ساده تبدیل کرد بدین صورت که نت بم را یک یا چند اکتاو به بالا بـرده و یا نت زیر را یک یا چند اکتاو به پایین ببریم، قطعه موسیقی را باید خوب بشناسید قبل از آنکه موسیقی مورد علاقه خود را در دستگاه پخش قرار دهید باید توجه داشته باشید که شما هرگز نمی توانید روی یک قطعه موسیقی بداهه نوازی کنید مگر آنکه ساختار هارمونی و ملودی آنرا خوب بشناسید.


    بنابراین لازم است قبل از همراه با موسیقی روی کاغذ بدون آنکه نت یا نوشته ای داشته باشید سعی کنید ساختار هارمونی قطعه، ملودی و نیز ریتم اصلی را خیلی ساده بنویسید. دانستن هارمونی برای این مهم است که شما با توجه به آن خواهید توانست در هر میزان خیلی ساده تر بداهه نوازی کنید و بسادگی می توانید جهت حرکت ملودی خود را پیش بینی کنید و آنرا به سمت هارمونی مورد نظر هدایت کنید.


    از طرف دیگر دانست ملودی قطعه موسیقی می تواند به شما یادآوری کند که قطعه در کدام میزانها شروع می شود و در کجا فرود می آید، با توجه به این می توانید به راحتی در زمانهایی که قطعه فرود آمده است با جسارت بیشتری خودنمایی کنید. بدون دانستن و درک ریتم و کشش نتهای ملودی، بداهه نوازی و همراهی شما باوجود آنکه به موقع است (فراز و نشیب ملودی را می شناسید) و مشکل بد صدایی ندارد (هارمونی را می دانید)، شما نمی توانید بداهه نوازی کنید. چرا که ممکن است ریتم همراهی شما با آنچه موسیقی اصلی می زند هماهنگ نباشد و نتیجه بد آهنگ و یا حتی منجر به تغییر ریتم قطعه اصلی شود.


    بنابراین باید کشش نت ها یا ریتم هایی را برای همراهی انتخاب کنید که با ریتم اصلی هم آهنگی لازم را داشته باشد. بنابراین شما باید آنقدر با قطعه موسیقی مورد نظر آشنا باشید که بتوانید هر قسمت آن وارد موسیقی شده با آن همراهی کنید. به بیان دیگر باید بتوانید مثلآ هنگام استراحت بسادگی آنرا از لحاظ هندسی در ذهن خود مجسم کنید که ۸ میزان اول مقدمه است، با هارمونی x, y و z پس از آن ملودی ۴ میزان ادامه دارد و … اگر بخواهیم مثال ملموس تری بزنیم باید همانند آن باشد که یک فیلم را آنقدر دیده اید که با صحنه به صحنه آن آشنا هستنید و دیالوگ هنرپیشه ها را می دانید و قرار بر این است که نه به جای هنرپیشه ها بلکه بجای شخصیت جدیدی در فیلم ظاهر شده و صحبت هایی را انجام دهید که زیبا و تکمیل کنند فیلم اصلی باشد.


    انتخاب صحیح ریتم هنگامی که همزمان با ملودی اصلی همراهی می کنید بسیار مهم است. ساز را برداشته و موسیقی را پخش کنید هراس به دل خود راه ندهید و سعی کنید در یک اتاق خلوت و تنها کار خود را آغاز کنید. از اینکه از موسیقی عقب بیفتید هم نگران نباشید، فراموش نکنید که باید آنقدر مهارت داشته باشید که پس از عقب افتادن از موسیقی، فوری موقعیت خود را تشخیص دهید و وارد همراهی با موسیقی شوید.


    برای ابتدای کار نواختن عین ملودی قطعه موسیقی اصلی می تواند مفید باشد، بنابراین عینآ با موسیقی بصورت یونسون بنوازید. بتدریج که ترس خود را از دست دادید می توانید بخصوص در فضاهای خالی یا هنگامی که خواننده می خواند ملودی های دیگری را بنوازید. نواختن آکوردها هنگام پخش موسیقی نیز می تواند شروع خوبی برای غلبه بر ترس باشد. فراموش نکنید که در هیچ سبک موسیقی – بخصوص Jazz – چیزی بنام نت اشتباه نداریم، بلکه تنها ممکن است انتخاب شما یک نت ضعیف باشد.


    از هارمونی این قسمت از موسیقی کمک بگیرد، اگر ملودی اصلی خاموش است در انتخاب ریتم ملودی بداهه، آزادی بیشتری دارید. اما اگر ملودی در حال نواخته شدن است سعی کنید ریتمی را انتخاب کنید که با موسیقی هماهنگی داشته باشد و به نوعی تکمیل کننده ریتم اصلی باشد.


    (به شکل دوم دقت کنید.) هرگز همانند ریتم ملودی اصلی، همراهی نکنید چرا که این ضعیفترین نوع همراهی است که می توان
    اجرا کرد. در ابتدای کار سعی کنید در دو یا سه قسمت از موسیقی داخل شده با آن همراهی کنید. پس از آنکه با مهارت و اعتماد بنفس کافی توانستید این کار را انجام دهید، بتدریج مدت زمان حضور خود در میان قطعه موسیقی را افزایش دهید.


    نکات مهمی که همواره باید بخاطر داشت
    ۱ – خود را به همراهی در ابتدای شروع جملات ملودی با یک حرکت و ریتم خاص محدود نکنید. روشهای دیگر در مکانهای مختلف را آزمایش کنید.


    ۲ – خود را به قسمت میانی ساز یا بخشهایی از ساز که به آن تسلط بیشتری دارید محدود نکنید. از همه وسعت ساز خود استفاده کنید. اتفاقآ کاملآ برعکس است قسمتهایی از ساز که اغلب کمتر استفاده می شود زیبایی بیشتری به همراهی شما با موسیقی می دهند.


    ۳ – گام یا گامهای (احتمالآ اگر مدولاسیونی وجود دارد) قطعه موسیقی مورد نظر خود را باید بدانید و بتوانید خوب آنرا اجرا کنید. چرا که شناخت گام باعث می شود فرد بتواند راحت تر حرکات رفت و برگشت که برای همراهی لازم است را اجرا کنید.
    ۴ – دینامیک همراهی خود را ثابت نگاه ندارید و همواره با احساس های متفاوت و منطبق با قطعه همرای را اجرا کنید.


    ۵ – از آرتیکولاسیون (Articulation) یکنواخت استفاده نکید. بسیاری از مبتدی ها همواره یا لگاتو می زنند یا استکاتو و … که این بر یکنواختی کار شما می افزاید. از تمام روشهای ممکن برای تغییر لحن نوازندگی و بیان ملودی استفاده کنید.
    ۶ – به دستگاه پخش خوب باید گوش کنید و موزیک را بشنوید بعد اقدام به نواختن کنید. ضعف بزرگ بسیاری از افراد آن است که آنقدر حواسشان را متوجه نواختن خود می کنند که به کل، گروه و موسیقی آنها را فراموش می کنند.


    ۷ – به موسیقی نواخته شده توسط خود هم توجه داشته باشید. ببینید که آیا فراز و نشیب های ملودی شما با ساختار قطعه موسیقی اصلی هم خوانی دارد یا خیر.
    ۸ – برای یک مبتدی بسیار مهم هست که در ضرب های قوی میزان از نت های آکورد استفاده کند. پس اگر خواستید در ابتدای ضرب قوی نتی را بزنید حتی المقدور آنرا از نتهای آکورد آن قسمت انتخاب کنید.

    ۹ – مغز شما ماهرتر از زبان شماست و زبان شما ماهر تر از دست شما است. شما با گوش دادن به یک موسیقی در ذهن بسادگی می توانید با آن همراهی کنید و پس از آن با زبان خود می توانید با آن بخوانید. بنابراین اگر برای شما امکان دارد بداهه نوازی خود را ضبط کنید و سپس با موسیقی اصلی گوش دهید. اینکار به پیداکردن اشکال ها و نیز ظهور ایده های جدید در بداهه نوازی کمک می کند.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا