تاریخ بوداپست مجارستان

  • شروع کننده موضوع RASHA
  • بازدیدها 128
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

RASHA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/04/30
ارسالی ها
4,521
امتیاز واکنش
4,207
امتیاز
593
تاریخ بوداپست
در 39ق/242 م بودا به صورت پایگاه سکونتی مردم مجار درآمد و از 51ق/350م به صورت پادشاهی مجار مبدل گرديد و چنين بر می آید كه در آن زمان اسلاوها در اراضى «پِست» سكنا داشتند. گروهى از قوم ياس که گويشى ايرانى مشابه گويش آلانهاي قفقاز داشتند كه اكنون اوسِت ناميده مىشود در شمال غربى بودا سكنا گزيدند . نام ياس از سوي اهالى هنگري مجار به آنها داده شده است و اين همان نام كهن آس است.

Bodapest-History-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%BE%D8%B3%D8%AA.jpg


نام گذاری بوداپست
در نوشته هاي قدیمی به نام «بُدین» که همان «بودا» می باشد برمی خوریم که نام ابتدایی بوداپست پایتخت کشور مجارستان بوده است.
جلگه های مشرف به رودخانه دانوب یا دنا از همان ابتدا مکان سکونت قبایلی از اروپا بوده است و بدلیل وجود آب فراوان و جلگه های سرسبز همواره مورد توجه قبایل و ملل مختلفی بوده است.

نام بوداپست متشکل از دو کلمه «بودا و پِست» می باشد که این دو منطقه شمال و جنوب رودخانه دانوب را تشکیل می دهند. رودخانه دانوب شمال تا جنوب کشور مجارستان را به صورت عمودی به دو قسمت مجزا تقسیم نموده است.
نام «پِست» را نيز اسلاوها بر زيستگاه خود در سوي ديگر رودخانه دانوب نهادند. با مهاجرت مجارها به اين سرزمين نامهاي «پشت و بودا» از سوي آنان پذيرفته شد و رفته رفته اين سرزمين «بوداپشت» نام گرفت که بعدها به «بوداپست» معروف شد.
ناحية بوداپست از روزگاران قدیم سكونتگاه مردم سِلْت كِلْت بوده است و در زمان زمامداری روميان ، مردم روم بدان نواحى مهاجرت كردند.

یازیگها یا یازوگها نام یک قبیلهٔ کوچنشین است. آنها شاخهای از سرمتیها بودند که در پیرامون سال ۲۰۰ پیش از میلاد از آسیای میانه به استپهای اوکراین کنونی کوچیدند. زبان آنها یکی از زبانهای ایرانی بودهاست.
بطلمیوس گیتاشناس از ایشان به نام یازوگس متاناسته یاد میکند. آنها در آغاز در کنار دریای آزوف ساکن بودند ولی در آینده به سوی کرانههای دریای سیاه در جنوب باختری اوکراین پیشروی کردند. آنها به خدمت مهرداد ششم پادشاه پنتوس درآمدند و در جنگ با رومیان همراهیش نمودند. میان سالهای ۷۸ تا ۷۶ پیش از میلاد رومیان برای گوشمالی ایشان بدانسوی دانوب لشکر کشیدند و کوشیدند تا ایشان را هراسان سازند.
در کرانههای دانوب دشمن اصلی رومیان داکیها بودند. هنگامی که پادشاهی داکی رو به فروپاشی نهاد رومیان یازیگها را به جاگیر شدن در جلگه پانونیا انگیزاندند.

با چیرگی رومیان بر یازیگها ایشان به دو دستهٔ آزادگان و بندگان بخش شدند. بندگان که زیر فشار بودند در ۳۴ میلادی بر سروران شوریدند ولی با یاری که از بیرون رسید سرکوب شدند. در آینده رومیان کوشیدند تا بر ضد داکیها از یازیگها یاری بگیرند، ولی یازیگها که همچنان کوچنشین و گلهدار مانده بودند تن به همکاری نمیدادند. در سال ۹۲ میلادی سرانجام یازیگها با سرمتیها و کوادهای ژرمن همپیمان شدند و به پانونیای روم تاختند. یازیگها در ماه مه لژیون ۲۱ راپاکس را نابود کردند. جنگ میان ایشان و روم تا مرگ امپراتور دومیسین در ۹۶ میلادی دنبالهداشت.

در آینده تراژان امپراتور روم کار داکیها را به پایان رساند و در ۱۰۷ میلادی سردارش هادریان را برای به تسلیم واداشتن یازیگها به سویشان گسیل داشت. در آینده تراژان مرد و هادریان امپراتور روم گشت. در این زمان یازیگها پذیرفتند که با حفظ استقلال پیرو روم باشند.

در ۱۶۶ هنگامی که روم درگیر جنگ با اشکانیان بود، مردمان کوچنشین شمالی چون مارکومانها، کوادها، وندالها، ناریستها، هرماندورها و لونگوباردها به ایالتهای رومی کرانهٔ دانوب تاختند. یازیگها نیز به ایشان پیوستند و در نبرد با رومیان فرماندار رومی داسیا را نیز کشتند. مارکوس اورلیوس امپراتور تا پایان مرگش کوشید تا آرامش را بدان سوی روم بازگرداند. در ۱۷۰ یازیگها فرماندار ایالت موزیا را نیز کشتند. مارکوس اورلیوس خود به جنگ ایشان شتافت و پس از نبردی سخت آنها را به جایگاه نخستینشان بازگرداند. در ۱۷۵ میلادی زانتیکوس که گرفتار شورش افسرانش شده بود با مارکوس اورلیوس آشتی کرد و ۱۰۰هزار اسیر رومی را آزاد کرد. همچنین ناچار شد ۸هزار اسوار را به خدمت ارتش روم درآورد که پنج هزار و پانصد تا از آنان را با کشتی برای خدمت به بریتانیا روانه کردند.
در آینده از یازیگها تنها به عنوان یک قبیله یاد میشد.

Bodapest-History-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%BE%D8%B3%D8%AA-01.jpg


یازیگها و یاسیها
در سدههای میانه تیرهٔ ایرانی دیگری در اروپای خاوری پدیدار گشت به نام یاسیها اینان که از سوی مغولان رانده شدهبودند به همراه کومانها در سدهٔ سیزدهم به پادشاهی مجارستان رسیدند. بلای چهارم پادشاه این کشور بدانها پناه داد و ایشان دارای دولتی خودگردان شدند. ولی پس از چندی اختلافاتی میان مجارها و این دو قبیله درگرفت و با پایان لشکرکشی مغولها اینان از سرزمینی که جاگیر شده بودند به بخشی از جلگه مجارستان رفتند و در آنجا ساکن شدند. پیشهٔ اینان پرورش اسب بود. با گذشت سالیان یاسیها در جامعهٔ مجارستان حل شدند و زبان خود را فراموش کردند ولی کیستی و استقلال درونی خود را تا سال ۱۸۷۶ نگاهداشتند. هنوز هم در مجارستان زیستگاههای بسیاری به نام ایشان دیده میشود.

اینان همچنان به عنوان یک گروه نژادی جداگانه در مجارستان دیده میشوند. از زبان اینان تنها یک متن دینی مربوط به ۱۴۴۳ یافتهشدهاست. چنین انگاشته میشود که یاسیها همان یازیگها هستند هرچند که بر سر پیوند میان این دو همچنان کشمکش است. برپایهٔ مدرک زبانی یافت شده زبان این دو گروه بسیار به هم نزدیک بودهاست. سه نگره دربارهٔ چگونگی پیوند میان یاسیها و یازیگها مطرح است. یکی آنکه این هردو تیرههای سرمتی بودهاند و جز این پیوندی با هم نداشتهاند. دیگر آنکه میانگارند که یازیگها هنگامی که هونها و آوارها در سدههای پنجم تا هفتم آشوب برپاکرده بودند به اروپای خاوری بازگشتهاند و دوباره در سدهٔ سیزدهم به مرکز اروپا بازگشتهاند. و سه دیگر آنکه یاسیها شاخهای از یازیگها بودند که هرگز با آنها به کرانههای دانوب نیامدند و پس از کوچ یازیگها پیوند میانشان گسسته شدهاست.

قلعه های بودا
در قلعة درونى بدين كه اورتا قلعه ناميده مىشد، برجهایی به نامهاي مختلف بنا شد كه 7 برج از ديگر برجها بلندتر بودند.
از ميان اين برجها كه تركان آنها را قُله مىناميدند، مىتوان به قلههاي ولى بيگ، مراد پاشا، سياوش پاشا، قره قاش پاشا، قاسم پاشا، و محمود پاشا اشاره كرد.
بيشتر ساكنان بدين كه نام اسلامى داشتند، نه از تبار ترك، بلكه اسلاوهاي نومسلمان بودند. اين نكته مخصوصاً در ميان كوليهايى كه بيشتر آنها لقب عبدالله بر خود نهاده بودند، مشهود بود.
نام چند محل اسلامى و خانقاه درويشان نيز در بوداپست شناخته شده است، از جمله مزار گل بابا و مسجد سلطان طاهر فلاح
 

برخی موضوعات مشابه

بالا