داستانک کاربران جام شیدایی | داستان مثنوی از همایون ثالثی

  • شروع کننده موضوع همایون
  • بازدیدها 1,910
  • پاسخ ها 58
  • تاریخ شروع

همایون

کاربر انجمن نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/26
ارسالی ها
1,439
امتیاز واکنش
9,639
امتیاز
649
محل سکونت
تهران قیطریه
درود بر شما فرهیختگان دنیای ادب و معرفت
کاش میتوانستم رمان بنویسم ، اما در اندازه توان خود داستانی را به صورت منظوم در قالب مثنوی تقدیم میکنم . خوب با توجه به اینکه داستان در حال حاضر در ذهن من موجود است و کلیت آن اگرچه با بسیاری موارد اجتماعی در جامعه ما مطابقت دارد ، اما یک داستان خیالی و نمادین است .از آغاز تا پست بیستم اندکی درون مایه فلسفی دارد و از پست بیستم به بعد داستان شکل رسمی پیدا میکند . دوستانی که حوصله آغاز فلسفی را ندارند میتوانند از پست بیستم شروع به خواندن کنند. در خصوص جزئیات داستان و ابیات اشعار با کمال میل پذیرای هرگونه انتقاد سطحی و سختگیرانه در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
هستم.
خلاصه:

آغاز داستان فرود انسان از نزد خدا به زمین و تکامل اوست تا جایی که عشق ویژه ای را خداوند در جان یکی از انسانها قرار میدهد که از آن پس با سرگذشت او و این عشق و عاشق شدنش همراه میشویم ...
التماس انتقاد ارادتمند شما همایون
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    سرآغاز

    سپاس و ستایش خداوند داد
    که نازاده و مادر او را نزاد

    که هر قطره گر نطق گویا شود
    به شُکرش چو شبنم به دریا شود

    رحیم و کریم و لطیف و جمیل
    نعیم و قدیم و شریف و جلیل

    ورای خیال و مثال و شهود
    که او بوده آنگه که فردی نبود

    زمین و زمان را تجسم دمید
    عیان شد به گیتی سیاه و سپید

    سراپرده ی آفرینش گشود
    دل از ذره ی کائناتش ربود

    امید همه رویت روی دوست
    که در دوری او تمنا هم اوست

    دلان را تمنا صفای وجود
    تن خاکی از عشق سر بر سجود

    کس او را نداند چه گوید ثنا
    به شکران و بر کافرش آشنا

    به شکران نعمت ببخشد چو باد
    به کفران نعمت بسوزد نهاد
     
    آخرین ویرایش:

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    همه چرخ گردون نماید دری
    ز درگاه والاترین سروری

    ز خاک ضعیف او سرشت آدمی
    ستاید خداوند با هر دمی

    یکی مرد و دیگر زن آمد پدید
    محبت در آن هر دو بر هم شدید

    مداوای آن هر دو با هم نمود
    از آن هر دو تنها طلب شد سجود

    به مخلوق خاکی ز روی دَهِش
    ز روحش دمید آن مبارک منش

    تفکر توجه و ترس از خطر
    بدادش که مانند ، نوع البشر

    به انگشت انسان مهارت دهد
    که بردارد و جای دیگر نهد

    تکلم که گوید نیاز نهان
    و عقلی که یابد کران جهان

    و بینش که یابد طریق درست
    نگردد به بینش پریشان و سست

    نکردست اجبار در دین حق
    که هرکس به فردا فرستد ورق

    پراکند انسان به صدها مَدَن
    که یابد ز نو گوهر جان و تن
     
    آخرین ویرایش:

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    چو انسان بیامد به روی زمین
    جدا گشت از آن روضه ی نازنین

    به همراه او هوش سرشار بود
    کمالی که از بطن دربار بود

    از آفاق و اشراق لبریز و جان
    فراوان ز علم آگه از هر نهان

    به تدبیر یزدان نیکو سرشت
    اجل مهلتی را بر انسان نوشت

    درختی ز دانش در این عمر کم
    نشد حاصل و آدم از این به غم

    خوراک ارزش واجب زندگی
    مکان اقامت بدین سادگی

    پی زنده ماندن گذار زمان
    به تولید دانش ندادش امان

    چو نسلی از او آمد او برشکفت
    که بتوان تکامل در او برنهفت

    ز زیبایی از عرش اعلی سخن
    ز آرامش روح در آن وطن

    ز عشق الهی به نسلش پیام
    بداد و بگفت آنچه رفتش به بام

    به آگاهی آراست ایمانشان
    بیاموخت از آن علوم نهان

    که چون دانش خویش سازی برین
    به قدرت به مکنت شوی برترین
     
    آخرین ویرایش:

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    به او از زراعت مثالی چشاند
    ز یک دانه یک بوته را برنشاند

    به احشام آموخت او را ز دام
    مفید است دام چون بسازی تو رام

    به ابزار او را نمود آشنا
    بیاموخت او را فنون شنا

    شکار از برای خوراکش شناخت
    به نحوی با آتش تواناش ساخت

    حجابی به جنسیتش داشت چند
    چو نسلش بیامد بر او هم فکند

    زمانی ز برگ و زمای ز پوست
    که عریانی اش مایه ی شرم اوست
     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    نباشد شنیدن چو دیدن ، از آن
    نشد درک کامل علوم نهان

    چو در گیتی افزوده شد نسل او
    چو یک شبهه شد آن کلام نکو

    یکی بی تفاوت به عشقی نهان
    یکی باورش هم چو باری گران

    نشستن به پای کلام حکیم
    به برخی ملال آور و هم الیم

    از آنجا که دنیا بود در جماد
    بشد نان شب پیشتر بر سواد

    به مردم کسی تاج بر سر بجست
    که دانا بُد و محکم و تندرست

    ز نسل بشر صد پسر رفت پیش
    به نسیان سپرد اصل پیوند خویش

    پراکنده شد نزد هر نهر آب
    به یکجا شد از بهر سکنی و خواب

    یکی تاجر و دیگری برزگر
    یکی آهنش پیشه آن یک به زر

    به معنای دیگر حکومت نشست
    به دنبال آن مرد شمشیر دست

    کمال نکو رفته از یادها
    چو پرتاب پیکان صیادها
     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    در آن جهل مطلق در آن مردمان
    به جنبش نشاطی ز شوری نهان

    دلی صاف طرحی کشید از نشاط
    کمالی ز حق آمد اندر بساط

    همه واله آن کمالی که بود
    به تشویق نقاش آن در سرود

    یکی دیگر آن را به دفتر نوشت
    کمالی ز حوران و باغ بهشت

    به تکریم آن مردم از آن عیان
    نجستند آن گوهر در نهان

    ز مستشرقین در گذار زمان
    بیامد بسی گوهر بیکران

    به تشریط و ترقیب و تحسیب جان
    نکو میکند روز را در زمان

    به علم و به ایمان خود آفرید
    دو بال و به سوی خدایش پرید

    تمنای جان مرگ و با حق لقا
    که یابد به آن نزد یزدان بقا
     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    چو فاضل بیامد به اعجاز ید
    بشد رهبر مردم از نیک و بد

    نگنجد به اقلیم حاکم دو تا
    از این کرد حاکم حکیمان جزا

    نرفتند از یاد مردم چو بود
    فزون شاهد و پیرو و همسرود

    به دوران بماندند با حاکمان
    که شد دوره ی قدرت عالمان

    غضب موجب جنگ و کشتار و مرگ
    به پایان هر جنگ کشته چو برگ

    دو قدرت به جنگ و دو ملت به خون
    که یک تن کند دیگری سرنگون

    فرودستها از ستم در فشار
    بسی حاکمان رانده از راس کار

    پیاده چو گردد به اسبی سوار
    به شلاق از او دربیارد دمار

    نبودن به مرکب گُناه رکب
    نباشد که بر اسب اینسان غضب

    به مردم چو ترس از خطر حاکم است
    بر آنان سزا حاکم ظالم است
     
    آخرین ویرایش:

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    نکو می شود دانش اندر ثمر
    چو از آن به جایی بماند اثر

    کتابت بشد قرنها در عموم
    ره مستقیم تمام علوم

    به یکباره نوری به ذهنی رسید
    که نیروی برتر به خدمت کشید

    بخـــار و منابــع ، توان و اثـــــر
    و نیروی مخفی ز کشفی دگر

    گشودند درهای دانش ز غیب
    بدیدند چون علم عاری ز عیب

    صد اندیشه ی نو پدیدار شد
    چو گویی که از خواب بیدار شد
     

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    نگه کرد برخود در این زندگی
    که آمد به دنیا بدین سادگی

    به یک خانواده بشد پرورش
    به شهری به دینی به نوعی روش

    خوراک و لباس و عقاید چنان
    خور و پوشش و ارزش دیگران

    تفکر و احساس و رفتار او
    به تصویر و تلویح یک روبرو

    چو باشد کسی در نظر بی نظیر
    به تقلید از او بگردد اسیر

    نمادی از اصوات را در بیان
    به پا کرد و آن شد برایش زبان

    دلیل از برای نمادی نبود
    سخن با قواعد توان بر گشود

    زبان زاید و حد ندارد به زا
    و هر جله منطق سزد در ازا

    تفکر از آن ارتباط از همان
    نظر یا خبر را بسازد عیان
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    537
    پاسخ ها
    45
    بازدیدها
    2,870
    بالا