Mobina_N.I

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/11/30
ارسالی ها
2,672
امتیاز واکنش
32,938
امتیاز
856
محل سکونت
♡دنیای مردگان♡
خوشنویسی را می‌توان شاخص‌ترین هنر در پهنهٔ سرزمین‌های اسلامی و به مثابهٔ زبان هنری مشترک برای تمامی مسلمانان دانست. هنر خوشنویسی همواره برای مسلمانان ارزش ویژه داشته‌است. چرا که در بنیاد، آن را هنر تجسم کلام وحی می‌دانسته‌اند. آن‌ها خط زیبا را نه تنها در نسخه‌پردازی قرآن، بلکه در بیشتر هنرها به‌کار می‌بردند.[۱]

تکامل و تبدیل خط به هنر خوشنویسی بیش از هرکجا[نیازمند منبع] در میان مسلمانان به چشم می‌خورد. درقرآن در آیه‌های «ن، والقلم و ما یسطرون»[۲] و «الذّی علّم بالقلم»[۳] به قلم و نگارش اشاره شده‌است.
پس از گسترش اسلام در سراسر شبه جزیرهٔ عربستان،ایران، ماوراءالنهر، بخش‌هایی از هند، شمال آفریقا واندلس، یا زبان عربی جایگزین زبان اقوام ساکن دراین مناطق شد (مانند مصر)، و یا دست کم خط عربی جای خطوط قدیمی را گرفت (مانند ایران)، و بدین سان خطی واحد در تمام قلمرو اسلام پدیدار گردید. خط عربی که پیش از ظهور اسلام نگارشی ساده و کاربردی محدود داشت، به سرعت با خطوط دیگر درآمیخت و به کمال رسید.

به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی،مجسمه‌سازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آن‌ها،[۴][۵] هنر خوشنویسی یا خطاطی، همواره، و در کلیهٔکشورهای اسلامی، به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده است.

هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرم‌هایی از هنر - اعم از مجسمه، نقاشی، موسیقی و یا رقـ*ـص - را به کلیسا یا معابد می‌کشاند.[۶]

ثروت عکاشه محقق برجسته مصری می‌نویسد: «نقاشی دینی در دوره‌های نخستین اسلامی، از آن استقبال و تشویقی که نزد بوداییان و مسیحیان معمول بود، بهره‌ای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزش‌های دینی و پرورش اعتقادات مذهبی، تا پیش از سده ۸ ه‍. ق/۱۴ م استفاده نمی‌شد»[۷]

عمدهٔ مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود می‌شمردند و حتی گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود.[۸] افزون بر منع تصویرسازی چهره پیامبر، مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود. پیام بسیار مهم‌تر از پیامبر بود؛ بنابراین در مواردی که در تمدن بیزانس از تصاویر پیکره‌ای بهره گرفته‌اند، در جهان اسلام از فرم‌های غیر پیکره‌ای استفاده شده‌است. در غالب موارد کلمه و نوشتار نوعی حس فخر و شکوه به اماکن می‌دهد. به‌عنوان مثال می‌توان به تأثیر شکوهمند خوشنویسی در کتیبه‌های یک محراب، یا خطوط نگاشته شده بر روی سکه‌ها توجه کرد. از ویژگی‌های مهم هنر اسلامی برتری یافتن خوشنویسی و جایگزینی نسبی آن با نقاشی و پیکره‌سازی است.[۹] این همه به علاوهٔ دلایل اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدن‌های دیگر[۱۰]موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمین‌های اسلامی به هنر خوشنویسی توجه ویژه داشته باشند. از این رو ذوق زیبایی شناختی مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی همواره به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری درخشیده‌است.

عرب‌ها پیش از ظهور اسلام از شیوه معینی در نگارش پیروی نمی‌کردند. ذوق هنری هنرمندان در سرزمین‌های اسلامی و طی ادوار مختلف، شیوه‌ها یا قلم‌های مختلفی را به‌وجود آورد که کم و بیش همواره در کنار یکدیگر کاربرد داشته‌اند و عمده‌ترین آن‌ها تا به امروز همچنان رواج دارند. در صدر اسلام زیبانویسی امری ناشناخته بود. در قرون اولیه هجری، خطی به نام کوفی برای تحریر قرآنپدید آمد که متشکل از عناصر مدور، عمودی‌های کوتاه و افقی‌های کشیده بود. خط کوفی در جریان تحولش تا سده پنجم هجری صورت هندسی و تزئینی یافت[۱۱] و تا حدی ناخوانا شد و به روشی برای تزئینات و خوشنویسی بدل گشت.
در سراسر کشورهای اسلامی و در طول چهارده قرن تاریخ آن هنرمندان زیادی در ارائه آثار ارزشمند خوشنویسی درخشیدند که عمده آن‌ها برخاسته از تمدن‌های ایران،عثمانی و هند بودند.

چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ،نستعلیق و شکسته نستعلیق سرآمد بوده‌اند و به «ارکان اربعه هنر» خوشنویسی مشهور گشته‌اند عبارتند از:

  • در خط ثلث: یاقوت مستعصمی (۶۹۸ هجری قمری)
  • در خط نسخ: میرزا احمد نیریزی (اواسط قرن ۱۲)
  • در خط نستعلیق: میرعماد حسنی (۱۰۲۴ هجری قمری)
  • در خط شکسته‌نستعلیق: عبدالمجید طالقانی (۱۱۸۵هجری قمری)[۱۶]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • رودَک

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/29
    ارسالی ها
    56
    امتیاز واکنش
    500
    امتیاز
    346
    خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته‌است. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی می‌دانسته‌اند. آنان خط زیبا را نه فقط در استنساخ قرآن بلکه در اغلب هنرها به‌کار می‌بردند.[۲] خوشنویسی یا خطاطی در کلیه کشورهای اسلامی همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده است. مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایرهنرهای بصری ایفای نقش کرده‌است. خوشنویسی از قرون اولیه اسلامی تا کنون در کلیه کشورهای اسلامی و مناطق تحت نفوذ مسلمانان با حساسیت و قدرت تمام در اوج جریانات هنری بوده‌است.

    قدیمی‌ترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابی‌طالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویه‌دار خطّ کوفی منحنی و قوس‌دار است.[۵]

    در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از: محقق،ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام می‌باشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دوارده‌گانه خوشنویسی معروفند و عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن.[۶]

    یک قرن بعد از ابن مقله، ابن بواب برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمی به این خط جان تازه‌ای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود.[۷]
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    376
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    161
    پاسخ ها
    4
    بازدیدها
    4,190
    بالا