- عضویت
- 2019/04/30
- ارسالی ها
- 4,521
- امتیاز واکنش
- 4,207
- امتیاز
- 593
پیش از ورود اروپائیان به قاره آمریکا مردمان مایان و آزتک در آمریکای مرکزی میزیستند. سرخپوستان کاستاریکا تا پیش از غلبه اروپاییها با استفاده از جوهرهای قرمز و مشکی که از سبزیجات میگرفتند، به شیوه تصویرنگاری بر روی پوست جانوران مینوشتند.[۲]
یکی از عجیبترین رازها در باستانشناسی کستاریکا یافته شدن حدود ۳۰۰ گوی سنگی در جلگهٔ دیکوئیس کستاریکا در دههٔ ۳۰ میلادی بود که مربوط به تمدن دیکوئیس هستند. این گویها از گراندیوریت جامد ساخته شدهاند که یک سنگ آتشفشانی خیلی سخت است.[۳] گویهای سنگی کستاریکا از زمان کشف تاکنون در معرض انقراض قرار دارند. جویندگان گنج با کمک دینامیت خیلی از گویها را منهدم کردهاند. فعالیتهای کشاورزی باعث ترک خوردن و شکسته شدن شماری از این گویهای مبهم شدهاست.[۴]
در سده شانزدهم میلادی اسپانیا سرزمینهای این مردم را گرفت و کاستاریکا جنوبیترین استان اسپانیای نو شد. پس از غلبه اسپانیاییها در ۱۵۶۳، بومیانی که جان بهدر بردند تحت نفوذ شدید اروپاییها شیوهای جدید پیش گرفتند.
کاستاریکا از سده ۱۶ مستعمرهٔ کشور اسپانیا بوده و در روز ۱۵ سپتامبر ۱۸۲۱ از این کشور اعلام استقلال کرد. پس از دوره کوتاهی پیوستن به پادشاهی مکزیکی «اوتین د ایتوربیده»، کستاریکا از ۱۸۲۳ تا ۱۸۳۴ ایالتی از «استانهای متحد آمریکای مرکزی» شد. در سال ۱۸۲۴ پایتخت آن به سان خوزه منتقل شد. کستاریکا از ۱۸۴۰ کشوری مستقل بودهاست و از ۱۸۴۸ بهصورت جمهوری درآمد. کستاریکا را بهخاطر دوام دموکراسی ستایش میکنند.[۵]
رودخانه سانخوان یکی از منابع اصلی اختلاف میان دو کشور کستاریکا و نیکاراگوئه در طول یک قرن گذشته بودهاست. در سال ۲۰۱۰ کستاریکا کشور نیکاراگوئه را به مستقر کردن سربازانش در خاک خود در این منطقه متهم کرد ولی نیروهای نیکاراگوئه میگویند در حال انجام یک عملیات لایروبی در اطراف یک جزیره در رودخانه سانخوان هستند.[۶]
هژبر یزدانی از چهرههای سرشناس و ثروتمند سالهای پیش از انقلاب ایران، پس از انقلاب ناچار به گریز از ایران شد و به کستاریکا رفت و در آنجا با همکاری تعدادی از ایرانیها یک مجتمع بزرگ دامپروری راهاندازی کرد. آقای یزدانی که در نزدیکی شهر سن حوزه در کاستاریکا زندگی میکرد، در کنار مزرعهاش تابلوی بزرگی نصب کرده بود که بر آن نوشته بود سنگسر. این تابلو یادآور محل تولدش سنگسر است.[۷]
یکی از عجیبترین رازها در باستانشناسی کستاریکا یافته شدن حدود ۳۰۰ گوی سنگی در جلگهٔ دیکوئیس کستاریکا در دههٔ ۳۰ میلادی بود که مربوط به تمدن دیکوئیس هستند. این گویها از گراندیوریت جامد ساخته شدهاند که یک سنگ آتشفشانی خیلی سخت است.[۳] گویهای سنگی کستاریکا از زمان کشف تاکنون در معرض انقراض قرار دارند. جویندگان گنج با کمک دینامیت خیلی از گویها را منهدم کردهاند. فعالیتهای کشاورزی باعث ترک خوردن و شکسته شدن شماری از این گویهای مبهم شدهاست.[۴]
در سده شانزدهم میلادی اسپانیا سرزمینهای این مردم را گرفت و کاستاریکا جنوبیترین استان اسپانیای نو شد. پس از غلبه اسپانیاییها در ۱۵۶۳، بومیانی که جان بهدر بردند تحت نفوذ شدید اروپاییها شیوهای جدید پیش گرفتند.
کاستاریکا از سده ۱۶ مستعمرهٔ کشور اسپانیا بوده و در روز ۱۵ سپتامبر ۱۸۲۱ از این کشور اعلام استقلال کرد. پس از دوره کوتاهی پیوستن به پادشاهی مکزیکی «اوتین د ایتوربیده»، کستاریکا از ۱۸۲۳ تا ۱۸۳۴ ایالتی از «استانهای متحد آمریکای مرکزی» شد. در سال ۱۸۲۴ پایتخت آن به سان خوزه منتقل شد. کستاریکا از ۱۸۴۰ کشوری مستقل بودهاست و از ۱۸۴۸ بهصورت جمهوری درآمد. کستاریکا را بهخاطر دوام دموکراسی ستایش میکنند.[۵]
رودخانه سانخوان یکی از منابع اصلی اختلاف میان دو کشور کستاریکا و نیکاراگوئه در طول یک قرن گذشته بودهاست. در سال ۲۰۱۰ کستاریکا کشور نیکاراگوئه را به مستقر کردن سربازانش در خاک خود در این منطقه متهم کرد ولی نیروهای نیکاراگوئه میگویند در حال انجام یک عملیات لایروبی در اطراف یک جزیره در رودخانه سانخوان هستند.[۶]
هژبر یزدانی از چهرههای سرشناس و ثروتمند سالهای پیش از انقلاب ایران، پس از انقلاب ناچار به گریز از ایران شد و به کستاریکا رفت و در آنجا با همکاری تعدادی از ایرانیها یک مجتمع بزرگ دامپروری راهاندازی کرد. آقای یزدانی که در نزدیکی شهر سن حوزه در کاستاریکا زندگی میکرد، در کنار مزرعهاش تابلوی بزرگی نصب کرده بود که بر آن نوشته بود سنگسر. این تابلو یادآور محل تولدش سنگسر است.[۷]