**** چگونه نویسنده شویم ؟ یک نویسنده خوب ! ****

آیا مطالب تاپیک برای شما مفید بوده است؟

  • کاملا

    رای: 12 85.7%
  • تاحدودی

    رای: 2 14.3%
  • اصلا

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    14

FATEMEH_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/01/06
ارسالی ها
53
امتیاز واکنش
832
امتیاز
246
محل سکونت
Tehran
خوش اومديد:)
اگر از تاپيك راضي بوديد، اون رو به دوستاتون معرفيش كنين.
تو تاپيك هيچ پستي ارسال نكنيد.
نظر و نقدي بود لطفا توي پروفايلم بگيد.
---------------------



يه سري نكات هست براي خوب نوشتن كه به ترتيب نام مي برم و براتون توضيح ميدم.


خوب ببينيد
با دقت به هر چيزي كه اطرافتون هست، نگاه كنيد و از جزئيات هم نگذريد. مثلا وقتي كه داريد از مدرسه يا محل كارتون برمي گرديد، با دقت و كنكاش به همه چيز نگاه كنيد. شايد يه اتفاقي توي اتوبوس يا تاكسي بيوفته كه با شاخ و برگ دادن بهش، بشه ازش ايده ي خوب و متفاوتي ساخت.

خاطراتتون رو بنويسيد

اتفاقاتي كه توي روز براتون ميوفته رو بنويسيد. هم يه سري خاطره از اون دورانتون مي مونه، هم به نوشتنتون كمك مي كنه. البته، دقت كنيد كه شكل گزارش به خودش نگيره! مثلا من خودم، شب ها ميشينم به طور خلاصه از روزم رو توي يه دفترچه مي نويسم.

جاي مشخصي رو براي نوشتن انتخاب كنيد

خب ببينيد اگر شما يك جاي مشخصي براي محل نوشتنتون انتخاب كنين، قطعا تمركزتون بالاتر ميره و راحت تر مي تونيد نوشتن رو دنبال كنيد. سعي كنيد جايي رو براي نوشتن انتخاب كنيد كه هم دسترسي بهش، آسون باشه و هم آرامش داشته باشيد اونجا.

سبك نوشتن داشته باشيد
شايد بهتر بود اين رو اول مي نوشتم؛ بايد مشخص كنيد كه ميخوايد چه نويسنده اي باشيد. يه داستان نويس؟ يه رمان نويس؟ يه طنز نويس؟ اول اين ها رو مشخص كنيد بعد بريد دنبال نويسندگي حرفه اي.

در كنار نوشتن، موسيقي گوش نديد
موسيقي گوش دادن يه عادتيه كه بين افراد رايج شده و در هر زمان و هر موقعيتي، يه شخصي رو مي بيني كه يه هندزفري تو گوششه، ولي شما نويسنده ي گرامي! بله با شمام. نوشتن كه شوخي بردار نيست. تو مي خواي همون نوشتت رو تحويل جامعه بدي و اگه درست ننويسي، وقتي اون رو يه دختر ١٢-١٣ ساله مي خونه، روش تاثير مي ذاره. درسته ميگن موسيقي به ذهن آدم آرامش ميده اما تو اين يه مورد، موسيقي رو بيخيال شو و فقــط بنويـــس!!

چيزي نخوريد
من خودم به شخصه، نويسنده هايي رو ديدم كه لپتاب يا كامپيوتر جلوشونه و دارن تايپ مي كنن و همراهش يه آجيل، چيپس و پفك و كلا تنقلات كنارشونه و اون رو هم ميل مي كنن!! عزيز من ... من مشكلي با خوراكي خوردن شما نويسنده ي گرامي ندارم ولي يه نمونه اش پفك ... چقدر تو دهن آدم خرچ خرچ مي كنه؟؟ من اون اوايل خودم هنگام نوشتن، خوراكي مي خوردم كه ديدم حواسم پرت ميشه، خوراكي خوردن رو گذاشتم كنار!!!

از تخيلاتتون استفاده كنيد
مي دونم بعضي هاتون مثل من پاتوقتون كتابخونه ي محلتونه. من حتي براي درس خوندن هم اونجا ميرم. يه سري درسام تموم شده بود ولي بيرون سرد بود و داخل كتابخونه گرم. حوصله نداشتم برم بيرون. يكم اطراف رو ديد زدم. اصولا من هر جا كه ميرم، اونجا رو توي ذهنم توصيف مي كنم. اون سري هم به فضاي داخل كتابخونه دقت كردم. اين نوشتن، بهتون كمك مي كنه بهتر بتونين نظم به نوشته هاتون بدين. مثلا يه مهموني رفتين و كسي نيست باهاتون صحبت كنه. شروع كنين اونجا رو واسه خودتون توصيف كنيد. خيلي به دردتون مي خوره.

با نويسنده هاي ماهر انجمن در ارتباط باشيد
مثلا شما چند تا اثر يه نويسنده رو مي خونيد و از قلم اون نويسنده خوشتون مياد. توصيه ي من اينه كه رماني كه داريد مينويسيد رو با نويسنده ي مورد علاقتون در ميون بذاريد. اين كار بهتون كمك مي كنه كه يه نفر جز خودتون درباره ي نوشتتون نظر بده و نوشتن رو واقعي تر پيش ببريد.

.از ايكون توي متنتون استفاده نكنيد
الان جديدا مد شده اكثرا اواسط رمانشون، هي ايكون يا ايموجي مي ذارن و هميشه هم دليلشون اينه كه مي خوايم با اينا، حسي كه توي نوشتنمون هست رو به خواننده منتقل كنيم. من نظرم اينه كه آدم بايد موقع نوشتن، خودش رو بذاره جاي شخصيت و اختيار قلمش رو بده دست مغزش. اگه خودتون رو بذارين جاي شخصيت و بفهميد حسش توي اون موقع چي بوده، ديگه مي نويسيد و هي منتظر نيستيد كه ببينيد چه كلماتي رو پشت سر هم رديف كنيد.

اينا يه سري نكات بود كه از قبل خودم مي دونستم و گفتم بنويسم براتون. اميدوارم به دردتون خورده باشه.
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    31
    بازدیدها
    4,751
    بالا