نگرانم!
برای روزهایی که می آیند
تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات کنند!
نگرانم!
برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد!
نگرانم!
برای عذاب وجدانت، که تو را به دار می کشد وُ می کُشد!
روزگاری رنج تو رنجم بود
اما روزها خواهند گذشت…
و تو
آری تو
آنچه را به من بخشیدی
از دست دیگری باز پس خواهی گرفت!
و آنچه که من به تو بخشیدم، هیچگاه نخواهی یافت!
اینقدر مرا از رفتنت نترسان
قرار نیست تا ابد باهم بمانیم
روزی هـــــــمه رفتــــنـــــی اند
ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
بلند میگویم:رفتی به درک؛لیاقت ماندن نداشتی