در قرن نوزدهم میلادی ، افکار و عقاید ملیگرایانه در سراسر اروپا گسترش یافت. این روند در کشورهایی که تحت سلطه قدرتهای خارجی قرار داشتند، بیشتر جلوه میکرد. یونان و سایر کشورهای بالکان به دلیل مسائل قومی و مذهبی ، از تسلط امپراتوری عثمانی ناراضی بودند. این نارضایتی عمومی در دهه ۱۸۲۱ به نقطه انفجار رسید.
پیشزمینهی جنگ در یونان
امپراتوری عثمانی از بدو تاسیس در ۱۲۹۹ میلادی ، با حکومتهای یونانی واقع در آناتولی و بالکان وارد جنگ شد. شاخصترین این حکومتها ، امپراتوری بیزانس بود که در آن هنگام ، به سالهای پایانی حیاتش نزدیک می شد. در ۱۴۵۳ میلادی ، ترکهای عثمانی توانستند شهر قسطنطنیه – پایتخت بیزانس – را فتح کنند. از آن زمان تا دهه ۱۸۳۰ ، یونانیها ناچاراً سلاطین عثمانی را به عنوان فرمانروایان خود پذیرفتند.
طی ۴ قرن تسلط عثمانی بر بالکان ، سختگیریهای متعددی در مورد یونانیها اعمال می شد ؛ یا به خاطر مسیحیبودن آنها و یا به دلیل ملیتشان. در ۱۸۰۴ میلادی ، صربها علیه حاکمیت عثمانی شورش کردند. پس از سه سال جنگ خونین ، سلطان عثمانی پذیرفت که به صربها خودمختاری بدهد. موفقیت ملت صرب ، یونانیها را برای قیام علیه ترکها تحـریـ*ک کرد.
آغاز جنگ
در ۱۸۱۴ انجمن ملی یونان موسوم به فیلیکی اتایرا (Philikí Etaireía) در شهر اودسا – در اوکراین – تاسیس شد. اندیشه ناسیونالیسم یونانی یا هلنیسم در حال رشد و توسعه بود. پیش از این ، رشد اقتصادی یونان و رواج اندیشههای ملیگرایانه غربی ، آمادگی ملت یونان را برای کسب استقلال بیشتر ساخته بود.
جنگ استقلال یونان رسماً در مارس ۱۸۲۱ آغاز شد. الکساندر یپسیلانتیس (Ypsilantis)- رهبر انجمن اتایرا – به همراه گروه کوچکی از یونانیهای مسلح وارد ایالت مولداوی عثمانی شد. او بلافاصله مغلوب نیروهای نظامی عثمانی گردید.
الکساندر یپسیلانتیس
در ۲۵ مارس در واکنش به این درگیری ، قیامهایی در مناطق یونانینشین پلوپونزی و کورنت رخ داد. پس از گذشت یکسال ، انقلابیون یونانی کنترل کامل پلوپونزی را در دست گرفتند و در ژانویه ۱۸۲۲ رسماً استقلال یونان را اعلام کردند. ترکها سه بار در فاصله سالهای ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۴ برای یورش به پلوپونزی اقدام کردند اما به موفقیت دست نیافتند.
جنگ داخلی
اندکی بعد از اعلام استقلال یونان ، جنگ داخلی میان گروههای رقیب آغاز شد. در ۱۸۲۳ دو تن از رهبران دولت به نامهای تئودور کولوکوترونیس (Kolokotronis) و جورجیوس کونتوریوتیس (Kountouriótis) به جان هم افتادند. در ۱۸۲۴ نیروهای تحت فرمان کونتوریوتیس در جنگ داخلی به پیروزی رسیدند. کونتوریوس دولت ملی یونان را تشکیل داد اما اینک مشکل دیگری پیشروی او بود.
تئودور کولوکورتونیس
در ۱۸۲۵ نیروهای مصری به فرماندهی ابراهیم پاشا برای کمک به دولت عثمانی وارد یونان شدند. ترکها با بهرهگیری از توان دریایی دولت مصر ، موفق شدند ارتش خود را در پلوپونزی پیاده کنند. آتن در اوت ۱۸۲۶ و آکروپولیس در ژوئن ۱۸۲۷ سقوط کرد.
دخالت اروپاییها
قدرتهای اروپا (روسیه ، فرانسه و بریتانیا) تصمیم به مداخله در یونان گرفتند. آنها پیشنهاد کردند تا میان دولت عثمانی و یونانیها میانجیگری کنند؛ پیشنهادی که با مخالفت صریح سلطان عثمانی رد شد. لذا بریتانیا و فرانسه نیروی دریاییشان را به یونان اعزام کردند. ناوگان مشترک این دو کشور در ۲۰ اکتبر ۱۸۲۷ نیروی دریایی مصر را در هم شکست. همزمان روسیه نیز با حمله به متصرفات عثمانی در بالکان و قفقاز ، مسئله را پیچیدهتر کرد.
نبرد ناوارینو میان نیروهای دریایی مصر و ناوگان مشترک فرانسه و بریتانیا
پروتکل لندن
در فوریه ۱۸۳۰ قدرتهای اروپایی در لندن گرد آمدند تا پیرامون استقلال یونان تصمیم بگیرند. در ۳ فوریه ، مقرر شد که یونان به استقلال کامل دست یابد. در اواسط ۱۸۳۲ مرزهای یونان و عثمانی تعیین گردید؛ شاهزاده اوتو از باواریا به عنوان شاه یونان برگزیده شد و سرانجام سلطان عثمانی – محمود دوم – نیز مطابق پیمان استانبول در ژوئیه همان سال ، استقلال یونان را به رسمیت شناخت.
نقشه یونان مستقل در ۱۸۳۰
![15y6bg4.jpg](http://historical-site.persiangig.com/image/History%20of%20Greece/15y6bg4.jpg)
پیشزمینهی جنگ در یونان
امپراتوری عثمانی از بدو تاسیس در ۱۲۹۹ میلادی ، با حکومتهای یونانی واقع در آناتولی و بالکان وارد جنگ شد. شاخصترین این حکومتها ، امپراتوری بیزانس بود که در آن هنگام ، به سالهای پایانی حیاتش نزدیک می شد. در ۱۴۵۳ میلادی ، ترکهای عثمانی توانستند شهر قسطنطنیه – پایتخت بیزانس – را فتح کنند. از آن زمان تا دهه ۱۸۳۰ ، یونانیها ناچاراً سلاطین عثمانی را به عنوان فرمانروایان خود پذیرفتند.
طی ۴ قرن تسلط عثمانی بر بالکان ، سختگیریهای متعددی در مورد یونانیها اعمال می شد ؛ یا به خاطر مسیحیبودن آنها و یا به دلیل ملیتشان. در ۱۸۰۴ میلادی ، صربها علیه حاکمیت عثمانی شورش کردند. پس از سه سال جنگ خونین ، سلطان عثمانی پذیرفت که به صربها خودمختاری بدهد. موفقیت ملت صرب ، یونانیها را برای قیام علیه ترکها تحـریـ*ک کرد.
آغاز جنگ
در ۱۸۱۴ انجمن ملی یونان موسوم به فیلیکی اتایرا (Philikí Etaireía) در شهر اودسا – در اوکراین – تاسیس شد. اندیشه ناسیونالیسم یونانی یا هلنیسم در حال رشد و توسعه بود. پیش از این ، رشد اقتصادی یونان و رواج اندیشههای ملیگرایانه غربی ، آمادگی ملت یونان را برای کسب استقلال بیشتر ساخته بود.
جنگ استقلال یونان رسماً در مارس ۱۸۲۱ آغاز شد. الکساندر یپسیلانتیس (Ypsilantis)- رهبر انجمن اتایرا – به همراه گروه کوچکی از یونانیهای مسلح وارد ایالت مولداوی عثمانی شد. او بلافاصله مغلوب نیروهای نظامی عثمانی گردید.
![alexander_ypsilantis_and_the_greek_revolution_by_christos200-d8ckmkr.jpg](http://historical-site.persiangig.com/image/History%20of%20Greece/alexander_ypsilantis_and_the_greek_revolution_by_christos200-d8ckmkr.jpg)
الکساندر یپسیلانتیس
در ۲۵ مارس در واکنش به این درگیری ، قیامهایی در مناطق یونانینشین پلوپونزی و کورنت رخ داد. پس از گذشت یکسال ، انقلابیون یونانی کنترل کامل پلوپونزی را در دست گرفتند و در ژانویه ۱۸۲۲ رسماً استقلال یونان را اعلام کردند. ترکها سه بار در فاصله سالهای ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۴ برای یورش به پلوپونزی اقدام کردند اما به موفقیت دست نیافتند.
جنگ داخلی
اندکی بعد از اعلام استقلال یونان ، جنگ داخلی میان گروههای رقیب آغاز شد. در ۱۸۲۳ دو تن از رهبران دولت به نامهای تئودور کولوکوترونیس (Kolokotronis) و جورجیوس کونتوریوتیس (Kountouriótis) به جان هم افتادند. در ۱۸۲۴ نیروهای تحت فرمان کونتوریوتیس در جنگ داخلی به پیروزی رسیدند. کونتوریوس دولت ملی یونان را تشکیل داد اما اینک مشکل دیگری پیشروی او بود.
![theodoros_kolokotronis.jpg](http://historical-site.persiangig.com/image/History%20of%20Greece/theodoros_kolokotronis.jpg)
تئودور کولوکورتونیس
در ۱۸۲۵ نیروهای مصری به فرماندهی ابراهیم پاشا برای کمک به دولت عثمانی وارد یونان شدند. ترکها با بهرهگیری از توان دریایی دولت مصر ، موفق شدند ارتش خود را در پلوپونزی پیاده کنند. آتن در اوت ۱۸۲۶ و آکروپولیس در ژوئن ۱۸۲۷ سقوط کرد.
دخالت اروپاییها
قدرتهای اروپا (روسیه ، فرانسه و بریتانیا) تصمیم به مداخله در یونان گرفتند. آنها پیشنهاد کردند تا میان دولت عثمانی و یونانیها میانجیگری کنند؛ پیشنهادی که با مخالفت صریح سلطان عثمانی رد شد. لذا بریتانیا و فرانسه نیروی دریاییشان را به یونان اعزام کردند. ناوگان مشترک این دو کشور در ۲۰ اکتبر ۱۸۲۷ نیروی دریایی مصر را در هم شکست. همزمان روسیه نیز با حمله به متصرفات عثمانی در بالکان و قفقاز ، مسئله را پیچیدهتر کرد.
![navarino.jpg](http://historical-site.persiangig.com/image/History%20of%20Greece/navarino.jpg)
نبرد ناوارینو میان نیروهای دریایی مصر و ناوگان مشترک فرانسه و بریتانیا
پروتکل لندن
در فوریه ۱۸۳۰ قدرتهای اروپایی در لندن گرد آمدند تا پیرامون استقلال یونان تصمیم بگیرند. در ۳ فوریه ، مقرر شد که یونان به استقلال کامل دست یابد. در اواسط ۱۸۳۲ مرزهای یونان و عثمانی تعیین گردید؛ شاهزاده اوتو از باواریا به عنوان شاه یونان برگزیده شد و سرانجام سلطان عثمانی – محمود دوم – نیز مطابق پیمان استانبول در ژوئیه همان سال ، استقلال یونان را به رسمیت شناخت.
![map1830.jpg](http://historical-site.persiangig.com/image/History%20of%20Greece/map1830.jpg)
نقشه یونان مستقل در ۱۸۳۰